یلدا بحث استقلال و پرسپولیس دیگه خیلی بچگونه ست من خیلی وقته دیگه بحث نمیکنم بهترین دوستامو واسه همین بحثا از دست دادم دیگه نمیخوام تکرارش کنم...
من الان فقط بازیهاشو نگاه میکنم تو بحثا زیاد شرکت نمیکنم
من جدی بحث نمیکنم برداشتتون اشتباست... من راهنمایی خیلی تعصبی تر برخورد میکردم الان دیگه نه... اون دوستامو چند وقت پیش دیدم و با هم حرف زدیم و خندیدیم..
زمانی بحثم اینجا جدی میشه که توهینی بشه من کوتاه نمیام..
مصطفی تو اصن متوجه حرفم نمیشی همیشه باید برای تو مثال بزنم... تو فک کنم حرفمو به خودت گرفتی و داری کش میدی ... من منظورم اصن بحث با تو نبود گرچه کله من و تو هیچوقت باهم نمیسازه ادامه نده مغزم ادامه صحبت با تو رو نمیکشه
من بخاطر مسئولیت سنیگن کاری و حقوق پایین . کارمو دوست داشتم اما اذیت میکردن . خواستم بیام بیرون 1 ماه قبلش گفتم به سختی قبول کردن چون میگفتن کارن خوبه اما دستشون می لرزید 50 تومن حقوقم رو بالا ببرن .
آره خب
سپیدماکیان همینه دیگه
همه میدونن
من تو کشتارگاه مردم ، یکسال کار کردم آخرش صدیق راضی شد که پشت لیست حقوقم رو زیاد کنه ولی چون چندنفر فهمیدن منو صدا زدن و گفتن نمیشه ، منم لج کردم و اومدم بیرون ، بعدش به جای من 3نفر رو آوردن تا کارای من رو بکنن ، البته دلیل اینکه من بیرون اومدم چیز دیگه ای بود....
صدیق اتفاقا باهاش زیاد کار کردم . کلا برای تجربه من بد نبود من اولش به عنوان کارآموز رفتم از کارم خوششون اومد سر 10 روز بیمه هم رد کردن بعد 4 ماه مسولیت بخش فروش رو تو مالی داشتم .
میدونم رفیق
میدونم
اصلأ دوست ندارم در مورد ماکیان صحبت کنم ، میدونی؟ وقتی از ماکیان صحبت میکنم عصبانی میشم و نفسم میگیره ، چون قدر آدما رو ندارن
ولی خب میدونی چیه؟ مثل اینکه سرنوشت من با ماکیان گره خورده
خب باشه
مهم نیست
فقط این مهمه که ما هر دومون همون موقع با هم تو یه شرکت کوفتی کار میکردیم که الانم بعضی از دوستامون هنوز دارن تو همون خراب شده کار میکنن
ولی من محکوم شدم به شنیدن هر روز اسم اون خراب شده...
ولی مهم نیست ، ولش کن ، ارزش عصبانی شدن هم نداره...
دیگه باید بخوابم تا صبح برم سر کار...
یعنی لول بزنیم تو سایت ?!
1392/09/25 - 23:35آره مصطفی همون مدل که یلدا شخم میزنه ته سایت رو در میاره
1392/09/25 - 23:38باشه
1392/09/25 - 23:41منم همین کارو میکنم اگه خدا قبول کنه
1392/09/26 - 19:37ممنون ندا .
1392/09/26 - 23:27