یافتن پست: #چیه

صوفياجون
bear.jpg صوفياجون
{-41-}{-7-} اینم خستس از یه نوع دیگه اش {-7-} اخی
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
ناراحتی یعنی حواست به تک تک آدمای دوروبرت هست ولی هیچکس حواسش به تو نیست ./ {-128-}
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
ﻣﻦ ﻳﻪ آبان ♥ماهی ﺍﻡ!ﻫﺮ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﻲ ﺑﺎﻫﺎﻡ
ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻲ،ﺩﻭﺳﺘﻲ ﻳﺎ ﺣﺘﻲ ﺳﻼﻡ ﻋﻠﻴﻚ ﻳﺎ
ﻫﺮ ﭼﻴﺰ ﺩﻳﮕﻪ،ﻳﻌﻨﻲ ﻏــــﺮﻳﺒﻪ ﻧﻴﺴﺘﻲ…ﻳﻌﻨﻲ
ﺗــﻮ ﺑﺨﺸﻲ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﻴـــﻢ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻱ……!ﻭ
ﻣـــﻦ!ﻣــﻦ آبان ♥ماهی!ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺍﻭﻧﻴﻢ
… ﻛﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﺣﻔﻆ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﻢ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﺗــــﻼﺵ
ﻣﻴﻜﻨﻢ..ﻭﻟﻲ ﻳﻪ ﭼﻴــــﺰﻱ!!ﺍﻳﻦ ﺭﻓﺘﺎﺭﻡ
ﻫﻤﻴــﺸﮕﻲ ﻧﻴﺲ….ﺍﮔﻪ ﺩﻳﺪﻱ ﺩﻳﮕﻪ ﻛﺎﺭﻳﺖ
ﻧﺪﺍﺭﻡ ، ﻳﻌﻨﯽ ﺩﺍﺭﻱ ﻭﺍﺳﻢ ﻏــــﺮﻳﺒﻪ ﻣﻴﺸﻲ!
آبان ♥ماهی ﻫـــﺎ
ﺩﻳــــــــــــــــــــــــﺮ ﺍﻳﻨﺠﻮﺭﻱ ﻣﻴﺸﻦ ؛
ﻭﻟﻲ ﻫﻤﻴــــﺸﮕــــﯽ! …..
رضا
رضا
ıllı YAŁĐA ıllı بازی هست که نصب نکرده باشی رو تبلت ؟ {-7-}
Mohammad
Avazak_ir-Cake (20).jpg Mohammad
شکلاتی {-197-}
Mohammad
avazak_ir-Fruit (57).jpg Mohammad
iman
iman
دوستان عزیز


در اوج صداقت آخرین اس ام اس ی که برات اومده


بدون سانسور بنویس
Mostafa
Mostafa
bamdad
آقا تو زیاد تو کار شعر هستی یه زحمت داشتم برات , من متن آهنگای محسن چاوشی رو گذاشتم میخواستم تفسیر خودت رو برام بنویسی :) ممنون
Morteza
images.jpg Morteza
بخون خیلی قشنگه;:
یه روز یه مهندس انگلیسی اومده بود برای سیستم تهویه ای حرم اقا امام رضا(ع) که وقتی داشت داخل صحنا رو بازدید میکرد چشمش خورد به پنجره فولاد اقا. رو کرد به مترجمش چرا انقدر اینجا شلوغ و این دستمالها چیه که مردم به اون میبندن؟؟ گفت ما شیعه های ایران هر مشکلی داریم میایم اینجا و این دستمالا رو میبندیم تا مشکلمون زودتر حل بشه. که دیدن مهندس کرواتشو ازگردنش در اورد و بست به پنجره فولاد اقا. که چند قدمی از کنار پنجره دور نشده بودیم که تلفنش زنگ خورد مترجم میگه دیدم مهندس حالش دگرگون شد نمی تونست حرف بزنه بعدازین که حالش بهتر شد گفتم اتفاقی افتاده دستاش میلرزید گفت خانمم بود ما تو خونه یه دختر فلج داریم زنگ زده میگه کجای بهش گفتم چرا گفت یه شخصی اومده بود جلوی در گفت من رضا هستم همسرتون منو فرستاده اومدم دخترتون ببینم برای چند لحضه اومد اتاق بچه یه نگاهی بهش کرد یه دستی رو سرش کشیدو گفت به اقاتون بگید مشکلش حل شد و رفت بعد ازین که برگشم اتاق بچه دیدم ایستاده رو جفت پاهاش داره راه میره این اقا کی بود فرستادی وقتی رفتم جلوی در رفته بود ..السلام علیک یا امام رضا ..
... ادامه
مرجان بانو :)
1397157449148899_large.jpg مرجان بانو :)
دخدر بآس هروقت حوصلش سر رفت
یدونه بخوابونه زیر گوش ِ آقاشون{-7-}
bamdad
bamdad
بابا آب داد بابا نان داد

می دانید اولین جمله ای که انگلیسها در اول دبستان یاد می گیرند چیه؟
.
.
.
من می توانم بخوانم و بنویسم.

می دانید اولین جمله ای که ژاپنیها در اول دبستان یاد می گیرند چیه؟
.
.
.
من می توانم بدوم

و این است که ما همیشه چشممون دنبال دست پدر است
کار از ریشه خراب است
فقـر یعنی این

{-15-}
دیدگاه · 1393/07/13 - 19:27 در Lawless ·
7
ساینا آشپز
ساینا آشپز
هر کی دوش داره میتونه ازم یه شوال بپرسه:-* قول میدم لاستشو بیگم:D
7 دیدگاه · 1393/07/12 - 19:55 توسط Mobile ·
3
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
دیدین بعضیا خیلی دوست داشتنی ان
انگار مهره ی مار دارن؟!
ولی نه کارِ سحر و جادوست، نه مهره ی مار!
آدمای دوست داشتنی، رازای دیگه ای دارن.
.
.
.
هاااا چیه ؟؟!!
انتظار ندارین رازامو بگم که{-7-}{-7-}{-7-}
bamdad
42037918298291891374.jpg bamdad
صوفياجون
کاش میشد
کاش
:(
مائده
مائده
چرا کسی ب فکر نیست؟؟چرا مسولین جوابگو نیستن؟چرا این جوونا زندگی کردن و از یاد بردن و روزمرگی می کنند؟
bamdad
bamdad
تو تبلیغات سایتون یه سایتی بود که مطالبش خیلی جالبن
پیشنهاد میکنم حتما بهش یه سری بزنید
اسمش هست wiki5040
[لینک]
علی
علی
فردای ثبت نام دانشگاه رفتم سایت برای انتخاب واحد دیدم همه واحدها پره و واحد ها رو مثل قوم تاتارها غارت کردن...از روز اضافه ظرفیت تا الان دو روزه پا کامپیوتر نشستم وکمین کردم تا یه کلاس انقلاب اسلامی پیدا کنم،تا یه ظرفیت خالی پیدا می شه و میام انتخاب کنم دو ثانیه ایی پر میشه ،دانشگاه نیست که ....همه مثل مردم سومالی نیازمند واحدن...دعا کنید چند تا واحد خالی پیدا شه...دارم پا کامپیوتر کور میشم
... ادامه
رضا
رضا
مشکل بدنه ضعیف و خم شدن پلاس
setareh 22
setareh 22
ﺍﮔﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺧﺪﺍ ﺍﺯﻡ ﺑﭙﺮﺳﻪ ﻣﺜﻼ ﭼﺮﺍ ﻓﻼﻥ ﮐﺎﺭﻭ{-60-}{-7-}{-1-}{-7-}
ﮐﺮﺩﯼ...؟؟؟!!!
ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻢ: ﺣﺘﻤﺎ ﺣﮑﻤﺘﯽ ﺗﻮﺵ ﺑﻮﺩﻩ؛
ﺑﺒﯿﻨﻢ ﻭﺍﮐﻨﺸﺶ ﭼﯿﻪ...! {-7-}
Morteza
Morteza
انصافا خوندنیه
.....................
درددل یک جوان ایرانی
يه خونه مجردي با رفيقامون درست کرده بوديم، اونجا شده بود خونه گناه و معصيت...دیگه توضیحش باخودتون....
شب عاشورا بودهرچي زنگ زدم به رفيقام، هيچکدوم در دسترس نبودند
نه نماز، نه هیئت، نه پیراهن مشکی هيچي
ميگفتم اينارو همش آخوندا درآوردند، دو تا عرب با هم دعواشون شده به ما چه
ماشينو برداشتم برم يه سرکي، چي بهش ميگن؟ گشتي بزنم
تو راه که ميرفتم يه خانمي را ديدم، خانم چادري وسنگینی بود کنارخیابون منتظرتاکسی بود
خلاصه اومدم جلو و سوار ماشينش کردم یه دفعه یه فکری مثل برق توذهنم جرقه زد بله شیطان خوب بلده کجاواردبشه ازچندتاخیابون عبورکردم ورسیدم به میدون ورفتم سمت خونه مجردیمون خانمه که دید مسیری که اون گفته بودنمیرم گفت نگهدارومنم سرعتوبیشترکردموهرچی جیغ ودادمیزدتوجه نمیکردم شانس آوردم درهای ماشین قفل مرکزی داشت وگرنه خودشومینداخت پایین
خلاصه، بردمش توي اون خانه ي مجردي
اينم مثل بيد ميلرزيد و گريه ميکرد و ميگفت بابا مگه تو غيرت نداري؟ آخه شب عاشوراست!!!! بيا به خاطر امام حسين حيا کن
گفتم برو بابا امام حسين کيه؟ اينارو آخوندا درآوردند، اين عربها با هم دعواشون شده به ما ربطي نداره
خانومه که دیگه امیدی به نجات نداشت با گريه گفتش که: خجالت بکش من اولاد زهرام، به خاطر مادرم فاطمه حيا کن!!! من اين کاره نيستم، من داشتم ميرفتم مجلس عزای سیداشهداعزیز فاطمه
گفتم من فاطمه زهرا هم نميشناسم، من فقط يه چيز ميشناسم: جواني، جواني کردن
اينارو هم هيچ حاليم نيست من اینقدرغرق تواین کاراشدم مطمئنم جهنم ميرم پس دیگه آب که ازسرگذشت چه یک وجب چه صدوجب خانمه که ازترس صداش میلرزید باهمون صدای لرزان گفت: تو ازخداوعذاب جهنم نمیترسی درسته ولی لات که هستي، غيرت لاتي داري يا نه؟من شنیدم لاتهااهل لوتی گری ومردونگی هستن
_ خودت داري ميگي من زمين تا آسمون پر گناهم ، اين همه گناه کردي، بيا امشب رو مردونگي کن به حرمت مادرم زهرای مظلومه گناه نکن، اگه دستتو مادرم زهرا نگرفت برو هرکاري دلت ميخواد بکن
آقامن که شهوت جلوچشاموگرفته بود هیچی حالیم نمیشداماباشنیدن کلمه زهرای مظلومه که باصدای لرزان وهمراه باگریه اون زن همراه بود تنم لرزید آقایه لحظه بدنم یخ کرد غيرتي شدم
... ادامه
صوفياجون
10614116_693004227452098_482355037335439797_n.jpg صوفياجون
حامد@ پسر تنها
IMG-20140915-WA0003.jpg حامد@ پسر تنها
دیگه ایربگم نمیخواد خدایی{-7-}
صفحات: 7 8 9 10 11

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ