یافتن پست: #نمیدانم

پرهام
76562-stock-photo-man-cool-slang-smoke-cigarette-easygoing-clever.jpg پرهام
دروغ می گفتی!
نمیدانم چرا!
و نمی خواهم بدانم ...
فقط می خواهم بدانم آن خدایی که قسم هایت را به او حواله می کردی کیست؟!
کیست آنکه آنهمه آسان درهم می شکند و هرگز لب به سخن باز نمی کند؟!!
هرکه هست درکش می کنم ...
صبوری می خواهد تحمل انسانی چون تو !
آفرین بر خدایت ...
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/4 - 18:54 ·
3
شهرزاد
شهرزاد
شاید من کودکی هایم را جا گذاشته ام
شاید
شاید کودکیهایم در بین چین های پیراهن بچگیهایم جا مانده
یا در بین دستان عروسکم
شاید گربه ی روی سفال های روبروی پنجره ام چشمم زده بود
نمیدانم
پس چه شد که حرارت خورشید را دیگر روی بدنم حس نکردم
چه شد که صدای قهقهه هایم یادم رفت
من
کودکی هایم را میخواهم
ایکاش میشد پا بر زمین بکوبم و لج کنم
تا آن را پسم دهند
کاش میشد بار دیگر حرارت خورشید را حس کرد...‬
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/4 - 09:33 ·
5
♥ یلدا♥
♥ یلدا♥
من شکستن نمیدانم ،
ولی هر کس از کنارم گذشت شکستن را خوب بلد بود
دلم را، عهدش را ، غرورم را ، کمرم را..دلم را با نگاه سردش..و
کمرم را.. با رفتنش
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/4 - 08:39 ·
3
♥ یلدا♥
♥ یلدا♥
وقتی کــه نیستی
شکـــــ دارم که بیایی
وقتی هم که می آیــــی
مطمئن نیستـــــــم که میمانی
وقتی هــــم که میروی
نمیدانم که باز میگردی یا نــه...
این دو دلــــــــی ها
دو راهـــــــی ها
دوگانگـــــی ها
مرا خواهد کشت..
بیـــــــــــا...
و یا
یک بار برای همیشه نیـــــــــــا...!
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/4 - 08:05 ·
2
♥ یلدا♥
♥ یلدا♥
در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟ مثل آرامش بعد از یک غم ، مثل پیدا شدن یک لبخند مثل بوی نم بعد از باران ، در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟ من به آن محتاجم !
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/4 - 07:52 ·
3
♥ یلدا♥
♥ یلدا♥
نمیدانم ! دل من نازک است یا چشمان تو تیز ، هرچه نگاه به تو میدوزم بند دلم پاره میشه !
دیدگاه · 1391/11/4 - 07:29 ·
2
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
نمیدانم از دلتنگی عاشقترم یا از عاشقی دلتنگ تر
فقط میدانم در آغوش منی ، بی آنکه باشی
و رفتی ، بی آنکه نباشی . . .
دیدگاه · 1391/11/2 - 00:29 ·
5
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
نمیدانم
سر سفره دلت
چه به خوردم دادی
که هنوز هم نمیتوانم
نمکدان بشکنم
دیدگاه · 1391/11/2 - 00:09 ·
6
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
نمیدانم
سر سفره دلت
چه به خوردم دادی
که هنوز هم نمیتوانم
نمکدان بشکنم؟!
دیدگاه · 1391/11/1 - 11:09 ·
4
ღ sepide ღ
ღ sepide ღ
نداشتن تو یعنی:
دیگری تو را دارد ... .
نمیدانم نداشتنت سخت تر است یا تحمل این که دیگری تو را داشته باشد.. .
دیدگاه · 1391/10/28 - 10:28 ·
3
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
من شکستن نمیدانم ولی هرکس از کنارم گذشت شکستن را خوب بلد بود ؛
دلم را ، عهدش را ، غرورم را ، کمرم را …
دلم را با نگاه سردش و کمرم را با رفتنش !
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/25 - 22:24 ·
3
MONA
u0g59hvqi7kgiad50f9a.jpg MONA
حریفی در کار نیست که ما را مات کند..
مـا، ماتِ بی حرکتـی ِ خود شـده ایم..
MONA
Sunset-Beach-Girl-Landscape-Photography-485x728.jpg MONA
طلوع اندامت

در غروب خورشید

و من

مسحور این لحظه ی گرگ و میش..
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
نمیدانم چقدر از شهر من دوری،اما همه جا حست میکنم…
میشنومت…
تو تکرار همیشگی عشقـــــــــــــی
و من فقط انعکاس بی ارزش نور تو هستم…
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/22 - 12:52 ·
5
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
گاهی وقتها دلم میخواهد بگویم: من رفتم ؛ باهات قهرم ، دیگه تموم!
دیگه دوستت ندارم …..
وچقدر دلم میخواهد بشنوم: کجا بچه لوس !؟ غلط میکنی که میری …..
مگه دست خودته ؟ رفتن به این راحتی نیست !
اما …. نمیدانم چه حکمتیست که آدمی
همیشه اینجور وقتها میشنود : به جهنم … !!!
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/20 - 00:08 ·
3
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
NeverAlone2.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
باور تلخ نبودنت...

تاوان کدامین اشتباه بود؟

تو گفتی بمان و من ماندم...

اکنون که تو رفته ای...

من در کوچه های تنهایی به انتظار برگشت تو به بی کسی

خود خیره شده ام...

و نمیدانم اخر چه خواهد شد...

میروی و من نگاهت میکنم...

تعجب نکن که چرا گریه نمیکنم بی تو...

یک عمر برای گریستن وقت دارم...

اما برای تماشای تو همین یک لحظه باقیست...

و شاید همین یک لحظه اجازه زیستن در چشمان تو را داشته باشم
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/20 - 00:05 ·
4
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
ببـــار بـــاران
یــاریم کن وبپوشـــان اشکــهایم را
نمیدانم تو بیشتر دلتنگی یا من؟ تو همراه دلتنگی هایت
فریاد میزنی
اما من محکوم به سکوتم، این است فرق من و تو
آنقدر احساس وصبرم سرد وگرم شده اند که بیچاره دلم هم
در حال انفجار است
طفلک به تنگ آمده ..
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/19 - 15:40 ·
2
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
یادت هست که گفتی : دوست دارم
سرم رو پایین انداختمو گفتم : نظر لطفته
سرم رو بالا آوردی و تو چشام نگاه کردی و گفتی : نظر لطفم نیست ٬ نظر دلمه
تکرار اون نگاه نافذ و اون جمله که هیچوقت برام تکراری نمی شه باعث شد که دل منم صاحب نظر بشه و منو مجبور کنه که بگم : منم دوست دارم
مگر نگفته بودی :" دوست دارم "
مگر دوستت نداشتم؟
پس چرا حالا تنها هم آغوش من یاد توست؟
یکی از ما دو تا دروغ میگفت.....
ولی هنوز همانقدر برایم عزیز هستی که نمی توانم تهمت این دروغگویی را به تو بزنم
آره ... من دروغ می گفتم...
دروغی به وسعت تمام بی تو ماندن هایم
من دوستت نداشتم
من دیوانه وار عاشقت بودم
من تو را با ذره ذره وجودم می پرستیدم
... ادامه
MAZYAR
MAZYAR
گاهی وقتها دلم میخواهد بگویم: من رفتم ؛ باهات قهرم ، دیگه تموم!
دیگه دوستت ندارم …..
وچقدر دلم میخواهد بشنوم: کجا بچه لوس !؟ غلط میکنی که میری …..
مگه دست خودته ؟ رفتن به این راحتی نیست !
اما …. نمیدانم چه حکمتیست که آدمی
همیشه اینجور وقتها میشنود : به جهنم … !!!بیا تا مقدسترین عشق دنیا را به همگان نشان دهیم.
بیا تا طعم شیرین ترین عشق دنیا را بچشیم.
بیا تا بهترین لحظه ها را در عشقمان مهیا کنیم.
بیا تا گرمی عشقمان را در قلبهایمان احساس کنیم.
بیا تا عشقی یکدل و یکرنگ داشته باشیم.
بیا تا غروب غم انگیز عاشقان را با نشان دادن معنی واقعی عشقمان به همگان زیبا کنیم.
بیا تا فاصله عاشقان را با ثابت کردن معنای واقعی عشق را از بین ببریم
و فاصله بین عاشقان را کم اهمیت جلوه دهیم.
بیا تا ثابت کنیم ما می توانیم در میان تمام عاشقان برای همیشه عاشق بمانیم.
بیا تا در میان فصلهایمان فصل خزانی نداشته باشیم و تمام لحظه ها و فصلها بهاری بیش نباشد!
بیا تا شبهای با هم بودنمان را پر از ستاره کنیم.
حالا بیا که همدیگر را باور کرده ایم!

بیا تا مقدسترین عشق دنیا را به همگان نشان دهیم.
بیا تا طعم شیرین ترین عشق دنی
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/13 - 04:27 در Lawless ·
8
MAZYAR
MAZYAR
باور تلخ نبودنت...

تاوان کدامین اشتباه بود؟

تو گفتی بمان و من ماندم...

اکنون که تو رفته ای...

من در کوچه های تنهایی به انتظار برگشت تو به بی کسی

خود خیره شده ام...

و نمیدانم اخر چه خواهد شد...

میروی و من نگاهت میکنم...

تعجب نکن که چرا گریه نمیکنم بی تو...

یک عمر برای گریستن وقت دارم...

اما برای تماشای تو همین یک لحظه باقیست...

و شاید همین یک لحظه اجازه زیستن در چشمان تو را داشته باشم
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/13 - 04:21 در Lawless ·
7
MONA
بی غیرت.jpg MONA
این روزها غریبگی میکنم..باواژه های زیادی غریبگی میکنم..یا مشکل از چشمان من است.. یا این که نه واژه ها گم شده اند که من از آنها بی خبرم؟
آهای رفیق از غیرت خبر داری؟..خیلی وقت است که نیست..حیا چطور؟..او را هم ندیده ای؟چشمانم ضعیف شده اند..نمی بینند..
پسر خیال من شماره می دهد..دختر خیال من چشمک می زند..
جایی ماند برای غیرت وحیا..؟شاید غیرت را میان موهای سیخش پنهان کرده..شاید حیا بین چاک سینه هایش لانه کرده..
نمیدانم..شاید می ارزدو من بی خبرم..بیخبرم وهنوز با غیرت رفیقم..بیخبرم و به پاکی خواهرم میبالم..
چه منزوی شده اند با غیرت هایمان..چه عقب مانده فرض می شوند با حیاهایمان..
وتو نگرانی که مبادا باد موهایت را بهم بریزد..لابد با ناهید قرار داری..شایدم اینبار فرشته پشت خط باشد..
راستی دخترک خیال من ..امروز بازار متلک هایت چطور بود؟..به لباس چسبان وسرخی لبانت افتخار کردی..؟
بگذریم دیگر نمی خواهم آب در هاون بکوبم..اما پسرک خیال من..اما دخترک خیال من..میان این همه عشق بازی هایتاناگر غیرت را دیدید..اگر حیا را دیدید..
سلام من را هم به آنها برسانید..از قول من به آنها بگویید..
خیــــلی جایشان خالیست
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/12 - 02:24 ·
9
صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ