یافتن پست: #فریاد

bamdad
bamdad
ﺁﻏﻮﺵ ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺗﻮ ﺟﺎ ﺩﺍﺭﺩ...
ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺏ ﮔﻮﺵ ﮐﻨﯽ
ﺍﯾﻦ ﺿﺮﺑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺗﻨﺪ ﻭ ﭘﯽ ﺩﺭ ﭘﯽ ﻗﻠﺒﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﯼ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ...
ﻣﺨﺎﻃﺐ ﮐﻼﻣﻢ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ... ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺿﺮﺑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻗﻠﺒﻢ ﻫﻢ ﺗﻮﯾﯽ..
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/9 - 21:48 ·
5
bamdad
bamdad
خسته ام


خسته.......


آنقدر خسته که می خواهم فریاد بزنم


خدایا .....صدایم را می شنوی؟؟؟؟


من هم هستم!!!!!!!!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/8 - 19:46 ·
3
شهرزاد
شهرزاد
چه سنگین گذشت عصر بارانی ام گویی نوازش نمی کرد، باران صورتم را گریه ام، فریادم، تنها سکوتی بود تا حرفهایم در بستری از بغض بخوابند
دیدگاه · 1392/12/6 - 21:59 ·
5
hastii
hastii
دستهایت را زیر تنهاییم ستون کن که من از آوارگی بی تو بودن میترسم.
hastii
hastii
رفـتــــم امــا ,
لحظه هایم بی تو دیگر سر نشد
حالا برگشته ام
تا دوباره آرام فریاد بزنم
نبودن هایت را ...
دیدگاه · 1392/12/3 - 21:58 ·
5
hastii
hastii
خدایا در من کسی هست که صدا میزند تو را ؛ به فریادش برس !
hastii
hastii
آی مَردم !

من هم مثلِ شما آدمم .

فقط چشمهایم

خسته از خراشِ یک احساس ،

می بارد ...

و فریادهای تب کرده ای که

پُر سر و صداترین سکوتِ زندگی ام شده ،

دلم را می سوزاند ...

صدایِ ریشِ قلبِ مرا

فقط دل شکسته ای می شنود ،

که تاریکی بر روشناییِ زندگیش

سایه انداخته ...

" فریماه "
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/3 - 12:24 ·
4
zahra
zahra
حکایت عجیبیست
رفتار ما آدم ها را خدا می بیند و فاش نمی کند.
مردم نمی بینند و فریاد می زنند
صوفياجون
jenniferlopez.jpg صوفياجون
حامد@ پسر تنها
حامد@ پسر تنها
نعره های بی امونم گوش آسمون و کر کرد
مگه فریادم و نشنید که داره دیر میشه برگرد
آی به گوشش برسونید کسی جز من نمی تونه
کوله بار غصه هاش و روی دوشش بکشونه
اینهمه پیغوم و پسغوم می فرستم که بدونه
داره دلواپسی دنیام و به آتیش می کشونه
اینهمه راه و نمیشه با غریبه ها سفر کرد
آی به گوشش برسونید داره دیر میشه برگرد
من که جاشو پر نکردم شاید اصلا نمی دونه
آی به گوشش برسونید یکی اینجا نگرونه
نمی تونم بی تفاوت رو گذشته پا بزارم
اون که پاره تنم بود چه جوری تنها بزارم
... ادامه
bamdad
bamdad
گاهی سکوت

معنا می کند

تب تمام حرف هایم را

به یاد آرزو هایم

سکوتی میکنم بالا تر از فریاد ..
دیدگاه · 1392/11/28 - 18:29 ·
9
حامد@ پسر تنها
حامد@ پسر تنها
key-one
تمام زندگیت را به یاد بیاور
تمام لحظاتش را میبنی
لحظه لحظه نبودنم را
تمام زندگیت جر فریاد رفتن چیزی نبود
و مرز فاصله میان منو تو از ماندن تارفتن بود
همین الان همین حالا {-7-}
bamdad
bamdad
بیا می خواهم رازی را بگویم . .
پسرها عروسك ندارند، درد دل كردن و حرف زدن را یاد نمی گیرند،
نگاه كن
فقط بلدند أسباب بازیهایشان را پرت كنند،
پسرها اشك هم ندارند،
می ترسند مردیشان زیر سوال برود،
می شنوی؟؟
ته صدای فریاد شان گریه ای بی صدااست .
با یك اغوش ساده می شود قلب هر مردی را به دست اورد
نگأهشان كن،
وقتی گرسنه اند ،مریضند، خسته اند،دلت نمی سوزد برایشان،
ببین پدرت وقتی مادرت نیست چقدر پیر است ?
می دانم از پسرها ناراحتی جر زنی می كنند؟
بی معرفتند،؟
حرف بد می زنند؟
بازی بلد نیستند، !!
آنها تقصیری ندارند ،
كسی نازشان نمی كند،
گل سر صورتی به موهایشان نمی زند،
سیلی می خورند كه یادشان بماند باید قوی باشند .
دخترک . . .
پسر ها نمیشکنند

مگر به دست دختری .....
... ادامه
دیدگاه · 1392/11/10 - 16:42 ·
9
hastii
hastii
هرگز نمی نالم

نه ، من هرگز نمی نالم

قرن ها نالیدن بس است

می خواهم فریاد کنم

اگر نتوانستم ، سکوت می کنم

خاموش مردن بهتر از نالیدن است

دکتر علی شریعتی
... ادامه
دیدگاه · 1392/11/9 - 22:24 ·
8
bamdad
bamdad
انقدر حرف دارم برای نگفتن

که صداییم را بالا ببرم فریاد بزنم

انقدر گوش نیست برای شنیدن

این روز ها میتوانم بلند بلند فکر کنم

بلندبلند داد بزنم

بلند بلند از غمهایم بگویم که با هیچ کسی نگفته ام

که هیچکسی تاب شنیدنش را ندارد

از حرفهایی که تند و تیزندو تلخ

کاش حواست باشه دلی اینجا دلتنگته
... ادامه
دیدگاه · 1392/11/9 - 22:05 ·
8
...
...
زیرباران
درکوچه های بیکسی
قدم زنان
خیس خیالت میشوم
عابران
چتربدست
مراباانگشت اشاره خویش
نشان هم داده و
درگوش هم نجوامیکنند:
یاعاشق است یادیوانه!
دوست دارم
بلندفریادبزنم
که
آری
دیوانه وارعاشقش بودم
ولی
اونماندورفت!
شعربداهه ازنیما
تهران
زمستانی بارانی
درحیاط خانه امان
... ادامه
دیدگاه · 1392/11/8 - 19:51 ·
6
صوفياجون
1625485_572803529481369_1662075770_n.jpg صوفياجون
صفحات: 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ