Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210
شبکه اجتماعی نمیدونم - جستجو در پست ها

 

یافتن پست: #چشم

hastii
hastii
سلام دوستهای خوبم خوبید
صوفياجون
02762296172568985286.jpg صوفياجون

Warning: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 677
صوفياجون
صوفياجون

Warning: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 677
...
...
دیروززیربارون داشتم میرفتم؛عابری دیدخیس شدم چترتعارفم کرد..سری تکان داده وگفتم:
من عاشقم!
چترندین لطفا...
نمیدونم
چی شدکه الان یادیکی ازحرفات افتادم که همیشه یااکثرمواقع پست میشد:
""من باتبلتم.. چت ندین لطفا!""
نمیدونم
شاید
توهم
عاشق کسی بودی و
ازابر
چشمات بارون میبارید
و
حوصله چت رونداشتی
همونطوری که
من
بی چتر
میخواستم خیس بارون شم
تاکسی اشکامونبینه
متن ازنیما
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/23 - 16:12 ·
4
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
کاش مثه کارتونا، گوشه ی چشم آدم های نامرد برق میزد!{-2-}
دیدگاه · 1392/10/23 - 13:51 ·
6
⌘⌘ RAHGOZAR ⌘⌘
230253_403176996419104_1422230398_n.jpg ⌘⌘ RAHGOZAR ⌘⌘
تک سوخت ...

بگذار ...!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


تک درخت سوخت بذار جنگل هم بسوزد

دیگه هیچ اشکی تو چشمام نیست

دیگه هیچ حسی تو قلبم نیست

که بخوام اشک بریزم و حس اش کنم

تک درختم را !!!

من هم به دست

به جان افتادم

تک درختم سوخت

و من از این

پس

تا ما همه ...!
دیدگاه · 1392/10/23 - 09:18 ·
5
رضا
رضا
آن پیک نامور که رسید از دیار دوست/آورد حرز جان ز خط مشکبار دوست

خوش می‌دهد نشان جلال و جمال یار/خوش می‌کند حکایت عز و وقار دوست

دل دادمش به مژده و خجلت همی‌برم/زین نقد قلب خویش که کردم نثار دوست

شکر خدا که از مدد بخت کارساز/بر حسب آرزوست همه کار و بار دوست

سیر سپهر و دور قمر را چه اختیار/در گردشند بر حسب اختیار دوست

گر باد فتنه هر دو جهان را به هم زند/ما و چراغ چشم و ره انتظار دوست

کحل الجواهری به من آر ای نسیم صبح/زان خاک نیکبخت که شد رهگذار دوست

ماییم و آستانه عشق و سر نیاز/تا خواب خوش که را برد اندر کنار دوست

دشمن به قصد حافظ اگر دم زند چه باک/منت خدای را که نیم شرمسار دوست





غزل شماره ۶۰
mostafa AZ
mostafa AZ
صبح زود رسیدم خونه، شب کار بودم، خیلی خسته بودم تازه خوابم برده بود که دیدم یکی داره بالاسرم باهام شوخی میکنه و قلقلک میده کف پامو فکر کردم داداشمه گفتم کرم نریز پدر سگ یهو چشمو باز کردم دیدم بابامه، بابای ما هم قاطی بلند بلند مادرمو صدا زد: خانوووووووووووووم بیا تحویل بگیر پسرت به من میگه پدر سگ :|
مادر ما هم بنده خدا تازه از خواب پاشده بود حالیش نبود گفت غلط کرده، پدر سگ خودشه :))))
بابام گفت تو نمیخواد طرفداری کنی :|
صوفياجون
hhe826.jpg صوفياجون

Warning: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 677
دیدگاه · 1392/10/23 - 01:12 ·
8
...
...
به ستاره هانگاه کن!
به چشمک زدنشون بخند
اما
دل نبند
چون چشمکشون ازروی عشق نیست
ازروی عادته..
دیدگاه · 1392/10/22 - 20:50 ·
3
...
...
هیچ پلی


مرا

بااین همه فاصله

به چشمان توپیوندنمیزند


میدانم


هرچه من بیشترجلومی آیم


رانش چشمهای تو



فاصله رابیشترمیکند
{-60-}
دیدگاه · 1392/10/22 - 19:46 ·
5
صوفياجون
صوفياجون
خسته شدم چرا هرجا میری ازت سابقه کاری میخوان؟؟؟؟؟؟؟؟ حتی به کمک حسابدارم نیاز ندارن حتی نمیخوان یکی واسشون فقط کارم کنه اینجا دیگه کجاست اعصاب خیلی داغونه منم میخوام برم سر کار {-109-}{-109-}{-169-}{-169-}{-201-}
ReyHaNE (دختر همسایه)
ReyHaNE (دختر همسایه)
کودکی به پدرش گفت: «پدر، دیروز سر چهارراه حاجی فیروز را دیدم

بیچاره! چه اداهایی از خودش در می آورد تا مردم به او پول بدهند،

ولی پدر ، من خیلی از او خوشم آمد ، نه به خاطر

اینکه ادا در می آورد و می رقصید ، به خاطر اینکه چشم هایش خیلی

شبیه تو بود ...»

از فردا،مردم حاجی فیروز را با عینک دودی سر چهارراه می دیدند ...
... ادامه
صوفياجون
صوفياجون
منم برم ناهارمو بخورم ظرفارو بشورم قرار مهمون بیاد اصن حوصله مهمون ندارم البته مهمومن مهمونم نیستنا دخترعموم و خواهرم و دخترعمم این دخترعموم یه بچه 2ساله داره فقط راه میره اعصابمو بهم میریزه مامانشم خودشو اصن تکون نمیده بچه پررو انگار من پرستار بچشم اه اینم فک و فامیله من دارم {-60-}
فعلا بای تا غروب یا شب {-29-}{-22-}{-22-}{-22-}
ReyHaNE (دختر همسایه)
ReyHaNE (دختر همسایه)
من : ﺍﯾﻦ ﺳﻮﭖ ﺭﻭ ﻣﺰﻩ ﮐﻦ !!!

ﮔﺎﺭﺳﻮﻥ : ﺧِﯿﺮﻩ ﺍﯾﺸﺎﻻ ، ﭼﯿﺰﯼ ﺩﺍﺭﻩ ؟

من : ﻓﻘﻂ ﻣﺰﻩ ﮐﻦ !!!

ﮔﺎﺭﺳﻮﻥ : ﺍﮔﻪ ﺳﺮﺩﻩ ﺑﮕﻢ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﻦ ...

من : ﺩﺍﺭﻡ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻓﻘﻂ ﻣﺰﻩ ﮐﻦ !!!

ﮔﺎﺭﺳﻮﻥ : ﻣﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺍﮔﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻢ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﮕﻮ ...

من : ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻣﻦ ، ﻣﯿﮕﻢ ﻣﺰﻩ ﮐﻦ . ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺰﻩ ﮐﻦ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﻢ ﮔﻮﺵ ﺑﺪﻩ

.

.

.

ﮔﺎﺭﺳﻮﻥ : ﺑﺎﺷﻪ ﺍﻻﻥ ﻣﯿﭽﺸﻤﺶ .. ﻗﺎﺷﻖ ﮐﺠﺎﺱ ؟

من : ﺍﻫﺎ !!؟ ﻗﺎﺷﻖ ﮐﺠﺎﺳﺖ ! ﻣﺮﺗﯿﮑﻪ ؟؟؟
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/22 - 11:26 ·
6
رضا
رضا
با دیگران مهربان باشید اگر نشد سعی کنید باز نشد نخواستیم همون دیکتاتور باشین اصلا جنایتکار جنگی مشت تو چشمت{-7-}
صفحات: 71 72 73 74 75

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ