یافتن پست: #فروغ

MONA
MONA


سقف خونه م ، طلای ناب ، زیر پاهام حصیر سرد

تو دست من سیب گلاب ، اما دلم پُر ز دَرد

مثه درخت بیدَکی / تکیه مو دادَم به کَسی

شدم درختی تو کویر / تنها و خشک ، یک اسیر

اما یه روزگاری بود ، پدربزگمون می گفت :

بهشت همین دنیای ماست

عشق و صفا ، اما کجاست ؟

مثه درخت بیدَکی / تکیه مو دادَم به کَسی

شدم درختی تو کویر / تنها و خشک ، یک اسیر

می خوام دیگه رَها باشم ، ساده و بی ریا باشم

زمینمُ شخم بزنم ، نه بد باشم نه خوب باشم !
... ادامه
[لینک]
MONA
JADID.JPG MONA
... ادامه
[فایل]
...
...
””بی بهانه””
به تکرار
شبانه های
نیما..
به تنهایی
چینی گون
سهراب..
به دل که میرود
از
دست حافظ..
همانند
دل
فرهاد
بیتاب..
به فصل
سرد
احساس
فروغ و
به کوچه های
بی یار
فریدون..
ترامن
میسرایم
واژه٫واژه
تویی که
شعرم ازتو
گشته افسون..
به تکرارغم
نیماوحافظ٫
ترامن میسرایم
با
غم دل..
دلی که میرود
بی تو
زدستم٫
توصاحبدل
نه ای
من راچه حاصل؟
ترا
من چشم درراهم
هرشبانگاه
بسان انتظارتلخ نیما..
که شایدچینی
تنهاییم را
شبی
توبشکنی
ای یارزیبا!
که رنگ
دیگری گیرد
شب من٫
زویایت شود
افسون
تب من..
ترا
من
میسرایم
کوچه کوچه
به زیرنور
مهتاب شبانه..
ترا
من
میسرایم
عاشقانه..
همه تن میشوم
چشم انتظارت
بدنبالت
به هرکویی
روانه..
نمیدانم
چرا
من میسرایم
ترا
درسطرسطر
شعرم
امشب٫
فقط
میدانم
اینرا
که دل من
تورامیخواهد
امشب
””بی بهانه””
شعراز:نیماراد
تقدیم به عشاقی که معشوقشون رودوست دارند...
وبی بهونه به اوناعشق میورزند..{-41-}
MahnaZ
MahnaZ
از ولی به
به قول که میگفت:
میخواهد باشی و !
... ادامه
Mostafa
Mostafa
مــــــــی دانــــــــــــم........
تــــا پـــلک بـــه هـــم بـــزنـــم مـی آيـی
بـــا انــــار و آیــنــــه در دســتـهـــایــــت!!!
بــــه قــــــول فـــــــــروغ
"مــــن خـــــواب دیــــــده ام"
... ادامه
NILOOFAR
NILOOFAR
و چه زیبا گفت فروغ:
تنها صداست که میماند. . .
و امان از صدای ” تو ” که ابدی شد در گوش من!
دیدگاه · 1392/06/8 - 18:12 ·
5
...
...
عشق یعنی باجهان بیگانگی
عشق یعنی شب نخفتن تاسحر
عشق یعنی سربه دارآویختن
عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی درجهان رسواشدن
عشق یعنی سوختن یاساختن
عشق یعنی زندگی راباختن
عشق یعنی رازقی٫یعنی نسیم
عشق یعنی آفتاب بی غروب
عشق یعنی آسمان٫یعنی فروغ
عشق یعنی آرزو٫یعنی امید
عشق یعنی روشنی٫یعنی سپید
عشق یعنی غوطه خوردن بین موج
عشق یعنی ردشدن ازمرزاوج
عشق یعنی ازسپیده تاسحر
عشق یعنی پانهادن درخطر
عشق یعنی لحظه دیداریار
عشق یعنی عقل شدمدهوش تو
عشق یعنی لحظه های بیقرار
عشق یعنی صبر٫یعنی انتظار
عشق یعنی اشتیاق واظطراب
عشق یعنی دلهره ٫یعنی شتاب
عشق یعنی اشک٫یعنی عاطفه
عشق یعنی یادگاری٫خاطره
عشق یعنی تشنگی٫یعنی سراب
عشق یعنی خواستن٫له له زدن
عشق یعنی سوختن٫پرپرزدن
عشق یعنی سالهای عمرسخت
عشق یعنی زهرشیرین٫بخت تلخ
عشق یعنی چون همیشه باختن
عشق یعنی خاطرات بی غبار
دفتری ازشعروازعطربهار
عشق یعنی یک تمنا٫یک نیاز
زمزمه ازعاشقی باسوزوساز
عشق یعنی خون دل٫یعنی جفا
عشق یعنی دردودل٫یعنی صفا
عشق یعنی یک شهاب ویک سراب
عشق یعنی یک سلام ویک جواب
عشق یعنی یک نگاه ویک نیاز
عشق یعنی عالمی رازونیاز
عشق یعنی همچولیلاخون شدن
یاچومجنون راهی صحراشدن
عشق یعنی تیشه فرهادها
عشق یعنی عالم فریادها
عشقدیعنی زخم کوه بیستون
عشق یعنی ناله های دردوخون
عشق یعنی درجهان رسواشدن
عشق یعنی یکه وتنهاشدن
عشق یعنی انتظاروانتظار
عشق یعنی هرچه بینی عکس یار
عشق یعنی لحظه های التهاب
عشق یعنی لحظه های ناب ناب
عشق یعنی حسرت شبهای گرم
عشق یعنی یادیک رویای نرم
عشق یعنی تاابدبی سرنوشت
عشق یعنی آخرخط بهشت
عشق یعنی گم شدن درلحظه ها
عشق یعنی آبی بی انتها
عشق یعنی شاعری دلسوخته
عشق یعنی آتشی افروخته
عشق یعنی باگلی گفتن سخن
عشق یعنی خون لاله برچمن
عشق یعنی شعله برخرمن زدن
عشق یعنی رسم دل برهم زدن
عشق یعنی عالمی رازونیاز
عشق یعنی باپرستوپرزدن
عشق یعنی آب برآذرزدن
عشق یعنی همچویوسف قعرچاه
عشق یعنی بیستون کندن به دست
عشق یعنی زاهدامابت پرست
عشق یعنی همچومن شیداشدن
عشق یکشب چنان یلداشدن
عشق یعنی یک شقایق غرق خون
عشق یعنی دردومحنت دردرون
عشق یعنی دیده بردردوختن
عشق یعنی درفراقش سوختن
عشق یعنی قطعه شعرناتمام
عشق یعنی بهترین حسن ختام
عشق یعنی مهربی چون وچرا
عشق یعنی کوشش بی ادعا
عشق یعنی مهربی امااگر
عشق یعنی رفتن باپای سر
... ادامه
صوفياجون
صوفياجون
زندگي

آه ای زندگی منم که هنوز
با همه پوچی از تو لبریزم
نه به فکرم که رشته پاره کنم
نه بر آنم که از تو بگریزم

همه ذرات جسم خاکی من
از تو، ای شعر گرم، در سوزند
آسمانهای صاف را مانند
که لبالب ز بادهء روزند

با هزاران جوانه می خواند
بوتهء نسترن سرود ترا
هر نسیمی که می وزد در باغ
می رساند به او درود ترا

من ترا در تو جستجو کردم
نه در آن خوابهای رویایی
در دو دست تو سخت کاویدم
پر شدم، پر شدم، ز زیبائی

پر شدم از ترانه های سیاه
پر شدم از ترانه های سپید
از هزاران شراره های نیاز
از هزاران جرقه های امید

حیف از آن روزها که من با خشم
به تو چون دشمنی نظر کردم
پوچ پنداشتم فریب ترا
ز تو ماندم، ترا هدر کردم

غافل از آن که تو بجائی و من
همچو آبی روان که در گذرم
گمشده در غبار شوم زوال
ره تاریک مرگ می سپرم

آه، ای زندگی من آینه ام
از تو چشمم پر از نگاه شود
ورنه گر مرگ من بنگرد در من
روی آئینه ام سیاه شود

عاشقم، عاشق ستارهء صبح
عاشق ابرهای سرگردان
عاشق روزهای بارانی
عاشق هر چه نام تست بر آن

می مکم با وجود تشنهء خویش
خون سوزان لحظه های ترا
آنچنان از تو کام می گیرم
تا بخشم آورم خدای ترا!
{-35-}{-35-}{-35-}{-41-}
صوفياجون
صوفياجون
!
سالگرد ازدواج

زن:عزیزم امیدوارم همیشه عاشق هم بمانیم و شمع زندگی مان نورانی

باشد.

مرد:عزیزم کی نوبت کیک می شه؟؟

روز زن

زن:عزیزم مهم نیست هیچ هدیه ای برام نخریدی یک بوسه کافیه!
مرد:خوشحالم تو رو انتخاب کردم آشپزی تو عالیه(شام چی داریم؟)

روز مرد

زن:وای عزیزم اصلا قابل تو رو نداره کاش می تونستم هدیه بهتری بگیرم.
مرد:حالا اشکال نداره عزیزم سال دیگه جبران می کنی (چه بوی غذایی میاد).

40 روز بعد از تولد بچه
زن:وای مامانی بازم گرسنه هستی (عزیزم شیر خشک بچه رو ندیدی!)
مرد:با دهان پر (نه عزیزم ندیدم!راستی عزیزم شیر خشک چرا اینقدر خوشمزه اس!!!)

40 سال بعد

زن:عزیزم شمع زندگیمون داره بی فروغ میشه ما پیر شدیم
مرد:یعنی دیگه کیک نخوریم!

2ثانیه قبل از مرگ

زن:عزیزم همیشه دوستت داشتم.
مرد:گشنمه

وصیت نامه

زن:کاش مجال بیشتری بود تا در میان عزیزانم می بودم و نثارشان می کردم تمام زندگی ام را
مرد:شب هفتم قرمه سبزی بدید!

اون دنیا

زن"خطاب به فرشته مسئول:خواهش می کنم ما را از هم جدا نکنید,نه نه عزیزم...خدایا به خاطرمن((و سرانجام موافقت میشه مرد از جهنم بره بهشت))
مرد:خطاب به دربار جهنم:حالا تو بهشت شام چی میدن؟
{-7-}{-7-}{-4-}{-6-}{-12-}{-33-}
مائده
مائده
در دم
دام می افکنم برای تماشای یک دل سیر فروغ بی فروغ نگاه تو...
در دم جان می سپارم... میان دست تو ...
میان حس تو...
زیر چشم تو...
زیر سایه ی تو...
پر پر میزنم... در دم، هر دم... بی تو !!!
در دم درد من این است
ز بی دردی دردهای کهنه
مجذوب عفونت های خسته ی فردا شده ام...!
در دم درد من این است
ز کوشش فراموشی نگاه سردِ دم وبی دم تو
که یادواره ی سنگینی است و به دوش ذهن میکشم...!
در دم... امان از این دردم... درد دردناکی است!
و در این دم... میکشد اخر مرا دردم...!
منم اسیر بند یک دم...
من آدمم...
گروگان یک آه و دم!!!
در دَم...
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
1004488_359295614172752_492457087_n.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
؟؟؟؟؟؟؟ {-36-}
رضا
رضا
دردم از یار است و درمان نیز هم/دل فدای او شد و جان نیز هم

این که می‌گویند آن خوشتر ز حسن/یار ما این دارد و آن نیز هم

یاد باد آن کو به قصد خون ما/عهد را بشکست و پیمان نیز هم

دوستان در پرده می‌گویم سخن/گفته خواهد شد به دستان نیز هم

چون سر آمد دولت شب‌های وصل/بگذرد ایام هجران نیز هم

هر دو عالم یک فروغ روی اوست/گفتمت پیدا و پنهان نیز هم

اعتمادی نیست بر کار جهان/بلکه بر گردون گردان نیز هم

عاشق از قاضی نترسد می بیار/بلکه از یرغوی دیوان نیز هم

محتسب داند که حافظ عاشق است/و آصف ملک سلیمان نیز هم




غزل شماره ۳۶۳
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
می خوانم

می خندم

می گریم

چشمانم را باز و بسته میکنم

چه احساسی است باتوبودن !

بگذار یکبارهم

که شده

کنارت بمانم

چشمان آبی ملتمس من

نگاه بی فروغ خشمگین تو

تا بخودم بیایم

تکه های قلبم

زیر جاروی رفتگر ترق ترق میکند

و حالا عروسکی

ساده

بی قلب

میان دستان رفتگر !
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/12 - 11:45 ·
2
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
شاعر که باشی

از هر حادثه معجزه می سازی!

شبیه فروغ ..

که از سنگی سخت..

تندیسِ عشق ساخت و نباخت!
دیدگاه · 1392/05/12 - 11:02 ·
1
♥هـــُدا♥
1212 (5).png ♥هـــُدا♥
گاهی باید دروغی را راست پنداشت و گاهی راستی را دروغ. . . !


آری. . .


بی فریب خوردن زندگی نمیگذرد. . . !!!


"فروغ فرخزاد"
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/4 - 19:46 ·
5
Mostafa
Mostafa
“شما با كداميك از اشخاص معروف در يك ماه متولد شده ايد؟حتما ببينيد خيلي جالبه!!!!!!!!!!!!البته خیلی ها جاموندن که شما به بزرگی خودتون ببخشید ”
♥هـــُدا♥
جــدایی (1414).jpg ♥هـــُدا♥
شعری به نام تو ، اما بدون تو

از شاعری غریب ،تنها، بدون تو

خوبی؟،سلامتی؟ آغوش خاطره

دلتنگ و خسته ام ، زیبا، بدون تو

این شهر لعنتی، درکم نمی کند

این مردمِ بدِ ، رسوا،بدون تو

آنجا چه میکنی، تنها بدون من

اینجا چه می کشم ،تنها بدون تو

شکل غم فروغ، آغاز فصل سرد

معنی نمی دهد،سرما، بدون تو
... ادامه
Mostafa
Mostafa
انگاردستام سردسردن
نگارچشمام شب تارن
آسمون سیاه ابر پاره پاره
شرشربارون داره میباره
حالا رفتی ومن تنهاترین عاشقم روزمین
تنها خاطراتم توبودی فقط همین
گفتی بروتنها بمون
باغصه ها همراه بمون
دیگه نمیتونم خسته ی خستم
طلسم غم رو زدم شکستم
داره چشمام ابربارون
روگونه هام شده روون
رفتیو رفتی تنها میمونم

تا آخرعمر واست میخونم ...


متن اهنگ فریدون فروغی
... ادامه
Mohammad
hhe134.jpg Mohammad
اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري

کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟

چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي

اي آنکه در حجابت درياي نور داري

من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟

برعکس چشمهايم چشمي صبور داري

از پرده ها برون شد، سوز نهاني ما

کوک است ساز دلها، کي ميل شور داري؟

در خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت

کي در سراي چشمم، قصد ظهور داري؟

Mostafa
Mostafa
تو چه دانی که پس هر نگه ساده ی من
چه جنونی...چه نیازی...چه غمی است...
یا نگاه تو که پر عصمت و ناز بر من افتد چه عذاب و ستمی است...
دردم این نیست ولی
دردم این است که من بیتو دگر
از همه دورم و بی خویشتنم
پوپکم ...اهوکم...تا جنون فاصله ای نیست از اینجا که منم
مگرم سوی تو راهی باشد...
چون فروغ نگهت...
... ادامه
دیدگاه · 1392/03/27 - 14:14 ·
5
Mostafa
Azadeh_Akhlaghi_Photo-8.jpg Mostafa
فروغ فرخزاد – ۲۴ بهمن ۱۳۴۵ – تهران |
Forough Farokhzad – ۱۳ February 1967 – Tehran | Detail
Mostafa
Azadeh-Akhlaghi-20.jpg Mostafa
«به روایت یک شاهد عینی» مجموعه‌ی عکسی است از صحنه‌های بازسازی‌شده مربوط به مرگ‌های تراژیک تاریخ معاصر ایران. از اعدام جهانگیرخان صوراسرافیل و واقعه‌ی ۱۶ آذر گرفته تا صحنه‌ی تصادف فروغ فرخزاد و مرگ علی شریعتی.

آزاده اخلاقی، ایده‌پرداز و کارگردانِ این مجموعه‌ی ۱۷ عکسی می‌گوید: «امروز آرمان‌گرایی سوژه‌ی تمسخر خیلی‌ها شده است، مردم کسانی را که اهداف بلند و دور از دسترس دارند دست می‌اندازند. برای من ولی کسانی که می‌جنگند و برای آرمانی جانشان را فدا می‌کنند بسیار محترمند. هدفم زنده کردن یاد کسانی بود که ستایش می‌کنم.»

«به روایت یک شاهد عینی» یکی از عظیم‌ترین پروژه‌های عکاسی‌ای است که در چند سال گذشته در ایران انجام شده است: پروژه‌ی سه‌ساله‌ ای که شامل تحقیق فراوان هم بوده، ثبت هفده فریم است که اجرای بسیار خوب و دقیق و پُر از جزئیاتی هم دارند. در اجرای این عکس‌ها گروه بزرگی به خانم اخلاقی یاری رسانده‌اند؛ از جمله ساسان توکلی‌فارسانی (عکاس و مجری جلوه‌های بصری) و ژیلا مهرجویی (طراح صحنه و لباس).
... ادامه
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
دوروغ نگو ٬ دوروغگو

دوروغ نگو ٬ دوروغگو

بسه ديگه دوروغگو

بدجوري تنها موندي تو اين شباي جادو
دوروغگو

آهاي آهاي دوروغگو بگو ستاره هات کو

بدجوري تنها موندي تو اين شباي جادو

ميون اين شولوغي ٬ فکر کدوم دروغي

که گيج و بي قراري ٬ ساکت و بي فروغي

دوروغ نگو ٬ دوروغگو

دوروغ نگو ٬ دوروغگو

بسه ديگه دوروغگو

دوروغگو

دوروغ نگو ٬ دوروغگو

دوروغ نگو ٬ دوروغگو

بسه ديگه دوروغگو

دوروغگو


دنيا ديگه دنياي دو رنگي و دروغ نيست
آخره خط رسيدي دور و برت شلوغ نيس
هيچ کسير و نداري سر روي شونش بذاري
قصّه ديگه تموم شد بابا کجاي کاري
دوروغ نگو ٬ دوروغگو

دوروغ نگو ٬ دوروغگو

بسه ديگه دوروغگو

دوروغگو

دوروغ نگو ٬ دوروغگو

دوروغ نگو ٬ دوروغگو

بسه ديگه دوروغگو

دوروغگو

همش سكوت و سايه
بي عشق و بي اراده
خندم مي گيره از اين
شباي بي شراره

تويي و دنيايي زرد
نه شب داري نه شبگرد
فراري شد هر كي كه
يه لحظه باورت كرد

دوروغ نگو ٬ دوروغگو

بسه ديگه دوروغگو
هيچ کسي ر و نداري سر روي شونش بذاري
قصّه ديگه تموم شد بابا کجاي کاري


بدجوري تنها موندي تو اين شباي جادو

♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
هر چه دادم به او حلالش باد غير از آن دل كه مفت بخشيدم دل من كودكي سبكسر بود خود ندانم چگونه رامش كرد او كه ميگفت دوستت دارم پس چرا زهر غم به جامش كرد
دیدگاه · 1392/02/21 - 20:00 ·
5
صفحات: 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ