یافتن پست: #همراه

Morteza
Morteza
هیچ چیز روی کره زمین قابل قیاس با عشق یک زن نیست.
زن ، مهربان ، با محبت ، صبور و دلپذیر است و بی قید و شرط عشق می¬ورزد، خالصه خالص
اگر مرد او باشید، همراه شما در کو هها خواهد بود،
روی آب حرکت میکند، مهم نیست که چه عملکردی دارید و زمان و تقاضا برایش اهمیتی ندارد.
اگر مرد او باشید آنقدر برایتان صحبت میکند که هیچ حرف نا گفته ای باقی نماند.
وقتی بییدار میشوید شما را در آغوش میگیرد و وقتی خوشحال هستید همراه شما میخنندد،
اگر شما مرد او هستید و دوستتان دارد، منظورم اینست که واقعا دوستتان دارد،
وقتی غبار روی شما را بگیرد او میدرخشد، وقتی ضعیف میشوید، شما را تشویق میکند ، حتی وقتی مطمئن نیست که حق با شماست، از شما حمایت میکند. و زمانی که کلام شما کمترین ارزشی را برای گوش دادن دارد به تک تک آن کلمات گوش میدهد. او همیشه بهترین عملکرد را دارد و تلاش میکند تا قلب شما را تصاحب کند.
این عشق یک زن است که در مقابل زمان، منطق و همه اتفاقات ایستادگی میکند.
... ادامه
zoolal
zoolal
روز مردان انجلس که توافق کردند
همراه خود زن نبرند تا بتوانند ۳۰۰ سال در ارامش بخوابند
بر شما مردان مبارک!
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
{-95-}هر کی بیاد {-99-} معنیه اسمشو بگه : {-97-}

یعنی مثل آخرين شب پاييز! {-101-}
...
...
دلم تنگه!
تنگ روزای بیخیالی..
تنگ روزهای ندانستن؛
تنگ روزهای خوابهای خرگوشی..
تنگ روزهای حفظ کردنهای اجباری!
تنگ روزهای رفتن کنارآبی ترین آب به بهانه دلتنگی..
دلم تنگ ثانیه ای ازآن ساعتهاخاموشی است
همراه باعزیزترین همدردها..
همراه عزیزانی که دیگردربین مانیستند..
هعی..
دلم تنگ است..
تنگ..
دلتنگم..
همین!
واین نیازبه هیچ زبان شاعرانه ای ندارد...
به چه میخندی تو؟!
به نگاهم که عاشقانه توراباورکرد
یابه افسونگری چشمانت
که مراسوخت وخاکسترکرد؟
خنده داراست
بخند!!
بخند..
ب..خ..ن..د..
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/19 - 21:06 ·
5
رضا
vajehyab.png رضا
Mostafa
Mostafa
باید وبلاگ نویسی و طراحی سایت رو کامل یاد بگیرم نیاز به کمک دارم آموزشش چجوری هست ؟
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
خدايـــــا ...


مدعيان رفاقت ، هر کدام تا نقطه اي همراهند ...
عده اي تا مرز منفعت ...
عده اي تا مرز مال ...
عده اي تا مرز جان ...
عده اي تا مرز آبرو ...
و همگان تا مرز اين جهان ...

تنها تويي که همواره مي ماني ... !

رهـــــايم نـکن . . .
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/16 - 18:40 ·
6
Noosha
Noosha
...
نیمااااااااااااااااااااااااااا جون سلاااااااااااااااام خوبی؟دلم تنگ شده بود برات.کجایی تو ؟!!!!چرا کم پیدا شدی؟{-41-}{-27-}{-32-}
سال نو شما مبارک{-7-}
...
...
شبیه شماره ای تنها...
روی گوشی تلفن همراه!
نه نامی..
نه نشانی..
""من مدتهاست که یک تماس ازدست رفته ام""
دیدگاه · 1393/02/16 - 15:51 ·
3
Majid
3.png Majid
همراه اول
خدانگهدار
آوای برتر92
zahra
zahra
تلفن همراه :
وسیله‌ای ۴ ‌کاره جهت کلاس گذاشتن، آهنگ گوش کردن ، عکس و فیلم گرفتن!
دیدگاه · 1393/02/15 - 08:52 ·
1
Majid
Majid
بهترین راه ابراز عشق
یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟برخی از دانش آموزان گفتند با بخشیدن عشقشان را معنا می کنند.برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند.شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند.
در آن بین ، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد: یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند.آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند.
یک قلاده ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود.شوهر، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود.
رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد.همان لحظه، مرد زیست شناس فریادزنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت.بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید.ببر رفت و زن زنده ماند.
داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد.راوی اما پرسید : آیا می دانید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟
بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است!
راوی جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که «عزیزم ، تو بهترین مونسم بودی.از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود».
قطره های بلورین اشک، صورت راوی را خیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست شناسان می دانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار می کند.پدر من در آن لحظه وحشتناک ، با فدا کردن جانش پیش مرگ مادرم شد و او را نجات داد.این صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود.
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:26 ·
Majid
Majid
مادر داماد : ببخشین ، کبریت دارین؟
خانواده عروس : کبریت ؟! کبریت برای چی!؟سوال
مادر داماد : والا پسرم می خواست سیگار بکشه...از خود راضی
خانواده عروس : پس داماد سیگاریه....!؟متفکر
مادر داماد : سیگاری که نه.. والا مشروب خورده ، بعد از مشروب سیگار می چسبه...
خانواده عروس : پس الکلی هم هست..!؟تعجب
مادر داماد : الکلی که نه... والا قمار بازی کرده و باخته ! ما هم مشروب دادیم بهش که یادش برهچشمک
خانواده عروس : پس قمارم بازی می کنه...!؟آخ
مادر داماد : آره... دوستاش توی زندان بهش یاد دادن...
خانواده عروس : پس زندانم بوده...!؟ناراحت
مادر داماد : زندان که نه... والا معتاد بوده ، گرفتنش یه کمی بازداشتش کردن...
خانواده عروس : پس معتادم بوده...!؟سوال
مادر داماد : آره... معتاد بود ، بعد زنش لوش داد...نیشخند
خانواده ی عروس : زنش !!!؟؟؟عصبانی

نتیجه اخلاقی : همیشه موقع خواستگاری رفتن کبریت همراهتون داشته باشیننیشخند
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:24 ·
1
Majid
akserver.ir_13924937851.jpg Majid
ﭘﺴﺮﻩ:ﺑﺮﻭ ﺩﻳﮕﻪ ﻧﻤﻴﺨﻮﺍﻣﺖ ﺩﻳﮕﻪ ﺗﻤﻮﻣﻪ


ﺩﺧﺘﺮ:ﻋﺸﻘﻢ ﻣﻦ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮ ﺑﺨﺪﺍ ﻣﻴﻤﻴﺮﻡ ﭼﺮﺍ ﻧﻤﻴﻔﻬﻤﻲ


ﭘﺴﺮ :ﺩﻳﮕﻪ ﺍﺯﺕ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ ﻋﺸﻘﺖ ﺑﺮﺍﻡ ﺗﮑﺮﺍﺭﻱ ﺷﺪﻩ.


ﻭﺗﻠﻔﻦ ﻗﻄﻊ ﺷﺪﺩﺧﺘﺮﺧﻴﻠﻲ ﺍﻓﺴﺮﺩﻩ ﻭﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﻴﺮﻩ ﺗﻮﺍﺗﺎﻗﺶ


ﭼﺸﻤﺶ ﻣﻴﻮﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﻧﻴﺘﻮﺭ ﮐﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮﻋﮑﺲ ﻋﺸﻘﺸﻮﻣﻴﺒﻴﻨﻪ


ﺍﺷﮏ ﺗﻮﭼﺸﺎﺵ ﺣﻠﻘﻪ ﻣﻴﺰﻧﻪ ﺁﻫﻨﮓ ﻣﻮﺭﺩﻋﻼﻗﻪ ﻱ


ﻋﺸﻘﺸﻮﻣﻴﺬﺍﺭﻩ ﻭﮔﻮﺵ ﻣﻴﺪﻩ ﺩﻳﮕﻪ ﺍﺷﮑﺎﺵ ﺗﺎﺏ ﻧﻤﻴﺎﺭﻥ


ﻭﻣﻴﺮﻳﺰﻥ ﺩﺧﺘﺮﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﻴﮑﺮﺩﻳﻪ ﺗﻴﮑﻪ ﺍﻱ ﺍﺯﻭﺟﻮﺩﺷﻮ ﺍﺯﺩﺳﺖ


ﺩﺍﺩﻩ .ﺍﻭﻥ ﺷﺐ ﺩﺧﺘﺮﺧﻮﺍﺑﺶ ﻧﺒﺮﺩ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﭘﻴﺎﻡ ﺩﺍﺩ :ﺍﻻﻥ ﮐﻪ ﺍﻳﻦ


ﮐﻪ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺎﻣﻮﻣﻴﺨﻮﻧﻲ ﺟﺴﻤﻢ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻏﺮﻳﺒﻪ ﺷﺪﻩ ﻭﻟﻲ ﺩﻟﻢ


ﻫﻤﻤﻤﻤﻴﺸﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﺍﻣﻴﺪﺑﻴﺪﺍﺭﻱ ﺟﺴﻢ ﻫﺎ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ


ﺑﺮﺍﻱ ﻫﻤﻴﺸﻪ . ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻱ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺗﺎﻗﺶ ﻣﻴﺮﻩ ﺳﺎﻋﺖ


ﺩﻗﻴﻘﺎ 3:34ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭﺳﮑﻮﺕ ﻭﺗﺎﺭﻳﮑﻲ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﻭﺍﺯﺑﺎﻻﻱ


ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﭘﺮﺕ ﮐﺮﺩ ﺩﺧﺘﺮﺑﺮﺍﻱ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺗﻮﺗﻨﻬﺎﻳﻲ


ﻣﺮﺩ. ﺻﺒﺢ ﻣﺎﺩﺭﺩﺧﺘﺮ ﻃﺒﻖ ﻋﺎﺩﺕ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ ﺑﻪ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﺧﺘﺮﺵ


ﺭﻓﺖ ﺗﺎﺑﻴﺪﺍﺭﺵ ﮐﻨﻪ ﺍﻣﺎﺩﺧﺘﺮ ﺭﻭﻧﺪﻳﺪ .ﺗﻠﻔﻦ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺧﺘﺮﮐﻪ


ﻣﺪﺍﻡ ﻭﭘﻴﺎﭘﻲ ﺯﻧﮓ ﻣﻴﺨﻮﺭﺩﺗﻮﺟﻬﺶ ﺭﻭﺟﻠﺐ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ


ﮔﻮﺷﻲ ﺭﻓﺖ ﭘﺴﺮﻯ ﻣﺪﺍﻡ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﻤﺎﺱ ﻣﻴﮕﺮﻓﺖ. ﭼﺸﻢ


ﻣﺎﺩﺭﺩﺧﺘﺮﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﻲ ﺍﻓﺘﺎﺩﮐﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﭘﺴﺮ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ


ﺑﻮﺩ: ﻋﺰﻳﺰﻡ،ﻋﺸﻘﻢ،ﺑﺨﺪﺍ ﺷﻮﺧﻲ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ


ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﻴﮑﻨﻢ ﻋﺸﻘﻢ ﻓﻘﻂ ﻳﻪ ﻓﺮﺻﺖ


ﺗﻮﺭﻭﺧﺪﺍ ....ﺍﻭﻥ ﭘﻴﺎﻡ ﺩﻗﻴﻘﺎﺳﺎﻋﺖ 3:35 ﺍﺭﺳﺎﻝ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ...


ﻣﺎﺩﺭﺩﺧﺘﺮﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻱ ﺍﺗﺎﻕ ﺭﻓﺖ ﮐﻪ ﮐﺎﻣﻼﺑﺎﺯ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ


ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭﭼﻴﺰﻱ ﮐﻪ ﻣﻴﺪﻳﺪ ﺑﺎﻭﺭﻧﻤﻴﮑﺮﺩ ... ﻛﻠﻴﭙﺲ


ﺩﺧﺘﺮﺑﻪ ﺑﻨﺪﻟﺒﺎﺳﻰ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﮔﻴﺮﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ....ﺁﺭﻩ ﺍﻭﻥ ﺩﺧﺘﺮ


ﻫﻨﻮﺯ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ :|خندهچشمکقلبماچ
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:12 ·
1
Majid
2urpaxjzo61plo33nku.jpeg Majid
پیرمردی اسبی داشت و با آن اسب زمینش را شخم می‌زد.


روزی آن اسب از دست پیرمرد فرار کرد و در صحرا گم شد.


همسایگان برای ابراز همدردی با پیرمرد، به نزد او آمدند و گفتند:


عجب بد شانسی‌ای آوردی


پیرمرد جواب داد: بد شانسی؟ خوش شانسی؟ کسی چه می‌داند؟


چندی بعد اسب پیرمرد به همراه چند اسب وحشی دیگر


به خانه‌ی پیرمرد بازگشت.


این‌بار همسایگان با خوشحالی به او گفتند:

عجب خوش شانسی‌ای

آوردی!اما پیرم


رد جواب داد: خوش شانسی؟ بد شانسی؟ کسی چه می‌داند؟


بعد از مدتی پسر جوان پیرمرد در حالی که سعی می‌کرد یکی از آن


اسب‌های وحشی را رام کند از روی اسب به زمین خورد و پایش شکست.


باز همسایگان گفتند: “عجب بد شانسی‌ای آوردی!” و این‌بار هم پیرمرد


جواب داد: “بد شانسی؟ خوش شانسی؟ کسی چه می‌داند؟”


در همان هنگام، ماموران حکومتی به روستا آمدند.


آن‌ها برای ارتش به سربازهای جوان احتیاج داشتند.


از این رو هرچه جوان در روستا بود را برای سربازی با خود بردند،


اما وقتی دیدند که پسر پیرمرد پایش شکسته است و نمی‌تواند


راه برود، از بردن او منصرف شدند.


“خوش شانسی؟ بد شانسی؟


چـــه می‌داند؟


هر حادثه‌ای که در زندگی ما روی می‌دهد، دو روی دارد.


یک روی خوب و یک روی بد.


هیچ اتفاقی خوب مطلق و یا بد مطلق نیست.


بهتر است همیشه این دو را در کنار هم ببینیم.


زندگی سرشار از حوادث است…
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:06 ·
رضا
رضا
ıllı YAŁĐA ıllı
5eeef5c07bb050eb4b58c0879ea37185.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
رضا
14-5-2-1145382008_12_12_img633646804600625000.jpg رضا
bamdad
bamdad
میگـــــویند بی حواس شده ام...

خب راست میگویند طفلی ها...

تا کجای افق با تو باید محو شم؟

تا کجای زندگی با تو باید همراه شم...

شده ام مثل ان دختری که کنار جاده گل میفروشد و حواسش به کسی نیس.. که درموردش زیر لب چه میگویند...

چه مهم اند؟ ان هایی که اصلا مهم نیستند...

باز شده ام هوایی هوای تو...

باز شده ام بیکار هوای تو...
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/11 - 21:51 ·
9
zahra
zahra
ﺁﻣﺎﺭ ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﮐﺴﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻓﺤﺶ ﻣﯿﺨﻮﺭﻥ :
-ﻋﮑﺎﺱ ﻋﮑﺲ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ
-ﺩﺍﻭﺭ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﭘﻠﯽ ﺳﺘﯿﺸﻦ
-ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺳﺮ ﺟﻠﺴﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ
-ﮔﻮﯾﻨﺪﻩ ﯼ ﺗﻠﻔﻦ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻣﺸﺘﺮﮎ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺍﺳﺖ
-ﺧﻮﺩ ﻣﺸﺘﺮﮎ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ
-عمه های گرامیتان
-کسی که بهت گواهینامه داده
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/8 - 10:44 ·
2
zoolal
zoolal
زندگی درک همین امروز است ، زندگی فهم نفهمیدن هاست تو نه در دیروزی ، نه در فردایی ، ظرف امروز پر از بودن توست ! زندگی خاطره آمدن و رفتن ماست ! شاید این خنده که ، امروز دریغش کردی ! آخرین فرصت همراهی ماست
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/7 - 20:30 ·
3
zahra
zahra
وقتی فهمیدی قرار نیست با هر زن یا دختری که دوست شدی، به رختخواب بری ؛هر وقت یاد ...گرفتی بدون توقع دوستی کنی ...هر وقت فهمیدی هر کسی که دوستت شد ، دوست ‌دخترت نیست و برای جواب سلامش باید به یک علیک محترمانه فکر کني نه به پیدا کردن یک مكان خالی... اونوقت میتونی روی همراهی و همدلی یه دختر به عنوان جنس مخالفت حساب کنی
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/4 - 10:54 ·
4
zahra
zahra
دیدگاه · 1393/02/2 - 09:01 ·
3
صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ