همانطور که میدانید بعضی از علائم آن قدر واضح هستند که باید برطرف شوند. علائمی از قبیل درد قفسه سینه، شکم یا خونریزی بدون دلیل. اما بعضی علائم خیلی مشخص نیست و شما نمیدانید که باید به پزشک مراجعه کنید یا نه. در زیر علائم هشدار دهندهای وجود دارند که مطالعه آنهابرای شما ارزشمند است چراکه آگاهی از آنها می تواند تغییراتی مهم در کیفیت زندگی شما ایجاد کند و یا حتی سبب افزایش طول عمر شما گردد.
10 علائم زیر را نادیده نگیرید.
1- کاهش وزن بدون دلیل
اگر بدون هیچ دلیلی وزن کم میکنید، با دکتر خود در میان بگذارید. کاهش وزن غیر عمدی میتواند 5 درصد از وزن فرد را در ماه و 10 درصد از وزن را در 6 تا 12 ماه کاهش دهد. این کاهش وزن به علل مختلف ایجاد میشود. عللی همچون تیروئید پرکار، افسردگی، بیماری کبد، سرطان یا اختلالاتی غیر سرطانی، اختلالاتی که در جذب مواد مغذی ایجاد میشوند.
2- تب پیوسته و مداوم
اگر سیستم ایمنی نرمال و طبیعی دارید و تحت هیچ درمانی نیستید (شیمی درمانی یا موارد دیگر) اما تب شما بالای 38 درجه سانتیگراد میباشد و یک هفته یا بیشتر طول میکشد حتما باید چک شوید. یا اگر سرما خوردگی دارید و تب شما بالای 4/39 درجه سانتیگراد است به پزشک مراجعه کنید. اگر مشکلی در سیستم ایمنی بدن دارید یا دارویی برای آن مصرف میکنید، تب نمیتواند به عنوان علامت هشدار دهنده باشد، پزشک یا دکتر غدد به شما آگاهی لازم را میدهد.
تب پایا میتواند علامت عفونت پنهان باشد، که شاید مربوط به عفونت دستگاه ادراری یا سل باشد. درمواقع دیگر، شرایط وخیم تر- مثل تومور غدد لنفاوی- سبب تب پایا یا طولانی میشود. تب به علت عفونتهای قابل درمان، مثل عفونتهای دستگاه ادراری شایع میباشد. اما اگر تب کم، بیشتر از دو هفته طول کشید به دکتر مراجعه کنید. بعضی بیماریهای مهم مانند سل و بعضی اختلالات ایمنی میتوانند سبب تب پیوسته و مداوم شوند.
3- تنگی نفس
احساس کوتاهی در نفس کشیدن ( کم آوردن نفس)، به غیر از نفس تنگی به خاطر گرفتگی بینی یا ورزش کردن، میتواند علامت یک مشکل اساسی باشد. اگر موقع نفس کشیدن مشکل دارید یا خس خس میکنید حتما به اورژانس مراجعه کنید. تنگی نفس بدون تقلا یا با تقلا موقع دراز کشیدن، باید هر چه سریعتر بررسی شود. عوامل تنگی نفس شامل موارد زیر میشود: بیماری مزمن انسدادی ریه، برونشیت مزمن، آسم، مشکلات قلبی، دلشوره، آشوب و اضطراب، سینه پهلو، انسداد عروق ریوی (آمبولیسم) و فیبروز ریوی و افزایش فشار ریوی
4- تغییر بدون دلیل در عادات مزاج
اگر مشکلات زیر را دارید یا پیدا کردید به پزشک مراجعه کنید.
*اسهال شدید که بیش از دو روز طول بکشد.
*اسهال معمولی که یک هفته به طول انجامد.
*اگر یبوست بیشتر از دو هفته طول کشید.
*اسهال خونی
*مدفوع سیاه رنگ
تغییر در عادات مزاج میتواند علامت یک عفونت باکتریایی باشد- همچون کمپیلو باکتر یا سالمونلا- یا یک عفونت انگلی و ویروسی. در میان دیگر عوامل، بیماری التهابی روده یا سرطان روده بزرگ میتوانند مهم باشند.
5- تغییرات روحی
اگر موارد زیر اتفاق افتاد باید به طور اورژانسی توسط پزشک بررسی شوند.
*افکار گیج کننده تدریجی یا ناگهانی
*عدم درک مکان و زمان (عدم هوشیاری کامل)
*رفتار خشونت آمیز ناگهانی
*وجود توهماتی که هرگز قبلا آنها را تجربه نکرده است
تغییرات در رفتار یا افکار امکان دارد مربوط به عفونت، ضربه به سر، سکته، قند خون پایین یا دارویی خاص باشد. بخصوص دارویی که اخیرا شروع به مصرف آن نمودهاید.
6- سردردهای خیلی شدید یا جدید (مخصوصا اگر بیشتر از 50 سال دارید)سریعا به دنبال بررسی پزشکی علت سردرد خود باشید اگر:
*دچار سردرد شدید و ناگهانی شدید، که اغلب سردرد برق آسا نامیده میشود، چون که مثل یک تندر و رعد و برق به طور ناگهانی ایجاد میشود.
*سردردی که به همراه تب، سفتی گردن، کهیر یادانه های قرمز رنگ کوچک، گیجی، تشنج، تغییر در بینایی، ضعف، کرخ شدگی و بیحسی یا سوزن سوزن شدن، اشکال در صحبت کردن، ایجاد حساسیت یا درد در لمس پوست سر و یا هنگام جویدن
*سردردی که بعد از ضربهی سر شروع و یا شدیدتر میشود.
این علائم سردرد ممکن است به علت سکته، التهاب رگهای خونی، مننژیت، تومور مغزی، آنوریسم یا خونریزی در مغز به علت ضربه سر ایجاد شوند.
7- کاهش دید ناگهانی، ناتوانی در صحبت کردن و حرکت کردن به طور موقتی
اگر با این علائم مواجه شدید، بدانید که اینها علائم یک حمله یا سکته گذرا هستند. اگر علائم زیر را مشاهده کردید حتما به اورژانس مراجعه کنید.
*تاری دید ،لرزش نور یا تصویر، فقدان بینایی، به طورناگهانی
*بیحسی و یا گز گز صورت، بازو و پا در یک سمت بدن
*ناتوانی در حرف زدن،یا صحبت کردن به صورت حرفهای نامفهوم
*سردرد برق آسا، سر گیجه ناگهانی
*عدم تعادل در ایستادن یا افتادن
8- فلاشهای نور و یا جرقه زدن
حس ناگهانی مثل چشمک یا جرقه زدن نور میتواند نشان شروع یک مشکل در شبکیه باشد. مراقبتهای به موقع برای حفظ چشم نیازی ضروری میباشد.
9- با وجود کم غذا خوردن، احساس سیری میکنید (سیری زودرس)
اگر موقع غذا خوردن احساس سیری میکنید و بیشتر از یک هفته حالت تهوع و استفراغ دارید حتما به پزشک مراجعه کنید. گاهی عوامل این عوارض مشکلات لوزالمعده، معده یا تخمدان میباشد.
10- مفصل قرمز و متورم
این علائم هشدار دهنده به خاطر عفونت مفصل ایجاد میشوند که باید خیلی زود رسیدگی شود و از انتقال باکتری به دیگر قسمتهای بدن جلوگیری به عمل آورد. دیگر علل آن نقرس یا بعضی از انواع آرتروز میباشد، مثل آرتریت روماتوئید.
بسیاری از والدین دوست دارند از نوزادهای زیبای خود عکس های ماندگاری بگیرند. اما عکاسی از نوزاد به هیچ وجه کار آسانی نیست زیرا آنها همیشه خواب هستند و باید برای داشتن عکس متفاوت، منتظر حرکت های جالب آنها شد. به اصطلاح باید شکار لحظه ها کرد که گاهی کسل کننده می شود.
برای داشتن ایده های بهتر و روش های آسان برای عکاسی از نوزادان در خانه، ترفندهایی که یک عکاس مطرح کرده است را برایتان انتخاب کرده ایم. در این مطلب، بایدها و نبایدها و زمان مناسب برای عکاسی از نوازد را بیان کرده ایم.
نورپردازی
عکاسی از کودکان در فضای باز بسیار بهتر است زیرا آنها در بیرون آرام تر هستند. کودکان گرمای خورشید را دوست دارند و در نتیجه آرام می مانند. اما در مواقعی که مجبور به عکاسی در داخل خانه هستید، سعی کنید کودک را در کنار پنجره قرار دهید که نور ملایم و خوبی دارد. انتخاب جهت و میزان نور مناسب در زیبایی و شفافیت عکس تاثیر بسیاری دارد.
استفاده از وسایل رنگی
استفاده از کلاه و شال گردن برای عکاسی از نوزادان هیچ گاه قدیمی و کهنه نمی شود. شال گردن ها اصولا بافت زیبایی دارند و کودکان دوست دارند آنها را همچون لقمه داخل چیزی بپیچانید. اگر متوجه شدید نوزاد از اینکه او را داخل شال پیچیده اید ناراحت است و غر می زند، می توانید کودک را روی شال یا کلاه بخوابانید. به این ترتیب، می توانید عکس فوق العاده زیبایی از کودک بگیرید.
وسایل پیشنهادی برای عکاسی
وسایلی که می توان در عکاسی از نوزادان از آنها استفاده کرد، متفاوت است. به طور مثال، می توانید از بالشت های طرح و شکل دار، اسباب بازی یا عروسک در اطراف نوزاد استفاده کنید. یا او را داخل پارچه زیبایی قنداق کنید و روی صندلی های متحرک یا تاب قرار دهید.
وسایلی که باید از آنها اجتناب کرد
هرگز از شیشه همچون بطری، کاسه و … در عکاسی نوزادان استفاده نکنید. اگر خیلی تمایل به این کار دارید با فتوشاپ دو تصویر را در کنار هم بگنجانید ولی نوزاد خود را در کنار یا داخل این وسایل خطرناک قرار ندهید. نخستین اصل عکاسی از نوزاد، آسایش و امنیت اوست.
وسایل جالب، عجیب و هنری
برای عکاسی از نوزادان می توانید از اسباب بازی های او یا مبلمان خاص خود استفاده کنید. به طور مثال، از وسایل ماهیگیری، لباس فرشته ها با همه تجهیزاتش، لباس یا وسایل آتش نشان ها و … کمک بگیرید.
عکاسی از چهره آرام کودک در خواب
توصیه ما به والدین این است که در ۵ تا ۱۰ روز نخست تولد از نوزادان خود عکاسی کنند. در این زمان کودک بیشتر زمان خود را در خواب سپری می کند و بسیار شکل پذیر هستند. برای داشتن عکس های زیباتر می توانید از پتو و بالشت سفید استفاده کنید تا چهره کودک در خواب بسیار معصوم تر و آرام تر دیده شود.
دیدن عکس های نوزادان
برای داشتن ایده های خوب و جالب برای عکاسی از کودک باید عکس های بسیاری از آنها را ببینید. وب سایت ها و وبلاگ های متعددی با عکس های الهام بخش در اینترنت وجود دارند. می توانید چیدمانی همچون این عکس ها داشته باشید یا با الهام گرفتن از آنها، ایده های ذهنی خود را اعمال و عکاسی کنید.
استفاده از رنگ
برای عکاسی از چهره های معصوم نوزادها خوب است زیاد از رنگ استفاده کنید. به طور مثال، وسایل و طرح های رنگی که شبیه هم هستند و ترکیب آنها سازگاری لازم را دارد را به عنوان پشت زمینه عکس در کنار هم بچینید و کودک را درون سبد یا روی بالشت رنگی زیبایی قرار دهید و سپس عکاسی کنید. به کادربندی خود نیز باید توجه داشته باشید تا بهترین عکس را ثبت کنید.
زیبایی و معصومیت نوزادان خود را با گرفتن عکس ثبت و ماندگار کنید.
فرصت را از دست ندهید
نوزادها بسیار زود رشد می کنند و دیگر نمی توان این لحظه ها را بازگرداند. بنابراین، تا می توانید از نوزاد خود پیش از چهار دست و پا کردن و راه افتادن عکاسی کنید. این روزها بسیار زود گذر و ناپایا هستند.
گردآوری: گروه خانواده پرداد
2
1392/02/7 - 15:012
1392/02/7 - 15:032
1392/02/7 - 19:36شاید2
1392/02/8 - 00:09اولی انگاری نم داره خیسه!!!!!!!!!!!! 2 بهتره
1392/02/8 - 00:553
1392/02/8 - 01:11ایمان جان 3 شکر نیست فک کنم قنده؟؟؟؟؟؟؟؟؟خخخخخخخخخخ
1392/02/8 - 01:25اصلا شکر چیز خوبی نیست.من پشیمون شدم ...اصلا گزینه هیچکدامو چرا نذاشتی شقایقم؟
1392/02/8 - 01:32ندا جونم خوب نداشت
1392/02/8 - 01:33هيچكدوم ...
1392/02/13 - 14:56میوههای گوشتدار: انواع میوههای گوشتی حاوی یك یا چند دانه كه به رنگهای قرمز یا بنفش موجود است مانند انواع انگور، حاوی تركیبی طبیعی به نام آنتوسیانین هستند. محققان میگویند این دانههای رنگی میتواند سبب كاهش قندخون شده و در عین حال محرك تولید انسولین در بدن باشند.
بروكلی: بروكلی غنی از كروم بوده كه در درازمدت نقشی اساسی و مهم برای تنظیم قندخون دارد.
هویج: هویج یكی از منابع طبیعی غنی از بتاكاروتن است كه میتواند خطر ابتلا به دیابت را كاهش داده و قندخون را تنظیم كند.
گوشت مرغ: گوشت سینه مرغ در مقایسه با ران یا سایر قسمتها چربی كمتری دارد. توصیه ما به شما این است كه در هر شرایطی به هیچ عنوان پوست مرغ را به خاطر چربی بالایی كه دارد نخورید.
تخم مرغ: مطمئن باشید خوردن یك یا دو عدد تخممرغ در روز كلسترول خونتان را بالا نمیبرد و در عوض ساعتها شما را سیر نگه میدارد.
ماهی: یكی از دلایل فوت مبتلایان به دیابت ابتلا به ناراحتیهای قلبی – عروقی است. مصرف یك یا دو بار ماهی در هفته میتواند این احتمال را حداقل 40 درصد كاهش دهد. از سوی دیگر اسیدهای چرب موجود در ماهی احتمال ابتلا به دیابت، مقاومت در برابر انسولین و التهاب را كه از جمله فاكتورهای اصلی ابتلا به ناراحتیهای قلبی – عروقی است كاهش میدهد.
دانه كتان: دانههای كتان غنی از پروتئین، فیبر، چربیهای خوب از نوعی كه در ماهی موجود است و منیزیم میباشد. این مواد قندخون را تنظیم كرده و به سلولها در جذب انسولین كمك میكنند.
شیر و ماست: اینها مواد غذایی غنی از پروتئین و كلسیم هستند و میتوانند به كاهش وزن كمك كنند. از سوی دیگر این مواد مقاومت در برابر انسولین را از بین میبرند.
گردو: گردو حاوی مقادیر بالایی فیبر و پروتئین بوده و سوخت كندی دارد كه به تدریج به قند تبدیل میشود. از سوی دیگر غنی از چربیهای مونوی غیراشباع است كه برای سلامت مفیدند.
دانهها: انواع دانهها غنی از چربیهای خوب، پروتئین و فیبر هستند كه میتوانند قندخون را پایین نگه داشته و از ابتلا به ناراحتیهای قلبی – عروقی پیشگیری كنند. در ضمن این مواد منبع طبیعی استرول هستند كه چربی خون را كاهش میدهند.
جوی دو سر: جوی دوسر حاوی فیبرهای حلالی است كه در آب محلول بوده و یك خمیر را تشكیل میدهد. مصرف آن باعث میشود بین آنزیمهای هضمكننده در معده و مولكولهای آمیدون غذا یك سد چسبناك به وجود بیاید. در نتیجه دستگاه گوارش مدت طولانیتری غذا را در خود نگه داشته و قندها به تدریج وارد خون میشوند.
روغن زیتون:روغن زیتون طلای مایع نامیده میشود زیرا حاوی تركیبات ضدالتهابی و قوی است كه محققان آن را با آسپیرین مقایسه میكنند. افرادی كه رژیم مدیترانهای دارند و روغن زیتون، میوه و سبزیجات، غلات و گوشت كمچرب میخورند كمتر به دیابت و ناراحتیهای قلبی و عروقی دچار میشوند. هر دوی این بیماریها در پی التهاب در بدن به وجود میآیند. برخلاف كره، چربی خوب روغن زیتون سبب افزایش مقاومت بدن در برابر انسولین نشده و حتی این مقاومت را كاهش میدهد. روغن زیتون همچنین كندكننده هضم غذا و واردشدن تدریجی قند به خون است.
كره بادام زمینی: تحقیقات اخیر نشان داده است مصرف كره بادام زمینی میتواند اشتها را كور كرده و سبب سیری بیشتر فرد در مقایسه با زمانی شود كه مواد قندی كم فیبر مصرف میكند. در ضمن كره بادام زمینی غنی از چربیهای مونوی غیراشباع است كه میتواند قندخون را تنظیم كند.
نان سبوسدار: مصرف زیاد نان سفید میتواند حساسیت بدن به انسولین را كاهش داده و سبب افزایش قندخون شود در صورتی كه نان سبوسدار دقیقا برعكس عمل میكند.
سیبزمینی شیرین: یك سیبزمینی شیرین كه در اجاق كبابی شده 30 درصد كمتر از سیبزمینی معمولی قندخون را افزایش میدهد زیرا حاوی فیبر بالا و ریزمغذیهایی است كه 40 درصد آنها از نوع حلال بوده و سبب كاهش كلسترول و كندی هضم غذا میشوند. در ضمن سیبزمینی شیرین غنی از كاروتنویید و رنگدانههای زرد و نارنجی است كه به ارگانیسمها اجازه عكسالعمل در برابر انسولین را میدهد. سیبزمینی شیرین همچنین غنی از اسید كوروژنیك است. این تركیب گیاهی طبیعی میتواند به كاهش مقاومت در برابر انسولین كمك كند.
بعد 7 سال فرار کرد معمولا اینجوری نیست
فقط داخل قفس نگهش میداشتی
داخل قفس بود گذاشتمش رو بالکن اتاقم افتاد قفسشون درش باز شد فرار کرد رفت
1392/01/26 - 02:07همون دیگه این جور پرنده ها رو اگه در طول روز از قفس بیاریش بیرون و باهاش بازی کنی بعد یه مدت بهت عادت میکنن و دیگه نمیرن
1392/01/26 - 02:11اره من با زنش قند خوب بودم همش میاوردمش بیرون پیشم میموند ولی نبات همیشه وحشی بود نمیشد بهش دست زد نوکشم خیلی تیز بود
قفس افتاد زنش همونجا موند ولی خودش رفت
پرنده هایی رو که وحشی هستن یه مدت تو دستت دستکش بنداز یا دور دستت چیزی بپیچ و بیارشون بیرون
بعد یه مدت خودشون ردیف میشن و دیگه نوک نمیگیرن
همه کار باهاش کردم ولی اصلا درست نمیشد با قند میاوردمش بیرون بگردن تو اتاقم مثل وحشیا خودشو میزد به درو پنجره اخرش خسته میشد میفتاد زمین میرفتم بگیرمش چنان نوکی میزد سوراخ میکرد
1392/01/26 - 02:20از این پرنده ها رو اول پرشون رو بزن
بعد اون کاری رو که گفتم بکن همیشه هم رو دستت نگهشون دار تا ردیف بشن
بابام گفت بزنم من گفتم دلم نمیاد گناه دارن
1392/01/26 - 02:28اشتباهت همینه دیگه
خیلی زود دوباره رشد میکنه
اوهوم
الانم دارم میسوزم که نباتم رفت
این شبیه قند منه
1392/01/26 - 01:24چه باحال
1392/01/26 - 01:27از طرف مرحوم آیت الله العظمی حاج سید محمد شیرازی(ره) حسینیه ای در واشنگتن آمریکا به نام حسینیه "الرسول الاعظم" صلی الله علیه و آله تاسیس شده است. دهه فاطمیه در این حسینیه مراسم عزاداری برای حضرت زهرا سلام الله علیها برپا و در شبهای جمعه مراسم دعا و توسل و قرائت حدیث شریف کساء برقرار است. یکی از روحانیون بزرگواری که از سوی بیت آیت الله العظمی شیرازی در آن مرکز بزرگ دینی انجام وظیفه می کند، نقل کرده است : روزی در یکی از خیابان های واشنگتن، پشت چراغ قرمز منتظر آزاد شدن راه بودم. در این هنگام یک خانم با گریه شدید به طرف اتومبیل من آمد و گفت حاج آقا شما ایرانی هستید؟ گفتم بله. گفت التماس دعا دارم. من یک جوان نوزده ساله دارم که به سرطان خون مبتلا و در بیمارستان بستری است. حالش هم بسیار بد است. در جواب آن خانم گفتم شب جمعه به حسینیه رسول اعظم بیایید و در مجلس حدیث کساء شرکت کنید تا به برکت توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها مشکل شما مرتفع شود. آن خانم شب جمعه به حسینیه آمد و دعا کرد. از قندهایی که برای تبرک در جلسه حدیث کساء به حاضران داده می شد و قدری شله زرد نذری به آن خانم دادم و گفتم از اینها قدری به جوان سرطانی خود بدهید. وی در جواب گفت پسرم نمی تواند چیزی بخورد. از او خواستم که حتی اگر شده یک ذره از این شله زرد را در دهان او بگذارد.
دو روز بعد دیدم که آن خانم گریه کنان به حسینیه آمد. اول خیال کردم جوانش فوت کرده، خواستم به او تسلیت بگویم ولی او هنگامی که نزدیک شد رو به من کرد و پس از سلام گفت حاج آقا! وقتی مقداری از آن شله زرد را در دهان جوانم گذاشتم فورا چشمش را باز کرد و حالش خوب شد. پس از آن پزشکان بیمارستان برای بررسی حال او جلسه مشورتی تشکیل دادند و در نهایت اظهار داشتند که حضرت مسیح او را شفا داده است. ولی من به آنها گفتم که به یقین او شفا یافته امام حسین علیه السلام، حضرت زهرا سلام الله علیها و حدیث کساء است.
آن خانم در نوبت های بعد با حجاب اسلامی در جلسه حدیث کساء شرکت می کرد و جریان زندگی خود و شفا یافتن فرزندش را برای حاضران تعریف می کرد و می گفت من مسیحی بودم. بیست سال قبل هنگام حاملگی در ایران حضور داشتم، شوهرم را از دست دادم و پس از آن به آمریکا آمدم. در ایران تبلیغات هیچ یک از علمای بزرگ نتوانست مرا مسلمان کند. ولی امروز به برکت امام حسین علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها و حدیث کساء مسلمان شده ام. وی مرتب بر این جمله تاکید می کرد که حدیث کساء و حضرت زهرا سلام الله علیها مرا به سوی اسلام هدایت کرده است.
خوش بحالش که بچه اش با خوردن یه ذره شله زرد خوبه خوب شده انشاالله محمد جواده منم خوب شه واسش دعا کنین محتاج دعای شما هستم
1392/01/23 - 23:52اعوذ و بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراَّءِ عَلَيْهَا السَّلامُ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ از فاطمه زهرا سلام اللّه عليها دختر رسول خدا صلى اللّه عليه وَآلِهِ قالَ سَمِعْتُ فاطِمَةَ اَنَّها قالَتْ دَخَلَ عَلَىَّ اَبى رَسُولُ اللَّهِ فى و آله ، جابر گويد شنيدم از فاطمه زهرا كه فرمود: وارد شد بر من پدرم رسول خدا در بَعْضِ الاَْيّامِ فَقالَ السَّلامُ عَلَيْكِ يا فاطِمَةُ فَقُلْتُ عَلَيْكَ السَّلامُ قالَ بعضى از روزها و فرمود: سلام بر تو اى فاطمه در پاسخش گفتم : بر تو باد سلام فرمود: اِنّى اَجِدُ فى بَدَنى ضُعْفاً فَقُلْتُ لَهُ اُعيذُكَ بِاللَّهِ يا اَبَتاهُ مِنَ الضُّعْفِ من در بدنم سستى و ضعفى درك مى كنم ، گفتم : پناه مى دهم تو را به خدا اى پدرجان از سستى و ضعف فَقَالَ يا فاطِمَةُ ايتينى بِالْكِساَّءِ الْيَمانى فَغَطّينى بِهِ فَاَتَيْتُهُ بِالْكِساَّءِ فرمود: اى فاطمه بياور برايم كساء يمانى را و مرا بدان بپوشان من كساء يمانى را برايش آوردم الْيَمانى فَغَطَّيْتُهُ بِهِ وَصِرْتُ اَنْظُرُ اِلَيْهِ وَاِذا وَجْهُهُ يَتَلاَْلَؤُ كَاَنَّهُ الْبَدْرُ و او را بدان پوشاندم و هم چنان بدو مى نگريستم و در آن حال چهره اش مى درخشيد همانند ماه فى لَيْلَةِ تَمامِهِ وَكَمالِهِ فَما كانَتْ اِلاّ ساعَةً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحَسَنِ قَدْ شب چهارده پس ساعتى نگذشت كه ديدم فرزندم حسن وارد شد و اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَيْكِ يا اُمّاهُ فَقُلْتُ وَعَلَيْكَ السَّلامُ يا قُرَّةَ عَيْنى گفت سلام بر تو اى مادر گفتم : بر تو باد سلام اى نور ديده ام وَثَمَرَةَ فُؤ ادى فَقالَ يا اُمّاهُ اِنّى اَشَمُّ عِنْدَكِ راَّئِحَةً طَيِّبَةً كَاَنَّها راَّئِحَةُ و ميوه دلم گفت : مادرجان من در نزد تو بوى خوشى استشمام مى كنم گويا بوى جَدّى رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّكَ تَحْتَ الْكِساَّءِ فَاَقْبَلَ الْحَسَنُ جدم رسول خدا است گفتم : آرى همانا جد تو در زير كساء است پس حسن بطرف نَحْوَ الْكِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَيْكَ يا جَدّاهُ يا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لى اَنْ كساء رفت و گفت : سلام بر تو اى جد بزرگوار اى رسول خدا آيا به من اذن مى دهى اَدْخُلَ مَعَكَ تَحْتَ الْكِساَّءِ فَقالَ وَعَلَيْكَ السَّلامُ يا وَلَدى وَيا كه وارد شوم با تو در زير كساء؟ فرمود: بر تو باد سلام اى فرزندم و اى صاحِبَ حَوْضى قَدْ اَذِنْتُ لَكَ فَدَخَلَ مَعَهُ تَحْتَ الْكِساَّءِ فَما كانَتْ صاحب حوض من اذنت دادم پس حسن با آن جناب بزير كساء رفت اِلاّ ساعَةً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحُسَيْنِ قَدْ اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَيْكِ يا اُمّاهُ ساعتى نگذشت كه فرزندم حسين وارد شد و گفت : سلام بر تو اى مادر فَقُلْتُ وَعَلَيْكَ السَّلامُ يا وَلَدى وَيا قُرَّةَ عَيْنى وَثَمَرَةَ فُؤ ادى فَقالَ گفتم : بر تو باد سلام اى فرزند من و اى نور ديده ام و ميوه دلم فرمود: لى يا اُمّاهُ اِنّىَّ اَشَمُّ عِنْدَكِ راَّئِحَةً طَيِّبَةً كَاَنَّها راَّئِحَةُ جَدّى رَسُولِ مادر جان من در نزد تو بوى خوشى استشمام مى كنم گويا بوى جدم رسول اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّكَ وَاَخاكَ تَحْتَ الْكِساَّءِ خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)است گفتم آرى همانا جد تو و برادرت در زير كساء هستند فَدَنَى الْحُسَيْنُ نَحْوَ الْكِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَيْكَ يا جَدّاهُ اَلسَّلامُ حسين نزديك كساء رفته گفت : سلام بر تو اى جد بزرگوار، سلام عَلَيْكَ يا مَنِ اخْتارَهُ اللَّهُ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَكُونَ مَعَكُما تَحْتَ الْكِساَّءِ بر تو اى كسى كه خدا او را برگزيد آيا به من اذن مى دهى كه داخل شوم با شما در زير كساء فَقالَ وَعَلَيْكَ السَّلامُ يا وَلَدى وَيا شافِعَ اُمَّتى قَدْ اَذِنْتُ لَكَ فَدَخَلَ فرمود: و بر تو باد سلام اى فرزندم و اى شفاعت كننده امتم به تو اذن دادم پس او نيز با مَعَهُما تَحْتَ الْكِساَّءِ فَاَقْبَلَ عِنْدَ ذلِكَ اَبُوالْحَسَنِ عَلِىُّ بْنُ اَبى طالِبٍ آن دو در زير كساء وارد شد در اين هنگام ابوالحسن على بن ابيطالب وارد شد وَقالَالسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ وَعَلَيْكَ السَّلامُ يا اَبَا و فرمود سلام بر تو اى دختر رسول خدا گفتم : و بر تو باد سلام اى ابا الْحَسَنِ وَ يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ فَقالَ يا فاطِمَةُ اِنّى اَشَمُّ عِنْدَكِ رائِحَةً الحسن و اى امير مؤ منان فرمود: اى فاطمه من بوى خوشى نزد تو استشمام مى كنم طَيِّبَةً كَاَنَّها راَّئِحَةُ اَخى وَابْنِ عَمّى رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ نَعَمْ ها هُوَ مَعَ گويا بوى برادرم و پسر عمويم رسول خدا است ؟ گفتم : آرى اين او است كه وَلَدَيْكَ تَحْتَ الْكِساَّءِ فَاَقْبَلَ عَلِىُّ نَحْوَ الْكِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَيْكَ با دو فرزندت در زير كساء هستند پس على نيز بطرف كساء رفت و گفت سلام بر تو يا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَكُونَ مَعَكُمْ تَحْتَ الْكِساَّءِ قالَ لَهُ وَعَلَيْكَ اى رسول خدا آيا اذن مى دهى كه من نيز با شما در زير كساء باشم رسول خدا به او فرمود: و بر تو السَّلامُ يا اَخى يا وَصِيّى وَخَليفَتى وَصاحِبَ لِواَّئى قَدْ اَذِنْتُ لَكَ باد سلام اى برادر من و اى وصى و خليفه و پرچمدار من به تو اذن دادم فَدَخَلَ عَلِىُّ تَحْتَ الْكِساَّءِ ثُمَّ اَتَيْتُ نَحْوَ الْكِساَّءِ وَقُلْتُ اَلسَّلامُ پس على نيز وارد در زير كساء شد، در اين هنگام من نيز بطرف كساء رفتم و عرض كردم سلام عَلَيْكَ يا اَبَتاهُ يا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لى اَن اَكُونَ مَعَكُمْ تَحْتَ الْكِساَّءِ بر تو اى پدرجان اى رسول خدا آيا به من هم اذن مى دهى كه با شما در زير كساء باشم ؟ قالَ وَعَلَيْكِ السَّلامُ يا بِنْتى وَيا بَضْعَتى قَدْ اَذِنْتُ لَكِ فَدَخَلْتُ تَحْتَ فرمود: و بر تو باد سلام اى دخترم و اى پاره تنم به تو هم اذن دادم ، پس من نيز به زير الْكِساَّءِ فَلَمَّا اكْتَمَلْنا جَميعاً تَحْتَ الْكِساَّءِ اَخَذَ اَبى رَسُولُ اللَّهِ كساء رفتم ، و چون همگى در زير كساء جمع شديم پدرم رسول خدا بِطَرَفَىِ الْكِساَّءِ وَاَوْمَئَ بِيَدِهِ الْيُمْنى اِلَى السَّماَّءِ وَقالَ اَللّهُمَّ اِنَّ دو طرف كساء را گرفت و با دست راست بسوى آسمان اشاره كرد و فرمود: خدايا هؤُلاَّءِ اَهْلُ بَيْتى وَخ اَّصَّتى وَح اَّمَّتى لَحْمُهُمْ لَحْمى وَدَمُهُمْ دَمى اينانند خاندان من و خواص ونزديكانم گوشتشان گوشت من و خونشان خون من است يُؤْلِمُنى ما يُؤْلِمُهُمْ وَيَحْزُنُنى ما يَحْزُنُهُمْ اَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَهُمْ مى آزارد مرا هرچه ايشان را بيازارد وبه اندوه مى اندازد مراهرچه ايشان را به اندوه در آورد من در جنگم با هر كه با ايشان بجنگد وَسِلْمٌ لِمَنْ سالَمَهُمْ وَعَدُوُّ لِمَنْ عاداهُمْ وَمُحِبُّ لِمَنْ اَحَبَّهُمْ اِنَّهُمْ و در صلحم با هر كه با ايشان درصلح است ودشمنم باهركس كه با ايشان دشمنى كند و دوستم با هر كس كه ايشان را دوست دارد اينان مِنّى وَاَ نَا مِنْهُمْ فَاجْعَلْ صَلَواتِكَ وَبَرَكاتِكَ وَرَحْمَتَكَ وَغُفْرانَكَ از منند و من از ايشانم پس بفرست درودهاى خود و بركتهايت و مهرت و آمرزشت وَرِضْوانَكَ عَلَىَّ وَعَلَيْهِمْ وَاَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهِّرْهُمْ تَطْهيراً و خوشنوديت را بر من و بر ايشان و دور كن از ايشان پليدى را و پاكيزه شان كن بخوبى فَقالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ يا مَلاَّئِكَتى وَي ا سُكّ انَ سَم و اتى اِنّى ما خَلَقْتُ پس خداى عزوجل فرمود: اى فرشتگان من و اى ساكنان آسمانهايم براستى كه من نيافريدم سَماَّءً مَبْنِيَّةً وَلا اَرْضاً مَدْحِيَّةً وَلا قَمَراً مُنيراً وَلا شَمْساً مُضِيَّئَةً وَلا آسمان بنا شده و نه زمين گسترده و نه ماه تابان و نه مهر درخشان و نه فَلَكاً يَدُورُ وَلا بَحْراً يَجْرى وَلا فُلْكاً يَسْرى اِلاّ فى مَحَبَّةِ هؤُلاَّءِ فلك چرخان و نه درياى روان و نه كشتى در جريان را مگر بخاطر دوستى اين الْخَمْسَةِ الَّذينَ هُمْ تَحْتَ الْكِساَّءِ فَقالَ الاَْمينُ جِبْراَّئيلُ يا رَبِّ وَمَنْ پنج تن اينان كه در زير كسايند پس جبرئيل امين عرض كرد: پروردگارا كيانند تَحْتَ الْكِساَّءِ فَقالَ عَزَّوَجَلَّ هُمْ اَهْلُ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِ در زير كساء؟ خداى عزوجل فرمود: آنان خاندان نبوت و كان رسالتند: هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها فَقالَ جِبْراَّئيلُ يا رَبِّ اَتَاْذَنُ لى اَنْ آنان فاطمه است و پدرش و شوهر و دو فرزندش جبرئيل عرض كرد: پروردگارا آيا به من هم اذن مى دهى اَهْبِطَ اِلَى الاَْرْضِ لاَِكُونَ مَعَهُمْ سادِساً فَقالَ اللَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَكَ كه به زمين فرود آيم تا ششمين آنها باشم خدا فرمود: آرى به تو اذن دادم فَهَبَطَ الاَْمينُ جِبْراَّئيلُ وَقالَ السَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسُولَ اللَّهِ الْعَلِىُّ پس جبرئيل امين به زمين آمد و گفت : سلام بر تو اى رسول خدا، (پروردگار) علىّ الاَْعْلى يُقْرِئُكَ السَّلامَ وَيَخُصُّكَ بِالتَّحِيَّةِ وَالاِْكْرامِ وَيَقُولُ لَكَ اعلى سلامت مى رساند و تو را به تحيت و اكرام مخصوص داشته و مى فرمايد: وَعِزَّتى وَجَلالى اِنّى ما خَلَقْتُ سَماَّءً مَبْنِيَّةً وَلا اَرْضاً مَدْحِيَّةً وَلا به عزت و جلالم سوگند كه من نيافريدم آسمان بنا شده و نه زمين گسترده و نه قَمَراً مُنيراً وَلا شَمْساً مُضَّيئَةً وَلا فَلَكاً يَدُورُ وَلا بَحْراً يَجْرى وَلا ماه تابان و نه مهر درخشان و نه فلك چرخان و نه درياى روان و نه كشتى در فُلْكاً يَسْرى اِلاّ لاَِجْلِكُمْ وَمَحَبَّتِكُمْ وَقَدْ اَذِنَ لى اَنْ اَدْخُلَ مَعَكُمْ جريان را مگر براى خاطر شما و محبت و دوستى شما و به من نيز اذن داده است كه با شما فَهَلْ تَاْذَنُ لى يا رَسُولَ اللَّهِ فَقالَ رَسُولُ اللَّهِ وَعَلَيْكَ السَّلامُ يا در زير كساء باشم پس آيا تو هم اى رسول خدا اذنم مى دهى ؟ رسول خدا(ص ) فرمود و بر تو باد سلام اى اَمينَ وَحْىِ اللَّهِ اِنَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَكَ فَدَخَلَ جِبْراَّئيلُ مَعَنا تَحْتَ امين وحى خدا آرى به تو هم اذن دادم پس جبرئيل با ما وارد در زير الْكِساَّءِ فَقالَ لاَِبى اِنَّ اللَّهَ قَدْ اَوْحى اِلَيْكُمْ يَقُولُ اِنَّما يُريدُ اللَّهُ كساء شد و به پدرم گفت : همانا خداوند بسوى شما وحى كرده و مى فرمايد: ((حقيقت اين است كه خدا مى خواهد لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً فَقالَ عَلِىُّ لاَِبى پليدى (و ناپاكى ) را از شما خاندان ببرد و پاكيزه كند شما را پاكيزگى كامل )) على عليه السلام به پدرم گفت : يا رَسُولَ اللَّهِ اَخْبِرْنى ما لِجُلُوسِنا هذا تَحْتَ الْكِساَّءِ مِنَ الْفَضْلِ عِنْدَ اى رسول خدا به من بگو اين جلوس (و نشستن ) ما در زير كساء چه فضيلتى (و چه شرافتى ) نزد اللَّهِ فَقالَ النَّبِىُّ وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ نَبِيّاً وَاصْطَفانى بِالرِّسالَةِ نَجِيّاً خدا دارد؟ پيغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم ) فرمود: سوگند بدان خدائى كه مرا به حق به پيامبرى برانگيخت و به رسالت و نجات دادن (خلق ) ما ذُكِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الاَْرْضِ وَفيهِ جَمْعٌ مِنْ برگزيد كه ذكر نشود اين خبر (و سرگذشت ) ما در انجمن و محفلى از محافل مردم زمين كه در آن گروهى از شَيعَتِنا وَمُحِبّينا اِلاّ وَنَزَلَتْ عَلَيْهِمُ الرَّحْمَةُ وَحَفَّتْ بِهِمُ الْمَلاَّئِكَةُ شيعيان و دوستان ما باشند جز آنكه نازل شود بر ايشان رحمت (حق ) و فرا گيرند ايشان را فرشتگان وَاسْتَغْفَرَتْ لَهُمْ اِلى اَنْ يَتَفَرَّقُوا فَقالَ عَلِىُّ اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَفازَ شيعَتُنا و براى آنها آمرزش خواهند تا آنگاه كه از دور هم پراكنده شوند، على (كه اين فضيلت را شنيد) فرمود: با اين ترتيب به خدا سوگند ما وَرَبِّ الْكَعْبَةِ فَقالَ النَّبِىُّ ثانِياً يا عَلِىُّ وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ نَبِيّاً رستگار شديم و سوگند به پروردگار كعبه كه شيعيان ما نيز رستگار شدند، دوباره پيغمبر فرمود: اى على سوگند بدانكه مرا بحق به نبوت وَاصْطَفانى بِالرِّسالَةِ نَجِيّاً ما ذُكِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ برانگيخت و به رسالت و نجات دادن (خلق ) برگزيد ذكر نشود اين خبر (و سرگذشت ) ما درانجمن ومحفلى از محافل اَهْلِ الاَْرْضِ وَفيهِ جَمْعٌ مِنْ شيعَتِنا وَمُحِبّينا وَفيهِمْ مَهْمُومٌ اِلاّ مردم زمين كه در آن گروهى از شيعيان و دوستان ما باشند و در ميان آنها اندوهناكى باشد جز وَفَرَّجَ اللَّهُ هَمَّهُ وَلا مَغْمُومٌ اِلاّ وَكَشَفَ اللَّهُ غَمَّهُ وَلا طالِبُ حاجَةٍ اِلاّ آنكه خدا اندوهش را برطرف كند و نه غمناكى جز آنكه خدا غمش را بگشايد و نه حاجتخواهى باشد جز آنكه وَقَضَى اللّهُ حاجَتَهُ فَقالَ عَلِىُّ اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَسُعِدْنا وَكَذلِكَ خدا حاجتش را برآورد، على گفت : بدين ترتيب به خدا سوگند ما كامياب و سعادتمند شديم و هم چنين شيعَتُنا فازُوا وَسُعِدُوا فِى الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَرَبِّ الْكَعْبَة اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم واحشرنا معهم و العن اعدائهم اجمعین الی یوم الدین فی هذه الساعه و فی کل ساعه ان شاءالله
1392/01/24 - 01:12سلام ندا خانوم خیلی خوش اومدی کم پیدایی وروجک
1392/01/20 - 11:47سلام لیلای من.سال نو مبارک.فدات بشم.امیدوارم سال خوبی داشته باشی در کنار آقاتون.من همیشه هستم.زیر پاتونو نگاه کنید منو میبینید
1392/01/20 - 12:16سلام نوشا جون
1392/01/20 - 12:18سلام به روی ماهت نگارم.فدات بشم.مشتاق دیدار خانومی
1392/01/20 - 13:03ندا خانوم شما تاج سری گل من.ایشالا امسال نوبت تو و معصومه است بیام براتون قند بسابم
1392/01/20 - 13:55LeilA
ایشالله
براشون متاسفم که اینکارارو میکنن
1391/12/13 - 02:08من ميدونم چيكار ميكنن با اون قنديلا
1392/01/3 - 14:42]چیکار میکنن؟
1392/01/18 - 12:52يه كار بد ميكنن با قنديلا
1392/01/19 - 22:54نگار نزن... روي سرم قنديل در ميادا... بعد ميان قنديلمو ميكننا
1392/01/25 - 14:52نگار
1392/01/30 - 15:27پس چرا تا الان چیزیم نشده من
1391/12/13 - 01:17خدا کنه که نشه ولی تو سن بالا علائمش نشون میده خدا به دادمون برسه
1391/12/13 - 01:26وای من هر روز همه اینا رو میخورم واقعا خدا به دادمون برسه
1391/12/13 - 01:30سعی کن کمش کنی دیگه نخوری گلم
1391/12/13 - 01:32قلبون دختل حلف گوش کن
1391/12/13 - 01:34
سال مار ایرانیها لرزان میگذرد. حال مان بد نیست، اما كشورمان را لرز گرفته است چون هنوز چهل روز از آغاز سال 92 نگذشته كه چهار زلزله بزرگ استانهای مختلف کشور را تكان داده در برخی استانها نیز زمینلرزههای كوچك به وقوع پیوسته است. تا جایی که این همه تكانهای ترسناك، مردم استانهای دیگر را هم ترسانده و پرسشهای زیادی درباره زلزلههای زنجیرهای اخیر در ذهن آنها شكل گرفته است.
1392/02/17 - 19:14آیا این زلزلههای كوچك و بزرگ نشان از وقوع زلزلهای دهشتناك دارد؟ آیا گسلهای خطرناك فعال میشوند؟ نكند تكانهای كوچك زمین، تهران را كه سالهاست همه از وقوع زلزلهای بزرگ در آن هراس دارند، بلرزاند؟ چه شده است كه طی دو هفته اخیر هر روز بخشی از زمین كشورمان به لرزه درآمده است؟ مثل دشتیهای بوشهر كه بیستم فروردین امسال زلزلهای به بزرگی 6.1 ریشتر زمین زیر پایشان را لرزاند، زلزله بزرگ بعدی كه پس از وقوعش، تقریبا همه خبرگزاریهای دنیا دربارهاش حرف زدند، دقیقا پس از یك هفته در سیستان و بلوچستان رخ داد و علت مطرح شدنش در سراسر دنیا بزرگی بیسابقهاش بود چرا كه در 50 سال اخیر وقوع زلزلهای با چنین بزرگی در ایران بیسابقه بود و بیش از صد میلیون نفر، از هندوستان تا قطر، احساسش كردند.
كانون این زلزله در منطقهای كمجمعیت بود و به همین علت تلفات جانی نداشت. سه روز بعد وقتی مردم آذربایجان شرقی از خوششانسی هموطنهایشان در سیستان و بلوچستان ذوق كرده بودند، زلزلهای به بزرگی 4.9 ریشتر خانههایشان را تكان داد و آنها را به خیابان كشاند كه البته برخی منابع هم بزرگی آن را 5.2 ریشتر اعلام كردند. فردای همان روز، اهالی استان فارس زلزلهای 5 ریشتری و اصفهانیها زلزلهای 4.1 ریشتری را تجربه كردند و حالا بعد از این همه تاب خوردن، فكر نمیكنید طبیعی باشد اگر مردم در سراسر كشور وحشت كنند و بخواهند بدانند كه آیا قربانیان بعدی زلزله کدام یک از هموطنانمان خواهند بود ؟! در اینجا تنها چیزی که نباید فراموش شود مواردیست که باید رعایت شود :
قبل از زلزله
شصت درصد زلزله ها در نیمه شب اتفاق افتاده است. فراموش نکنید که بعد از این لباس کامل را در کنار تخت و در دسترس قرار دهید.
قفسه ها و تابلوها را به دیوار محکم کنید و آنها را روی تختخواب آویزان نکنید. اشیای سنگین را در قفسه های پایین تر قرار دهید. اشیای شکستنی را در داخل کابینت ها قرار دهید.
اتصالات و سیم کشی های معیوب را از همین حالا تعمیر کنید.
آفت کش ها و پشه کش ها و قوطی های قابل اشتعال را در کابینت های پایینی قرار دهید.
مکان های امن خانه (زیر مبلمان، زیر قاب در، به دور از شیشه ها و پنجره ها) را شناسایی کنید.
مکان های امن بیرون از خانه (به دور از ساختمان ها، درختان، تیرهای برق و پل های هوایی و ...) را شناسایی کنید.
به اعضای خانواده یاد بدهید که چگونه برق، گاز و آب را قطع کنند.
یک ساک اضطراری تهیه کنید و داخل آن وسایلی همچون چراغ قوه و چند عدد باتری، رادیو، جعبه کمک های اولیه، چند بطری آب آشامیدنی، سوت، کنسرو، کمپوت، خشکبار، قند و آبنبات، درباز کن، پول نقد و کفش مناسب بگذارید. پیچ گوشتی، شمع، چاقو، آچار فرانسه را هم داخل همین ساک قرار دهید.
لوازم کمک های اولیه شامل یک قیچی کوچک، باند استریل، چسب، قرص و پماد آنتی بیوتیک، پماد سوختگی، استامینوفن، قرص اسهال، الکل و داروی مسکن و قطره استریل چشمی و اگر دارویی دارید که عدم مصرفش باعث مرگتان می شود، از آنها هم چند تایی در ساک قرار بدهید. اگر از سوئیچ ماشینتان دو تا دارید یکی را داخل ساک قرار دهید. یک بسته دستمال کاغذی رولی و نوار بهداشتی فراموش نشود. چند متر طناب، حوله کوچک، صابون، مسواک و خمیر دندان برای روزهای آتی، مدارک ضروری و ... را هم داخل آن بگذارید.
با اعضای خانواده هماهنگ کنید که در صورت وقوع زلزله کجا یکدیگر را ملاقات کنید.
به هنگام زلزله (داخل ساختمان)
زیر میز ناهارخوری، میز کار، داخل قاب دیوار یا کنار دیوارهای داخلی که به دور از شیشه هستند پناه بگیرید.
داخل خانه بمانید. خطرناک ترین کار به هنگام زلزله این است که سعی کنید به بیرون فرار کنید.
به هنگام زلزله (بیرون از ساختمان)
جایی پناه بگیرید که به دور از ساختمان ها، پل ها، تیرهای برق و درختان و غیره باشد. صبر کنید تا زلزله تمام شود.
به هنگام زلزله (داخل وسیله نقلیه در حال حرکت)
جایی پیدا کنید که به دور از ساختمان ها، درختان، پل ها و تیرهای برق باشد.
فوراً در کنار خیابان ترمز کنید و داخل اتومبیل بمانید.
وقتی زلزله تمام شد، با احتیاط حرکت کنید و هل نشوید. رمپ ها و پل ها ممکن است به خاطر زلزله آسیب دیده و سست شده باشند.
پس از زلزله
قبل از هر چیزی مراقب پس لرزه ها باشید. اگر داخل خانه خود هستید، مراقب باشید و عجله نکنید. لباس ها و ساک اضطراری را با یک یا دو پتو بردارید و آرام بیرون بروید. اگر بیرون هستید، فوراً به منزل خود برنگردید. بعد از زلزله و حتی تا چند ماه، ممکن است پس لرزه هایی اتفاق بیفتد.
اگر بوی گاز شنیدید از چراغ قوه و فندک و کبریت و ... استفاده نکنید. در جهت مخالف بوی گاز بروید.
اگر صدای ناله یا کمک همسایه ها را شنیدید، اگر برایتان مقدور بود به آنها کمک کنید.
به افراد سالمند و کودکانی که کمک می خواهند کمک کنید.
از ساختمان های صدمه دیده و ویران شده دور بمانید.
حواستان به آتش سوزی باشد. از کابل ها و سیم های برقی آسیب دیده دور بمانید و گاز و فیوز برق را قطع کنید.
اگر لوله های آب آسیب دیده بود، از توالت استفاده نکنید و آب لوله کشی را ننوشید. از بطری هایی که داخل ساکتان گذاشته بودید استفاده کنید و آنها را برای شستشو هدر ندهید. می توانید از یخ فریزر هم برای آب شرب استفاده کنید.
حتماً رادیوی خود را چک کنید و از اخبار مرتبط با زلزله مطلع باشید.
منبع : برترین ها