یافتن پست: #پنهان

Mostafa
Mostafa
10 علامت مهم که باید به پزشک مراجعه کنید
Mostafa
Mostafa
شش راه برای خواب شبانه بهتر
نگار
نگار
مردم اغلب بی انصاف, بی منطق و خود
محورند,ولی آنان را ببخش
.

اگر مهربان باشی تو را به داشتن
انگیزه های پنهان متهم می کنند,ولی مهربان باش

اگر موفق باشی دوستان دروغین
ودشمنان حقیقی خواهی یافت,ولی موفق باش.

اگر شریف ودرستکار باشی
فریبت می دهند,ولی شریف و درستکار باش .

آنچه را در طول سالیان سال
بنا نهاده ای شاید یک شبه ویران کنند,ولی سازنده باش
.

اگر به شادمانی و آرامش دست یابی
حسادت می کنند,ولی شادمان باش
.

نیکی های درونت را فراموش می
کنند.ولی نیکوکار باش
.

بهترین های خود را به دنیا ببخش حتی
اگر هیچ گاه کافی نباشد.

و در نهایت می بینی هر آنچه
هست همواره میان "تو و خداوند" است نه میان تو و
مردم
دکتر علی
شریعتی
... ادامه
دیدگاه · 1392/02/14 - 16:20 ·
3
Mohammad
Mohammad
رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) :

ای گروهی که تنها با زبان ایمان آورده اید ولی قلبتان ایمان نیاورده است غیبت مسلمانان نکنید و

در عیوب پنهانی شان به جستجو نپردازید، زیرا کسی که در امور پنهانی برادر دینی خود جستجو کند

خداوند اسرار او را فاش می سازد و او را میان خانه اش رسوا می کند .
... ادامه
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
پنهان می‌شوم
پشت شعر
از ترس چشم‌هایش{-35-}
دیدگاه · 1392/02/2 - 15:45 ·
6
Mostafa
Mostafa
هر روز دیوانه تر از دیروز و هیچ کس نمیداند پشت این دیوانگی و سرخوشی چه دردی را پنهان کرده ام . . .
دیدگاه · 1392/02/2 - 12:18 ·
3
ebrahim
ebrahim
از خدايى بترسيد كه اگر سخنى گوييد مى شنود ، و اگر پنهان داريد مى داند
دیدگاه · 1392/01/31 - 02:37 توسط Mobile ·
4
♥هـــُدا♥
h6322_1363697919866890_lar.jpg ♥هـــُدا♥
صداهایی که رشته ی باریک احساسم را می درند


و ضربان سکوت...


که می خواهند چشمانم را از حدقه بیرون بیندازند


آن قدر آرامم که با خود می اندیشم شاید مرده ام


اما دریغ از ذره ای خستگی...


بی انگیزه می اندیشم


و بی هدف می نویسم


دردی نیست که مرا بیازارد


و حتی اتفاق کوچکی که مرا بخنداند...


کودکی بودم که می خواستم بزرگ باشم


و بزرگی هستم


که با خاطره ی کودکی هایم


در اندیشه ی اینم که چگونه خود را از سقف اتاق بازی کودکیم


حلق آویز کنم


شاید کودکی بودم که

با ابهام آرزوی این که می خواستم خود را حلق آویز کنم بزرگ شدم


اما برای چه بمیرم؟


همان طور که از خود می پرسم برای چه زندگی کنم؟


نه نفرتی دارم از زندگی که بخواهم بمیرم


و نه هراسی دارم از مرگ که اشتیاق به زیستنم باشد


و چرا چیزی نپرسم؟


و در این ابهام ،پنهان شده ام


که چرا باید بپرسم؟


و این جا نقطه ی انسان است ...


نقطه ای که نه آغاز است و نه پایان


نقطه ای که همان حقیقت است


حقیقتی که می گوید:


" هیچ حقیقتی وجود ندارد"


حقیقتی که فریاد زنان می گوید:


" من دروغ ام... "
... ادامه
دیدگاه · 1392/01/29 - 19:21 ·
3
♥هـــُدا♥
kmfw4o5eixzwnr6ah7o.jpg ♥هـــُدا♥
ای خدای بزرگ


که در آشپزخانه هم هستی


و روی جلد قرص های مرا می خوانی


لطفا کمی آن طرف تر!


باید همه ی این ظرف ها را آب بکشم


وهمین طور که دارم با تو حرف می زنم


به فکر غذای ظهر هم باشم


نه کمک نمی خواهم خودم هوای همه چیز را دارم


غذا سر نمی رود


به تلفن ها هم خودم جواب می دهم


وگردگیری این قاب...


یادت هست ؟اینجا کوچک بودم


وتو هنوز خشمگین نبودی


ومن آرام بخش نمی خوردم


درست بعد طعم توت فرنگی بود وخواب


که تو اخم کردی


به سیزده سالگی و آن سال شوم و آن مرگ ...این سنِ نحس من


ببخش بی پرده می گویم


اما تو به جیب هایم


و حتی کیف دستی کوچکم


چشم داشتی!


ای خدای بزرگ که توی آشپزخانه ام نشسته ای


حالا یک زن کاملم


چیزی توی جیب هایم پنهان نمی کنم


کیفم روی میز باز مانده است


هر هشت ساعت یک آرام بخش می خورم


وبه دکترم قول داده ام زیاد فکر نکنم


لطفا پایت را بردار


می خواهم تی بکشم!
... ادامه
دیدگاه · 1392/01/29 - 19:20 ·
3
شهرزاد
شهرزاد
وقتي آدمها خودشان نيستند و ناگزيرند نقاب بزنند. شايد زندگي بالماسكه اي است كه هرگز 12 شبي ندارد كه نقاب ها از چهره برداشته شود. ولي دردناك تر از همه اين است كه تو
بفهمي. دنيا كاري كند كه بفهمي.همه چيز را، تمام حقيقتي كه از تو پنهان شده، و او هرگز نداند كه تو همه چيز را مي داني.همه را...


من خيلي وقتها دلم مي گيرد... خيلي وقتها...
... ادامه
شهرزاد
شهرزاد
به انتهای بودنم رسیده ام …

اما …

اشک نمی ریزم …

پنهان شده ام پشت لبخندی که درد میکند
دیدگاه · 1392/01/26 - 23:20 ·
6
peyman
552992_568711013162054_1049041675_n.jpg peyman
روسریت را درست ببند، لباس هایت پوشیده باشد، آرایش نکن، حتی اگر راه دارد زیبا هم نباش!
دخترک... پنهان کن خویش را دخترک...
در دانشگاه هزاران خواستگار داری اما خواستار یک شبند!
در خیابان هزاران راننده شخصی داری اما مقصد همه مکان خالیست و بس...!
کمی نگاه کن در میان دوستانت برادرها داری، باور می کنی؟!
روی خوش نشان بده تا ببینی این برادرها چگونه هم خوابت خواهند شد! دخترک...
روز به روز می ترسی، آزرده خاطر می شوی، کمی که فکر کنی لرزه بر تنت می نشیند!
از دید مردم اینجا...! زشت باشی هرزه ای! اگر زیبا فاحشه!
اگر اجتماعی برخورد کنی خراب! و اگر سرد باشی می گویند قیمتش بالاست!
دخترک... اینجا زن بودن دل شیر می خواهد؛
باید مرد باشی اگر بخواهی زن باشی
... ادامه
دیدگاه · 1392/01/26 - 02:02 ·
5
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
به انتهای بودنم رسیده ام…

اما …

اشک نمی ریزم…

پنهان شده ام پشت لبخندی که درد میکند…{-35-}
دیدگاه · 1392/01/23 - 14:18 ·
5
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
1365528195218603_large.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
از تو چه پنهان

گاهی آنقدر برایم خواستنی می شوی

که شروع می کنم

به شمارش تک تک ثانیه ها

.
.
.
برای یک بار دیگر رسیدن
.
.
.
.
به نگاهت . . .
... ادامه
دیدگاه · 1392/01/22 - 23:58 ·
5
♥هـــُدا♥
em7ndc5y0slkagz9szv.jpg ♥هـــُدا♥
قحطي عشق مي آيد!
7 نه , 700سال , در قلبم ذخيره و پنهانت ميكنم ,
بگو كنعانيان منتظر نباشند ,
تقسیم شدني نيستي ,
حتي اگر يعقوب بيايد!!
دیدگاه · 1392/01/21 - 19:35 ·
5
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
را گم کرده ام

میزنی بر

که پیدا کن مرا ای

که من شوم تا کی

تو را با من بود

تلنگر می زنی بر

فرو می پاشد این

و می ریزد به مات ِ ماتم

ببین دل مرده ام# امروز

تماشا کن مرا ای

تماشا خانه ام امروز

فراموشت شده آن شب؟

میان قصه

شبی که موی من را ناز کردی

و در من پرواز کردی

تو خندیدی که: زیبایی و شیرین

و من هم خنده میکردم

را به لبهایت

عزیزم هدیه میکردم

ومن امروز با

صمیمی وهم آغوشم

میان غصه ها غرقم

یک آهنگ فراموشم

تلنگر میزنی بردل

که پیدایت کنم از نو

ببینی قلب پیرم را

که من غمخانه ام بی تو

تو را گم کرده ام آری

تو پیدا کن مرا این بار

که چشمانم نمی بیند

نگاهت را به من بسپار{-35-}
دیدگاه · 1392/01/21 - 17:59 ·
4
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
اااااااااااااااذ.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
هر چیزی را

اگر بشود پنهان کرد...

بغض نبود*ت را

نمی*شود....

ناگهان هجوم می*آورد

ناگهان زخم می*زند

ناگهان خودش را

از چشمها

می*ریزد

بیرون....
... ادامه
دیدگاه · 1392/01/16 - 03:12 ·
5
شهرزاد
شهرزاد
خداوندا !

خورشیدت را به من قرض میدهی؟!!!

از تو که پنهان نیست

سرزمین خیالم سالهاست یخ بسته است...!
دیدگاه · 1392/01/16 - 01:08 ·
2
شهرزاد
شهرزاد
بر روي ما نگاه خدا خنده مي زند،
هر چند ره به ساحل لطفش نبرده ايم

زيرا چو زاهدان سيه كار خرقه پوش،
پنهان ز ديدگان خدا مي نخورده ايم

پيشاني ار ز داغ گناهي سيه شود،
بهتر ز داغ مهر نماز از سر ريا

نام خدا نبردن از آن به كه زير لب،
بهر فريب خلق بگوئي خدا خدا

ما را چه غم كه شيخ شبي در ميان جمع،
بر رويمان ببست به شادي در بهشت

او مي گشايد … او كه به لطف و صفاي خويش،
گوئي كه خاك طينت ما را ز غم سرشت

توفان طعنه، خنده ي ما را ز لب نشست،
كوهيم و در ميانه ي دريا نشسته ايم

چون سينه جاي گوهر يكتاي راستيست،
زين رو بموج حادثه تنها نشسته ايم

مائيم … ما كه طعنه زاهد شنيده ايم،
مائيم … ما كه جامه تقوي دريده ايم؛

زيرا درون جامه بجز پيكر فريب،
زين هاديان
راه حقيقت، نديده ايم

آن آتشي كه در دل ما شعله مي كشيد،
گر در ميان دامن شيخ اوفتاده بود؛

ديگر بما كه سوخته ايم از شرار عشق،
نام گناهكاره رسوا! نداده بود

بگذار تا به طعنه بگويند مردمان،
در گوش هم حكايت عشق مدام! ما

“هرگز نميرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است در جريده عالم دوام ما”


فروغ فروخزاد
... ادامه
دیدگاه · 1392/01/12 - 03:02 ·
9
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
زندگی باید کرد !
گاه با یک گل سرخ
گاه با یک دل تنگ
گاه با سوسوی امیدی کمرنگ
زندگی باید کرد !
گاه با غزلی از احساس
گاه با خوشه ای از عطر گل یاس
زندگی باید کرد !
گاه با ناب ترین شعر زمان
گاه با ساده ترین قصه یک انسان
زندگی باید کرد !
گاه با سایه ابری سرگردان
گاه با هاله ای از سوز پنهان
گاه باید روئید
از پس آن باران
گاه باید خندید
بر غمی بی پایان
{-35-}
دیدگاه · 1392/01/5 - 00:56 ·
6
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
00069.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
شبــهایم پـــر شــده از خواب هایی کـه در بیــداری انتظارش را دارم
می دانــی بیا بنشین اینجــا تا برایت کمــی درد و دل کنم ...
از تو چــه پنهان ، شبهــا در خواب ، رخت عروســی را به تن دارم کـه دامادش تــویـــی خوشحال کننــده است نــه ؟
اما همیشــه رخت عروســی ، خبــر از مــرگ بوده !!! {-124-}
نکنـــد نیایی و من اینجــا از غصه دلتنگــی نیامدنت بمیـــرم ؟!!!{-124-}
تو تعبیـــر خواب بلــدی دلکــــم ؟
بیــا تعبیـــر کن کـه تا تو فاصلــه ایی نمــانده بیــا و دلخــوشیم را برایم به باور تبدیل کن فقط بیـــا
بودنتـــ را می خواهم ...{-124-}
دیدگاه · 1392/01/3 - 18:44 ·
4
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
تو مدام در " دوستت دارم " تکرار می شوی


ولی من هنوز در اولین سر مشق آن مانده ام!

نه ایراد از من است

و نه از قلم های بی گناه

تو را می نویسم

اما نمی بینی

لای هیچ سطری هم پنهان نمی شوی

حتی میان هیچ خشمی هم مچاله نمی شوی!

این کاغذ ها هستند

که تو را نمی پذیرند

مبادا نامت

عاشقشان کند!
... ادامه
دیدگاه · 1392/01/2 - 16:25 ·
2
رضا
رضا
بر گیر شراب طرب‌انگیز و بیا/پنهان ز رقیب سفله بستیز و بیا

مشنو سخن خصم که بنشین و مرو/بشنو ز من این نکته که برخیز و بیا




رباعی شماره ۲
♥هـــُدا♥
1234 (38).jpg ♥هـــُدا♥
دلم لـک زده! برای یک عاشقانه ی آرام

که مرا بنشانی بر روی پاهایت!

بگذاری گِله کنم!

از همه کابوس هایی که چَشم تو را دور دیده اند!

دلتنگی را بهانه کنم...

سرم را پنهان کنم در گودیِ گلویت!

تمام ریه ام را پُر کنم از عطر مَردانه ات..........!!!!
... ادامه
صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ