یافتن پست: #چگونه

شهرزاد
شهرزاد
دلم تنگ می شود ، گاهی
برای حرف های معمولی
برای حرف های ساده
برای «چه هوای خوبی» / «دیشب چه خوردی؟»
برای «راستی! ماندانا عروسی کرد / «شادی پسر زائید»
و چقدر خسته ام از «چرا؟»
از «چگونه؟»
خسته ام از سوال های سخت ، پاسخ های پیچیده
از کلمات سنگین
فکرهای عمیق
پیچ های تند
نشانه های با معنا، بی معنا
دلم تنگ می شود ، گاهی
برای
یک «دوستت دارم» ساده
دو فنجان قهوی داغ
سه روز تعطیلی زمستان
چهار خنده ی بلند
و
پنج انگشت دوست داشتنی


مصطفی مستور
... ادامه
amir hossein
amir hossein
میگن اون دنیا موضوع انشاء میدن: زندگی خودتان را چگونه گذرانده اید؟
همه ایرانیا مینویسن: پایِ کامپیوتر فقط منتظر بودیم دانلود شه...!!!
♥هـــُدا♥
78620399722933556265.jpg ♥هـــُدا♥
دیگر تبش را ندارم

پاشویه ام کرد

با دستان خودش . . .

نمیدانم زندگیمان

چگونه خواهد شد

آن هم بی عشق . . .
دیدگاه · 1392/12/20 - 18:58 ·
6
متین (میراثدار مجنون)
42-2.jpg متین (میراثدار مجنون)
چگونه استـــ حال من…
با غمـــ ها می سازمــــ…
باکنایه ها می سوزمــــــــــ…
به آدم هایی که مرا شکستند لبخند می زنمـــــــــ…
لبخندی تـــلخـــــــ….
خــــــــــداونــــــــــــــــــــدا…
می شود بگویی کجای این دنیـــــــــــــا جای من استــــــــ…
از تــــــــــــــو و دنـــیایی که آفـــــــــــریدی
فقط در اعماق زمینـــــ اندازه یه قـــــــبر
فقط یک قبـــــــــــــــر…
در دور تـــــــــــرین نقطه جــــــهانــــ می خــــــــــــواهمـــــــــ
خــــــــدایـــــا خــــــسته ام خــــــستهـــــــ…
... ادامه
Mostafa
Mostafa
چگونه در کارهای منزل به زنمان کمک کنیم؟


1- در خوردن غذا با او همکاری کنید.
2- کانال های تلویزیون را شما عوض کنید.
3- موقعی که همسرتان مشغول تمیز کردن زمین و جارو کردن است
پایتان را بلند کنید که زیر پایتان را نیز جارو بکشد.
4- با آواز خواندن در حمام موجبات شادی دلبندتان را فراهم آورید.
5- وقتی همسرتان در آشپزخانه مشغول پخت غذاست
گاهی به آشپزخانه سرزده و با ناخونک زدن به غذا
به او در پخت غذای خوشمزه تر و لذیذتر مشاوره دهید.
6- با آروغ زدن پس از غذا، همسرتان را از حالت رمانتیک درآورید
تا محیط خانه برای وی یکنواخت و خسته کننده نشود !{-7-}
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
بامدادددددددددددددددد صوفیاااااااااااااااااااااااااااااااااااااا این دقیا یعنی چه ؟؟؟؟؟؟؟
سلام دوست جدید عزیز، چگونه امروز کار می کنی؟ من امیدوارم که همه چیز خوب است با شما به عنوان لذت من به شما پس از مشاهده پروفایل شما که واقعا به من در داشتن ارتباط با شما علاقه مند خواهد شد اگر شما تمایل با من داشته به طوری که ما می توانیم به دانستن هر دیگر بهتر و ببینید که چه خواهد شد با است رخ می دهد در آینده، من شما را ورود من و تمام اطلاعات لازم در شما خواهد شد می خواهم به مورد من می دانم به طوری که ما دوستان خوب در واقع، من بسیار خوشحال خواهد شد اگر شما می توانید به من از طریق ایمیل من برای ساده ترین ارتباطات و به ارسال می دانم همه چیز در مورد یکدیگر، در اینجا ایمیل من ([email protected]) من خواهد شد منتظر از شما بشنوم است. با احترام دوست جدید، نادیا.
... ادامه
ოօհʂεղ
ოօհʂεղ
ایمان داشته باش که کمترین مهربانی ها از ضعیفترین حافظه ها پاک نمیشوند
پس چگونه فراموش خواهی شد تو که پیشه ات مهربانی است . . . ؟
دیدگاه · 1392/12/11 - 22:36 ·
3
ოօհʂεղ
ოօհʂεղ
دوست دارم بدانم!
دوست داشتن را چگونه دوست داری؟
تا دوستت بدارم آنگونه که تو دوست داری….
دیدگاه · 1392/12/11 - 22:31 ·
2
bamdad
bamdad
مرا می شکنی و سرت را با افتخار بالا می گیری

ببین از سقف بالای سرت چگونه اشک چکه می کند

مغرور نباش که روزی این سقف شکسته روی سرت خراب می شود
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/10 - 21:15 ·
6
iman
iman
رفتنت را خیالى نیست
فقط مانده ام چگونه در چشمانى به آن زلالى
جا داده بودى آن همه دروغ را
دیدگاه · 1392/12/8 - 23:57 ·
9
hastii
hastii
مجنون هنگام راه رفتن کسی را به جز لیلی نمی دید. روزی شخصی در حال نماز خواندن در راهی بود



و مجنون بدون این که متوجه شود از بین او و مهرش عبور کرد. مرد نمازش را قطع کرد و داد زد:



«هی چرا بین من و خدایم فاصله انداختی؟ »


مجنون به خود آمد و گفت: «من که عاشق لیلی هستم تو را ندیدم.



تو که عاشق خدای لیلی هستی چگونه دیدی که من بین تو و خدایت فاصله انداختم؟»
... ادامه
bamdad
bamdad
پدران ما هرگز جمله عاشقانه‌ای
به مادرانمان نگفتند ...!
شعری از نیما و سهراب
برایشان نخواندند ...!
شعر کوچه را از بر نداشتند ...!
پس چگونه بود که تا همیشه
کنار هم ماندند و گذشتند
از آرزوهایی که ما
نه به آن می‌رسیم
و نه از آن می‌گذریم ؟!!
"حتی به بهای گذشتن از هم" !!!
... ادامه
عسل
عسل
اگر انتظار مسیحی ، امام قائمی ، موعودی در دلها نباشد ماندن برای
چیست؟
و اگر میعادی نباشد ماندن برای چیست؟
اگر دیداری نباشد دیدن را چه سود؟
دیده را فایده آن است که دلبر بیند
گر نبیند چه بود فایده بینایی را
اگر بهشت نباشد صبر بر رنج و تحمل زندگی دوزخ چرا؟
اگر ساحل آن رود مقدس نباشدبردباری در عطش از بهر چه؟
و من در شگفتم که آنها می خواهند معبود را از هستی بر گیرند چگونه
انتظار دارند انسان در خلاء دم زند؟
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/5 - 22:49 ·
11
bamdad
bamdad
این جا
آنقدر شاعرانه دروغ می گویند
و آنقدر در دروغ هایشان شاعر می شوند
که نمیدانم
در این سرزمین
با اینهمه فریب
چگونه ست که دلم هنوز
خواب باران را دوست دارد!
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/3 - 21:54 ·
8
soheil
soheil
نگه دگر بسوی من چه می کنی؟
چو در بر رقیب من نشسته ای
به حیرتم که بعد از آن فریب ها
تو هم پی فریب من نشسته ای
به چشم خویش دیدم آن شب ای خدا
که جام خود به جام دیگری زدی
چو فال حافظ آن میانه باز شد
تو فال خود به نام دیگری زدی
برو ... برو ... بسوی او، مرا چه غم
تو آفتابی ... او زمین ... من آسمان
بر او بتاب زآنکه من نشسته ام
به ناز روی شانه ستارگان
بر او بتاب زآنکه گریه می کند
در این میانه قلب من به حال او
کمال عشق باشد این گذشت ها
دل تو مال من، تن تو مال او
تو که مرا به پرده ها کشیده ای
چگونه ره نبرده ای به راز من؟
گذشتم از تن تو زانکه در جهان
تنی نبود مقصد نیاز من
اگر بسویت این چنین دویده ام
به عشق عاشقم نه بر وصال تو
به ظلمت شبان بی فروغ من
خیال عشق خوشتر از خیال تو
کنون که در کنار او نشسته ای
تو و شراب و دولت وصال او!
گذشته رفت و آن فسانه کهنه شد
تن تو ماند و عشق بی زوال او
... ادامه
دیدگاه · 1392/11/27 - 15:34 ·
3
صفحات: 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ