یافتن پست: #پُر

しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
کم رنگــ که هیچـ، داریـ بی رنگــ می شویـــ، حواست هست؟! بی رنگـــ، مثل ابریـ که پُراستــــــ، اما نمی خواهد ببـــارد!
دیدگاه · 1392/05/15 - 23:12 ·
6
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
و
که شراب در جامِ ديگران مي ريزي
و عيش
در کامِ ديگران مي گذاري را ،
چه به حالِ دلِ بيتاب و بيقرارِ من ؟
کارت به کارِ دلتنگيِ شب هاي من نباشد ،
تو
خوش باش
و سبويِ مَستان را از ميِ گوارايِ کِلکِ چشمانت ،
پُر کن .
کارِ ما پيش مي رود خود به خود .
چه توفيري دارد
که خون به دل کنم يا تير از پهلو بَر کَنم ؟
چه تفاوتي مي کند
که بر دلم بخندند يا بر حالم بگريند ؟
تو خوش باش .
کارِ ما را خدا خواهد ساخت
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/15 - 13:42 ·
3
مائده
doa-13900601061816.jpg مائده
ﺧﺪﺍﯾـــﺎ؛




ﮔﻔﺘﻢ ﺩﺳﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺯﺷﺖ ﺍﺳﺖ،



ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﺭﻓﺘﻦ!!



ﺩﺳﺖ ﭘُﺮ ﺁﻣﺪﻩﺍﻡ،



ﺩﺳﺘﯽ ﭘُﺮ ﺍﺯ ﮔﻨـﺎﻩ



ﭼﺸﻤﯽ ﭘُﺮ ﺍﺯ ﺍﻣﯿـﺪ



ﺑﻤﺎﻧﻢ ﯾﺎ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ؟!
... ادامه
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
تنهایی یعنی:
یه پَر از تو بالشت بکشی بیرون... ولی هیشکی نباشه بکنی تو دماغش!
دیدگاه · 1392/05/14 - 22:05 ·
2
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
کلاغ پر...
ﮔﻨﺠﺸﻚ ﭘﺮ...
ﻭﻟﻲ ﺗﻮ ﻧَﭙَﺮ... ﺑﻲ ﺯﺣﻤﺖ " ﮔﻤﺸﻮ " ﻋﺰﻳﺰﻡ..!!!
دیدگاه · 1392/05/14 - 22:05 ·
2
fateme
fateme
دعوت خون خدا یادش بخیر
خواب و رویاهایمان یادش بخیر
گرچه ایوان نجف پُر نقش بود
غربت مولایمان یادش بخیر

پاپیاده از نجف تا کربلا
آنهمه شور و صفا یادش بخیر
دوستان! پاسپورتتان را چک کنید!
رد شدن از مرزها یادش بخیر

آن فلافل های مخصوص عراق!
آب پرتقال ها یادش بخیر
پای زخم و تاول و باند و سرنگ
موکب و کوله ها یادش بخیر!

پرچم و سربند زرد یا حسین
تیرهای بین راه یادش بخیر
تاحسین مانده فقط یک یاحسین
انتظار و اشک و آه یادش بخیر

گنبد سقای دشت کربلا
کشته ی راه خدا یادش بخیر
روبرویم آن ضریح پر ز نور
هیبت شش گوشه را یادش بخیر

برمشامم میرسد بوی حرم
آرزوی نینوا یادش بخیر
قلب ما در کربلا جا مانده است
نیمه شعبان و کربلا یادش بخیر
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/14 - 21:49 ·
4
Mostafa
Mostafa
"رشـــــــت"

شاعر : بابک نجفی
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
خــــــــــد ا یــــــــا
وقتى از تو مينويسم، واژگانم پرنده ميشوند...

دعاهايم به رقص مي آيند و طَبق طَبق گل هاي اميد در دلـــم شکوفا ميشود...

وقتى معناى كريــــم از ذهنم ميگذرد...

دلخوشى خوبى، دلـــم را پُر ميكند...
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/7 - 13:39 در حسینیه ·
5
مائده
images.jpg مائده
خالی ام از حرف
پُرم از دلتنگی
تشویش هجرت باران
خسته ام از اندیشه ..
دلگیرم از سوالات بی انتها
آلوده ام به روزمرگی
دورم از عشق
بی میلم به گفتن یا نگفتن
حنجره را رغبتی به فریاد نیست
تلخم ..نا پاکم ..مبهوتم ..دل چرکینم ..خشمناکم
از خود فرسنگها فاصله دارم ..فاصله ای که کم نمی شود
در عذابم ..در تب و تابم ..در التهابم
خسته ام ...خسته ام از تکرار ..از تکرار لبخند بی ریشه ! میان
این درد تا درد بعدی ..
فرسوده ام ..رنجورم ..خسته ام ..خسته ام ..
کجاست بارانی از عطوفتِ بی منت تا نمناکم کند ...
کجاست دستی تا بگیرد دستم از روی مِهر...
کجاست آن در که به نور باز شود ..
کجاست باران
کجاست...
... ادامه
Mohammad
nx0qriw4h39w5l5q6i.jpg Mohammad
دو قطعه عکس از یک درخت نارون در - استان

♥هـــُدا♥
07703509471782232948.jpg ♥هـــُدا♥


ﭘَﺮﭼَــــﻢ ﺑَﻌﻀــــــــــــﯿﺎ ﺑﺎ '' ﻻﺱ، '' ﺑـــــﺎﻻﺱ ...!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/1 - 21:15 ·
5
iman
iman
قول داده اَم…

گاهـــی...

هَر اَز گاهـــی...

فانـــوس یادَت را...

میان ایـن کوچه ها بـی چراغ و بـی چلچلـه، روشَـن کنَم...

خیالـت راحـَــت! مَـن هَمان منـــَــم؛

هَنوز هَم دَر این شَبهای بـی خواب و بـی خاطـــِره

میان این کوچـه های تاریك پَرسـه میزَنـَم

اَما بـه هیچ سِتاره‌ی دیگـَری سَلام نَخواهــَـم کَرد…

خیالَت راحَت !
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/28 - 13:23 ·
5
MONA
MONA
می‌خواستم پرنده باشی
پَر بکشی و هرگز برنگردی

حالا سال‌هاست در من لانه کرده‌ای
شاخه‌هایم را شکسته‌ای
هر شب
خواب‌هایم را ریخت و پاش می‌کنی
و هر روز
نُک می‌زنی به زندگی‌ام ..

‌زنم
MONA
MONA
اگر عاشقِ کسي ديگر شوم، ديگر همانند گذشته دلتنگ‌ات نمي‌شوم!
حتي ديگر گاه به گاه گريه هم نمي‌کنم،
در تمام جملاتي که نام تو در آنها جاري‌ست، چشمانم پُر نمي‌شود
تقويمِ روزهايِ نيامدنت را هم دور انداخته‌ام.
کمي خسته‌ام، کمي شکسته
کمي هم نبودنت، مَرا تيره کرده است.
اينکه چطور دوباره خوب خواهم شد را هنوز ياد نگرفته‌ام،
و اگر كسي حالم را بپرسد، تنها مي‌گويم خوبم!
اما مضطربم
فراموش کردن تو عليرغم اينکه ميليون‌ها بار به حافظه‌ام سَر مي‌زنم
و نمي‌توانم چهره‌ات را به خاطر بياورم، من را مي‌ترساند!
ديگر آمدنت را انتظار نمي‌کشم
حتي ديگر از خواسته‌ام براي آمدنت گذشته‌ام،
اينکه از حال و رُوزت باخبر باشم، ديگر برايم مهم نيست!
بعضي وقتها به يادت مي‌افتم
با خود مي‌گويم: به من چه؟ درد من براي من کافي‌ست!
آيا به نبودنت عادت کرده‌ام؟
از خيالِ بودنت گذشته‌ام ؟
مضطربم
اگر عاشق کسي ديگر شوم
باور کن آن روز، تا عمر دارم،
تو را نخواهم بخشيد...! {-128-}
♥هـــُدا♥
2160f732cbd43a45994ca8854de2a550-425.jpg ♥هـــُدا♥
مـטּ امروزم را به فـ ـرבا سپُرבم

امـ ـا !

فـ ـ ـرבا امــ ـانت בارٍ פֿوبــ ـ ـے نبــ ــوב

امــ ـروز مــرا خــ ــورב! :|

פ ـال با בیروزم زندگــ ـے میــڪنم . . .
ABOLFAZL
ABOLFAZL
ﺩﺧﺘﺮ : ﻋﺰﯾﺰﻡ ، ﺍﯾﻦ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﮐﻪ ﭘﻮﺷﯿﺪﻡ ﺑﻬﻢ ﻣﯿﺎﺩ؟
ﭘﺴﺮ : ﻋﺰﯾــــــــــــــــــــــــﺰﻡ ... ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﺎﺍﺍﺍﺩ ..ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻗﺸﻨﮕﻪ !
ﺩﺧﺘﺮ : ﺍﺻﻠﻨﺸﻢ ﻧﻤﯿﺎﺩ ،ﭼﺎﻕ ﻧﺸﻮﻧﻢ ﻣﯿﺪﻩ !
ﭘﺴﺮ : ﻭﻟﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻣﯿﺎﺩﺍﺍﺍ ...ﭼﺎﻕ ﻫﻢ ﻧﺸﻮﻥ ﻧﻤﯿﺪﻩ !
ﺩﺧﺘﺮ : ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﺤﺚ ﻧﮑـــــــــــــــﻦ .. ﻣﯿﮕﻢ ﭼﺎﻕ ﻧﺸﻮﻥ ﻣﯿﺪﻩ !
ﭘﺴﺮ : ﺑﺎﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺷﻪ ، ﭼﺎﻕ ﻧﺸﻮﻥ ﻣﯿﺪﻩ ﺍﺻﻼ !
ﺩﺧﺘﺮ : ﭼﺎﻕ ﺧﻮﺩﺗﯽ !!...
ﭘﺴﺮ : ﺍﯼ ﺑﺎﺑﺎ ، ﻣﮕﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻢ ﭼﺎﻗﯽ !..
ﺩﺧﺘﺮ : ﺍﺻﻼ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯﺕ ﻧﻈﺮ ﻧﻤﯿﭙﺮﺳﻢ !...
ﭘﺴﺮ : ﻧﭙُﺮﺱ ... ﻭﺍﻻ ، ﺑﻬﺘﺮ !
ﺩﺧﺘﺮ : ﮐﺼﺎﺍﺍﺍﻓﻂ ! ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﭼﻄﻮﺭ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﯽ؟
ﭘﺴﺮ : ﻓﺪﺍﺕ ﺑﺸﻢ ، ﻗﺮﺑﻮﻧﺖ ﺑﺮﻡ ، ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻟﻢ ، ﺗﻮ ﺑﮕﻮ ﻣﻦ ﭼﯽ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﻢ ؟ !
ﻫﺮ ﭼﯽ ﺗﻮ ﺑﮕﯽ !..
ﺩﺧﺘﺮ : ﻫﯿﭽﯽ ، ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻈﺮ ﻧﺪﻩ !... ﺑﺎﺷﻪ ؟ !
ﭘﺴﺮ : ﺑﺎﺷﻪ ﻋﺰﯾﺰﻡ ، ﭼﺸﻢ !
ﺩﺧﺘﺮ : ﺧﯿـــــــــــــــــﻠﯽ ﺑﺪﯼ !.. =))
♥هـــُدا♥
جــدایی (1239).jpg ♥هـــُدا♥
درد بزرگی است برای کسی که متوجه نبودنت نیست ،

…پَرپَر شوی
دیدگاه · 1392/04/19 - 22:25 ·
5
Mostafa
Mostafa
خدایـــا

گفتم دست خالی، زشت است

مهمانی رفتن!!

دست پُر آمده ام

دستی پُر از گنـاه

چشمی پُر از امیـد

بمانم یا برگردم؟!؟
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/19 - 17:10 ·
6
لی لا
لی لا
با من قدم بزن حالا که با منی
حالا که بغضی ام , حالا که سهممی
با من قدم بزن می لرزه دست و پام
بی تو کجا برم , بی تو کجا بیام
دست منو بگیر , کنار من بشین
من عاشق تو ام حالا منو ببین
حال منو ببین
از دلهره نگو , از خستگی پُرم
بی تو می شینمو و روزا رو میشمورم
هر جا بری میام , دل گرم و بی قرار
بی من سفر نرو , تنهام دیگه نذار
تو با منی هنوز , عطر تو با منه
فردا داره به ما لبخند میزنه
هر جا بری میام , دل گرم و بی قرار
بی من سفر نرو , تنهام دیگه نذار
تو با منی هنوز , عطر تو با منه
فردا داره به ما لبخند میزنه
بی تو برای من فردا پر از غمه
بی تو هوا پسه , دنیا جهنمه
دست منو بگیر , تو اوج اضطراب
بازم منو ببر , با بوسه ای بخواب
با من قدم بزن تو این پیاده رو
من عاشقت شدم از پیش من نرو
هر جا بری میام , دل گرم و بی قرار
بی من سفر نرو , تنهام دیگه نذار
تو با منی هنوز , عطر تو با منه
فردا داره به ما لبخند میزنه
هر جا بری میام , دل گرم و بی قرار
بی من سفر نرو , تنهام دیگه نذار
تو با منی هنوز , عطر تو با منه
فردا داره به ما لبخند میزنه
________________________________________
... ادامه
Mostafa
Mostafa
مقام مجنونی

شهرام ناظری
ده رمانِ زامان، دَرده گه یْ کاریم ( درمان دردهای زخم کاریم )

هامْ رازِ نالَه یْ ، شُوان بی داریم ( همراز ناله شبهای بیداریم )

راحَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم( آرامش جان محنت بار من )

مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم( تسکین دل پر ز خار من )

آیْ را حَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم( آرامش جان محنت بار من )

مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم( تسکین دل پر ز خار من )

کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی ( کجاست لیلی، لیلی نیست، لیلی رفته )

خیال دُ وِیْ تُاو نیشْتَنِ وَ جَرْگَم ( فکر وخیال تو ناگهانی بر دل من نشست )

وَه دوریتْ قَسَمْ ، رازیمُ وَ مَرْگَم(به دوریت قسم به مردنم راضیم )

هی چه مانمَ رﻳﮊاوْ، روخسارَم زرْدَه ن له داخِ یارانْ پیرانِمُ کَردَنْ( چشمانم مانند ریجاب است"نام رودی در یکی از

مناطق کرمانشاه" رخسارم زرد است غم یاران پیرم کرده است )

آیْ شَرطِِمْ شَرطیوَنْ، مَجْنونْ شَرط کَردَ ن (عهد من همان عهدیست که مجنون بسته )

لِیْلِی مِن تونی تا وِ رویِ مَردَنْ ( لیلی من تو هستی تا زمان مردن )

کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی ( کجاست لیلی، لیلی نیست، لیلی رفته )
... ادامه
Mostafa
Mostafa
گيدي ايتا روز غروب وقت، آلبرت خسته وکوفته بوشو بَخانه . تاخو کفشَ در باَوَرده،
اَنه مار بُگُفت : واااي ، خودا مَرَه مرگ بَده ازَ دستِ اَ زاي. زَکَم اَنقَدر پَرچَل (شلخته)؟
خودا تي جورابَ بيصاحاب بوکونه، اَمرَه بيگير باَورده کی خوو درس خَندَندَرَمَ. درس بَخَندي تي جوراب سگِ بوکونه؟
آلبرت بُگُفت: چيسه مار، اصلاً بوشوبوم فوتبال.خياليه؟ پَلا دوکون ويشتايي كره مَردَندَرم.
هَچین تا بوشو مبلِ سربينيشينه،
اَنه مار داد بَزه: اَي َنيشتن نَوا . تي شلوارَکثافت وَجه.
آلبرت، هيچ خوُره نَنَه. اَنه مارِ اعصاب خوردَبُست و ايتا جارو اوسادو
داد بَزه: نيشنوي؟ تَرَگم : اَيَ نيشتن نَوا ، اَيَ نيشتن نَوا.
همساده یَن هم کي همه آلماني بيد و قاعدتا ًگيلکي اَشَنَ حالی نُبُستی و هر روز اَجمله يَ ايشنوستيدي،به اَ جمع بندي فَرسئيد کي اَ زاکِ نام اَي َنيشتنه.
هن بو کي آلبرت، آلمان ِدورونی معروف بُبُستِبه آلبرت اَيَ نيشتن، کي به مرور زمان دچار تغییراتی بُبُسته و به آلبرت انيشتین امروزی تبدیل بُبُست!
... ادامه
15 دیدگاه · 1392/04/11 - 16:47 در گیلک ·
9
MahnaZ
MahnaZ
قول داده اَم…
گاهـــی
هَر اَز گاهـــی
فانـــوس یادَت را
میان ایـن کوچه ها بـی چراغ و بـی چلچلـه، روشَـن کنَم
خیالـت راحـَــت! مَـن هَمان منـــَــم؛
هَنوز هَم دَر این شَبهای بـی خواب و بـی خاطـــِره
میان این کوچـه های تاریک پَرسـه میزَنـَم
اَما بـه هیچ سِتاره‌ی دیگـَری سَلام نَخواهــَـم کَرد…
خیالَت راحَت !
... ادامه
Mostafa
Azadeh-Akhlaghi-20.jpg Mostafa
«به روایت یک شاهد عینی» مجموعه‌ی عکسی است از صحنه‌های بازسازی‌شده مربوط به مرگ‌های تراژیک تاریخ معاصر ایران. از اعدام جهانگیرخان صوراسرافیل و واقعه‌ی ۱۶ آذر گرفته تا صحنه‌ی تصادف فروغ فرخزاد و مرگ علی شریعتی.

آزاده اخلاقی، ایده‌پرداز و کارگردانِ این مجموعه‌ی ۱۷ عکسی می‌گوید: «امروز آرمان‌گرایی سوژه‌ی تمسخر خیلی‌ها شده است، مردم کسانی را که اهداف بلند و دور از دسترس دارند دست می‌اندازند. برای من ولی کسانی که می‌جنگند و برای آرمانی جانشان را فدا می‌کنند بسیار محترمند. هدفم زنده کردن یاد کسانی بود که ستایش می‌کنم.»

«به روایت یک شاهد عینی» یکی از عظیم‌ترین پروژه‌های عکاسی‌ای است که در چند سال گذشته در ایران انجام شده است: پروژه‌ی سه‌ساله‌ ای که شامل تحقیق فراوان هم بوده، ثبت هفده فریم است که اجرای بسیار خوب و دقیق و پُر از جزئیاتی هم دارند. در اجرای این عکس‌ها گروه بزرگی به خانم اخلاقی یاری رسانده‌اند؛ از جمله ساسان توکلی‌فارسانی (عکاس و مجری جلوه‌های بصری) و ژیلا مهرجویی (طراح صحنه و لباس).
... ادامه
♥هـــُدا♥
جــدایی (1648).jpg ♥هـــُدا♥
وقتـے خواستـَטּ ها بوے شَهوت میـבَهنـב


وقتـے بوבَטּ ها طَعمِ نیاز בارَنـב


وقتـے تنهایـے ها بـے هیچ یاבے از یار با هرکَسـے پُر میشوב


وقتـے نِگاه ها هَرزه به هَر سو رَوانـﮧ میشوב


وقتـے غریزه اِحساس را پوشِش میـבَهـב

وقتـے انساטּ بوבَטּ آرزویـے בَست نیافتنـے میشَوב


هماטּ بِهتر کـﮧ هیچ کَس را نـבاشته باشَم ...
... ادامه
صفحات: 5 6 7 8 9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ