یافتن پست: #غم

صوفياجون
صوفياجون
{-80-}{-80-}{-80-} سلووووووووووووووو نزدیک یکساعت و نیمه دارم تایپ میکنم غوز در آوردم وای چرا تموم نمیشه البته اخرشه هاااا {-80-}{-110-}{-110-}
... ادامه
Mohammad
Babak-Jahanbakhsh-Madaare-Bigharari.jpg Mohammad
_

مثل درد من تو دنیا هیچ مرحمی نیست
تو رو دارم و ندارم این عذاب درد کمی نیست
این که سهم من نمیشی یه غذاب نا تمومه
مثل پرتگاهی می مونه که همیشه رو به رومه
زندگیم روی مداره بی قراری سپری شد
این طواف بی هیاهو قصه ی دربه دری شد
راه برگشتن ندارم به جنون کشیده کارم
ای همه دار و ندارم تو رو دارم یار ندارم
آخر دنیا همین جاست دیر یا زود پیر میشم
هر چی کابوس دیده بودیم دیر یا زود تعبیر میشن
فکر باختنت منو با دلهوره درگیر کرده
زودتر از گذر عمر منو این غم پیر کرده
زندگیم روی مداره بی قراری سپری شد
این طواف بی حیا مثل یه در به دری شد
راه برگشتن ندارم به جنون کشیده کارم
ای همه دار و ندارم تو رو دارم یار ندارم
زندگیم روی مداره ، بی قراری
... ادامه
[لینک]
bamdad
film-cut-pan_13008.jpg bamdad
بعضی وقتا زندگی آدم انقدر غمناک میشه که دوست داره یکی یهو بگه:



کات!!



عالی بود بچه ها!!



برای امروز دیگه بسه....!
... ادامه
دیدگاه · 1393/06/19 - 20:57 ·
6
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
جــای تعجبــ ـــ ندارد کــه گـاهـی ...

نــوشتــه هــایـم غمگیننــد !!

و خــودم غمگیــن تــر از آنهـ ــا

دیگــر حتـ ـی حـوصله جنگیــدن بــا خــاطـراتـ ـم را هــم نـدارم ...

تــوانش را نیــ ـز !!

راستــی !! اگــر همیــن دلخوشـی لعنتـ ـی هــم نبــود ...

دیگــر تنهـ ـایی و خلـوتــ ـــ بــرایــم چــه مفهـومـی داشتــ ــــ ...!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/06/19 - 17:59 ·
6
bamdad
bamdad
مـن هـمـیـشـه تـک و تـنـها
هـمـیـشـه تـو قـصـر غـمـهـا
اسـمتـو مـی خـوام بخـونـم
ولـی افـسـوس نمـی تـونـم

نمی تونم که من از تنهاییام رها بشم
نمی تونم از غم و غصه یکم جدا بشم
نمی خوام بخونم از تنهاییام
چـرا دنیا همیشـه سـرد باهام

من همیشه می خونم از زندگی
من همیشه می گم از دلدادگی
می گم از خستگی یای دل تنگ
می گم از قصه ی شیشه ها و سنگ

من همیشه عاشق پر زدنم
به زمین به آسمون سرزدنم
من همیشه زنده ام به یک امید
بشنوم تو اومدی اون روز رسید

نمی تونم که من از تنهاییام رها بشم
نمی تونم از غم و غصه یکم جدا بشم
نمی خوام بخونم از تنهاییام
چـرا دنیا همیشـه سـرد باهام


... بامداد ...

رضا
اینیکی رو هم واسش فرستادم
همین دوتا رو فرستادم واسش
ببینیم خدا چی میخواد
اینیکی چطوره به نظرت؟
{-14-}
bamdad
bamdad
تـو بـه زیـبـایـیـه یـک شـاپـرکـی
تو بـه تنـهاییـه یـک قـاصـدکـی

تو مثل یه قرص ماهی توی شب
مثل این شعر که می خونم زیر لب

وقـتی مـن خـونـدنـو آغـاز کنـم
دل آسـمون میـگیره از صِـدام
وقتی من شعرای عاشقونمو ساز کنم
میشه سیراب از اون ابر چشام

چشم من مونده به در تا تو بیایی
نکـنه قسمت ما بـشه جـدایی

صدای تیک تیک ساعت داره میگه
که رسیدم به تهِ یک روز دیگه

شب و ماهش تو رو یادِ من میارن
غم وغصه توی قلب من می ذارن

دلم از شـدت تنـهایی تـو خـونه
می گیره هر شب و روز از تو بهونه

وقـتی مـن خـونـدنـو آغـاز کنـم
دل آسـمون میـگیره از صِـدام
وقتی من شعرای عاشقونمو ساز کنم
میشه سیراب از اون ابر چشام

ولی من هنوز می خونم , می دونم
تـا ابـد بـایـد کـه تنهـا بمـونـم

من می شم مثل یه برگ تو دست باد
که میره با سرعت از خاطر و یاد

یا مثـل یه گـلدون تـشنـه ی آب
که تو خواب اون میاد مدام سراب

وقـتی مـن خـونـدنـو آغـاز کنـم
دل آسـمون میـگیره از صِـدام
وقتی من شعرای عاشقونمو ساز کنم
میشه سیراب از اون ابر چشام


... بامداد ...

*بچه ها این ترانه رو چند ماه پیش واسه فرستادم
به نظرتون میخوندش؟
خدا کنه بخونه ، یکی از آرزوهای همیشگیم این بوده که یه ترانه از ترانه هامو بخونه
:(
Mohammad
NiCF3BjOTh.jpg Mohammad
دلت که گرفت، دیگر منت زمین را نکش
راه آسمان باز است، پر بکش
او همیشه آغوشش باز است، نگفته تو را میخواند ؟
اگر هیچکس نیست، خدا که هست...
... ادامه
Mohammad
aVhekySeFR.jpg Mohammad
جز دعا کار دگر نیست مرا
شب روزت همه شاد
دلت از غم آزاد
همه ایام به کام
و تو پیوسته سرافراز و ز هر غصه برون
همچو گنجشک به هر بام ودرخت
بنشینی خندان
وسبکبال تر از برگ درخت
در هوا رقص کنان
مشق پرواز کنی سوی سپیدار بلند
و ز تو نغمه مستی آید ...
لحظه هایت چون قند
روزگارت لبخند
هفته هایت پر مهر
هر کجایی که قدم بگذاری
همه از کینه تهی
همه از قهر و عداوت خالی
همه جا ، نام تو از مهر ، به لب ها جاری ...
و تو با یاد خداوند بزرگ
به سلامت ببری راه به پیش...
... ادامه
bamdad
bamdad
امروزم،روزي بود كه گذشت سريع تر از باد
ديروزم،روزي بود كه شكنجه داد من را در حسرت باد
امروز و ديروز
گذشته و آينده
همه هم رنگ دل تنگي هاي من
همه بيگانه با غم هاي پنهان شده در لبخند هاي من
بيگانه با افكار پوسيده در پيچ هاي پيچيده در مغز من
بيگانه با همه ي اميدهاي پوچ و توخالي در اعماق قلب من
امروز هم گذشت
از من
به مانند تو

:(
دیدگاه · 1393/06/17 - 21:20 ·
2
√√★nima★√√
√√★nima★√√
:ﮔﻼﯾﻪ ﻫﺎی ﯾﮏ ﭘﺴﺮ از دﺧﺘﺮان !ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ ﻫﻤﻪ ﺟﻮرﻩ ﺑﺎﻫﺎﺗﻮن ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﺷﺪﯾﻢ ﻣﻮﻫﺎﺗﻮﻧﻮ ﺑﻠﻨﺪ ﮐﺮدﯾﺪ،ﻣﻮﻫﺎﻣﻮﻧﻮ ﺑﻠﻨﺪ ﮐﺮدﯾﻢ اﺑﺮوﻫﺎﺗﻮﻧﻮ ﺑﺮداﺷﺘﯿﺪ،اﺑﺮوﻫﺎﻣﻮﻧﻮ ﺑﺮداﺷﺘﯿﻢ دﻣﺎﻏﺘﻮﻧﻮ ﻋﻤﻞ ﮐﺮدﯾﺪ،دﻣﺎﻏﻤﻮﻧﻮ ﻋﻤﻞ ﮐﺮدﯾﻢ ﺻﻮرﺗﺘﻮﻧﻮ ﺑﻨﺪ اﻧﺪاﺧﺘﯿﻦ،ﺻﻮرﺗﻤﻮﻧﻮ ﺑﻨﺪ اﻧﺪاﺧﺘﯿﻢ ﻣﻮﻫﺎﺗﻮﻧﻮ ﻣﺶ ﮐﺮدﯾﺪ، ﻣﻮﻫﺎﻣﻮﻧﻮ ﻣﺶ ﮐﺮدﯾﻢ .وﻟﯽ ﺧﺪاﯾﯽ ﺳﺎﭘﻮرت ﺗﻨﮕﻪ.......{-7-}
دیدگاه · 1393/06/17 - 19:43 ·
1
√√★nima★√√
√√★nima★√√
ﻓﻘﻂ ﯾﮏ اﯾﺮاﻧﯽ ﻣﯿﺘﻮﻧﻪ از ﻣﯿﻮﻩ و ﺳﺒﺰی ﻫﻢ ﻓﺤﺶ ﺑﺴﺎز

:ًﻣﺜﻼ

ﮔﻼﺑﯽ : ﺑﺪرد ﻧﺨﻮر

ﻫﻮﯾﺞ :آدم ﻋﻼف

ﺳﯿﺐ زﻣﯿﻨﯽ : ﺑﯽ ﺧﺎﺻﯿﺖ ، ﺑﯽ رگ

ﮔﯿﺸﻨﯿﺰ : آدم ﻣﻔﺖ ﺧﻮر

ﺷﻠﻐﻢ : ﮔﯿﺞ و ﻣَﺸﻨﮓ

ﺑﺎدﻣﺠﻮن : آدم ﻣﻌﻄﻞ

ﻫﻠﻮ: آدم ﺧﻮﺷﮕﻞ

ﺑﺎﻗﺎﻟﯽ : ﺑﻮﮔﻨﺪو

!!!!اﯾﺮاﻧﯿﺎ ﮐﻼ ﻫﻨﺮﻣﻨﺪن{-7-}
دیدگاه · 1393/06/17 - 19:30 ·
bamdad
bamdad
دلت كه گرفته باشد...

شادترین آهنگ ها، روضه خوانی میكنند!!

شلوغترین مكانها، تنهایی ات را به رُخت می كشند...

و شادترین روزها، برای تو غمگین ترین روزهاست...!!

دلت كه گرفته باشد...

:(
دیدگاه · 1393/06/16 - 23:24 ·
3
Mohammad
4712_960.jpg Mohammad
اسب و قورباغه
bamdad
bamdad
خنده را معنی سرمستی مکن

انکه میخندد غمش بی انتهاست…
دیدگاه · 1393/06/13 - 20:01 ·
2
bamdad
bamdad
من به یک احساس خالی دلخوشم

من به گل های خیالی دلخوشم

در کنار سفره اسطوره ها

من به یک ظرف سفالی دلخوشم

مثل اندوه کویر و بغض خاک

با خیال آبسالی دلخوشم

سر نهم بر بالش اندوه خویش

با همین افسرده حالی دل خوشم

در هجوم رنگ در فصل صدا

با بهار نقش قالی دلخوشم

آسمانم حجم سرد یک قفس

با غم آسوده بالی دلخوشم

گرچه اهل این خیابان نیستم

با هوای این حوالی دلخوشم

{-35-}
bamdad
bamdad
شبی از پشت يك تنهايي نمناك و باراني
تو را با لهجه گلهاي نيلوفر صدا كردم
تمام شب براي با طراوت ماندن باغ قشنگ ارزوهايت دعا كردم
پس از يك جستجوي نقره اي در كوچه هاي ابي احساس
تو را از بين گلهايي كه در تنهايي ام روييد جدا كردم.
و تو در پاسخ ابي ترين موج تمناي دلم گفتي :"
دلم حيران و سرگردان چشماني است رويايي.
و من تنها براي ديدن ان چشمها تو را در دشتي از تنهايي و حسرت رها كردم"
همين بود اخرين حرفت
و من بعد از عبور تلخ و غمگينت ، حريم چشمهايم را به روي اشكي از
جنس غروب ساكت و نارنجي خورشيد وا كردم.
نمي دانم چرا رفتي؟
نمي دانم چرا،شايد خطا كردم
و تو بي انكه فكر غربت چشمان من باشي
نمي دانم كجا ،تا كي،براي چه
ولي رفتي و بعد از رفتنت باران چه معصومانه مي باريد
و بعد رفتنت رسم نوازش
در غم خاكستري گم شد
و گنجشكي كه هر روز از كنار پنجره با مهرباني
دانه بر مي داشت
تمام بالهايش در غرق در اندوه و غربت شد.
و بعد از رفتنت آسمان چشمهايم خيس باران بود.
و بعد از رفتن تو انگار كسي حس كرد من بي تو
تمام هستي ام از دست خواهد رفت.
كسي حس كرد من بي تو هزاران بار در لحظه خواهم مرد.
و بعد از رفتنت درياچه بغضي كرد.
كسي فهميد تو نام مرا از ياد خواهي برد.
و من با انكه مي دانم تو هرگز ياد من را
با عبور خود نخواهي برد
هنوز اشفته چشمان زياي تو ام ...برگرد!
پس از اين سر نوشت انتظار من چه خواهد شد؟
و بعد از اين همه طوفان وهم و پرسش و ترديد
كسي از پشت قاب پنجره ارام و زيبا گفت:"
تو هم در پاسخ اين بي وفايي ها بگو
در راه عشق و انتخاب ان خطا كردم."
و من در حالتي ما بين اشك و حسرت و ترديد
كنار انتظاري كه بدون پاسخ و سرد است
و من در اوج پاييزي ترين ويراني يك دل
ميان غصه اي از جنس بغض كوچك يك ابر
نمي دانم چرا شايد به رسم عادت و دلدادگي هامان
براي شادي و خوشبختي باغ قشنگ ارزوهايت دعا كردم....

{-35-}{-35-}{-35-}
صوفياجون
Alissa1.jpg صوفياجون
bamdad
bamdad
الو؟ مردی که آبستن
از آب و آتش و بستر
کجای جمله وا ماندی
که خون ماسیده بر دفتر؟

الو؟ هی زیر و بم میشه
صدات خش‌دار و آرومه
غم من چی؟ صداش خوبه؟
ببینم اشک مفـهومه؟

چرا ساکت شدی مُردی؟
صدات تا بـووووووق آزاده
شبیه نعش اون مردی
که پشت گوشی افتاده

نفس‌هاتو نمی‌شناسم
صدات شطرنجی و تاره
مث یه مـرد جن دیده
صدات هول و ولا داره

الو؟ چی خیسه؟ چی لیزه؟
چرا از حرف افتادی؟
می‌گی لیزه زمین خیسه
نگاه کن رو چی وایستادی؟

نگاه کن اون منم مُردم
نگاه کن زیر پاهاتم
یه کم از من رو کفشاته
که هر جا باشی باهاتم ...
.
.
.

ازم از تو دل دیوار

توچشمام زل زده خیره

حالا تو دود می رقصه
داره آتیش میگیره
صدامو میشنوی یا نه
من مالیده رو دیوار
دارم دق میکنم اینور
پدر سگ گوشی رو بردار

:)
دیدگاه · 1393/05/31 - 22:16 ·
2
bamdad
bamdad
میدانم روز مرگم
غمگین خواهى بود!
نه براى من
من که مدت هاست رفته ام…
براى خودت!
دیگر کسی نیست
که با تمام وجود
تو را دوست بدارد
دیگر کسی نیست
که بی محلى هایت را
طاقت بیاورد.
دیگر کسی نیست
که براى دیدن لبخند زیبایت
دنیا را به رقص بیاورد
دیگر کسى نیست
که خدایش باشى
که پرستش ات کند
غمگین میشوى
نه براى من
براى خودت!
که جز دفتر شعرهایم
در یاد هیچکس ماندگار نخواهى بود
که آرام آرام
فراموش خواهى شد…

:(
دیدگاه · 1393/05/31 - 14:05 ·
2
bamdad
bamdad
عشق اگر عشق باشد


هم خنده هایت را دوست دارد و هم گریه هایت را ...


هم شادی ات را دوست دارد و هم غم هایت را ...


هم لحظات شادابی ات را می پسندد و هم لحظات بی حوصلگی ات را...


هم دقایق پر ازدحامت را همراهی میکند و هم دقایق تنهایی ات را ...


عشق اگر عشق باشد ...


هم زیبایی هایت را دوست دارد


هم اخم هایت را در روزهای تلخی ...


هم سلامتت را می پسندد و هم در روزهای گرفتاری و بیماری همراهی ات میکند ...


عشق اگر عشق باشد ...


با یک اتفاق تو را تعویض نمیکند ...


بلکه همراهی ات میکند تا بهبود یابی ...


عشق اگر عشق باشد ....


... هر ثانیه دستانش در دستان توست ....

{-41-}
دیدگاه · 1393/05/27 - 21:14 ·
4
مائده
مائده
تورا خبرز دل بی قرار باید و نیست
غم تو هست غمگسار باید و نیست....
"رهی معیری"
دیدگاه · 1393/05/27 - 12:15 ·
8
bamdad
bamdad
نمونه سوالات دختران:
سوال اول فیزیک:
دختری به جرم 45 kg از کلیپسی به 3kg جرم آویزان است. اگر این کلیپس حرکت دختر را 40 درصد کاهش دهد سرعت متوسط او را حساب کنید.

سوال اول دین و زندگی:...
دختری که از کلیپس استفاده می کند در طبقه ی چندم جهنم قرار خواهد گرفت؟

سوال اول زیست:
یک کلیپس چه ضررهایی به موها و گردش خون سر خواهد رساند؟

سوال اول ریاضی:
مساحت کلیپسی گرد مانند به شعاع 10cm را حساب کنید

سوال اول شیمی:
اگر یه کلیپس با عدد اتمی 18 داشته باشیم چه یونی خواهد ساخت؟

زبان خارجه:
why maryam like kelips?

ادبیات:
کلیپس گم گشته باز آید به دوران غم مخور!
مصرع بالا از چه شاعریست؟

سوال عربی:
*الکلیپس* معرفه است یا نکره؟

{-105-}
bamdad
bamdad
رضا
دور نمی بینم اون روزی رو که میخوای مای کامپیوترو باز کنی

و تا کلیک کنی روش یه صفحه تبلیغم باز کنه !
bamdad
bamdad
داستان باغبان و چیدن سیب(از زبان سیب)

دخترک خندید و
پسرک ماتش برد !که به چه دلهره از باغچه ی همسایه، سیب را دزدیده
باغبان از پی او تند دوید
به خیالش می خواست،
حرمت باغچه و دختر کم سالش را
از پسر پس گیرد !غضب آلود به او غیظی کرد !این وسط من بودم،
سیب دندان زده ای که روی خاک افتادم
من که پیغمبر عشقی معصوم،
بین دستان پر از دلهره ی یک عاشق
و لب و دندان ِ
تشنه ی کشف و پر از پرسش دختر بودم
و به خاک افتادم
چون رسولی ناکام !هر دو را بغض ربود…دخترک رفت ولی زیر لب این را می گفت:
” او یقیناً پی معشوق خودش می آید ! ”پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود:
” مطمئناً که پشیمان شده بر می گردد ! ”سالهاست که پوسیده ام آرام آرام !عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز !جسم من تجزیه شد ساده ولی ذرّاتم،
همه اندیشه کنان غرق در این پندارند:این جدایی به خدا رابطه با سیب نداشت

{-35-}
صفحات: 7 8 9 10 11

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ