یافتن پست: #کارگر

Mostafa
9mvmz6qdoeo13y3rcbrj.jpg Mostafa
پسر با کارگردان فیلم است که این عکس شیطنت آمیز را در معرض دید عموم قرار داده است.
... ادامه
MahnaZ
01.gif MahnaZ
، و مهمتر از همه مدیریت پذیری و … در یک
... ادامه
Noosha
10939183-b.jpg Noosha
مدلینگ - دستیار کارگردان - بازیگر موزیک ویدئو
یکی از دوستای خوبم{-41-}
✔♥Дℓɨ♥✔
✔♥Дℓɨ♥✔
به سلامتی پدری که لباس خاکی و کثیف می پوشه می ره کارگری،
برای سیر کردن شکم بچه اش، اما بچه اش خجالت می کشه به دوستاش بگه این پدرمه…
Noosha
52e65a072f666714c32790926a717bfc-425.jpg Noosha
کارگر خسته اى، سکه اى از جلیقه کهنه اش درآورد تا صدقه دهد

ناگهان جمله اى روى صندوق دید و منصرف شد ...

صدقه، عمر را زیاد می کند ...! ♥ :(

♥ به امید روزی که هیچکی از زندگی خسته نباشه ... {-47-}
Noosha
300px-Panama_Canal_Gatun_Locks.jpg Noosha

آبراه پاناما یک آبراه غیرطبیعی است که توسط انسان در کشور پاناما به وجود آمده و اقیانوس آرام را به اقیانوس اطلس ارتباط می‌دهد.

این آبراه که در جریان یکی از بزرگ‌ترین و دشوارترین پروژه‌های مهندسی در جهان ایجاد گشته است یکی از سرشناس‌ترین و مهم‌ترین آبراه‌های جهان است.

در شرایطی که راه معمولی کشتیرانی میان شهرهای نیویورک و سان فرانسیسکو ۲۲۵۰۰کیلومتر مسافت دارد، عبور از آبراه پاناما این مسافت را به ۹۵۰۰کیلومتر کاهش می‌دهد.

ایده اولیه ایجاد یک آبراه در کشور پاناما به قرن ۱۶ باز می‌گردد و اولین تلاش برای ایجاد این آبراه به سال ۱۸۸۰ و به رهبری فرانسوی ها مربوط می‌شود. پس از شکست این پروژه که به کشته شدن ۲۱۹۰۰ کارگر انجامید پروژه نهایی توسط آمریکایی ها ادامه یافت و در حدود سال ۱۹۰۰ به انجام رسید تا سرانجام آبراه در سال ۱۹۱۴ برای استفاده باز گردد.

ایجاد این آب راه ۷۷کیلومتری با دشواری‌های بسیاری همراه بود، به نحوی که پس از پایان کار در مجموع ۲۷۵۰۰ کارگر (در مجموع دروه کار فرانسوی‌ها و آمریکایی ها) جان خود را از دست داده بودند.

پس از گشایش آب‌راه موفقیت شگرفی را به دست آورد و توانست انقلابی در تجارت دریایی پدید آورد. تنها در سال ۲۰۰۵ میلادی ۱۴۰۱۱ شناور جمعا به ظرفیت ۲۷۸٫۸ میلیون تن کالا از این آب راه عبور کردند که این آمار به معنی عبور حدود۴۰ شناور در یک شبانه روز است.

در گذسته كشتی ها برای عبور از اقيانوس آرام به اطلس مجبور بودند آمريكای جنوبی را دور بزنند اما پس از ايجاد اين كانال به طور مستقيم از اروپا به آمريكا و از آنجا به آسيای شرقی می روند.
... ادامه
Mostafa
Mostafa
دختر خانومی که توی خونه تون موبایل آنتن نمیده میای توی بالکن حرف میزنی ؛

خواهشا دیگه با تاپ صورتی و شلوارک فسفری نیا ،

خب این کارگر افغانی از بالای داربست افتاد پایین خونش گردن تو بود ..!

تازه اون پس گردنی که من هم از مامانم خوردم هم تقصیر تو بود

بی عدب !!!
... ادامه
...
paranormal-activity.jpg ...
ژانروحشت
3 دیدگاه · 1392/07/20 - 04:23 توسط Mobile ·
2
LeilA
LeilA
پرواز چه لذتی دارد؟
..
وقتی
..
زنبور کارگری باشی
..
که نتوانی
..
عاشق ملکه بشوی!!!
Noosha
The-most-horrible-and-scariest-places-in-the-world-photo-19.jpg Noosha
Atlanterhavsveien
جاده 8 کیلومتری در بالای اقیانوس آرام در میان نروژ غربی و مولده، یکی از ترسناک ترین جاده های دنیا است که پیچ و خم هم دارد. این جاده در سال 1989 میلادی گشایش یافت و کارگران هنگام ساخت آن با 12 طوفان مواجه شدند. هنگام رانندگی در این جاده تصور می کنید سوار ترن هوایی هستید. در روزهای زمستان که هوا نامناسب است میزان ترس هنگام عبور از این جاده بیشتر می شود. شاید اگر هوا صاف باشد بتوانید نهنگ هایی که در اقیانوس زیر جاده زندگی می کنند را از نزدیک تماشا کنید.
... ادامه
Mostafa
Mostafa
پژمان جمشيدي به تازگي در سريالي که از شبکه سه سيما پخش خواهد شد بازي کرده است . متن زير يادداشتي است که پژمان جمشيدي در اختيار ورزش سه قرار داده و حرف هايش را با مردم گفته است .

من، پژمان جمشيدي مثل خيلي هاي ديگر همه اينها را به چشم ديده ام. رسيدن به آخر خط. پايان يک عشق خالص. بعد از بيست سال. از روزهايي که براي خودت مثل مجتبي محرمي، اسطوره داشتي و مي ساختي تا همين چند سال آخري فوتبال. “پژمان” يکي از همين هاست. بخواهي يا نخواهي دوره ات تمام مي شود. همه آن احساسات دوست داشتني. نهايتا بايد خاطراتت را قاب کني بزني به ديوار. از اين بيشتر چيزي نصيبت نخواهد شد. روزهاي فراموشي خيلي زود از راه مي رسند.

اين کابوس همه ماست. فوتباليست هاي ديروز، امروز و البته فردا. ايده را همان سه سال پيش به پيمان قاسم خاني دوست داشتني گفتم. آبان ماه پارسال بود که پيمان خبر داد شبکه سه قصه را پسنديده. از ته دل خوشحال شدم. مخصوصا وقتي شنيدم محسن چگيني عزيز قرار است فيلم را بسازد. سروش صحت هم شد کارگردان. با بچه هاي گروه غريبه نيستم. سالهاست هفته اي يک شب دور هم جمع مي شويم و فوتبال بازي مي کنيم. آنها هم پژمان را خوب مي شناسند. يعني نه فقط من، که کاراکتر همين “پژماني” که از همين فردا شب روي آنتن شبکه سه مي رود. خسته، عصبي و کلافه در آخر خط شهرت. پيمان گفته بود که نقش اول “پژمان” را بايد يک فوتباليست بازي کند. يک روز هم به من گفت “بهتر است خودت بازي کني، به من اعتماد کن”. من هم اعتماد کرده ام. به برادران قاسم خاني که خيلي خيلي قبولشان دارم. ممنون همه شان هستم. از همه بازيگراني که اجازه دادند من در کنارشان باشم. ادعايي نيست که کار من هم بازيگري نيست. من همان پژمان جمشيدي سابقم. عشق فوتبال با همان احساسات داغ قديمي. فوتبال همه زندگي من است. شايد حتي چيزي بيش از زندگي. کاش “پژمان” کمي ما را ياد فوتباليست هاي به آخر خط رسيده بياندازد که کمي بيشتر حواسمان به آنها باشد.اين همه چيزي است که من و احتمالا همه گروه، آن را مي خواهد.

با احترام به همه قديمي هاي فوتبال و طرفدارانش اعم از آبي و قرمز و اهالي محترم هنر که بودن در کنار آنها هميشه باعث افتخار من است، اين کار را تقديم مي کنم به همه اسطوره هاي دوران کودکي ام که در قلب من هرگز فراموش نخواهد شد. دوستتان دارم.

پژمان جمشيدي – مهر
... ادامه
LeilA
LeilA
دختر خانومی که توی خونه تون موبایل آنتن نمیده میای توی بالکن حرف میزنی ؛ خواهشا دیگه با تاپ صورتی و شلوارک فسفری نیا ، خب این کارگر افغانی از بالای داربست افتاد پایین خونش گردن تو بود ..!
تازه اون پس گردنی که من هم از مامانم خوردم هم تقصیر تو بود
بی عدب !!!
... ادامه
♥هـــُدا♥
2.jpg ♥هـــُدا♥
فیلم مسخره ای به نام"زندگی"

با بازیگر ناشیی به نام"من"

از کارگردان خوبی مثل"خدا"

بعید بود!!!!!!!
دیدگاه · 1392/07/2 - 23:34 ·
7
صوفياجون
thumb_HM-20134805911909584711380052015.5521.jpg صوفياجون
{-95-}{-95-}#کارگران !!!!!!!!!{-95-}{-95-} {-7-}{-18-}{-18-}
صوفياجون
b89ee6c9-e3d2-454e-bda1-1bd92308dda9.jpg صوفياجون
{-29-}{-41-}{-57-}
یک شرکت در و پنجره سازه به تازگی دست به اقدامی عجیب زده است و یک فولکس قورباغه را به یک خودروی لوکس تبدیل کرده است.
سه نفر از کارگران این شرکت چهارماه زمان برای تبدیل کردن این فولکس قورباغه به یک خودروی بسیار لوکس صرف کرده اند و تغییرات بسیار زیادی در آن ایجاد کرده اند.
این خودرو با استفاده از ورقه های نازک از طلا تزئین شده و همچنین در داخل این خودرو نیز با چرم تزئین شده است و البته این کار باعث شده است که 70 کیلوگرم به وزن خودرو اضافه شود. این افراد می گویند دلیل انتخاب این فولکس مشهور بودن آن است به طوری که کمتر کسی وجود دارد که این خودرو را نشناسد. آن ها همچنین این خودرو را خودروی مورد علاقه خودشان می دانند.
Majid
Majid
سلامتی اونی که بی کسه ولی ناکس نیست ...
*
*
*
*
*
*
به سلامتی رفیقی که از پشت خنجر خورد ...
برگشت و گفت : بیخیال رفیق ، میدونم نشناختی

*
*
*
*
*
*
سلامتی کارگری که صاحب کارش
به ناحق زد تو گوشش ...
رفت که لباسشو عوض کنه بره خونه ...
اما !!!
یاد خرج مادر مریضش افتاد ، یاد اجاره خونه ،
جهیزیه دخترش ، شهریه دانشگاه پسرش ...
برگشت به صاحب کارش گفت :
ببخشید ...
*
*
*
*
*
*
*
*
به سلامتی خودم که اگه دلیلش رو بدونی ...
اشکت در میاد
*
*
*
*
*
*
*
سلامتی پسری که وقتی پلیس گفت :
خانم کی باشه ؟ سرشو بالا گرفت و گفت :
عشقمه ...باید کجا بیام !!!!
*
*
*
*
*
*
*
به سلامتی میخی که هرچه تو سرش زدن ...
خم نشد !
*
*
*
*
*
به سلامتی رفیقی که تو دریا غرق شد اما ...
من غرق رفاقتش شدم ....
*
*
*
*
*
به سلامتی کارگری که دنبال پول کلی گشت ...
آخرم رسید به فروش کلیش ...
... ادامه
دیدگاه · 1392/07/1 - 15:23 ·
5
نگار
64436_714402838576479_571933127_n.jpg نگار
ıllı YAŁĐA ıllı
89442115766869768805.jpg ıllı YAŁĐA ıllı

در ۸ کیلومتری نور در مسیر جاده نور به
چمستان قرار دارد و فاصله آن از جاده
اصلی نور به چمستان حدود ۳ کیلومتر
است.این دریاچه که در دل جنگل واقع
شده است به عنوان گردشگاه مورد
استفاده قرار می گیرد.
دریاچه‌ای که وقتی برای اولین‌بار بعد از
طی‌کردن و دور زدن در جاده‌ای پر درخت
به آن می‌‌رسید و وارد محوطه‌اش می‌شوید
شکوه طبیعت آن شما را می‌گیرد
و باورتان نمی‌شود که با چنین
منظره‌ای روبه‌رو هستید. این دریاچه
آنقدر زیباست که گویی ‌جنگل‌ را
در آغوش گرفته است.
در آنجا همه چیز برای چند ساعت
تفریح و البته آرامش مهیاست.
اتومبیل را که پارک کردید با شوق مسیری
پنج دقیقه‌ای را پیاده‌روی ‌کنید و
بعد از طی این مسافت از بلندی
به سمت پایین که دریاچه آنجاست
هدایت می‌شوید. پلی زیبا شما را
به آنجا وصل می‌کند. نمای زیر پل
سدی است که بعضی وقت‌ها پر آب است.
پس از پشت‌سر گذاشتن چند پله
به سنگ‌های زیبای کنار رودخانه
نزدیک می‌شوید. می‌توانید روی سنگ‌های
کنار رودخانه لم بدهید و ساعت‌ها به جنگلی
که دریاچه را بغل کرده است نگاه کنید
و از انعکاس آن همه درخت در آب،
آن را سبز ببینید و بعد از آن وقتی
به خود می‌آیید که زمان‌‌خیلی زیادی
گذشته و به غروب آفتاب نزدیک می‌شوید
و این توقف زمان برایتان از آن لحظه‌هایی
است که بسیار کم در زندگی پیش می‌آید
قایق‌ها برای رفتن به دریاچه منتظر شما
هستند؛ قایق‌های پدالی و موتوری‌ای
که برای مسافران پهلو گرفته‌اند و
با هر بادی که می‌وزد کمی در جایشان
تکان‌تکان می‌خورند و موج کوچکی را
در اطرافشان ایجاد می‌کنند.
دریاچه الیمالات در مسیر
جاده ارتباطی نور به چمستان قرار دارد
و در قسمت جنوبی دوراهی
روستای کارگرکلا جای گرفته است.
فاصله آن از جاده اصلی نور به چمستان
حدود سه کیلومتر برآورد می شود
این دریاچه در فصل پاییز باید بسیار زیبا باشد
چون اون جنگل انبوه وقتی رنگارنگ میشه
که پاییز از راه برسه! دریاچه الیمالات
در مسیر جاده ارتباطی نور به چمستان
قرار دارد و در قسمت جنوبی دوراهی
روستای کارگرکلا جای گرفته است.
فاصله آن از جاده اصلی نور به چمستان
حدود سه کیلومتر برآورد می شود.
... ادامه
دیدگاه · 1392/06/23 - 13:58 ·
7
Mohammad
masoud-asadolahi.jpg Mohammad
مسعود اسدالهی

مسعود اسدالهی: بیک چهره ای جدا از کلاه مخملی های فیلم فارسی آن روزگار بود
مجتبی نظری: مسعود اسدالهی گفت: بیک چهره ای جدا از کلاه مخملی های فیلم فارسی آن روزگار بود که با قیصر آمدند تا به مرز ابتذال رسیدند. بیک ایمانوردی قبل از اینکه در بیشتر نقش ها کلاهی هم سر او بگذارند با ساموئل خاچکیان (کارگردان معروف) به سینما آمد که آنوقت ها با سبک ویژه ای که داشت از نور و زاویه و شناخت تصویر در سینما، جای ویژه ای در سینمای ایران را به خودش اختصاص داده بود.
از طرفی دیگر بیک ایمانوردی در اوج فیلم های بروس لی توانست با تجربه ای که در کشتی کج داشت در فیلم ها یی از آن دست، خودش را نشان بدهد. در سال های بعد از آن با الهام از شکل و قیافه پیتر فالک (هنرپیشه آمریکایی ستوان کلمبو) با آن بارانی و کلاه و صدای او که منوچهر اسماعیلی دوبلور خوب سینما جای او حرف می زد، توانست تمشاگرانش را به سالن های سینما بکشاند. و اما من با او کار نکردم ولی لحظاتی با او زندگی کرده بودم. قرار بود بعد از فیلم «همسفر» فیلمی که جدا از همه این نقش های تکراری را با تهیه کنندگی خودش بسازیم که متأسفانه نشد. من به اروپا رفتم که سریالی در آنجا بسازم و بعد هم که انقلاب شد و همه چیز به هم ریخت و او هم مثل خیلی ها تن به مهاجرت یا خود تبعیدی داد و به این طرف دنیا آمد.
... ادامه
Mohammad
faranak-mirghahari.jpg Mohammad
رضا بیک ایمانوردی و فرانک میرقهاری

فرانک میرقهاری: روزنامه های ایتالیا لقب مرد هزار چهره را به بیک دادند
علی رجبی: فرانک میرقهاری گفت: اولین فیلمی که در کنار زنده یاد رضا بیک ایمانوردی کار کردم، «نخاله قهرمان» به نویسندگی حسین مدنی بود. از نظر فعالیتش نیاز به تعریف ندارد. در فیلم «صندلی الکتریکی» قرار بود من با او همبازی شوم ولی منحل شد. در تمامی روزنامه های ایتالیا لقب هنرمند معروف و مرد هزار چهره ی سینما را به ایشان دادند.
حدود 14 فیلم با او همکاری داشتم، کار با بیک بسیار راحت و خوب بود و در فیلم هایش بدلکاری هم می کرد و نیازی به بدلکار نداشت. بعد از مهاجرت به امریکا حاضر به بازی کردن در نقش های دوم و سوم نشد و روزی که خبر بیماری اش پخش شد، با او صحبت کردم. بسیار ناراحتم که سینمای ایران یکی از بزرگترین هنرمندان خود را از دست داد.
... ادامه
Mohammad
Mohammad
سیمین غفاری: سر فیلم برداری و صحنه بسیار خوب و مهربان بود
مجتبی نظری: سیمین غفاری گفت: زنده یاد بیک ایمانوردی از نظر من معرکه و آدم بسیار خوبی بود. سر فیلم برداری و صحنه بسیار خوب و مهربان بود و با همه کارگرها به زمین می نشست.
مثلا سفارش غذا برای ما چلو و کباب و برای کارگرها چلو خورشت می دادند، مخالفت می کرد و می گفت: همه باید یک غذا بخوریم. خاطره ای که در فیلم حریص با بیک ایمانوردی دارم، او نقش دو برادر دوقلو را در این فیلم بازی می کند. نقش یکی از این برادر ها بدجنس و دیگری برادر خوب بود و من برادر بدجنس را در دره پرتاب می کنم و می میرد. وقتی من به سقوطش در دره نگاه می کنم یک باره به پشت سرم نگاه کرده و آن برادر خوب را می بینم که از ترس غش می کنم و با خود می گویم: من که این را کشتم پس چرا زنده است... (اتفاق در فیلم) ولی بعد این صحنه هر جا که ما همدیگر را می دیدیم خنده مان می گرفت. روحش شاد و خدا غرق در رحمتش کند.
Mohammad
behrooz-behnejad.jpg Mohammad
بهروز به نژاد

بهروز به نژاد: رضا 120
مجتبی نظری: بهروز به نژاد گفت: دلیل اینکه عنوان این مطلب را «رضا 120» گذاشتم این است که بیک ایمانوردی، یادش بخیر، با شیرینی خاصی که داشت، می گفت: «به من بگین رضا 120» (منظور دستمزد 120 هزار تومانی او بود برای هر فیلم). یک بار گفتم خُب اگر تهیه کننده ای رقم بیشتری برات پیشنهاد کنه چی؟! گفت: «بازم بگین رضا 120». طنز خاص خودش را داشت و آدم جالبی بود.
دوستی ما همزمان با همکاری فیلم «واسطه ها» به کارگردانی حسن محمدزاده پایه گرفت و خاطراتی زیبا برایم مانده در رابطه دوستی با بیک. زمانی که با ما کارش را شروع کرد، از هفت روز هفته، دو تا سه روزش را در سه فیلم مختلف کار می کرد!! و یک روزِ آزادش را هر تهیه کننده ای زرنگتر بود از آن خود می کرد. گاهی تهیه کننده ها یک راست (برای صرفه جویی در وقت!) به صحنه فیلمبرداری دیگری می رفتند که بیک مشغول کار بود، لباس نقش خودشان را تنش می کردند و او را با خود می بردند.
با این توضیح می خواهم بگویم، همکاری اش در فیلمی که کارگردانش به تازگی از آمریکا آمده بود و دو رل مقابلش تئاتری بودند (فرزانه تائیدی و من) کار آسانی نبود. کارگردان برای تغییر ظاهر بیک سبیلی برایش گذاشت که بیشتر شبیه چارلز برانسون می شد و بین خودمان کارگردان هم بدش نمی آمد. فیلمبرداری بسیار طول کشید (بیش از یک سال و چند ماه)، به خاطر مشکلات مالی تهیه کننده، بیک ایمانوردی سمت تهیه کنندگی را هم به عهده گرفت. چند باری شب ها با هم بیرون رفتیم، خالی از تنوع نبود، مستی و شادی!
قسمتی از منزلش شبیه باشگاه های ورزشی بود و بسیاری از وسائل مدرن برای خودش و فرزندانش تهیه کرده بود. و البته یکی دو تا موتور سیکلت گردن کلفت! نحوه زندگی او در خارج از ایران نشان از شخصیت محکم او داشت. یادش را گرامی می دارم. از این فرصت استفاده می کنم و یادی از دو دوست و همکارم ایرج قادری و ایرن می کنم و همینطور بوتیمار. روحشان شاد. خاطرشان همیشه زنده است.
... ادامه
Mohammad
farzaneh-taeidi.jpg Mohammad
فرزانه تاییدی و رضا بیک ایمانوردی

فرزانه تاییدی: بیک هنرپیشه سینمای تجاری و مردم پسند ایران بود
مجتبی نظری: فرزانه تاییدی گفت: نوشتن درباره همکاران هنری، و بخصوص آنان که در میان ما نیستند لازم است، با تفکری سالم باشد و منصفانه، که معتقدم بسیار به محتوای صادقانه ی نوشته کمک می کند.
و اما درباره ی زنده یاد بیک ایمانوردی: او هنرپیشه سینمای تجاری و مردم پسند ایران بود و طرفداران بسیاری داشت. بازیگر خوبی بود. اغلب رل هایی که به او می دادند، شخصیت ساده لوح و مهربان بود که بخصوص برای جوانان و حتی بچه ها جذاب بود و همین موضوع فروش فیلم هایش را تضمین می کرد. نقش های جدی در کارنامه او زیاد نیست، ولی در فیلم «واسطه ها»، تنها همکاری من با او بود، کاراکتری جدی را بازی می کرد. در این فیلم سعی می کرد بر خلاف بقیه ی کارهایش دیالوگ ها را حفظ کند، برایش کار بسیار سختی بود! با این حال در این همکاری بسیار صادقانه پا به پای من و بهروز به نژاد - که به هرحال در اصل بازیگر تئاتر بودیم - کار کرد، و به نظر من نتیجه ی کارش هم خوب بود.
در اینجا از آقای حسن محمدزاده کارگردان فیلم هم یاد می کنم که قدر هنرمندان جدی را می دانست و با صبوری کار را به اتمام رساند و اینکه چقدر فیلم موفق بود بحثی جداگانه است. در اینجا دلم می خواهد از عبدالله بوتیمار که در این فیلم با ما بود یاد کنم. روح او و رضا بیک ایمانوردی شاد.
... ادامه
صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ