یافتن پست: #معجزه

bamdad
bamdad
خسته ام مثل جوانی که پس از سربازی,

بشنود يک نفر از نامزدش دل برده...
مثل يک افسر تحقيق شرافتمندی,
که به پرونده ی جرم دخترش برخورده...

خسته ام مثل پسر بچه که درجای شلوغ ,
بين دعوای پدر مادر خود گم شده است ...
خسته مثل زن راضی شده به مهر طلاق,
که پس از بخت بدش سوژه ی مردم شده است...

خسته مثل پدری که پسر معتادش,
غرق در درد خماری شده فریاد زده...
مثل يک پيرزنی که شده سربار عروس,
پسرش پيش زنش بر سر او داد زده...

خسته ام مثل زنی حامله که ماه نهم,
دکترش گفته به درد سرطان مشکوک است...
مثل مردی که قسم خورده خيانت نکند,
زنش اما به قسم خوردن آن مشکوک است...

خسته مثل پدری گوشه ی آسايشگاه,
که کسی غير پرستار سراغش نرود...
خسته ام بيشتر از پير زنی تنها که ,
عيد باشد نوه اش سمت اتاقش نرود...

خسته ام کاش کسی حال مرا می فهميد,
غير از اين بغض که در راه گلو سد شده است...
شده ام مثل مريضی که پس از قطع اميد,
در پی معجزه ای راهی مشهد شده است...


... سيمين بهبهانی ...

{-15-}{-15-}
zahra
zahra
تنها دو راه برای زندگی کردن وجود دارد؛
اینکه هیچ چیزی را معجزه ندانی و
اینکه همه چیز را معجزه بدانی.

- آلبرت اینشتین...
دیدگاه · 1393/10/18 - 09:41 ·
1
bamdad
bamdad
خُـــــــدایا ...

قسمت و حکمتت رو بگذار..

واسه اونهایی که درکـــــش میکنن...

واسه من ...

لـــــطفا فقـــــط معجزه کن....

{-47-}
√√★nima★√√
√√★nima★√√
ﻣﺮﺗﻀﯽ؟؟ داداﺷﯽ؟؟ ﭘﺎﺷﻮ ﻣﯽ ﺷﻪ؟ ..ﻣﻨﻮ ﻫﻤﻪ ی ﺟﻮوﻧﺎی ﻏﻢ دﯾﺪﻩ ی ﮐﺸﻮرم ﻗَﺴَﻤِﺖ ﻣﯽ دﯾﻢ ﻣﯽ ﺷﻪ ﭘﺎﺷﯽ؟ ﯾﺎدﺗﻪ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﯽ : ﯾﮑﯽ ﻫﺴﺴﺴﺴﺖ!؟؟؟ اﻻن ﭘﺎﺷﻮ ﺑﺒﯿﻦ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺻﺪات دارن ﮐﻪ دوﺑﺎرﻩ واﺳﺸﻮن ﺑﺨﻮﻧﯿﻮاوﻧﺎ ..ﺑﺎﻟﺸﺸﻮﻧﻮ ﺧﯿﺲ ﮐﻨﻦ ﻣﺮﺗﻀﯽ داداش؟ ﭼﺮا ﺗﻮ ﺑﺨﻮاﺑﯿﻮ اﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺑﺪرد ﻧﺨﻮر ﻧﻔﺲ ﺑﮑﺸﻦ؟؟ ..ﭘﺎﺷﻮ ﺑﺬار اﯾﻦ ﺑﻐﻀﻤﻮن ﺑﺸﮑﻨﻪ و از ﺷﺎدﯾﻪ ﺑﺮﮔﺸﺘﻨﺖ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﯿﻢ

ﮐﺴﺎﯾﯽ ﮐﻪ اﯾﻦ ﭘﺴﺖ رو ﺧﻮﻧﺪن، اﮔﻪ ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﺑﺎر ﺑﺎ آﻫﻨﮕﺎش ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮدن اﯾﻨﻮﮐﭙﯽ ﮐﻨﻦ، ﺑﺰارن ﺗﻮ ﭘﺴﺘﺸﻮن ﻣﯽ ﺧﻮام ﺧﺪا ﺑﺪوﻧﻪ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ دﻟﺸﮑﺴﺘﻪ دوﺳﺶ دارن، ﺷﺎﯾﺪ ..اﯾﻨﺠﻮری ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺷﻪ
... ادامه
دیدگاه · 1393/08/20 - 21:38 ·
2
ıllı YAŁĐA ıllı
15602365613547_orig.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
شهرزاد
10702076_969485163078237_6739456787657733355_n (1).jpg شهرزاد
باید معجزه ای بی آفرینم
مثلا وقتی تو دارد اخمت می آید
قبل از آنکه بنشیند رویِ صورتت
من بوسه بارانت کنم
که اصلا یادت برود اخم داشته ای
یا اینکه وقتی من می خواهم با تو قهر کنم
قبل از فکرش مرا در آغوش بگیری
و من یادم برود اصلا برایِ چه می خواستم لوس شوم
قهر کنم .. و مهربانی هایم را
نثارِ بودنت نکنم ؟
باید معجزه ای بی آفرینم
که خنده هایمان به گوشِ دنیا برسد
تا همه بخندد
پیش از آنکه اشک بر چشمانشان سرازیر شود ...


عادل دانتیسم
... ادامه
دیدگاه · 1393/06/22 - 11:38 ·
5
bamdad
bamdad
زندگی معجزه است ...

انگار حتماً باید آسمان به زمین بیاید، باید اتفاق خاصی بیفتد.


مثلاً معجزه ای رخ دهد که از زندگی لذت ببریم.


گاهی آنقدر در روزمرگی غرق می شویم که فراموش مان می شود


ساده ترین داشته های ما شاید آرزوی فرد دیگری باشد.

{-35-}
دیدگاه · 1393/05/27 - 21:10 ·
3
bamdad
bamdad
معجزه‌ها با باد رفته‌اند …

و چشمانی که چشم مرا گرفت …

همیشه در حاشیه‌ی آینه جا ماند …

و پشت پنجره چقدر نیامد …

آنکه قرار بود …

:(
bamdad
bamdad
مادرم...پیامبری بودبا یک زنبیل پر از معجزه... یادم هست در اولین سوز زمستانی النگویش را به بخاری تبدیل کرد...

به افتخار تمام مادران فداکار...

{-37-}
bamdad
bamdad
مثل کبریت کشیدن در باد

بوسه اش دشوار است..

من شاعر که خلاف جهت آب شنا کردن را

مثل یک معجزه باور دارم

آخرین دانه کبریتم را

میکشم در ره باد

هرچه شد ،

بادا باد !

{-35-}
دیدگاه · 1393/04/23 - 13:44 ·
2
bamdad
bamdad
زندگی هیچ گاه به بن بست نمیرسد.
کافیست چشم باز کنیم و راههای گشوده ی بیشماری را فرا روی خود ببینیم.
خدا که باشد ،
هرمعجزه ای ممکن میگردد.

{-35-}
دیدگاه · 1393/04/20 - 11:46 ·
3
ıllı YAŁĐA ıllı
e2c9c8ba8ab1b0b8c73b1cfe157807eb.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
zoolal
zoolal
آنگاه که نمادی از امید در فنجان قهوه ات نمی بینی
و در طالعت نیز خبری از معجزه نیست
بدان که خـــداوند
همه چیز را به خودت سپرده تا ..
بهترین ها را بسازی
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/28 - 16:20 ·
4
zoolal
zoolal
خدایا..
من اینجا دلم سخت معجزه میخواهد
وتو انگار معجزه هایت را گذاشته ای برای روز مبادا..!
دیدگاه · 1393/03/21 - 23:01 ·
8
zoolal
zoolal
قاصدک " غم دارم
غم آوارگی و دربدری
غم تنهایی و خونین جگری
قاصدک وای به من " همه از خویش مرا می رانند .
همه دیوانه و دیوانه ترم می خوانند.
مادر من غم هاست.
مهد و گهواره من ماتم هاست
قاصدک دریابم! روح من عصیان زده و طوفانیست.
آسمان نگهم بارانست.
قاصدک غم دارم.
غم به اندازه سنگینی عالم دارم.
قاصدک غم دارم.
غم من صحراهاست.
افق تیره او نا پیداست.
قاصدک" دیگر از این پس منم و تنهایی"
و به تنهایی خود در هوس عیسایی"
و به عیسایی خود " منتظر معجزه ای غوایی .
قاصدک" زشتم من" زشت چون چهره سنگ خارا"
زشت مانند زال دنیا "
قاصدک" حال گریزش دارم "
می گریزم به جهانی که درآن پستی نیست "
پستی و مستی و بد مستی نیست .
می گریزم به جهانی که مرا ناپیداست "
شاید أن نیز فقط یک رویاست!!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/16 - 20:47 ·
6
zoolal
53805627709127584195.jpg zoolal
در تقدیر هر انسان
معجزه ای خاص تعیین شده
و در زمان مناسب نمایان خواهد شد
منتظر اعجاز خداوند در زندگیت باش!
بدون ذره ای تردید...
دیدگاه · 1393/03/13 - 12:01 ·
3
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
در از يک ؟ {-64-}

1. تنها

2. در حال مخ زني

3. متاهل

4. دوستي

5. عشق

6. تو کفِشم

7. چند نفرُ يه جا اداره ميکنم

8. منتظر معجزه

9.الف) همسايمو ن دختر نداره

ب) همسایمون پسر نداره

10الف) همسايمو ن چندتا دختر داره

ب) همسایمون چند تا پسر داره

11.الف) دختر همسايه يه بار بهم لبخند زد

ب) پسر همسایه یه بار بهم چشمک زد

12.الف) دختر همسايمون سبيل داره

ب) پسر همسایمون مخش تاب داره

13. شکست عشقي

14. استغفرالله
bamdad
bamdad
گريه کن جداييا ما رو رها نمي کنن ....
.آدما انگار براي ما دعا نمي کنن...
گريه کن حالاحالا از هم بايد جدا باشيم ....
بشينيم منتظر معجزه ي خدا باشيم...
گريه کن منم دارم مثل تو گريه مي کنم ...
به خداي آسمونامون گلايه مي کنم...
گريه کن واسه شبايي که بدون هم بوديم ...
تنهايي ، براي سنگيني غصه کم بوديم...
گريه کن ، سبک ميشي ، روزاي خوب يادت مياد ...
گرچه تو تقويمامون نيستن اون روزا زياد...
گريه کن براي قولي که بهش عمل نشد ...
واسه مشکلاتي که ، بودش و هست و حل نشد...
گريه کن واسه همه ، واسه خودت ، براي من ...
توي باروني ترين ثانيه حرفاتو بزن...
گريه کن تا آينه شه ، باز اون چشاي روشنت ......
واسه موندن لازمه ، فداي گريه کردنت

{-109-}{-109-}
دیدگاه · 1393/02/22 - 23:15 ·
8
hastii
hastii
به سانِ رود ...

که در نشیبِ درّه..سر به سنگ میزند..

رونده باش..

امیدِ هیچ معجزه ای ز مُرده نیست..

زنـــــده بــــاش ....
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/22 - 17:54 ·
8
Mohammad
Mohammad
کفش تن تاک خریدم ۱۸۸۰۰۰ تومن
الان هیچی پول ندارم غذا بخورم ، هر وقت گرسنه میشم میام بهشون نگاه میکنم !
لامصب خیلی تاثیر داشته ، یه هفته ای ۱۰کیلو فقط با نگاه کردن کم کردم ، ببین اگه باهاشون پیاده روی کنم چی میشه ؟؟؟ معجزه میکنه لامصب !!!{-7-}{-7-}
zoolal
zoolal
ﮐﻔﺶ ﺗﻦ ﺗﺎﮎ ﺧﺮﯾﺪﻡ ۱۸۸۰۰۰ ﺗﻮﻣﻦ
ﺍﻻﻥ ﻫﯿﭽﯽ ﭘﻮﻝ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﻡ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻣﯿﺸﻢ ﻣﯿﺎﻡ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﻢ
ﺧﯿﻠﯽ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﯼ ﻫﻔﺘﻪ ۱۰ﮐﯿﻠﻮ ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻥ
ﮐﻢ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻻﻣﺼﺐ :|{-75-}
دیدگاه · 1393/02/18 - 12:27 ·
3
ıllı YAŁĐA ıllı
یس.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
دلواپس های بی همه کس . . . :|
Majid
Majid
دوست دیرینه اش در وسط میدان جنگ افتاده ، می توانست بیزاری و نفرتی که از جنگ تمام وجودش را فرا گرفته ، حس کند.سنگر آنها توسط نیروهای دشمن محاصره شده بود.

سرباز به ستوان گفت که آیا امکان دارد بتواند برود و خودش را به منطقه مابین سنگرهای خود دشمن برساند و دوستش را که آنجا افتاده بود بیاورد؟ ستوان جواب داد: می توانی بروی اما من فکر نمی کنم که ارزشش را داشته باشد، دوست تو احتمالا مرده و تو فقط زندگی خودت را به خطر می اندازی.

حرف های ستوان را شنید ، اما سرباز تصمیم گرفت برود به طرز معجزه آسایی خودش را به دوستش رساند، او را روی شانه های خود گذاشت و به سنگر خودشان برگرداند ترکش هایی هم به چند جای بدنش اصابت کرد.


وقتی که دو مرد با هم بر روی زمین سنگر افتادند، فرمانده سرباز زخمی را نگاه کرد و گفت: من گفته بودم ارزشش را ندارد، دوست تو مرده و روح و جسم تو مجروح و زخمی است.

سرباز گفت: ولی ارزشش را داشت ، ستوان پرسید منظورت چیست؟ او که مرده، سرباز پاسخ داد: بله قربان! اما این کار ارزشش را داشت ، زیرا وقتی من به او رسیدم او هنوز زنده بود و به من گفت: می دانستم که می آیی....

می دانی ؟! همیشه نتیجه مهم نیست . کاری که تو از سر عشق وظیفه انجام می دهی مهم است. مهم آن کسی است یا آن چیزی است که تو باید به خاطرش کاری انجام دهی. پیروزی یعنی همین.
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:53 ·
Majid
akserver.ir_13905160171.jpeg Majid
جنگ جهانی اول مثل بیماری وحشتناکی ، تمام دنیا رو گرفته بود .


یکی از سربازان به محض این که دید دوست تمام دوران زندگی اش در باتلاق افتاده و در

حال دست و پنجه نرم کردن با مرگ است ، از مافوقش اجازه خواست تا برای نجات

دوستش برود و او را از باتلاق خارج کند .


مافوق به سرباز گفت :


اگر بخواهی می توانی بروی ،

اما هیچ فکر کردی این کار ارزشش را دارد یا نه ؟


دوستت احتمالا دیگه مرده و ممکن است تو حتی زندگی خودت را هم به خطر بیندازی !


حرف های مافوق ، اثری نداشت ،

سرباز اینطور تشخیص داد که باید به نجات دوستش برود .


اون سرباز به شکل معجزه آسایی توانست به دوستش برسد ، او را روی شانه هایش

کشید و به پادگان رساند .


افسر مافوق به سراغ آن ها رفت ، سربازی را که در باتلاق افتاده بود معاینه کرد و با

مهربانی و دلسوزی به دوستش نگاه کرد و گفت :


من به تو گفتم ممکنه که ارزشش را نداشته باشه ، خوب ببین این دوستت مرده !


خود تو هم زخم های عمیق و مرگباری برداشتی !


سرباز در جواب گفت : قربان البته که ارزشش را داشت .


افسر گفت : منظورت چیه که ارزشش را داشت !؟ می شه بگی ؟


سرباز جواب داد : بله قربان ، ارزشش را داشت ، چون زمانی که به او رسیدم ، هنوز

زنده بود ، نفس می کشید ، اون حتی با من حرف زد !


من از شنیدن چیزی که او بهم گفت الان احساس رضایت قلبی می کنم .


اون گفت : جیم ... من می دونستم که تو هر طور شده به کمک من می آیی !!!


ازت متشکرم دوست همیشگی من !!!

دوست خوبم ! فرصت سلام تنگ است ! که ناگزیر و خیلی زودتر از آنچه در خیالت است

باید خداحافظی را نجوا کنی . فرصت برای با هم بودن ، ممکن است بقدر پلک بر هم

زدنی دیر شده باشد . اما همین لحظه را اگر غنیمت نشماری ، افسوس و دریغ ابدی را

باید به دوش بکشی ! تنها راه رسیدن به دهکده شادی ها ،

گذر از پل دوستی هاست . اگر پای ورقه دوستی ها

، مهر صداقت نخورده باشد ، مشروط و رفوزه شدن در امتحانات زندگی حتمی است .

صداقت ، ضامن بقای دوستی های پاک و معصومانه است . برای ماندن در یاد و خاطر و

دل دیگران ، باید یکدلی و دوست داشتن رو با عشق پیوند زد که راز جاودانگی عشق در

همین است و بس !قلب
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:21 ·
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ