یافتن پست: #کشیدی

Mostafa
Mostafa
رميديم از وحشي بافقي

از سر كـوي تو با ديـــده تر خواهم رفت
چهـره آلـوده به خوناب جگـر خواهـم رفـت

ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم

امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم

دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند

از گوشهٔ بامی که پریدیم ، پریدیم

رم دادن صید خود از آغاز غلط بود

حالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم
... ادامه
نگار
نگار
شما یادتون نمیاد، اون موقعها مچ دستمون رو گاز می گرفتیم، بعد با خودکار بیک روی جای گازمون ساعت می کشیدیم .. مامانمون هم واسه دلخوشیمون ازمون می پرسید ساعت چنده، ذوق مرگ می شدیم{-105-}
نگار
نگار
شما یادتون نمیاد، گوشه پایین ورقه های دفتر مشقمون، نقاشی می کشیدیم. بعد تند برگ میزدیم میشد انیمیشن
♥هـــُدا♥
324.jpg ♥هـــُدا♥
او هم آدم است, اگـــــــر دوستت دارم هـــایت را نشنیـــــده گرفت

غصه نخــــور,اگــــر رفت گریـــــــه نکن,یک روز چشمــــهآی یکــــ نفر عــــاشقش میکند

یک روز معنی کم محلی را می فهمد ... یک روز شکستـن را درک میکند

آن روز می فــــــهمد آه هـایی که کشیدی از تـــــه ِ تـــــهِ قلبت بوده!

می فهــــمد شکـــــستـن یک آدم تــــاوان سنگینی دارد...
... ادامه
GIV
GIV
یادتونه سر کلاس تخته پاک کن رو خیس می کردیم می کشیدیم
.
.
..
.
.
.
.
رو تخته فکر می کردیم خیلی تمیز شد بعد که تخته خشک می شد
.
.
.
.
.
.
.
می دیدیم چه گندی زدیم…! الان همین حس رو نسبت به زندگی دارم
:|{-15-}{-15-}{-15-}{-15-}
Mostafa
Mostafa
روزی استادی در کنار دریا راه می رفت که نوجوانی نزد او آمد و گفت:

«استاد! می شود در یک جمله به من بگویید بزرگترین حکمت چیست »

استاد از نوجوان خواست وارد آب بشود.

نوجوان این کار را کرد.

استاد با حرکتی سریع، سر نوجوان را زیر آب برد و همان جا نگه داشت، طوری که نوجوان شروع به دست و پا زدن کرد.

استاد نوجوان وحشت زده از آب بیرون آمد و با تمام قدرتش نفس کشید.

او که از کار استاد عصبانی شده بود، با اعتراض گفت:

« استاد ! من از شما درباره حکمت سؤال می کنم و شما می خواهید مرا خفه کنید »

استاد دستی به نوازش به سر او کشید و گفت:

«فرزندم! حکمت همان نفس عمیقی است که کشیدی تا زنده بمانی.

هر وقت معنی آن نفس حیات بخش را فهمیدی، معنی حکمت را هم می فهمی!»
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
1336245207170695_large.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
فقط دهه شصتیا هستن که میتونن رابطه ی عاطفی بین خودکار بیک و نوار کاست رو درک کنن{-15-}
رضا
رضا
فقط مشکل رو حل کنیم سایت کامل میشه .
رضا
رضا
خب دیگه امید اومده داره تغیرات خوبی میده من کم کم استعفاء بدم برم {-7-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
126443.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
روز نبودنت را بر روی دیوار خط کشیدم

ببین این دیوار لامروت دیگر جایی برای خط زدن ندارد

خوش به حال تو که خودت را راحت کردی

تنها یک خط کشیدی ان هم

روی من
... ادامه
دیدگاه · 1391/12/3 - 16:35 ·
MONA
MONA
چقدر این مامانا ماهن..قربونت برم که پنهون میکنی درد ِ طاقت کش ِ زانوهاتو..فداتشم که تا دست به کوله میبرم وسایلمو جمع کنم همش نگاهاتو میدزدی ازم تا نبینم چشمای پر اشکتو..دورت بگردم که واسه مشغول کردن ِ خودت تا متوجه غمت نشم اتاقی که صبح جارو کشیدیو دوباره جارو میزنی..مامانـــــــــــــم چقدر تو ماهی اخه..{-41-}
MONA
1074.jpg MONA
{-165-} بفرماییـــــــــــــــــــن.. {-165-}
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
j4397uo02yzwsy8q60o3.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
گاهی...!!!
یه مواقعی هست...که واقعا لازمه یه سیلی بزنی تو گوش خودت...بهش بگی خفه شو...
تا کی میخوای چشای کورت رو همه چی ببندی...
لازمه دو تا چوب کبریت بزاری بین پلکات...
لازمه نمک پاش خالی کنی رو زخمات...
لازمه سر خودت فریاد بکشی...
لازمه از این (خود) لعنتی متنفر بشی...
لازمه جلو اینه بایستی و تف کنی تو صورت کسی که این بلاها رو سرت اورد...
لازمه گل بگیری در اون سوراخی رو که به اندازه ی تموم"اه"هایی که کشیدی ازش گزیده شدی...
لازمه به بقیه بگی خودم میدونم چه غلطی کردم...
میدونم شما عقل کل بودین
لازم نیست هی بکوبین تو سرم...
لازمه یه قیچی بزنی به خاطرات رد دستاش تو موهات...
و با حماقت محض همیشگیت باور کنی که فراموش کردی
تموم ضربه هایی رو که از زمین و اسمون دیگه جونی
واست نذاشتن...
لازمه بندازی دور تموم لباسایی که بوی عطرشو دارن...
لازمه قبول کنی"خریت" شاخ و دم نداره....
لازمه"خودتو"بندازی بری واسه همیشه...
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/25 - 00:50 ·
MONA
5c886e0b64efb937b488b4096fc6b0d6.jpg MONA
یه چیزی بگو بزار قانع شم
تا نتونم جلوی رفتنت مانع شم
مگه نمیبینی چقدر خراب و داغونم
تو این اوضاع منو تنها نزار خواهشآ
بگو چرا داری میری آخه به چه قیمتی
کیه که مثل من رو تـــو بتونه بشه غیرتی
یا با تـــو تا بکنه تو هر شرایط بدی
اونوقت تـــوئه بی معرفت حتی جوابشو ندی..
... ادامه
[لینک]
نگار
نگار
باباهامون جلوی باباهاشون پاشونو دراز نکردن
ما پاهامونو دراز کردیم اما به احترامشون جلوشون سیگار نکشیدیم
بچه هامون اگه تو جمع نزنن زیر گوشمون شانس آوردیم !
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/18 - 23:52 ·
5
Majid
Ali.Ost-Big-06.jpg Majid
نه

مگه تو نگفتی واسه تو رفیق راهم

ما چه نقشه ها کشیدیم واسه فرداهای باهم

اما افسوس . . .

باشه اشکالی نداره ، ما خدامون مهربونه . . .
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/18 - 15:55 ·
4
امید
امید
بچه های دانشگا رو از روی محل نشستن سر کلاس طبقه بندی میکنم:
.
.
.
.
ردیف اول :نگم بهتره :|
وسطی ها :یه سلام علیکی داریم :|
ته کلاس :دمشون گرم ;)

اونایی که اصن کلاس نمیان: اینا رفیقامن :)))))
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
iceSmoke1.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
وقتی نفهمی

کی سیگارت را روشن کردی

و کی کشیدی

و کی خاموشش کردی

یعنی یک جای کار می لنگد بدجــــور...
LeilA
LeilA
یادتونه؟؟

بچه ک بودیم وقتی پاکنمون کثیف میشد میکشیدیمش به

دیوار یا قالی تا تمیز بشه؟
دیدگاه · 1391/11/13 - 11:31 ·
3
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
یه سری آدما هستن که اگه تو زندگیت نبودن،
الان داشتی با خیال راحت نفس می کشیدی …
دیدگاه · 1391/11/11 - 15:20 ·
2
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
شیار دست هایش را نشان میدهد پدر،

و میگفت :

هنوز گرسنگی نکشیدی عاشقی یادت برود!!

اما...

از ابر چشمهایش چکه میکرد

تصویر زنی جوان...
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/11 - 14:31 ·
3
صفحات: 8 9 10 11 12

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ