یافتن پست: #فریاد

bamdad
bamdad
همیشه که نباید گفت .......

گاهی از چشمانت میتوان خواند .....

میتوان شنید فریاد نا گفته ات را ........

میشود فهمید حرف پشت لبان بسته ات را ......

ولی نمیدانی ......

چه زجری میکشم .....

از دیدن و شنیدن این همه حرف سکوت ......
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/25 - 20:51 ·
6
samyar
samyar
برای آن عاشق بی دل می نویسم كه حرمت اشكهایم را ندانست

برای ان مینویسم كه معنای انتظار را ندانست،

چه روزها و شبهایی كه به یادش سپری كردم

برای ان مینویسم كه روزی دلش مهربان بود

می نویسم تا بداند دل شكستن هنر نیست

نه دگر نگاهم را برایش هدیه میكنم ، نه دگر دم از فاصله ها میزنم

و نه با شعرهایم دلتنگی ها را فریاد می زنم

می نویسم شاید نامهربانی هایش را باور كند
... ادامه
nafas
nafas
@oneill مداح مسجدمحله ما انقدر با داد و فریاد و عصبانیت نوحه میخونه انگار تقصیره ما بوده :|:|
sama666
sama666
سه چیز را با احتیاط بردار:

قدم،قلم،قسم!

سه چیز را پاک نگهدار: جسم،لباس،خیال!

از سه چیز کار بگیر:

عقل،همت،صبر!

از سه چیزخود را نگهدار:افسوس، فریاد، نفرین کردن!

سه چیز را آلوده نکن:

قلب،زبان،چشم!

اما سه چیز را هیچگاه و هیچوقت فراموش نکن:خدا،مرگ و دوست خوب
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/19 - 10:58 ·
5
ParNiyA
Girls-www.Ax2Pix.blogfa.com (21).jpg ParNiyA
آنقدر
فریادهایم را
سکوت کرده ام
که اگر به چشمانم بنگرید
کر می شوید…
bamdad
bamdad
چه خوش خیال بودم….

که همیشه فکر می کردم در قلب تو محکومم…….

به حبس ابد!!

به یکباره جا خوردم…..

وقتی زندانبان به یکباره بر سرم فریاد زد….

……هی…

تو….

آزادی!….

و صدای گام های غریبه ای که به سلول من می آمد...!
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/18 - 22:34 ·
6
zahra
zahra
دلم اصرار دارد

فریاد بزند؛

اما . . .

من جلوی دهانش را می گیرم

وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد
دیدگاه · 1392/09/18 - 12:16 ·
3
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
بازم شب شد من به فکر خوراکی افتادم{-40-}
...
...
مترسک نازمیکند
کلاغهافریادمیزنند
ومن
سکوت میکنم{-5-}
این مزرعه ی زندگی من است
خشک وبی نشان
زیرآوارآخرین حرفت
جامانده ام
""لعنتی""
نمیدانی""خداحافظیت""
چندریشتربود
{-38-}}
دیدگاه · 1392/09/17 - 17:26 ·
5
fereydoun
hamed-fard.jpg fereydoun
حامد فرد: هنوزم تو خیابون دنبال ستگریزه میگردم-
تا دلم واسه بچگی هام تنگ میشه میخندم -
هنوزم تو جیبم خورده جای برگ تراوله- ادامه در دیدگاه ها ..
... ادامه
شهرزاد
m9376_d8113_527834_4446235.jpg شهرزاد
...
bamdad
attach_1483.jpg bamdad
برای بعضی درد ها نه میتوان گریه کرد نه میتوان فریاد زد
برای بعضی دردها فقط میتوان نگاه کرد و بی صدا شکست
shahin(غیرت_السلطان)
shahin(غیرت_السلطان)
مردبه سرعت به خانه آمدوفریادزد :عزیزم ساکتوببندمن همین الان ۱۰۰میلیون برنده شدم. زن :حالاکجابریم ساحل یاکوه؟ مرد :مهم نیست فقط ساکتوببندازجلوچشام دورشو
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/14 - 21:12 ·
3
bamdad
bamdad
باید سکوت کرد

وقتی حرف هایم در دهانم خشکیدست

باید بغض ها را بلعید

فریاد هایم فراتر از سقف قفسم نمیرود

خواب این کوچه را آشفته کردند

آه خواب های اشفته ام را

ابن سیرین هم تعبیر نخواهد کرد
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
e5404bf5f55fa116050b8b341ca3e1d4.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
#ﺁﻫﺎﯼ #ﻋﺸﻖ ، #ﻣﻦ #ﺗﺴﻠﯿﻢ #ﺗﻮ #ﻫﺴﺘﻢ …
ﺁﻫﺎﯼ ﻋﺸﻖ، ﻣﻦ ﻫﯿﭻ ﺣﺮﻓﯽ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮﺕ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﯿﺎﻭﺭﻡ…
ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺷﮑﺴﺖ ﺩﺍﺩﯼ ﺍﯼ ﻋﺸﻖ… ﻣﻦ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﺁﺗﺸﯿﻦ ﺗﻮ ﻣﯿﺒﺎﺷﻢ…
ﺁﻫﺎﯼ ﻋﺸﻖ، ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﺷﮑﻨﺠﻪ ﺩﺍﺩﯼ، ﻣﺮﺍ ﻋﺬﺍﺏ ﺩﺍﺩﯼ، ﯾﮏ ﺩﻧﯿﺎ ﻏﻢ ﻭ ﻏﺼﻪ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩﻡ ﺟﺎ ﺩﺍﺩﯼ،
ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻋﺬﺍﺏ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺗﻮ ﺷﺪﻡ…
ﺁﻫﺎﯼ ﻋﺸﻖ، ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺑﺎﺗﻼ‌ﻕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻓﺮﻭ ﺑﺮﺩﯼ،
ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺍﺳﯿﺮ ﮐﺮﺩﯼ،
ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺩﺭﻭﻏﯿﻨﺖ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﯽ ﺗﺎ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﻭﺭ ﻧﺸﻮﻡ…
ﺁﻫﺎﯼ ﻋﺸﻖ ﻣﻦ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ ، ﺍﯾﻨﮏ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺗﻮ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ،
ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﺮﺍ ﺷﮑﻨﺠﻪ ﺩﻫﯽ؟. ﻣﺮﮒ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﺩﺍﺩﻡ ،
ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﻧﮕﺬﺍﺷﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺭﺍﺣﺖ ﮐﻨﻢ…
ﺍﯼ ﻋﺸﻖ، ﺗﻮ ﮐﺠﺎﯾﯽ؟ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﺮﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﯼ؟.. ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎﯼ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ؟…
ﻏﻢ ﻭ ﻏﺼﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟….. ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﭘﺎﺳﺨﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﻤﯿﺪﻫﯽ؟…
ﻣﻦ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺗﻮ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ… ﺁﺭﻭﺯ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﻫﻢ ﺗﻮ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﻣﻦ ﺷﻮﯼ !
ﺗﻨﻬﺎ ﺁﺭﻭﺯﯼ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﻢ! ﺍﻣﺎ…!
ﺍﻣﺎ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺖ ﮐﻨﻢ،
ﺗﻮ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﺗﻮ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺮﮔﻢ ﻫﺴﺖ…!
#ﺁﻫﺎﯼ #ﻋﺸﻖ #ﻣﻦ #ﺗﺴﻠﯿﻢ #ﺗﻮ #ﻫﺴﺘﻢ … {-61-}
ReyHaNE (دختر همسایه)
ReyHaNE (دختر همسایه)
سردرگم و مضطرب و ناامید رسیدم به یه کوه و صخره ای بلند و فریاد زدم : آیا امیدی هست ؟
جوابی آمد : داد نزن روانی ؛ بله : مدرسان شریف ؛ تلفن : بیست و نه دوتا شیش …
... ادامه
Morteza
Morteza
@sheidajoon مخاطب اگه خــــــــاص باشه...

لازم نیست شما دورش رو از این و اون خلوت کنی خودش واسه بودن شما جا باز می کنه

لازم نیست واسش دنیا رو بخرید تا بمونه ...

خودش قدر یه شاخ گلتون رو می دونه !

لازم نیست هر کسی رو توجیح کنید که ایشون ماله شماست ...

خودش تورو به همه دنیا نشون میده و میگه این ماله منه

لازم نیست به فکر رفتنش باشید

خودش به شما ثابت می کنه اومده که بمونه .....
... ادامه
عسل
عسل
گاهی برای کشیدن فریاد "هزاران پیکاسو هم کافی نیست
دیدگاه · 1392/09/11 - 14:36 ·
6
...
...
باتوأم
این منم نیما
ازتبارعشاق اساطیری
که تورامیخوانم...
خوب گوش کن..
اینک
بازبان بی زبانی
واژه واژه
سطربه سطر
تورامیسرایم
تویی که هم
زخم بودی
هم مرحم
هم دوست بودی
هم دشمن
هم آشنابودی
هم غریبه
هم بیگانه بودی
هم خودی
هم بامن ازعشق میگفتی
هم انکارمیکردی
عاشقانه هایت را
هم محرم بودی
هم مجرم
گه چون رفیق بودی
گه چون رقیب
گه باطرف بودی
گه بیطرف
گه آسایه خاطربودی
گه بارخاطر
گه خواندی
گه راندی
گه پابه پایم آمدی
گه ماندی
... ادامه
حامد@ پسر تنها
حامد@ پسر تنها
"زندگی باید کرد "

چوب همت در دست تاج غیرت برسر

اخم در چهره گل

خنده در چهره ماه

چه کسی میداند

پشت این فریادها یا که پشت اشکها

شادی فرداهاست

دخترک گریان است پسرک میخندد

مادرش از پی او دادوبی داد کنان

پدرش در راه است تکه نانی در دست

دلش از غصه دنیا لبریز

عابری میگذرد پشت فواره شب

وتودر نیمکت تنهایی خود تنهایی

چه کسی میداند

اخم گل از بر چیست


وچرا ماه به گل میخندد

حامد انگار شب تنهاییست

شایدم روزو شب تنهاییست

چه کسی میداند پشت فردا ها چیست ؟

وچه خوب است خدا نزدیک است

حامداینبار دلش له شده بود

خط خطيهاي من حامد پسرتنها
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
مادر تنها کسی است که میتوانی تمام فریادهایت را بر سرش بکشی و مطمئن باشی که هرگز انتقام نمی گیرد !!!
...
...
پاییز...
اتاقی خلوت...
بابک
""برگردوآتیشم نزن""
شایدیه راهی باشه
این فاصله کوتاه شه..
یادتو..
گریه
اش..ک..
تنهایی
خلوت
وشعری که
واژه واژه اش
نبودنت رو
فریادمیکنه...
من..
بابک..
شعری ناتموم..
که پست شد..
....
..
.
نیما
تهران
پاییز۹۲
دراتاقم
... ادامه
صفحات: 9 10 11 12 13

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ