یه روز عدد 5 همه اعداد رو دعوت میکنه واسه پارتی به جز عدد 8
0 1 2 3 4 5 6 7 ... 9
آخه اصلاً خوشش نمیومده ازش
وسط پارتی میبینه عدد 8 داره قر میده و میرقصه
جلو میره و یکی میخوابونه بیخ گوشش
میگه حیوون اینجا چی میکنی ... من که تو رو دعوت نکردم
عدد 8 میزنه زیر گریه و میگه
من عدد 0 هستم ...
دستمال بستم کمرم واستون "حبیبی النور العینی" برقصم !!!
رضا ادرس بده بریم یه سر بزنیم
1392/08/29 - 23:22آهان حواسم نبود صوفیا
1392/08/29 - 23:23سیا نرمه نرمه
1392/08/29 - 23:23سیا توبه توبه
1392/08/29 - 23:25اي بابا نكنين اين كارارو
1392/08/30 - 06:08پارتی گرفتیم نامردا بدون من
1392/09/26 - 00:57باید برم قفل سالنو عوض کنم کلیدشو پیدا کردین برا خودتون میرین توش بزن و برقص
آجی من گفتم محرمه اینا حرفمو گوش نکردن من بیگناهم
1392/09/26 - 11:30دیدم اجی جونم....یادم باشه فقط کلیدشو به تو بدم
1392/09/26 - 13:37