یافتن پست: #پیر

متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
عمیق ترین و بهترین حرف از عشق اینست که :

عشق زاییده ی تنهایی است ... و تنهایی نیز زاییده ی عشق است ...

تنهایی بدین معنا نیست که یک فرد بی کس باشد ... کسی در پیرامونش نباشد !

اگر کسی پیوندی ،کششی ، انتظاری و نیاز پیوستگی و اتصالی در درونش نداشته باشد تنها نیست !

برعکس کسی که چنین اتصالی را در درونش احساس می کند ...

و بعد احساس می کند از او جدا افتاده ،بریده شده و تنها مانده است؛ در انبوه جمعیت نیز تنهاست
... ادامه
دیدگاه · 1392/11/5 - 18:06 در دوستها ·
9
صوفياجون
صوفياجون
{-35-}{-60-}{-109-}

چقد بو کردم هرشب پیرهناتو

که با عطر تنت آروم شه دردم

چقد هر شب بجای شونه ی تو

نشستم رو لباست گریه کردم

خودم میگم به عطرت به اتاقت

به دائم دیدنت بد عادتم کن

خودم میگم به حد مرگ خستم

دارم دیونه میشم راحتم کن

از این بارون از این کوچه از این آهنگ بیزارم

از این که تو رهام کردی ولی بازم دوست دارم

از این احساس که یه دنیاست ولی واسه تو بی معناست

از این قلبی که له کردیش ولی بازم تورو میخواد

دلم خستست از این بغضی که دائم با خودم دارم

دوست دارم ولی بی تو از این احساس بیزارم

تو دل سنگی تو بی رحمی تو این درد و نمیفهمی

تو این حالی که من دارم تو با تقدیر هم سهمید
{-109-}{-109-}{-109-}
الان 1000000بار این آهنگو گوش کردم و همچنان دارم گوشش میکنم {-109-}{-109-} خیلی سخته کسی رو دوست داشته باشی که میدونی دوست نداره {-109-}
ReyHaNE (دختر همسایه)
ReyHaNE (دختر همسایه)
تو تاکسی نشستَم یه چَن دقیقه بعدِ اینکه راه اُفتاد حدوداَ داشتیم با100تا میرفتیم،
یه دَفه فَهمیدم دَرو خوب نبستَم، دَرو بازکَردم بَستم،
راننده که یه پیرمردِ عینکیِ بود،
خیلی آروم سَرشو برگردوند عقبو نیگا کرد با یه لَحنِ خیلی باحالی گُفت:
"کَسی پیاده شُد؟؟"
یعنى ترکیدم از خنده
... ادامه
mostafa AZ
mostafa AZ
...
...
ازچوپان پیری که دیگرتوان چوپانی نداشت
پرسیدند:چه خبر؟
بالحن تلخی گفت:
گرگ شدآن بره ای که دوستش میداشتم!
{-6-}
...
...
آنهایی که عمیقاعشق میورزندهیچگاه پیرنمیشوند؛
ممکن است براثرکهولت سن ازدنیابروند
اماجوان میمیرند..
mehrab
mehrab
تو رو حتی تو رویامم ندیدم
ولی یه عمره جات خالیه پیشم
ندیدمت چه احساس غریبی
ندیدم و برات دلتنگ میشم
فقط بگو کدوم هفته کدوم روز
کجا منتظر رسیدنت شم
میخوام کاری بدم دست خودم که
خودم بهونه ی اومدنت شم
سپردی دست کی پیراهنت رو
که یه عمره برامون نمیاره
چه بوی نرگسی می پیچه اینجا
اگه این باد سرگردون بزاره

بیا تا کفترا دورت بگردن
براشون هر قدم دونه بپاشی
چراغون می کنم پس کوچه ها رو
شاید قسمت بشه این جمعه باشی

فقط بگو کدوم هفته کدوم روز
کجا منتظر رسیدنت شم
میخوام کاری بدم دست خودم که
خودم بهونه ی اومدنت شم
سپردی دست کی پیراهنت رو
که یه عمره برامون نمیاره
چه بوی نرگسی می پیچه اینجا
اگه این باد سرگردون بزاره
... ادامه
[لینک]
دیدگاه · 1392/10/27 - 23:04 ·
2
bamdad
bamdad
همیشه سکوتم به معنای پیروزی نیست

گاهی سکوت میکنم تا بفهمی چه بی صدا باختی
دیدگاه · 1392/10/27 - 17:59 ·
7
ıllı YAŁĐA ıllı
737ff3d0cd5d4fdd3d2e4d1d51638eca.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
bamdad
bamdad
نه پیامم نه کلامم



نه سلامم نه علیکم

نه سپیدم نه سیاهم...


نه چنانم که تو گویی

نه چنینم که تو خوانی

و نه آنگونه که گفتند و شنیدی

نه سمائم نه زمینم

نه به زنجیر کسی بسته‌ام و بردۀ دینم

نه سرابم

نه برای دل تنهایی تو جام شرابم

نه گرفتار و اسیرم

نه حقیرم

نه فرستادۀ پیرم

نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم

نه جهنم نه بهشتم

چُنین است سرشتم

این سخن را من از امروز نه گفتم، نه نوشتم

بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم ...

گر به این نقطه رسیدی

به تو سر بسته و در پرده بگویــم

تا کســی نشنـود این راز گهــربـار جـهان را

آنچـه گفتند و سُرودنـد تو آنـی

خودِ تو جان جهانی

گر نهانـی و عیانـی

تـو همانی که همه عمر بدنبال خودت نعره زنانی

تو ندانی که خود آن نقطۀ عشقی

تو خود اسرار نهانی

تو خود باغ بهشتی

تو بخود آمده از فلسفۀ چون و چرایی

به تو سوگند

که این راز شنیدی و نترسیدی و بیدار شدی در همه افلاک بزرگی

نه که جُزئی

نه که چون آب در اندام سَبوئی

تو خود اویی بخود آی

تا در خانه متروکۀ هرکس ننشـــینی و

بجز روشنــی شعشـعۀ پرتـو خود هیچ نبـینـی

و گلِ وصل بـچیـنی....

...مولانا...
... ادامه
♥هـــُدا♥
1185466_196022040569759_1490093944_n.jpg ♥هـــُدا♥
mostafa AZ
mostafa AZ
واقعا متاسفم نمیدونم چی بگم..
دیشب تا نصف شب پای کامپیوتر بیدار بودم... صبح پا شدم دیدم
چشام شده کاسه خون، به لبم داغ جنون، به کنارم تو بمون، نرو با دیگری
اون آخریا صدا ی دستاشون نمیااااااااد
اواو او او همه دستا بال
{-7-}
رضا
13-9-21-144236158939_heroa.jpg رضا
دیدگاه · 1392/10/22 - 15:58 در ورزش ·
7
صوفياجون
1560665_10151916210541482_619197723_n.jpg صوفياجون
؟
حدود دو قرن پیش در محله(عینک)و به روایتی (سیاه اسطلخ) رشت مردی می زیست که اصالتا زنجانی بود او از کودکی در رشت زندگی می کرده و شغل او زراعت بود و نیز از طریق فروش علف به صاحبان دام امرار معاش می کرده است.
این عبد
صالح خدا همچون کربلائی احمد (حافظ کل قران) و شیخ رجبعلی خیاط عارف و زاهد و ... به علت ایمان و تقوا
و صداقت در گفتار و رفتار و سلامت نفس به مناعت طبع و دستگیری و یاری نیازمندان و رعایت حرام و حلال وروحیه شجاعت،علیرغم اینکه نه امام زاده بودند و نه سید ، هم در حیات خود رافع مشکلات مردم بودند و هم
در ممات خود واسطه خیرات وبرکات برای زوار و متوسلین به قبر خود میباشند. این عارف زاهد به علت داشتنطی الا رض،مریدانی داشت و از هر پیرمرد رشتی اگر درباره دانای علی سوال شود با شور و شعف داستان نجات یک حاجی رشتی که در مکه گرفتار راهزنان و سارقان شده بود و تمام پول و مال خود را از دست دادهبود و سرانجام توسط دانای علی با طرفه العینی با سلامت به زادگاهش برگشته بود و از نماز خواندن او در مکه معظمه و رشت در یک روز برایت تعریف می کند از چگونگی مرگش ، روایت است که ماموران ظالم زمان ،او را به اتهامی (عدم پرداخت مالیات) دستگیر و شکنجه می کردند که یکی از مریدانش که متنفذین بوده اگاه میشود و از کرامات و مقاماتش برای ماموران می گوید که گرچه موجبات آزادی او فراهم می کند ولی افشایاین راز مرگ او را به دنبال داشته است .جنازه اش را در جوار قبرستان عمومی شهر (آن زمان) به خاک می سپارند که فعلا به علت گسترش شهر و توصعه شهر سازی از آن قبرستان اثری به جا نمانده است در سال 1321/1320 هجری شمسی قبر دانای علی نیز قرار بود به بهانه ی تعویض خیابان تخریب شود، مهندسین شهر داری به
مسئولیت مهندس سیمرغ (که چند سال بعد به مقام شهرداری رشت رسید) هرچه تلاش کردند در دوربین های نقشه برداری غیر از امواج آب چیزی ندیده اند و خداوند رعبی در دلشان ایجاد کرد که جرئت تخریب را پیدانکردند . و لذا قبری که تا کنون در کنار خیابان بود با تعریض خیابان بیستون (طالقانی) در وسط خیابان اصلی شهر قرار گرفت ، اگرچه بعضی از مردم سقوط شهردار از بالکن شهرداری و یا مرگ فرزندش را دلیلترسیدن مسئولین و عدم جسارت به قبر می دانند ولی نبودن دلیل و مدرک معتبر این روایت را منتفی می کنند
... ادامه
...
...
مارمیشین دلواپسه
غوصه خوره می دسته جا
جاقلان بگید
اونه تی زای وگردن اروزان
بمیرم تی نام ره
تی اودونه چوشمانه ره
مارمره حلال کون
کره ده واوینم مامان
مامان جان پیله
خانوم گوله مریم خسته
دینی کی چتونی
زای جوانی پیربوسته
مامان کی امره جوز
توبگم می رمزه ورازه
تره کم درمه مار
مامان هن می نیازه
مامان تی جان قوربان
مامان اوچوشمان قوربان
مره حلال کون مار
وگردم جان مامان
مامان دنی چقد
مارتی مانستن ایاده
دنی اخاک چقدزای
هچین هچین فیشاده
من ازتویادبیگیفتیم
کی می سرهتوبجوره
تومی غم نوخورمار
جان کی تی غم بوخوره
مامان تی جان قوربان
تی اوچوشمان قوربان
مره حلال کون مار
وگردم جان مامان


مادرم دلواپسه
غصه میخوره ازدست من
رفقابهش بگین که بچه اش
همین روزابرمیگرده
بمیرم
برای اسم تو
برای
دوچشمهای تو
مادرمنوحلال کن
دیگه دارم می برم(کم میارم)مامان
مامان جان
خانم بزرگ
گل مریم خسته
می بینی که چطوربچه ات
درجوانی پیرشده؟
مامان به چه کسی جزتو
رمزورازموبگم؟
توروکم دارم مادر
مامان همین نیازمنه
مامان قربون توو
چشمهای تو
منوحلال کن
برمیگردم به جان مامان
مامان میدونی چقدرمادر
شبیه تووجوددارن؟
میدونی این خاک
چقدربچه روهمینطوردورریخته
من ازتویادگرفتم که
سرم اینجوبالاس
توغم منونخورمادرجان
چه کسی غم تورومیخوره؟
مامان قربون تووچشمهای تو
منوحلال کن مادربرمیگردم بجان مامان


شاهین جان ماروتوغم ازدست دادن مادرت
شریک بدون
غم آخرت باشه
نیما
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/21 - 13:47 ·
4
Noosha
jooshe-soorat.jpg Noosha
درمانی فوری از !{-27-}
برای درمان فوری جوش ها می توانید یک قطره استریل چشمی را روی یک بند انگشت بریزید و این ترکیب را روی جوش بگذارید.
از هر ده نوجوان تقریبا هشت نفر با مشکل آکنه مواجه هستند و این بثورات جلدی، بیشتر در سنین ۱۲ تا ۱۷ سالگی روی صورت بروز می‌کنند و مشکل‌ساز می‌شوند. در صورتی که فرد مبتلا به آکنه در مورد این بیماری آگاهی کافی داشته باشد با انتخاب راهکارهای ساده می‌تواند بهتر با این مشکل مقابله کند و از شدت آن بکاهد. زمانی که منفذهای روی پوست بسته می‌شوند، آکنه روی پوست ظاهر می‌شود.
اگر از مدت ها پیش به یک مهمانی دعوت شده اید و مشغول آماده شدن هستید اما ناگهان متوجه یک جوش بزرگ و متورم در صورت خود می شوید آنگاه چه خواهید کرد؟
سشوار نه تنها به موها آسیب وارد می کند بلکه برخورد صورت با باد داغ آن موجب بسته شدن منافذ پوست خواهد شد.
بررسی ها نشان می دهند،هنگام خشک کردن موها از باد نیمه گرم آن استفاده کنید که نه موهایتان بسوزد و نه جوش بزنید.
گفتنی است،برای درمان فوری جوش ها می توانید یک قطره استریل چشمی را روی یک بند انگشت بریزید و این ترکیب را روی جوش بگذارید.
قبل از مهمانی موهایتان را کم سشوار کنید تا باد گرم ان موجب پیر نشاندادن پوست شما نشود.{-38-}
دیدگاه · 1392/10/21 - 11:15 ·
6
♥هـــُدا♥
1340171415255177_large.jpg ♥هـــُدا♥
صوفياجون
1384277658775430.png.jpg صوفياجون

زمانی غصه میمیره
که قلبت یاد میگیره
به عشق یار مدیونه
که تنهایی چه دلگیره
که تنها بودن و ماندن
که هر شب شعر غم خواندن
به تاوان همان هایی است
که غم را از دلت راندن
{-35-}{-35-}{-35-}
همون روزی که برگشتی
غمامو تو دلم کشتی
ولی باور نمی کردم
که حالا باز برگشتی
{-35-}{-35-}{-35-}
همون لحظه، همون موقع
تو قلبم کوه غم جا داشت
ولی بازم که برگشتی
منو به عشق تو واداشت
{-35-}{-35-}{-35-}
همون عشقی که جاری بود
توی رگهای فکر من
تو اون بحبوحه ی دنیا
تمام فکر و ذکر من
{-35-}{-35-}{-35-}
بازم چرخید و چزخیدش
هم اون سکه هم این بازی
نمیدونی چه ها کردم
که شاید تو بشی راضی
{-35-}{-35-}{-35-}
چه شبها با خیال تو
نخوابیدم ،سحر کردم
یا در هنگام خوابیدن
به یاد تو سفر کردم
که میدونی
چه کاری با دلم کردی
که از قلبم نمیری تو
چه با غصه چه با سردی
{-35-}{-35-}{-35-}
حالا چند وقته میدونم
بدون تو نمی تونم
نه اینکه دست من باشه
به والله من نمیتونم
{-35-}{-35-}{-35-}
شاید فکر میکنی که من
چه اصراری به تو دارم
ولی امروز با این شعر
میگم پا پس نمیزارم
{-35-}{-35-}{-35-}
بازم میگم که من هستم
تا آخر، هر چه
یا مرگ آرزوم میشه
یا دنیای دلم آباد
{-35-} {-35-} {-35-} {-35-}
زمانی غصه میمیره
که قلبت یاد میگیره
به عشق یار میدبونه
که تنهایی چه دلگیره
شاعر: {-35-}{-35-}بامداد{-35-}{-35-}
{-35-}{-35-}{-35-}{-37-}{-37-}
مائده
60.jpg مائده
سرداست
هوا و دستهایم
تنداست
باد و تپش قلبم
گرفته است
آسمان و دلم
گرم و آرام وباز می شوند؟
"شاید زود،شاید هرگز"
***
"شاید وقتی دیگر"
شاید روزی بهتر..
امروز برای با تو بودن
کمی دیرم..
کمی پیر ، دلگیر..
شاید روزی بهتر....
... ادامه
ROSHA
ROSHA
و تو هم روزی پیر می شوی
اما من، پیرتر از این نخواهم شد
در لحظه ای از عمرم متوقف شدم
منتظرم بیایی
و از برابر من بگذری
زیبا، پیر شده، آراسته به نوری
که از تاریکی من دریغ کرده ای.
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/19 - 12:35 ·
5
ParNiyA
2755.jpg ParNiyA
لبخند که می زنی
از پس رنج ها …
چنان شیفته ام می کنی
که بهار را با مهربانی ات تاخت می زنم
و باز هم پیروزم ...
صفحات: 15 16 17 18 19

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ