در چهاردهم آذرماه سال 1329 در یکی از محروم ترین نقاط شهرستان قزوین در خیابان سعدی و در یک خانواده مذهبی که آتش عشق به امام حسین (ع) و اهل بیت از آن زبانه می کشید، کودکی به دنیا آمد که بعدها باعث افتخار هر ایرانی بود. نام او را به یاد علمدار کربلا، عباس نهادند.
خیابان سعدی هرگز او را فراموش نمی کند
در چهاردهم آذرماه سال 1329 در یکی از محروم ترین نقاط شهرستان قزوین در خیابان سعدی و در یک خانواده مذهبی که آتش عشق به امام حسین (ع) و اهل بیت از آن زبانه می کشید، کودکی به دنیا آمد که بعدها باعث افتخار هر ایرانی بود. نام او را به یاد علمدار کربلا، عباس نهادند.
عاشق امام حسین (ع)
مرحوم "حاج اسماعیل بابایی" پدر بزگوار عباس را همگان به عنوان تعزیه گردان می شناختند که سال های زیادی از عمر خود را صرف خدمت به امام حسین و این همایش بزرگ مذهبی کرده بود. صحن حیاط خانه اش منزلگاه دوستداران حسین (ع) بود. دوران طفولیت عباس در این فضا آغاز شده بود. او از همان زمان کودکی از پدر آن چه را که باید بیاموزد و سرلوحه قرار دهد، آموخت. از همان کودکی نقش هایی را در تعزیه به عهده گرفت تا از همان موقع معلوم باشد که عباس چقدر عاشق اهل بیت است.
سال ها یکی پس از دیگری گذشت. اینک عباس، دوران تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان دهخدا سپری می کند و دوران متوسطه خود را نیز در دبیرستان نظام با موفقیت به پایان می رساند.
پس از اخذ دیپلم، با شرکت در کنکور سراسری در رشته پزشکی پذیرفته می شود ولی به دلیل این که به خلبانی علاقه وافری داشت، از آن انصراف داده و در سال 1348 وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی می شود. همانند دیگر خلبانان نیروی هوایی پس از گذراندن دوره مقدماتی پرواز، جهت تکمیل فن خلبانی و گذراندن دوره پیشرفته، به کشور ایالات متحده آمریکا اعزام می شود.
آمریکا هم عباس را عوض نکرد
کشور آمریکا با تمام زرق و برقش، نتوانست عباس را به خود جلب کند و عباس همان عباسی بود که در هنگام گذراندان دوره مقدماتی، به دلیل این که آسایگاهش در طبقه دوم روبه روی آسایگاه دختران بود، تقاضای انتقال به طبقه اول کرده بود.
او همچنان بر عقاید دینی و مذهبی خود پای بند بود. برای این که چشمش به عکس های خواننده زن آمریکایی که هم اتاقی اش (در آن زمان تمام دانشجویان خلبانی باید برای مدت حداقل دو ماه با یک دانشجوی آمریکایی هم اتاق می شدند تا در پیشرفت زبان به آنها کمک شود) به دیوار زده بود نیفتد، با توافق همدیگر اتاق را به وسیله یک پارچه، به دو قسمت تقسیم کرده بود.
در آمریکا از خوردن نوشابه "پپسی" خودداری می کرد و به دوستان می گفت که صاحب کارخانه این نوشابه یک اسرائیلی است و مراجع تقلید، ما را از خوردن آن منع کرده اند.
عباس مهارت بالایی در بازی والیبال داشت. روزی درحالی که نظاره گر بازی سربازان آمریکایی بود، مشکلی را مشاهده کرد و به یکی از سربازان توصیه کرد "اگر به این شکل بازی کنی بهتر است" ولی آن سرباز به او توهین کرد که شما ...
عباس نه تنها ناراحت نشد، بلکه رو به او کرد و گفتک
- حاضرم با شما مسابقه بدهم. تیم شما کامل در یک طرف و من به تنهایی در طرف دیگر.
مسابقه آغاز شد و تمامی دانشجویان ایرانی که از این کار عباس به وجد آمده بودند، شروع به تشویق عباس نمودند و در میان تعجب حاضران، عباس یکی پس از دیگری امتیازات لازم را به دست می آورد. در بین سربازان آمریکایی که از شدت عصبانیت قادر به بازی نبودند، اختلاف افتاده بود و در نهایت عباس به تنهایی تیم آنها را برد.
در این هنگام فرمانده پایگاه که یک سرهنگ آمریکایی بود و از دور نظاره گر این بازی بود، جلو آمد و دست بر روی شانه عباس می گذارد و می گوید:
- از امروز به بعد تو کاپیتان تیم دانشگاه هستی.
و چندی بعد این تیم با هدایت عباس، قهرمان دانشگاه های هوایی می شود.
در نهایت دوره خلبانی عباس در آمریکا تمام شد ولی به دلیلی، به عباس گواهینامه خلبانی داده نمی شد. هم اتاقی آمریکایی عباس در گزارشی به فرماندهی، او را این گونه توصیف کرده بود:
- فردی منزوی است و در برخوردها، نسبت به آداب و هنجارهای اجتماعی بی تفاوت است. از نوع رفتارش بر می آید که نسبت به فرهنگ غرب دارای موضع منفی و شدیدا به فرهنگ و سنن ایرانی پای بند است. به هرحال او شخصی غیر نرمال است. در گوشه ای می رود و با خودش حرف می زند. (که منظور همان نماز خواندن عباس بود.)
درود
1392/05/15 - 02:02دااااااااارم نوش جان میکنم
عمرا بدت بدم هم دست داری هم پا برو بزار و نوش کن
ســــــــــلام
-----------------------------
تعجب کردم
پیش خودم گفتم: خونه خرس و آب انگور
خرس و آب انگور موضوعش چیه؟؟؟؟؟؟؟؟ فش بدی فش میدما گفته باشم توهینم کنی توهین میکنم در جریان باش
1392/05/15 - 02:15خرس به عسل و انگور علاقه زیادی داره ، حالا شده حکایت تو ، باید خودم حدس میزدم که چای واسه خودت
1392/05/15 - 02:25آهان .... اوکی ...
یعنی چی ؟؟؟؟؟؟.... یعنی الان بم گفتی خـــــــــــــــــرس ها؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تو یاد نگرفتی با مردا دعوا نکنی
در مثال مناقشه نیست
هروقت مردا درست صحبت کردن با ی خانوم یاد گرفتن دیگه هیچ وقت بحثی پیش نمیاد آقای بظاهر محترم
1392/05/15 - 02:41احترام رو ادم خودش به وجود میاره
1392/05/15 - 05:06حرف خوب میزنی که عملش کنه، معمولا همه کسایی که قشنگ میحرفن عمل قشنگ بلد نیستند...
1392/05/15 - 05:47شیفون
رمی
پیف پاف
CHANEL CLASSIC
1392/05/14 - 16:52sheصولتی.آبی.زرد.بنفش.نالنجی
Joop
hot feeling-bule feeling
best
chichiآبی
سیلور اسکنت
1392/05/14 - 22:16زیاد عطر و ادکلن باز نیستم ولی انو دوست دارم
Giorgio Armani Acqua Di Gio
عطر جاسمين
1392/05/15 - 20:40deor/sacri fice
1392/05/17 - 17:12chichiصــورتی آبــی
لــاو
خب برادر من بیا باهم بخندیدم
1392/05/11 - 03:27آخر منا گاو داری میزنه حالا من گفتم کسی گوش نکرد :P
1392/05/11 - 03:31اونو که منم میدونم
ولی تبلیغات گاوا رو داره میاره تو سایت
آره هزینه اش رو باید بگیریم ازش الکی نیست که :P
1392/05/11 - 03:38++++++
1392/05/9 - 04:56#زيبا ...
نام : بهرام رادان
محل تولد : تهران
تاریخ تولد : 8 اردیبهشت 1358
پیشه : بازیگر ، خواننده
سال های فعالیت : 1378 تا کنون
زندگینامه:
بهرام رادان، متولد ۸ اردیبهشت ۱۳۵۸ ) ۲۸ آوریل ۱۹۷۹ میلادی(، بازیگر و خواننده ایرانی است .
وی دارای 1خواهر و 1برادر است که از او بزرگتر هستند. بهرام در 15 سالگی به مدت یک سال به آمریکا رفت ولی نتوانست آنجا بماند و تصمیم به بازگشت گرفت. چون به ایران علاقه بیشتری داشت. پدر بهرام وکیل پایه یک دادگستری است.
وی در مدارس فرهنگیان و هجرت و برهان تحصیل کرد. بهرام در رشته انسانی دیپلم خود را گرفت و در سال 77 در کنکور شرکت کرد اما در رشته مورد علاقه خود قبول نشد و تصمیم گرفت به خدمت سربازی برود.
بعد از 5 ماه او نام خود را در لیست قبولشدگان رشته مدیریت بازرگانی دید و به همین علت سربازی را نیمه تمام رها کرد و علی رغم کارهای زیاد موفق به اخذ لیسانس مدیریت بازرگانی شد.
وی در سال 78 به دلیل علاقه به فیلم و بازیگری به کلاسهای بازیگری رفت و آموزش بازیگری را در هیوا فیلم زیر نظر ثریا قاسمی و میکائیل شهرستانی و فهیمه راستکار پشت سر گذاشت و سپس وارد عرصه بازیگری شد.
در اولین حضور سینمایی تنها به واسطه چهره اش شناخته شد: شور عشق اما فیلم به فیلم به دانش سینمایی خود افزود و توانست فوت و فن بازیگری را بیاموزد تا اینکه در چهارمین نقش آفرینی اش کاندید دریافت تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد در پنجمین جشن خانه سینما شد: آواز قو. رادان سپس موفق به کسب سیمرغ بلورین نقش اول مرد نیز شد که با انتقاداتی از سوی برخی محافل سینمایی روبرو شد که معتقد بودند وی شایستگی آن را نداشته است.
دو سال بعد در بیست و دومین جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول را تصاحب کرد: « شمعی در باد »
بازی تحسین برانگیز و تاریخی او در « سنتوری » دومین سیمرغ بلورین را برای او به ارمغان آورد.
برای همین بود که کارگردانان معروفی از جمله: مسعود کیمیایی، بهروز افخمی، رخشان بنی اعتماد، پوران درخشنده و داریوش مهرجویی تصمیم گرفتند از بهرام در فیلمهای خود بازی بگیرند.
بهرام رادان در سال 91 در آلبومی به نام روی دیگر خوانندگی کرده است .
جوایز و افتخارات از جشنوارههای مختلف:
· بهترین بازیگر جشن خانه سینما برای آواز قو
· بهترین بازیگر جشن مجله دنیای تصویر برای آواز قو
· بهترین بازیگر جشنواره فیلمهای خانوادگی برای آواز قو
· سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنواره فیلم فجر برای شمعی درباد در سال82
· کاندیدای بهترین بازیگر هشتمین جشن خانه سینما
· جوایز دیگری در جشنوارههای دفاع مقدس و کانادا و آنتالیا و اسپانیا و... برای فیلم گیلانه
· اهدای جایزه در جشنواره کن
فیلم های بیاد ماندنی
شور عشق 1379
آواز قو 1379
آبی 1379
طلوع تاریکی 1380
ساقی 1380
گاوخونی 1381
عطش 1381
رز زرد 1381
شمعی در باد 1382
سربازهای جمعه 1382
گیلانه 1382
رستگاری در 8:20 ۱۳۸۳
ازدواج صورتی ۱۳۸۳
حکم ۱۳۸۴
تقاطع ۱۳۸۴
خون بازی ۱۳۸۵
چهار انگشتی ۱۳۸۵
سنتوری ۱۳۸۵
کنعان ۱۳۸۶
بی پولی ۱۳۸۷
کارناوال مرگ ۱۳۸۷
زاد بوم ۱۳۸۷
راه آبی ابریشم ۱۳۸۷
تردید ۱۳۸۷
تهران 1500 ۱۳۸۸
نقطه بی بازگشت ۱۳۸۸
آدم کش ۱۳۸۸
یکی از ما دو نفر ۱۳۸۹
پل چوبی 1390
اره دادا دعوتت کردم چت عمومی نیومدی
1392/04/27 - 00:06دادا واقعیت نه بلدم نه علاقه ای دارم
شرمنده
ســـــلام داش
1392/04/27 - 00:10علیک داداش
1392/04/27 - 00:11سلام خوش اوومدیی دیگه افطار که گذشته باید منتظر سحری باشی
موردی نداره دادا من همه رو دعوت کردم گفتم تو رو هم دعوت کنم بعد ناراحت نشی چرا دعوتت نکردم
1392/04/27 - 00:19دکتر بم گفته روزه واسم ضرر داره جستم ضعیفه واس سلامتیم خطرناکه
1392/04/27 - 00:205
6
هيچكدوم ...
1392/04/26 - 19:443
شایدم 4
از این قرتی بازیا خوشم نمیاد گوشواره ساده رو میپسندم
1392/04/27 - 00:23برعکس منی
1392/04/27 - 00:25مهناز اصلا برام قابل درک نیستید خخخخخخ
1392/04/27 - 00:273 6
1392/04/27 - 10:46منم با لیلا موافقم هر گوش یه سوراخ داشته باشه خوشگلتره تا اینکه این همه سوراخ بعضی ها خیلی مریضن یکی از آشناهامون دوختراش هر کدوم تو هر گوششون 7 تا سوراخ دارن بعد این نگینها انداختن چجوری شبا باها میخوابن وقتی داشتن سوراخش میکردن دردشون نگرفت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ وقتی من میبینمشون احساس درد منو میگیره تو غضروف گوششون هم سوراخ وایییییییییییییییییی
1392/05/1 - 14:42سوراخ زیادی زشته هس.. اما من ی دونه سوراخم دوس ندارم تا 3 یا 4 تا رو دوس دارم البته نطرها همه محترمه هرکس ی جوربه به ی چیزی علاقه داره
صوفیا جون اصن درد نداره منم میترسیدم اما سوراخ کردم البته بازم میخام اینکارو بکنم
4
6
1. Google Mars
این سرویس گوگل درست مثل گوگل ارث است با این تفاوت که با استفاده از گوگل مارس می توانید به رصد سیاره مریخ بپردازید
2. Google Scholar
گوگل اسکولار، موتور جستجویی برای سرچ مقالات علمی است که البته کمی گران است. این موتور جستجو امکان دسترسی کاربران به مقالات، تحقیق ها، کتاب ها، چکیده مطالب و... را از طریق ناشران معتبر، انجمن های کاری، منابع آنلاین، دانشگاه ها و سایر وبسایت ها فراهم می کند.
3. Google Art Project
این سایت امکان سفر مجازی به موزه ها و گالری های هنری را به کاربران علاقه مند می دهد و سازوکاری مشابه گوگل استریت ویو دارد.
4. Google Transliterate
گوگل ترانسلیتریت، سرویسی است که به کاربران امکان می دهد تا به زبان های گوناگون تایپ کنند.
5. Google Think
این سایت، محلی مناسب برای تبلیغاتی ها و شغل های مرتبط با آن است که به ارائه دیدگاه های بازاریابی و الهام مستقیم از گوگل در این زمینه می پردازد
6. Power Searching with Google
این ویژگی گوگل در جهت تقویت مهارت جستجوی کاربران فعالیت می کند. کارشناس گوگل به شما نکته ها و ترفندهایی می آموزد که در رسیدن به مطلب مورد نظر کمکتان می کند.
7. Schemer
شبکه ای است که به برنامه ریزی دوستان برای دیدار یا کارهای دیگری که با هم دارند کمک می کند. این شبکه جالب به ویژه برای مناطق پرجمعیت مناسب است.
8. Google Sound Search
سرویسی است که به شما می گوید در حال حاضر چه ترانه ای در حال پخش شدن است.
9. Google Moderator
این سرویس یک تالار گفتگو است که کاربران می توانند در مورد هر موضوعی که بخواهند بحث کنند، سوال بپرسند یا ایده ها را به اشتراک گذارند. در این تالار گفتگو به همه کاربران کمک می کند تا در مورد هرچه می خواهند اطلاعات کسب کنند.
10. encrypted.google.com
این آدرس به کاربران گوگل کمک می کند تا با امنیت بیشتری هرآنچه می خواهند را سرچ کنند. این سرویس از SSL به عنوان راهی ایمن و رمزگذاری شده استفاده می کند. سرویس SSL در حال حاضر در وبسایت بانک ها مورد استفاده قرار می گیرد.
جالب بود.
1392/04/24 - 16:28دختر دانش آموزی صورتی زشت داشت. دندان هایی نامتناسب با گونه هایش، موهای کم پشت و رنگ چهره ای تیره.
روز اولی که به مدرسه جدید آمد، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند .
نقطه مقابل او دختر زیبارو و پولداری بود که مورد توجه همه قرار داشت.
او در همان روز اول مقابل تازه وارد ایستاد و از او پرسید :
میدونی زشت ترین دختر این کلاسی؟
یک دفعه کلاس از خنده ترکید ...
بعضی ها هم اغراق آمیزتر می خندیدند.
اما تازه وارد با نگاهی مملو از مهربانی و عشق در جوابش جمله ای گفت که موجب شد در همان روز اول، احترام ویژه ای درمیان همه و از جمله من پیدا کند:
اما بر عکس من، تو بسیار زیبا و جذاب هستی .
او با همین یک جمله نشان داد که قابل اطمینان ترین فردی است که می توان به او اعتماد کرد.
و لذا کار به جایی رسید که برای اردوی آخر هفته همه می خواستند با او هم گروه باشند .
او برای هر کسی نام مناسبی انتخاب کرده بود. به یکی می گفت چشم عسلی و به یکی ابرو کمانی و...
به یکی از دبیران، لقب خوش اخلاق ترین معلم دنیا و به مستخدم مدرسه هم محبوب ترین یاور دانش آموزان را داده بود.
آری ویژگی برجسته او، تعریف و تمجیدهایش از دیگران بود که واقعاً به حرف هایش ایمان داشت و دقیقاً به جنبه های مثبت فرد اشاره می کرد.
مثلاً به من می گفت بزرگترین نویسنده دنیا و به خواهرم می گفت بهترین آشپز دنیا ! و حق هم داشت.
آشپزی خواهرم حرف نداشت و من از این تعجب کرده بودم که او توی هفته اول چگونه این را فهمیده بود.
سالها بعد وقتی او به عنوان شهردار شهر کوچک ما انتخاب شده بود به دیدنش رفتم و بدون توجه به صورت ظاهری اش احساس کردم شدیداً به او علاقه مندم.
پنج سال پیش وقتی برای خواستگاریاش رفتم، دلیل علاقهام را جذابیت سحرآمیزش میدانستم.
و او با همان سادگی و وقار همیشگی اش گفت:
برای دیدن جذابیت یک چیز، باید قبل از آن جذاب بود!
در حال حاضر من از او یک دختر سه ساله دارم. دخترم بسیار زیباست و همه از زیبایی صورتش در حیرتند.
روزی مادرم از همسرم سؤال کرد که راز زیبایی دخترمان در چیست؟
همسرم جواب داد :
من زیبایی چهره دخترم را مدیون خانواده پدری او هستم.
و مادرم روز بعد نیمی از دارایی خانواده را به ما بخشید.
شاد بودن، تنها انتقامی است که میتوان از زندگی گرفت.
آیا می دانید این داستان از کیست؟
ارنستو چه گوارا
خسیس ی گل چرا دادی؟؟؟؟؟؟؟ ما بت 2تا گل دادیم، همه دوتا اضافه میکنن شما 2تا کم کردی
1392/04/25 - 01:43نگو نازنین من که وقت دل بریدنه
شبو شعله ور نکن فصل ستاره چیدنه
خیلی تنهام، سرده دسام، نگو راه ما جداست
هنوزم معبد بارون تنها جون پناه ماست
معبد بارون از نیما مسیحا
هنوزم چشمای تو مثل شبای پر ستارس
هنوزم خاطرهات برام مثل عمر دوبارس
هــــــنـــــوزم وقـــــــتــــــی میخندی دلم از شادی میارزه
هنوزم با تو نشستن به همه دنیا می ارزه
هنوزم با صدای محسن ابراهیم زاده
انقدر زیادن اهنگایی که دوست دارم کـــه مپــــــــــــــــــــــــرس..
1392/04/23 - 00:49متن آهنگ ستاره حمید عسکری: یه روز تو زندگیم بودی همین جا روبروم بودی اما آرزوم نبودی فک میکردم از آسمون باید بیاد یه روزی اون تا آرزوم بشه تموم یه اشتباهی کردم و دل تو رو شکستم و نمی بخشم خودم و حالا پشیمون شدم و میخوام تو باشی پیشم و حق داری که نبخشی
1392/04/23 - 01:31از باغ می برند چراغانیت کنند تا کاج جشنهای زمستانیت کنند
پوشانده اند صبح تو را ابرهای تار
با این بهانه که بارانیت کنند
یوسف !
به این رها شدن از چاه دل مبند این بار می برند که زندانیت کنند
ای گل گمان نکن به شب جشن می روی
شاید به خاک مرده ای ارزانیت کنند
یک نقطه بیش فرق بین رحیم و رجیم نیست
از نقطه ای بترس که شیطانیت کنند
آب طلب کرده همیشه مراد نیست گاهی بهانه ای است که قربانیت کنند
وای من میخواستم اینو بزارم البته هنوز اون دفتری که توش نوشته بودمو پیدا نکردم
این متن فوق العاده اس
اره منم کلی گشتم اگه به گروه متن شعر من بری متن شعرای قشنگی گذاشتم
1392/04/23 - 02:00راستی هر چه گشتم گروه متن شعر ندیدم شاید چون چشام خوابش میاد ندیدم
فردا امتحان میکنم
چ علاقه ای تو ب #گربه داری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
1392/04/18 - 13:05من اگه بحث کثیف کاریشون نبود الان هم سگ نگه میداشتم هم گربه هم کوالا
کوالا که 100% میگیرم حتما,اگه بتونم گیر بیارم البته
آره منم دوست میدارم
1392/04/18 - 13:22مصطفی در ارزوی کوالا مونا در ارزوی گاو بچه های نمیدونم اخرشن به خدا
1392/04/18 - 23:48کوالا بامزه ست دیگه یه پست میزام خودتون نظر بدین بعدا
1392/04/19 - 00:33مثلا میخوای بگی خودت اینو کشیدی
1392/04/15 - 23:29نه..... من درخت هم بلد نیستم بکشم
1392/04/15 - 23:30خب برو کلاس نقاشی
1392/04/15 - 23:32علاقه ای ندارم
1392/04/15 - 23:33خسته نباشی
1392/04/15 - 23:43وای چ خووووووووووووووووووووشگله این #نقاشی
1392/04/18 - 10:46
فدای نظرت...
1392/05/18 - 02:17فوزووول...
1392/05/18 - 02:20جانم؟؟؟؟؟؟فضول چرا؟
1392/05/18 - 02:22کسی دوس داشته باشم میگم فوزوووول....
1392/05/18 - 02:27این چه نوع ابراز علاقه ایه؟
1392/05/18 - 02:28حالم ازت بهم میخوره
تازه کوفتم بش میگم...
1392/05/18 - 02:35واسه تو بدتر که بازم صدر رحمت بمن...
از جلو چشام گمجو
1392/05/18 - 02:54وااااااااااای پس هرکه رفت و برنگشت بش حق بده
1392/05/18 - 03:07حق؟؟؟
1392/05/18 - 03:13