یافتن پست: #يا

bamdad
bamdad
...
مگر مي اين چراغ بزم جان مستي نمي آرد ؟
مگر افيون افسون كار
نهال بيخودي را در زمين جان نمي كارد ؟
مگر اين مي پرستي ها و مستي ها
براي يك نفس آسودگي از رنج هستي نيست ؟
مگر دنبال آرامش نمي گرديد ؟
چرا از مرگ مي ترسيد ؟

كجا آرامشي از مرگ خوش تر كس تواند ديد ؟
مي و افيون فريبي تيزبال وتند پروازند
اگر درمان اندوهند ،
خماري جانگزا دارند .

نمي بخشند جان خسته را آرامش جاويد
خوش آن مستي كه هشياري نمي بيند !

چرا از مرگ مي ترسيد ؟
چرا آغوش گرم مرگ را افسانه مي دانيد ؟
بهشت جاودان آنجاست .
جهان آنجا و جان آنجاست...

... فریدون مشیری ...

{-35-}{-35-}{-35-}
setareh 22
image.jpg setareh 22
خدايا:هنگامی که ثروتم دادی، خوشبختی ام رانگیر. هنگامی که توانایی ام دادی، عقلم را نگیر. هنگامی که مقامم دادی، تواضعم رانگیر. انگاه که تواضعم دادی ، عزتم رانگیر. وقتی قدرتم دادی ، عفوم رانگیر . هنگامی تندرستی ام دادی، ایمانم رانگیر . و آنگاه که فراموشت کردم ، فراموشم مکن، آمين...
... ادامه
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
واقعیت اینه که مـــــــا آبانيا آدماي ســـختگــــيري نيســــــتيم،
فقــــــــــط، آدم " ســـخت " گـــــــير مياريم !
{-101-}{-101-}{-101-}
مرجان بانو :)
download (1).jpg مرجان بانو :)
صبح مطبوع پاييزي

خنکاي نسيمي دل انگيز

نم باران و زلفشه

ايستاده ام ميان گندمزار

به تماشاي کوچ پرستوها............
دیدگاه · 1393/07/19 - 10:34 ·
4
setareh 22
setareh 22
گاهــﮯ نـدانـسـتـﮧ از یــک نـفـر بـتـﮯ درســت مــیـکـنـﮯ

آنــقـدر بـزرگ کـﮧ از دســت ابـراهـیـم نـیـز کــارـﮯ بـرنمياد...
دیدگاه · 1393/07/18 - 17:12 ·
3
متین (میراثدار مجنون)
images.jpeg متین (میراثدار مجنون)
اگر کلمه دوستت دارم قيام عليه بندهاي ميان من و توست اگر کلمه دوستت دارم راضي کننده و تسکين دهنده قلب هاست اگر کلمه دوستت دارم پايان همه جدايي هاست اگر کلمه دوستت دارم نشانگر عشق راستين من به توست اگر کلمه دوستت دارم کليد زندان من و توست پس با تمام وجود فرياد ميزنم دوستت دارم
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/17 - 18:24 ·
7
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻣﻴﻔﺮﻣﺎﻥ :
ﺗﻮ ﻛﻪ ﻣﻴﺪﻭﻧﻰ ﻫﻤﻪ ﺧﻴﺎﻧﺖ ﻣﻴﻜﻨﻦ،
ﭘﺲ ﺑﺎ ﻳﻪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻛﻦ .
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﮔﺮﻳﻪ ﻛﺮﺩﻥ ﺗﻮ ﻛﺎﻓﻰ ﺷﺎﭖ ﻫﺎﻯ ﭘﺎﺭﻳﺲ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﮔﺮﻳﻪ
ﻛﺮﺩﻥ ﺗﻮ ﺁﺷﭙﺰﺧﻮﻧﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﻛﺮﺍﻳﻪ ﺳﺖ .
ﺁﺩﻡ ﻣﻴﺮﻩ ﺗﻮ ﻓﻜﺮﺍﺍﺍﺍﺍﺍ {-62-}
رضا
14-10-6-9497shabnamnews282433180227630.jpg رضا
bamdad
bamdad
خدايا

مارو ببخش كه در كار خير

يا "جار" زديم...

يا "جا" زديم...

:(
ıllı YAŁĐA ıllı
685525384_orig.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
عكس دسته جمعي خانواده بازيكنان تيم ملي در پايان بازي با چين {-64-}
3 دیدگاه · 1393/07/10 - 18:45 در ورزش ·
10
setareh 22
image.jpg setareh 22
ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺑﺪﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻫﻢ شک ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺁﻏﺎﺯِ ﻋﺸﻖ ﺍﺯ ﺁﺩﻡ ﻭ ﺣﻮﺍ ﺑﻮﺩﻩ يا از ما؟!
دیدگاه · 1393/07/7 - 12:42 ·
4
Majid
index.jpg Majid
خصوصيات كلي متولدين شهريورماه:
حسّاس ، با هوش ، شاد و سر حال ، دقيق ، وظيفه شناس ، خوش هيكل و خوش تيپ ، سالم و تندرست ، اهل سازش ، سود جو ، خجول ، بد پيله ، واقعاْ ساعي و كوشا ، سرمايه دار ، كمال گرا ، صبور و آرام ، عاشق سلامت خود ، متّكي به نفس ، خونسرد و خوددار ، عاشق كامپيوتر ، روشنفكر و دانشمند ، قابل انعطاف ، وسواسي ، پر انرژي ، مبتكر ، اهل اعتدال و ميانه روي ، كمك رسان ، اهل انتقاد ، معتمد ، وفادار ، با ايمان ، رام نشدني ، بي ريا و بي تزوير ، خوش قلب ، چشم و گوش بسته ، با شرم و حيا ، ثابت قدم ، مورد حسد قرار مي گيرد ، دور از جرّ و بحث ، گول زرق و برق را نمي خورد ، فرشته خو ، خيلي درس خوان ، چابك ، خيال پرداز ، داراي ذائقه قوي ، با انضباط و مستقل ، كاردان و لايق ، نكته سنج ، خود كفا ، پر توقّع ، اهل همدردي ، زود رنج ، قاطع ، دور انديش ، خرده ‌گير و خورده بين .

مرد متولد شهريور
آتش عشق اين مرد بسيار كم شعله اما جاودانه و با حرارت است. مجموعه‌اي است از كمال و هوش و ثبات قدم. بر انگيختن احساساتش كار دشواري است. او مي‌تواند سالهاي سال بدون اينكه قلبش براي كسي بتپد زندگي كند. به كوچكترين چيزهائي كه مورد علاقه همسرش است فكر مي‌كند و به آنها اهميت ميدهد.
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/5 - 21:10 ·
5
setareh 22
setareh 22
ﺗﻮ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ :
ﭘﺴﺮ :ﻋﺰﻳﺰﻡ ﺍﻱ ﮐﺎﺵ ﺍﻻﻥ ﭘﻴﺸﻢ ﺑﻮﺩﻱ ﺑﻐﻠﺖ ﻣﻲ ﮐﺮﺩﻡ
ﺩﺧﺘﺮ : ﻭﺍﻱ ﺍﺭﻩ ﻋﺰﻳﺰﻡ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺳﺮ ﻗﺮﺍﺭ :
ﭘﺴﺮ :ﻋﺰﻳﺰﻡ ﺣﺎﻻ ﺗﻨﻬﺎ ﺷﺪﻳﻢ ﺑﻴﺎ ﺑﻐﻠﻢ
ﺩﺧﺘﺮ : ﺑﻪ ﺍﺑﻠﻔﻀﻞ ﺍﮔﻪ ﺑﻬﻢ ﺩﺳﺖ ﺑﺰﻧﻲ ﺟﻴﻎ ﻣﻴﺰﻧﻢ!!!
ﻣﻤﻠﮑﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﺧﻮﻧﺴﺖ
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/5 - 15:25 ·
4
Majid
ketab.jpg Majid
یادش بخیر
لذتی که توی خوابیدن با لباس مدرسه توی رختخواب
بین ساعات ۷:۰۰ تا ۷:۱۵ وجود داشت
توی هیچ چیزی دیگه وجود نداشت و ندارد و نخواهد داشت
.
.
.
یادش بخیر؛ در به در دنبال یکی میگشتیم کتابامونو جلد کنه !
.
.
.
.
.
.
همیشه تو مدرسه عادت داشتم همکلاسی هامو بشمرم
تا ببینم کدوم پاراگراف برای خوندن به من می فته
.
.
.
.
.
یادش بخیر یکی از استرس های زمان مدرسه این بود که
زنگ ورزشمون چه روزیه و چه ساعتی ؟!!
افتادن زنگ ورزش اونم دو زنگ آخر پنجشنبه
.
.
.
وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم
الکی مداد رو بهانه میکردیم بلند میشدیم میرفتیم
گوشه کلاس دم سطل آشغال بتراشیم
.
.
.
.
تو مدرسه آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم
درستون کجاست اونا یه درس از ما عقب تر باشن
.
.
.
.
.
..
یادتون میاد
اوج احتراممون به یه درس این بود که دفتر صد برگ واسش انتخاب می کردیم !!!!!!!!!!
يادش به خير.........
... ادامه
Morteza
Morteza
انصافا خوندنیه
.....................
درددل یک جوان ایرانی
يه خونه مجردي با رفيقامون درست کرده بوديم، اونجا شده بود خونه گناه و معصيت...دیگه توضیحش باخودتون....
شب عاشورا بودهرچي زنگ زدم به رفيقام، هيچکدوم در دسترس نبودند
نه نماز، نه هیئت، نه پیراهن مشکی هيچي
ميگفتم اينارو همش آخوندا درآوردند، دو تا عرب با هم دعواشون شده به ما چه
ماشينو برداشتم برم يه سرکي، چي بهش ميگن؟ گشتي بزنم
تو راه که ميرفتم يه خانمي را ديدم، خانم چادري وسنگینی بود کنارخیابون منتظرتاکسی بود
خلاصه اومدم جلو و سوار ماشينش کردم یه دفعه یه فکری مثل برق توذهنم جرقه زد بله شیطان خوب بلده کجاواردبشه ازچندتاخیابون عبورکردم ورسیدم به میدون ورفتم سمت خونه مجردیمون خانمه که دید مسیری که اون گفته بودنمیرم گفت نگهدارومنم سرعتوبیشترکردموهرچی جیغ ودادمیزدتوجه نمیکردم شانس آوردم درهای ماشین قفل مرکزی داشت وگرنه خودشومینداخت پایین
خلاصه، بردمش توي اون خانه ي مجردي
اينم مثل بيد ميلرزيد و گريه ميکرد و ميگفت بابا مگه تو غيرت نداري؟ آخه شب عاشوراست!!!! بيا به خاطر امام حسين حيا کن
گفتم برو بابا امام حسين کيه؟ اينارو آخوندا درآوردند، اين عربها با هم دعواشون شده به ما ربطي نداره
خانومه که دیگه امیدی به نجات نداشت با گريه گفتش که: خجالت بکش من اولاد زهرام، به خاطر مادرم فاطمه حيا کن!!! من اين کاره نيستم، من داشتم ميرفتم مجلس عزای سیداشهداعزیز فاطمه
گفتم من فاطمه زهرا هم نميشناسم، من فقط يه چيز ميشناسم: جواني، جواني کردن
اينارو هم هيچ حاليم نيست من اینقدرغرق تواین کاراشدم مطمئنم جهنم ميرم پس دیگه آب که ازسرگذشت چه یک وجب چه صدوجب خانمه که ازترس صداش میلرزید باهمون صدای لرزان گفت: تو ازخداوعذاب جهنم نمیترسی درسته ولی لات که هستي، غيرت لاتي داري يا نه؟من شنیدم لاتهااهل لوتی گری ومردونگی هستن
_ خودت داري ميگي من زمين تا آسمون پر گناهم ، اين همه گناه کردي، بيا امشب رو مردونگي کن به حرمت مادرم زهرای مظلومه گناه نکن، اگه دستتو مادرم زهرا نگرفت برو هرکاري دلت ميخواد بکن
آقامن که شهوت جلوچشاموگرفته بود هیچی حالیم نمیشداماباشنیدن کلمه زهرای مظلومه که باصدای لرزان وهمراه باگریه اون زن همراه بود تنم لرزید آقایه لحظه بدنم یخ کرد غيرتي شدم
... ادامه
bamdad
bamdad
اللهم يا مقلب القلوب ثبت قلبي على دينك

{-47-}
دیدگاه · 1393/07/1 - 23:36 ·
6
bamdad
bamdad
خداي من دوستت دارم.

به اندازه تمام برگ هاي دنيا دوستت دارم.

خداي من به اندازه تمام دلسوزي هاي مادرم

به اندازه تمام زحمات پدرم دوستت دارم.

خداي من به اندازه‌ي قلب صبح زود دوستت دارم.

به اندازه همه‌‌ي وقت هايي كه بد بودم و ديدي و نديده گرفتي

به اندازه تمام غم هاي دلم

به اندازه تمام شادي‌هاي دنيا دوستت دارم

خداي من، با من باش...

{-47-}
دیدگاه · 1393/06/30 - 22:37 ·
5
bamdad
bamdad
گاو ما ما مي کرد گوسفند بع بع مي کرد
سگ واق واق مي کرد
و همه با هم فرياد مي زدند حسنک کجايي
شب شده بود اما حسنک به خانه نيامده بود.حسنک مدت هاي زيادي است که به خانه نمي آيد.او به شهر رفته و در آنجا شلوار جين و تي شرت هاي تنگ به تن مي کند.او هر روز صبح به جاي غذا دادن به حيوانات جلوي آينه به موهاي خود ژل مي زند.
موهاي حسنک ديگر مثل پشم گوسفند نيست چون او به موهاي خود گلت مي زند.
ديروز که حسنک با کبري چت مي کرد .کبري گفت تصميم بزرگي گرفته است.کبري تصميم داشت حسنک را رها کند و ديگر با او چت نکند چون او با پتروس چت مي کرد.پتروس هميشه پاي کامپيوترش نشسته بود و چت مي کرد.پتروس ديد که سد سوراخ شده اما انگشت او درد مي کرد چون زياد چت کرده بود.او نمي دانست که سد تا چند لحظه ي ديگر مي شکند.پتروس در حال چت کردن غرق شد.
براي مراسم دفن او کبري تصميم گرفت با قطار به آن سرزمين برود اما کوه روي ريل ريزش کرده بود .ريزعلي ديد که کوه ريزش کرده اما حوصله نداشت .ريزعلي سردش بود و دلش نمي خواست لباسش را در آورد .ريزعلي چراغ قوه داشت اما حوصله درد سر نداشت.قطار به سنگ ها برخورد کرد و منفجر شد .کبري و مسافران قطار مردند.
اما ريزعلي بدون توجه به خانه رفت.خانه مثل هميشه سوت و کور بود .الان چند سالي است که کوکب خانم همسر ريزعلي مهمان ناخوانده ندارد او حتي مهمان خوانده هم ندارد.او حوصله ي مهمان ندارد.او پول ندارد تا شکم مهمان ها را سير کند.
او در خانه تخم مرغ و پنير دارد اما گوشت ندارد.
او کلاس بالايي دارد او فاميل هاي پولدار دارد.
او آخرين بار که گوشت قرمز خريد چوپان دروغگو به او گوشت خر فروخت .اما او از چوپان دروغگو گله ندارد چون دنياي ما خيلي چوپان دروغگو دارد به همين دليل است که ديکر در کتاب هاي دبستان آن داستان هاي قشنگ وجود ندارد

:(
✔♥Дℓɨ♥✔
10665216_582459075216604_6722993557030394768_n.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
مجري: به به...تابستون داره تموم ميشه و کم کم بايد آماده شين واس مدرسه رفتن!
کلاه قرمزي: اي بابا خيلي اتفاق خوبيه شمام هي يادآوري کن!
ببعي: باز آمد بوي ماه مدرسه...
پسرعمه: يني من اين آهنگو که ميشنوم ميخوام سرمو بکوبم به ديوار!
مجري: اگه بدونين تو مدرسه چقدر خوش ميگذره...من که دلم واس مدرسه رفتن يه ذره شده
کلاه قرمزي: خب اگه دلت تنگ شده بيا جاي من برو مدرسه،من يه جوري با اين دلتنگي کنار ميام!
مجري: ميدونين اگه مدرسه نرين بزرگ که شدين بيکار ميمونين؟
پسرعمه: اين پسر عباس آقا که اينهمه درس خونده مهندس شده مگه بيکار نيس!؟
مجري: خب بعضيا هرچي ميگردن نميتونن کار پيدا کنن
کلاه قرمزي: بله بقيه هم از همون اول ميدونن کار پيدا نميشه اصلاٌ نميگردن!
... ادامه
Morteza
Morteza
دختره نوشته










انقدر من آدم خاصيم كه وایبر هم فهميده
پيامهاي منو آبی نشون ميده،
پيامهاي بقيه رو سفيد نشون ميده.
اى خدا منو بكش تأ أينا نكشتنم
... ادامه
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
خرد فقط زماني شكوفا مي شود كه بداني چگونه تنها باشي. خرد طبيعت وجود توست. آنگاه كه تو كاملا تنهايي و همه عالم را فراموش كرده اي، آنگاه كه فقط خودت هستي، در درون خودت خوش و خرمي و هيچ نيازي به ديگري و هيچ ميل و هوسي براي هيچ چيز ديگر نداري، در آن آرامش خلوت با خويش، خرد شكوفا مي شود.

خرد بعناي دانش نيست. خرد يعني بصيرت، يعني روشني. خرد بعناي معلومات نيست، بلكه بمعناي دگرگوني است. خرد يعني نگريستن به زندگي به شيوه اي كاملا تازه.

بياموز كه تنها باشي و بگذار تا خرد از عمق وجودت به سطح آيد. آنگاه مي تواني در دنيا زندگي كني اما در عين حال حتي در ميان جمع نيز تنها، بي تفاوت و تاثير ناپذير خواهي ماند. تو در دنيا خواهي بود نه از دنيا. و تو قابليت تشخيص درست از نادرست را خواهي يافت. ديگر به احكام و دستورات بيروني تكيه نخواهي كرد. ديگر بر انجيل و ... تكيه نخواهي كرد. تو كتاب مقدس خود را يافته اي. صداي خدا را از درون قلبت شنيده اي. ديگر نيازي به اطلاعات درجه دوم و دست دوم نداري. اينك تو يك خط مستقيم تماس با خدا داري
... ادامه
Mohammad
1410503099338931_large.jpg Mohammad
مجري: فاميل دور...کاري هست که تو هميشه بعد از انجامش پشيمون شده باشي؟
فاميل: بله،گفتن حقيقت!
مجري: منظورم يه کار بد بود
فاميل: کاراي بد که همشون حال ميدن،پشيموني نداره!
مجري: نخير،اون فقط کار خوبه که لذتبخشه،مثلاٌ تو تا حالا به يه آدم فقير کمک گردي؟
فاميل: بله همين ديروز
مجري: خب بعدش چي شد؟ چه حسي داشتي؟
فاميل: بعدش موبايلش زنگ زد ورداشت به طرف گفت "همون زانتيا سفيده رو بخر"،از اونموقع تا حالا انتهاي دستگاه گوارشم احساس سوزش ميکنم! :d
bamdad
bamdad
بغض ميكنم

از ترس

روزهايي كه

سهممان از هم

فقط يك يادش بخير

ساده باشد...

:(
دیدگاه · 1393/06/21 - 21:56 ·
6
✔♥Дℓɨ♥✔
✔♥Дℓɨ♥✔
دختره ﻣﺘﻮلد ۸۰ ﭘﺴﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ :
ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﭘﻮﻝ ﮐﺎﺭﺕ ﺷﺎﺭﮊﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺳﻴﮕﺎﺭ
ﻣﻴﺨﺮﻡ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻴﺎﺑﺎﻥ ﺣﺮﻑ ﻣﻴﺰﻧﻢ ..
.
.
.
.
.
!!!!!!!!!!!
ﺗﻮ ﭘﻮﻝ ﮐﺎﺭﺕ ﺷﺎﺭﮊﺍﺗﻮ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ ﻟﻮﺍﺯﻡ ﺗﺤﺮﻳﺮ ﺑﺨﺮ
10 روز دیگ بری مدرسه! :|
bamdad
bamdad
و زيباست اينكه..
در اوج نياز
در اختيار خودش بگذاري
اصرار براي ماندنش نكني
تا اگر دلش باتو نبود
برود...
تا مجبورش نكني كه به دروغ
دوستت داشته باشد

{-15-}
دیدگاه · 1393/06/18 - 23:19 ·
5
صفحات: 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ