یافتن پست: #عصا

پست ها کاربران گروه ها
zoolal
zoolal
خدایا تـو کـهـِ ایـنقَـد بهـِ مــآ دَهـه ـهفـــتادیا نِعمَتـایِـــ

خوبـ خوبــ دادی خُبـــ یـهــِ صَبــرو اَعصابَمــ

مینداخـــتی تنــگـــش...!
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/15 - 20:12 ·
1
zahra
Photo2626.jpg zahra
اینم برای شما بروبچ نمیدونم
همین امروز کنار دریا بودم جاتون خالی بود{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}
41 دیدگاه · 1393/01/8 - 16:10 ·
25
محمدطاها
محمدطاها
لعنت به زمونه ای که مرد بودن درد داره و نامرد بودن کیف . . . لعنت به زمونه ای که خوبی کردن تاوان داره و بدی کردن احترام . . . لعنت به زمونه ای که پاک بودن تنهایی میاره و خیانت کردن کلاس . . . ســـردرگــــــــــمــم! من موندم و این زمونه . . .
... ادامه
14 دیدگاه · 1393/01/5 - 11:02 ·
8
Mohammad
a4713951242013102a.jpg Mohammad
#مادر (علی حاتمی)

آقام اومد، آقامه، فقط آقام از این در میاد با چکمه و شمشیر و عصا، بیچاره پیر شده از بس که مُرده!
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/3 - 02:15 در دیالوگ های ماندگار ·
7
bamdad
bamdad
برای پیری

عصا نمی خواهم

تو را می خواهم

عصایم باش
دیدگاه · 1393/01/2 - 22:00 ·
8
bamdad
bamdad
می خواستم به دنیا بیایم، در زایشگاه عمومی، پدر بزرگم به مادرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی. مادرم گفت: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...
می خواستم به مدرسه بروم، مدرسه ی سر کوچه ی مان. مادرم گفت: فقط مدرسه ی غیر انتفاعی! پدرم گفت: چرا؟...مادرم گفت: مردم چه می گویند؟!...

به رشته ی انسانی علاقه داشتم. پدرم گفت: فقط ریاضی! گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...

با دختری روستایی می خواستم ازدواج کنم. خواهرم گفت: مگر من بمیرم. گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...

می خواستم پول مراسم عروسی را سرمایه ی زندگی ام کنم. پدر و مادرم گفتند: مگر از روی نعش ما رد شوی. گفتم: چرا؟...گفتند: مردم چه می گویند؟!...

می خواستم به اندازه ی جیبم خانه ای در پایین شهر اجاره کنم. مادرم گفت: وای بر من. گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...

اولین مهمانی بعد از عروسیمان بود. می خواستم ساده باشد و صمیمی. همسرم گفت: شکست، به همین زودی؟!...گفتم: چرا؟... گفت:مردم چه می گویند؟!...

می خواستم یک ماشین مدل پایین بخرم، در حد وسعم، تا عصای دستم باشد. زنم گفت: خدا مرگم دهد. گفتم: چرا؟... گفت: مردم چه می گویند؟!...

بچه ام می خواست به دنیا بیاید، در زایشگاه عمومی. پدرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی. گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...

بچه ام می خواست به مدرسه برود، رشته ی تحصیلی اش را برگزیند، ازدواج کند و...

می خواستم بمیرم. بر سر قبرم بحث شد. پسرم گفت: پایین قبرستان. زنم جیغ کشید. دخترم گفت: چه شده؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...

...مُردَم...

برادرم برای مراسم ترحیمم مسجد ساده ای در نظر گرفت. خواهرم اشک ریخت و گفت: مردم چه می گویند؟!...

از طرف قبرستان سنگ قبر ساده ای بر سر مزارم گذاشتند. اما برادرم گفت: مردم چه می گویند؟!... خودش سنگ قبری برایم سفارش داد که عکسم را رویش حک کردند.

حالا من در اینجا در حفره ای تنگ خانه کرده ام و تمام سرمایه ام برای زندگی ابدی جمله ای بیش نیست: مردم چه می گویند؟!...

مردمی که عمری نگران حرفهایشان بودم،
اکنون لحظه ای به یاد من نیستند.

و چه نيكو فرموده قرآن كريم:

«وَ تَخْشَى النَّاسَ وَ اللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشاهُ»

و از[حرف] مردم مي‌ترسيدى و حال آنكه خداوند سزاوارتر است اينكه از مخالفت امر او بترسى‏...
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/29 - 21:36 ·
3
sam
sam
امسال یه وظیفه ی خطیر به من محوّل شده ،
اونم اینه که هر بچه ای که به بابام گفت عمو عیدی بده
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
من حواس بقیه رو پرت کنم تا بابام یه پس گردنی بهش بزنه!
در این حد بی اعصابیم امسال !
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/29 - 10:13 ·
7
bamdad
bamdad
چقدر دردناک است که بزرگترین آرزوی یک نفر این باشد:

کاش امشب بخوابم و فردا دیگه نباشم!

{-109-}
4 دیدگاه · 1392/12/24 - 22:27 ·
5
حامد@ پسر تنها
حامد@ پسر تنها
من یه بار پرت شدم بیرون لانم سرعتم کم کم شد ه برم تا عصابم خورد نشده شب همتون بخیر اق رضا رضا مچکرم بخاطر ارامشی که دادی منظورم بستنیه بودا {-7-}
2 دیدگاه · 1392/12/24 - 01:32 ·
9
ıllı YAŁĐA ıllı
cveta-392.gif ıllı YAŁĐA ıllı
...

دعـــــایـــت مــیــکــنـــم هــــر شــــب

بـــه عـــطـــر مــیــخــــک و مــــریـــــم

الـــــهـــــی در دلــــــت هـــــــرگـــــز

نــــــبـــــاشـــــــــه غـــصــــه و مـــــاتـــــم

{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}
2 دیدگاه · 1392/12/23 - 18:36 در دوستانه ·
5
zahra
1229852_571860076186364_1028402052_n.jpg zahra
يه روز يه زنه رشتي..........
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بچه اي رو به دنيا مياره و تربيت ميكنه كه با سختي درس ميخونه شاگرد اول ميشه بورسيه ميگيره ميره خارج... كم كم ميشه بهترين جراح مغز و اعصاب دنيا...
كسي كه الان رييس جراحاي مغزو اعصاب دنياس....
پرفسور سميعي الان نه تنها افتخار گيلان كه افتخار همه ايرانيها تو دنياست.........
... ادامه
3 دیدگاه · 1392/12/22 - 15:51 در شهر باران ·
10
رضا
رضا
سایت داره اذیت میکنه {-60-}
5 دیدگاه · 1392/12/22 - 13:47 ·
9
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
از تهرانی بودن خَستَ بوستی؟{-38-}

اصفهان زای بودن شِمِره عذاب آورَ بوست؟{-61-}

از شیرازی بودن داغانَ بوستن دَری؟{-60-}

از زاهدانی بودن دِ تِرِ اعصاب نمانسته؟{-10-}

بخاطر اَ موضوع کی رشت شین نیی احساس حقارت کونی؟{-145-}

وَلا خیلی بَد دریِ... نِصف عالم آدمان شیمی دردَ دَرید...{-109-}

دَنم... درد بی درمانَ مَنه{-38-}

دَ کاری نیشه کودَن ...{-54-}

#سلامتی #رشت و هر چی #رشتی {-101-}

حضرت سعدی فرمایِ :

گر چه بنی آدم اعضای يگديگرند،ولی بچه های رشت يه چيز ديگرند... {-41-}{-64-}
7 دیدگاه · 1392/12/21 - 13:37 در گیلک ·
10
ıllı YAŁĐA ıllı
x1tvgpa99auqvgdmg5jm.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
{-95-} #خواص #خوردنی_های #هفت_سین {-95-} #دیدگاه
1 دیدگاه · 1392/12/21 - 13:05 در غذا و شیرینی ·
7
صفحات: 5 6 7 8 9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ