شبکه اجتماعی نمیدونم - جستجو در پست ها

✔♥Дℓɨ♥✔

#قیافه من ، #وقتی یه دختر غریبه تو محلمون میبینم... {-14-}

4 دیدگاه · 1392/06/7 - 00:17 در Lawless ·

10

iman

بوی گند خیانت تمام شهر را گرفته !
مردهای چشم چران
زن های خائن
دخترهای شــ ــهـ ـو تــ ــی
و پسرهای شــ ـهــ ـو تـــ ـی تر!
… پس چه شد … ؟
چیدن یک سیـبـــــــ ـ و اینهمه تقـــاص ؟
بیچاره آدمــــــــــ . . . بیچاره آدمیتــــــــ . . .

... ادامه

دیدگاه · 1392/06/7 - 00:06 ·

iman

زن : اگه امشب نیایی بریم خونه مامانم دیگه منو نمی بینی!
مرد : برای چی؟
زن : واسه اینکه چشماتو در می آرم!

دیدگاه · 1392/06/7 - 00:04 ·

iman

۱۰ تا دانشمند زن نام ببرید؟
۲ـ ۱۰ تا مخترع زن نام ببرید؟
۳ـ ۱۰ تا فیلسوف زن نام… ببرید؟
۴ـ ۱۰ تا شاعر زن نام ببرید؟
لطفا جواب بدید !!!!
………نه خدایی جواب بدید آخه هرچی بشر پیشرفت کرده که زحمت پسر جماعت بوده خداییش چه خدمتی کردید برای بشریت؟؟؟

... ادامه

9 دیدگاه · 1392/06/6 - 23:47 ·

7

صوفياجون

#آرایش_چشم

1 دیدگاه · 1392/06/6 - 23:01 در آرایش و مد و لباس ·

Mostafa

9 دیدگاه · 1392/06/6 - 22:38 ·

دیدگاه

رضا

عالی بود {-7-}

1392/06/6 - 22:42

Mostafa

1392/06/6 - 22:43

...

مصطفی جان:
رفیق بهترازجانم
بالاخره بانسخه موبایل افتخاردنبال کردنتان نصیبم شد....
دوستدارهمیشگی شما:
نیماراد

1392/06/6 - 22:48 توسط Mobile

Mostafa

نیما جان افتخار از ان ماست عزیز دل انگیز
من اگه میدونستم با موبایل اومدی و برات مشکله شوخی رو اونجوری ادامه نمیدادم
آقا زیاد شاعری بکنی دیدی چشمه ما هم قول قول کرد یه غزل دادیما :P

1392/06/6 - 22:52

...

ازطریق کامپیوترپیدانکردم...
باموبایل مصدع شدم...
خواهش........
ماکه شاعری که هیچ
پشت وانت نویس هم نیستیم...
خوشحال میشم آثارادیب سخنوری چون بااحساس چون شماروبخونم...
منتظرآثارزیبای شماهستم...
غلونکردم اگه بگم ثانیه شماری میکنم...
دوستداروجودتان:
نیما

1392/06/6 - 22:58 توسط Mobile

Mostafa

ای نیمایی که دیدنت آرزوست
این فقط مزاحی بود از یک دوست
هرچه باشد برای ما عزیز و والاست
نوشته های زیبایت بسی نیکوست
این طبع شعر که نوشتم شوخیست
من و شاعری کجا دو خط شعر خواندنم آرزوست {-11-} {-33-}

1392/06/6 - 23:20

...

عالی بود..
بسی زیبا..
این حقیردرمقابل طبع لطیف شماالکن ترینم...
شعرزیبای شماراخواندم
بردیده نهاده
وبسی خرسندگشتم...
باتشکرازحضرت دوست
آنکه هرآنچه رسدازاونکوست..
نیما

1392/06/6 - 23:30 توسط Mobile

Mostafa

نیما جان من اصلا اهل شعر گفتن نیستم چوب کاری میفرمایید خواستم فقط یکم شوخی کنم وگرنه که شما استادی من لنگ انداختم رفتم عزیز {-17-}

1392/06/6 - 23:38

ıllı YAŁĐA ıllı

{-18-} ای خدا ا ا ا ا ا ا ا {-138-} {-62-}

1392/06/7 - 06:17

...

عقل ازسردل برد گرآن زلف دوتایت
دیوانه شدم من زدوچشمان سیاهت
ترسم که بمیرم زغم هجرتوجانا
بیگانه شودجای من عمری به فدایت
شعراز:نیماراد {-31-}

دیدگاه · 1392/06/6 - 18:58 ·

Majid

پیرمرد مهربان

پيرمرد لاغر و رنجور با دسته گلی بر زانو روی صندلی اتوبوس نشسته بود

دختری جوان، روبه روی او، چشم از گل ها بر نمی داشت

وقتی به ايستگاه رسيدند، پيرمرد بلند شد، دسته گل را به دختر داد و گفت

می دانم از اين گل ها خوشت آمده است. به زنم مي گويم كه دادم شان به تو

گمانم او هم خوشحال می شود و دختر جوان دسته گل را پذيرفت و پيرمرد را نگاه كرد

كه از پله‏ های اتوبوس پايين می رفت و وارد قبرستان كوچك شهر می شد

... ادامه

دیدگاه · 1392/06/6 - 15:17 ·

Mostafa

نوشته ی یک کودک...
هیچ وقت زیر افتاب اخم نکردم!!!
حتی اگه خورشید چشمم را اذیت کند...
بذار برای یک بار هم خورشید محبت را ببیند...
دوست ندارم تلافی اخمم را سر پدرم که در افتاب کار میکند دربیارد

... ادامه

1 دیدگاه · 1392/06/6 - 15:16 ·

Majid

مردانگی همه اش خلاصه می شود در یک کلام
امنیت
امنیت می دانی چیست؟
محکم دستش را گرفتن
با دیوانگی هایش زندگی کردن
احساسِ زنانه اش را فهمیدن
امنیت یعنی
دستت را که می گیرد
صورتت را که می بوسد
بداند ناب تر از دست هایِ تو دستی نیست
بداند
ماندی تر از نگاهِ تو
چشمی نیست
بداند
برایِ بوسه هایش مرز نمی گذاری
برایِ خنده هایش می خندی
برایِ گریه هایش شانه می شوی
بداند برایِ راست گفتن
مستی نمی خواهی
بداند برایِ لحظه هایِ تنهاییت
سیگار نمی خواهی
بداند که می دانی
برایش بالاترین رستوران
شاید در پایین ترین نقطه ی شهر باشد
اصلا هرکجایِ شهر
اگر تو باشی همه جا لوکس ترین
جایِ ممکن می شود
این ها مردانگیست جانم...

... ادامه

دیدگاه · 1392/06/6 - 15:15 در مجيد خراطها ·

2

Mostafa

انقدر آمار شکست عشقیای این سایت بالاس که من دارم ناامید میشم.
خداوکیلی اونایی که به عشقشون رسیدن لایک کنن ببینیم چند نفرن.

8 دیدگاه · 1392/06/6 - 14:50 ·

maryam

هیچگاه تورا انگونه دوست نخواهم داشت که زندانیم باشی
زندان بانی شغل مورد علاقه من نیستو زندان منفورترین مکان دنیاست
من تارهای افکار خویش را پاره کرده ام چه برسد به تو
تو میتوانی پرنده باشی ولی اینکه چقدر در اسمان من اوج بگیری در خود توست
میزان اوج گرفتنت و پروازت ... به آرزوهایت ،باورت ،خواسته هایت ،و صداقتت بستگی دارد
و عشقت......
هر چقدر از چشمه عشق سیراب تر بنوشی بیشتر اوج میگیری
من تورا ارزو خواهم کرد
آکه با دل می آید
با دل میرود نه با خیال
و می ارزد به تمام زندگی {-35-}

2 دیدگاه · 1392/06/6 - 14:48 ·

ıllı YAŁĐA ıllı

#پارک_آبی #ساحلی #آفتاب
#بزرگترین #پارک_آبی . #طبقاتی #دنیا #مشهد‬
فضایی کاملا متفاوت که با یک بار دیدن برای همیشه در خاطره ها ماندگار خواهد بود.
استخر بین المللی و استاندارد جهت مسابقات،دو باب سونا خشک و سونا بخار،جکوزی و چشم اندازی از غار عظیم سنگی که بازی های آبی ،درون آن قرار گرفته است،از قبیل سرسره سرعت(به ارتفاع 18متر)،سرسره آهسته(به ارتفاع 15 متر)، سرسره پیچ(به ارتفاع 18متر)، سرسره دوقلو(به ارتفاع 18متر)،چاله فضایی (به ارتفاع 17 متر) و همچنین استخر موج (به طول 35 متر ) فضایی مرفه و پر هیجان را برای ایجاد ساعاتی خوش به ارمغان آورده است.
رود خانه ای با طول 170 متر و دو تونل سنگی،چشمه جوشان آب که از دل سنگهای غار می تراود،آبشاری خروشان با بیش از 18 متر ارتفاع و استخر مخصوص غواصی(به ارتفاع 12متر) با نمایی طبیعی که یاد آور مناظر زیبای زیر اقیانوس است از دیگر امکانات این مجموعه می باشد

... ادامه

1 دیدگاه · 1392/06/6 - 13:08 ·

...

بی قبله رویت مه من قبله کدام است جزسجده به روی مه توسجده حرام است اول وسط وآخرهرقصه تویی تو نام توبه دفترچه عشق ختم کلام است شعراز:نیماراد {-41-}

2 دیدگاه · 1392/06/6 - 11:59 ·

...

گفتم:ای شمع نظری کن به من پروانه
سوختی٫آب شدی٫گفتی:برودیوانه
گفتم:ازعشق توپروانه دیوانه منم
پروبالم سوختی گفتی:بروبیگانه
شعراز:نیماراد {-31-}

2 دیدگاه · 1392/06/6 - 11:52 ·

...

یک بوسه زلبهای تودرخواب گرفتم
گویی که لب ازچشمه مهتاب گرفتم
نامت زقلبم نتوانی کنی پاک
چون دردل خودنام توراقاب گرفتم
{-49-}

2 دیدگاه · 1392/06/6 - 11:31 ·

مائده

زندگي همين است ....

هر خاطره غروبي دارد ....

هر غروبي خاطره اي ....

و ما جايي بين اميد و انتظار ....

چشم مي كشيم تا روزگارمان بگذرد ....

گاهي هم فرق نمي كند چگونه ....

فقط بگذرد!

... ادامه

دیدگاه · 1392/06/6 - 02:19 ·

مائده

دخترانِ سرزمینِ من کاش می دانستند
دختر بودن
چه حرمتی دارد !
کاش می دانستند
امید
از چشمان شان
شوق
از خنده هایشان

و

عشق
از بودنشان
آغاز می شود
دخترانِ سرزمینِ من کاش می دانستند
هر رنگی شدن
افتخار نیست
هر حرفی زدن با هر لهنی
نشانه ی آزاد بودن نیست
کاش می دانستند
اعتماد
تکیه گاه
حامی
از دامنِ یک دختر می آید
از دامنِ یک مادر
یک زن
دخترانِ سرزمینِ من
کاش
کاش
کاش....

... ادامه

2 دیدگاه · 1392/06/6 - 01:53 ·

iman

ﺩﺧﺘــــــــــﺮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ

ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﮕﻪ :

ﺩﻭﺳﺘـــــــــــــــــــــﺖ ﺩﺍﺭﻡ !

ﺑـﺎﺯﻡ ﻣﯿﭙﺮﺳﯽ :

ﺩﻭﺳـــــــــــــــﻢ ﺩﺍﺭﯼ ؟

ﻭ ﺗﻪ ﺩﻟﺖ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯿﻠﺮﺯﻩ !

ﺩﺧﺘــــــــــﺮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ

ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭﻡ ﮐﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﺎﺷﯽ ، ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﻫﺎﯾﯽ ﻣﯿﺸﯽ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻘﺶ ﻣﯿﺸﻦ !

ﻫــﺮ ﻭﻗﺖ ﮐــﻪ ﺻﺪﺍﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪ :

ﺧﻮﺷـــــــــﮕﻞﻡ

ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻣﯿﺸﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﺯﯾﺒﺎﯾــﯽ !

ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﯿﺴﺖ

ﺩﺧﺘــــــــــﺮ ﮐــﻪ ﺑـﺎﺷــﯽ

ﻫﻤـــﻪ ﯼ ﺩﯾﻮﺍﻧــــــــﮕﯽ ﻫــﺎﯼ ﻋﺎﻟــﻢ ﺭﻭ ﺑـــــــــﻠﺪﯼ . . .

... ادامه

دیدگاه · 1392/06/5 - 22:53 ·

7

صوفياجون

چه کسی #داور است ؟!!

لباس سپید را ایرانی ها برای #عروسی می پوشند

و هندی ها برای #عزا...!

مگذار #زخمهایت

تو را

به كسی كه نیستی

تبدیل كنند...!!!

در #سرزمین #من

#آغوش‌ها

فقط

برای #بدرقه گشوده می‌شوند...!!!

هیچ‌چیز را چشم بسته قبول مکن!!

حتی سخنان #بزرگان را

بزرگی می‌گفت:

#سحرخیز باش تا #کامروا شوی...
باور کن #دروغ می‌گفت!!

دور و بر ما، سحر خیزها

یا #کله‌پز شدند یا #نانوا... !

#خیانت را

#مدرسه به ما یاد داد!

همان جایی که گفت :

جای خالی را #پر کنید...!
{-60-}

1 دیدگاه · 1392/06/5 - 21:42 ·

Majid

هرچقدر بد شدی بازم حرف رفتن نزدم

تو همش راهتو رفتی من همش راه اومدم

تا به سختی ها رسیدی خودتو باختی چرا؟

اگه دوریم دغدغت بود دورم انداختی چرا؟

هرکاری کردم به چشمت اصلا نیومد

ببخش عزیزم که همین ازم براومد

چی شد اون حس زلالت اون دل ساده و صاف

لااقل دستاشو ول کن جلو من بی انصاف

من دلم قدر یه دریاست طاقتم خیلی کم

نگیر دستاشو اقلا پیشم انقدر محکم

تا یکی اومد سراغت دل من رو پس زدی

تو کنار کشیدی اما کاش کنار می اومدی

به هر دری زدم که تو آروم بگیری

حالا که خوب همه چی تو داری میری

اگرچه رفتی عزیزم با عشق تازه

ولیکن این در رو به تو همیشه باز

یه روزی خسته میشی از پرسه و ولگردی

یا پشیمون میشی از اینکه منو ول کردی

تازه خواستم پر بگیرم که شکستی بالمو

تو که جای زانوهام نیستی بفهمی حالمو

... ادامه

دیدگاه · 1392/06/5 - 16:25 در مجيد خراطها ·

1

صوفياجون

زندگي

آه ای زندگی منم که هنوز
با همه پوچی از تو لبریزم
نه به فکرم که رشته پاره کنم
نه بر آنم که از تو بگریزم

همه ذرات جسم خاکی من
از تو، ای شعر گرم، در سوزند
آسمانهای صاف را مانند
که لبالب ز بادهء روزند

با هزاران جوانه می خواند
بوتهء نسترن سرود ترا
هر نسیمی که می وزد در باغ
می رساند به او درود ترا

من ترا در تو جستجو کردم
نه در آن خوابهای رویایی
در دو دست تو سخت کاویدم
پر شدم، پر شدم، ز زیبائی

پر شدم از ترانه های سیاه
پر شدم از ترانه های سپید
از هزاران شراره های نیاز
از هزاران جرقه های امید

حیف از آن روزها که من با خشم
به تو چون دشمنی نظر کردم
پوچ پنداشتم فریب ترا
ز تو ماندم، ترا هدر کردم

غافل از آن که تو بجائی و من
همچو آبی روان که در گذرم
گمشده در غبار شوم زوال
ره تاریک مرگ می سپرم

آه، ای زندگی من آینه ام
از تو چشمم پر از نگاه شود
ورنه گر مرگ من بنگرد در من
روی آئینه ام سیاه شود

عاشقم، عاشق ستارهء صبح
عاشق ابرهای سرگردان
عاشق روزهای بارانی
عاشق هر چه نام تست بر آن

می مکم با وجود تشنهء خویش
خون سوزان لحظه های ترا
آنچنان از تو کام می گیرم
تا بخشم آورم خدای ترا!
#فروغ {-35-}

1 دیدگاه · 1392/06/5 - 14:59 در شعر و داستان ·