یافتن پست: #لحظه

رضا
رضا
چه بارون شدیدی از صبح بارید انگار تا فردا ادامه داره .
bamdad
bamdad
من هرروز و هر لحظه نگرانت میشوم که چه میکنی؟

پنجره اتاقم را باز میکنم و فریاد میزنم

تنهاییت برای من ...

غصه هایت برای من ...

همه بغض و اشک هایت برای من ...

بخند برایم بخند

آنقدر بلند تا من هم بشنوم صدای خنده هایت را

صدای همیشه خوب بودنت را...

دلم برایت تنگ است ...

دلم برای خنده هایت تنگ شده ...

همان خنده هایی که مرا مست خود میکرد


همان خنده های از ته دل ...

:(
دیدگاه · 1393/08/11 - 21:13 ·
2
Majid
124.jpg Majid
سنگین کام میگیری مرد!

در این سرمای خیابان به یاد

کدام نارفیق دود میکنی

لحظه ، لحظه خاطراتت را...؟
دیدگاه · 1393/08/7 - 03:52 ·
5
bamdad
bamdad
دلم را می گذارم جایی حسابی تاب بخورد
تاب بیاورد لحظه هایی را که سخت است
لحظه هایی که عذابی دردناک تمام وجودش را فرا می گیرد
بگذار دلم یاد بگیرد که از تمام سختی ها بگذرد
بگذار عبور کند از راههایی که بی عبورست

بگذار بگذار بگذار

:(
دیدگاه · 1393/08/6 - 21:20 ·
6
bamdad
bamdad
مانده ام در صدف حوصله تا برگردد، آنكه از ماست، سرانجام به ما برگردد

لحظه اي رفت ، كه پر بود ز انديشه ي بكر، كاش ميشد جهت عقربه ها برگردد

:(
دیدگاه · 1393/08/2 - 17:23 ·
3
Majid
Taranoom-Small-15.jpg Majid
قلبم این روزها سخت درد می کند

کاش یک لحظه می ایستاد تا ببینم دردش چیست ؟
دیدگاه · 1393/07/30 - 19:55 ·
2
Morteza
Morteza
کتابش رو بستم. جامدادی رو که چند دقیقه پیش از شدتِ عصبانیت پرت کرده بودم برداشتم. مداد هاش رو یکی‌ یکی‌ گذاشتم سر جاش. کنارش نشستم، بغلش کردم. بوسیدمش. سرش رو بوسیدم، موهای عرق کرده‌اش رو، پیشونیش رو، گونه ی بر افروخته‌اش رو. گفتم نمیخوام هیچی‌ بشی‌. نمی‌خوام دکتر و مهندس بشی‌. می‌خوام یاد بگیری مهربون باشی‌ .نمی‌خوام خوشنویسی یا چند تا زبون یاد بگیری. می‌خوام تا وقت داری کودکی کنی‌. شاد باش و سر زنده . قوی باش حتی اگر ضعیف‌ترین شاگردِ کلاس باشی‌. پشتِ همون میز آخر هم می‌شه از زندگی‌ لذت برد. بهش گفتم تو بده بستون درس و امتحان و نمره هر چی‌ تونستی یاد بگیر ولی‌ حواست باشه از دنیای قشنگِ خودت چیزی مایه نگذاری. کنارِ هم نشستیم ، پاپکورن خوردیم و فیلم دیدیم و من تمام مدتِ به خودم و به یک زندگی‌ فکر می‌‌کردم که آنقدر جدی گرفته بودم. زندگی‌ که برای من مثل یک مسابقه بود و من در رویای مدال‌هایش تمام روز هاش رو دویده بودم. هیچکس حتی برای لحظه‌ای مرا متوقف نکرده بود. هیچکس نگفته بود لحظه‌ای بایستم و کودکی کنم. هیچکس نگفته بود زرنگ‌ترین شاگردان، خوشبخت‌ترین‌ها نیستند.
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/28 - 23:14 ·
7
Mohammad
گل_رز_عاشقانه_(7).jpg Mohammad
کم نیستند شادی ها، حتی اگر بزرگ نباشند...



چه آسان تماشاگر سبقت ثانیه هاییم و به عبورشان می خندیم



چه آسان لحظه ها را به کام هم تلخ می کنیم



و چه ارزان می فروشیم لذت با هم بودن را



چه زود دیر می شود و نمیدانیم که:



فردا می آید شاید ما نباشیم!
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/26 - 09:22 ·
7
✔♥Дℓɨ♥✔
10170825_877572055594145_6052942285387734704_n.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
می آید
و من باید باز هم خودم را
حتی از این با تو بودن بیرون بکشم

همیشه خوش به لبخندی هستم

که در پیاده رو و هر جا !

هر لحظه !

از خاطره ای از تو لبانم می شود

هیچ وقت عشق را نکرده ام

اما کن
نمی دانم چرا !

هر که به من می رسد !

می پرسد ؟

عاشقی ؟

تو بگو تو نیستی !

جواب این سخت ترین سوال را چگونه بدهم ؟
... ادامه
Mohammad
1412770211371064_large.jpg Mohammad
همیشه لحظه ی خداحافظی،
میزبان دم در ایستاده و با لبخند مهمونش رو بدرقه میکنه ،
لبخند خداوند؛ گوارای وجودتان ...
روز خوش


:)
Mohammad
Mohammad
ابجی ıllı YAŁĐA ıllı امروز جناب مدیر رضا رو نمبینیم :d سایت رو ول کرده رفته :d
bamdad
bamdad
یه روز از روزای پاییز
تــوی مـاه مهـربـونـی
یکی اومـد تــوی دنیـا
که خدا خودت می دونی

می دونی برای من اون
همه ی وجود و دنیاست
روزی که تموم شه کابوس
بهترین لحظه ی رویاست

بهتـرین من تـو ای گل
روز میلاد تـو تبریک
من امیدم به خدا هست
که وصالت بشه نزدیک

ای تـو بهتـریـن قـلبـم
تو رو میذارم تو شعرام
توی هر لحظه ، تو یادم
تو رو میخوام واسه فردام

هیچکی جاتو نمی گیره
که بخوام بجات بذارم
هیچکسی رو توی دنیا

قدر تو که دوست ندارم

با تموم عشق و احساس
بـا یـه قلب تیکـه پاره
مـاه میـلاد تـو اومـد
کـه مبـارکـه دوبـاره

ای تمـوم سهـم مـن از
کـل خوبیـیای هستـی
تو بدون که واسه ی من
تو یه تک ستاره هستی

ای تموم هستی من
ای ستاره ی تبارک
گل من ای تو عزیزم
روز میلادت مبارک

تولدت مبارک...

... بامداد ...

تقدیم به عشقم که چند روز دیگه تولدشه
{-253-} {-253-}
{-253-}{-253-} {-253-}{-253-}
{-253-} {-253-}
{-253-} {-253-}
{-253-}
Mohammad
1382222662270392_large.jpg Mohammad
همیشه لحظه ی خداحافظی،
میزبان دم در ایستاده و با لبخند مهمونش رو بدرقه میکنه ،
لبخند خداوند؛ گوارای وجودتان ...
روز خوش


:)
Mostafa
Mostafa



دستمو بالا گرفتم
تو ضیافت اسیری
تا تو تا آخر دنیا
سرتو بالا بگیری
دستمو بالا گرفتم
تا تو قلبت پا بگیرم
تا ببینی با چه عشقی
این شکستو می پذیرم..
تو یه طوفان من جزیره
من ناپلئون تو دِزیره
جز تو کی میتونست از من
همه دنیا رو بگیره

همه دنیا رو بگیره..


نقطه ی تسلیم محضم
نقطه ی آرامشم بود
اسمتو زمزمه کردم
این تمام شورشم بود
تو هوای تو که باشم
صاحب کل زمینم
من همه دنیامو دادم
زیر چتر تو بشینم
شوق تسلیم تو بودن
لحظه لحظه تو تنم بود
بهترین تصویر عمرم
عکس زانو زدنم بود
عکس زانو زدنم بود..
تو یه طوفان من جزیره
من ناپلئون تو دِزیره
جز تو کی میتونست از من
همه دنیا رو بگیره
همه دنیارو بگیره..

منبع: 7text.ir
... ادامه
Mohammad
1412665636883613_large.jpg Mohammad
پایان آدمیزاد بی خداییست
نه از دست دادن معشوق....
نه رفتن یار...
نه تنهایی...
هیچکدام پایان آدمی نیست...
تنها بی خدایی...
آدم را تمام می‌کند...
خداوندا...لحظه ای به حال خود رهایمان نکن.

آمین.
... ادامه
مرجان بانو :)
1397157449148899_large.jpg مرجان بانو :)
دخدر بآس هروقت حوصلش سر رفت
یدونه بخوابونه زیر گوش ِ آقاشون{-7-}
√√★nima★√√
mainthb-3.jpg √√★nima★√√
ﻣﺮدی 62 ﺳﺎﻟﻪ اﺳﺖ ﮐﻪ از Jim Zetz ﺳﺰﻃﺎن ﻟﻮزاﻟﻤﻌﺪﻩرﻧﺞ ﻣﯽ ﺑﺮد. او ﯾﮏ Josie ﻫﻤﺴﺮ و ﯾﮏ دﺧﺘﺮ 11 ﺳﺎﻟﻪ ﺑﻪ ﻧﺎم دارد ﮐﻪ ﺑﺮایﺷﺎدی آﻧﻬﺎ دﺳﺖ ﺑﻪ ﮐﺎر ﺟﺎﻟﺒﯽ زدﻩ Zetz اﺳﺖ. او ﺗﻮﻟﺪ 11 ﺳﺎﮔﯽ دﺧﺘﺮش را ﺑﻪ ﯾﮏ ﺟﺸﻦ ﻋﺮوﺳﯽ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ و ﺣﺘﯽ ﻟﺒﺎس ﻋﺮوﺳﯽ ﻫﻢ ﺑﺮای دﺧﺘﺮش Lindsey ﺗﻬﯿﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﻋﮑﺎس ﻣﺴﺘﻘﺮ در ﮐﺎﻟﯿﻔﺮﻧﯿﺎ از اﯾﻦ ﻋﺮوﺳﯽ ﻋﮑﺲ ﻫﺎﯾﯽ ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺘﺖ ﮐﻪ Villatoro ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دﻫﺪ ﭼﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﻋﺎﻃﻔﯽ ﺑﺮای ﺟﻮزی ﺑﻮدﻩ. ﺑﺎ اﯾﻦ ﻋﺮوﺳﯽ ﻧﻤﺎدﯾﻦ ﮐﻪ اﻧﮕﺎر ﺑﺮای ﺗﺮﮐﯿﺐ ﻏﻢ و ﺷﺎدی ﺑﺮﮔﺬار ﺷﺪ . ﺟﻮزی ﭘﺪرش را ﺣﺘﯽ ﭘﺲ از ﻣﺮگ ﻫﻤﯿﺸﻪ در ﺧﺎﻃﺮ ﺧﻮد دارد
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/13 - 15:54 ·
4
Mostafa
Mostafa
1 ساعت پیش برای یه کاری رفتم کافه کلاه با مدیرش حرف بزنم میدونستم پاتوق یکی از دوستام اونجاس برای اینکه کارامو راحت تر انجام بدم, آشنایی دادم که دوست اشکانم , همون لحظه برگشت گفت میدونی از پریشب تو کما ست :|
الان هنوز تو شوکم همینجوری خاطراتشم داره از جلو چشم رد میشه :(
ıllı YAŁĐA ıllı
Screenshot_2014-10-03-20-09-51-1.png ıllı YAŁĐA ıllı
بر سر این دختر موقع اهداء مدال ها {-64-}
2 دیدگاه · 1393/07/12 - 14:32 در ورزش ·
12
Morteza
Morteza
انصافا خوندنیه
.....................
درددل یک جوان ایرانی
يه خونه مجردي با رفيقامون درست کرده بوديم، اونجا شده بود خونه گناه و معصيت...دیگه توضیحش باخودتون....
شب عاشورا بودهرچي زنگ زدم به رفيقام، هيچکدوم در دسترس نبودند
نه نماز، نه هیئت، نه پیراهن مشکی هيچي
ميگفتم اينارو همش آخوندا درآوردند، دو تا عرب با هم دعواشون شده به ما چه
ماشينو برداشتم برم يه سرکي، چي بهش ميگن؟ گشتي بزنم
تو راه که ميرفتم يه خانمي را ديدم، خانم چادري وسنگینی بود کنارخیابون منتظرتاکسی بود
خلاصه اومدم جلو و سوار ماشينش کردم یه دفعه یه فکری مثل برق توذهنم جرقه زد بله شیطان خوب بلده کجاواردبشه ازچندتاخیابون عبورکردم ورسیدم به میدون ورفتم سمت خونه مجردیمون خانمه که دید مسیری که اون گفته بودنمیرم گفت نگهدارومنم سرعتوبیشترکردموهرچی جیغ ودادمیزدتوجه نمیکردم شانس آوردم درهای ماشین قفل مرکزی داشت وگرنه خودشومینداخت پایین
خلاصه، بردمش توي اون خانه ي مجردي
اينم مثل بيد ميلرزيد و گريه ميکرد و ميگفت بابا مگه تو غيرت نداري؟ آخه شب عاشوراست!!!! بيا به خاطر امام حسين حيا کن
گفتم برو بابا امام حسين کيه؟ اينارو آخوندا درآوردند، اين عربها با هم دعواشون شده به ما ربطي نداره
خانومه که دیگه امیدی به نجات نداشت با گريه گفتش که: خجالت بکش من اولاد زهرام، به خاطر مادرم فاطمه حيا کن!!! من اين کاره نيستم، من داشتم ميرفتم مجلس عزای سیداشهداعزیز فاطمه
گفتم من فاطمه زهرا هم نميشناسم، من فقط يه چيز ميشناسم: جواني، جواني کردن
اينارو هم هيچ حاليم نيست من اینقدرغرق تواین کاراشدم مطمئنم جهنم ميرم پس دیگه آب که ازسرگذشت چه یک وجب چه صدوجب خانمه که ازترس صداش میلرزید باهمون صدای لرزان گفت: تو ازخداوعذاب جهنم نمیترسی درسته ولی لات که هستي، غيرت لاتي داري يا نه؟من شنیدم لاتهااهل لوتی گری ومردونگی هستن
_ خودت داري ميگي من زمين تا آسمون پر گناهم ، اين همه گناه کردي، بيا امشب رو مردونگي کن به حرمت مادرم زهرای مظلومه گناه نکن، اگه دستتو مادرم زهرا نگرفت برو هرکاري دلت ميخواد بکن
آقامن که شهوت جلوچشاموگرفته بود هیچی حالیم نمیشداماباشنیدن کلمه زهرای مظلومه که باصدای لرزان وهمراه باگریه اون زن همراه بود تنم لرزید آقایه لحظه بدنم یخ کرد غيرتي شدم
... ادامه
soheil
soheil
عاشقم گر نیستی لطفی بکن نفرت بورز
بی تفاوت بودنت هر لحظه آبم میکند . .
دیدگاه · 1393/07/1 - 21:43 ·
6
soheil
soheil
تلخ میگذرد...

این روزها را میگویم که قرار است از تو

که آرامِ جانِ لحظه هایم بوده ای،
برای دلم ، یک انسان معمولی بسازم...
دیدگاه · 1393/07/1 - 19:35 ·
1
صفحات: 4 5 6 7 8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ