یافتن پست: #کنارم

abbasali
1316157154257664.png abbasali
یه عکس از ابی بردم قاب سازی یارو میگه قابش کنم پـَـَـ نــه پـَـَــــ خوب عکسو نگاه کن ببین اینورا ندیدیش عکس بابامه اختلال هواس داره چند روزه از خونه زده بیرون <br>*************************** <br>تو پارک رفتم دستشویی اومدم بیرون یکی جلومو گرفته! میگم پولیه؟ مبگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ من اینجا نشستم پشه ها نیان تو حین کار براتون مزاحمت ایجاد کنند <br>***************************<br> منتظر تاکسی وایسادم و دارم دست تکون میدم برا تاکسیا. با تاکسیش میاد کنارم میگه تاکسی می خوای؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ دارم برای مسافرین محترم دست تکون میدم و آرزوی سفری خوش می کنم.<br> ***************************<br> به بابام میگم: بابا تو سفارت امریکا کار پیدا کردم. میگه: به عنوان مترجم؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ میرم بالا پشت بوم سفارت، روزایی که باد نمیاد، پرچم امریکا رو فوت میکنم! <br>***************************
... ادامه
a.ž.ה.a.$
a.ž.ה.a.$
من میخندم<br> من راه میروم<br> من حرف میزنم <br>من گناه میکنم<br> من گریه میکنم<br> وتو آن بالا میبینی<br> اما همین جا کنارمی<br> ومن!!<br> تو را از یاد برده ام<br> رب تنهایی های من....
... ادامه
سوگند
http___meme_zenfs_com_u_88cc89f507ea32fbb444ea693f31a9775ad30d3f.jpg سوگند
خداوندا، خداوندا !!! قرارم باش و یارم باش ... جهان تاریکی محض است !!! می‌ترسم ، کنارم باش ...
a.ž.ה.a.$
a.ž.ה.a.$
شرح این قصه مگر شمع برآرد به زبان<br> ور نه پروانه ندارد به سخن پروایی <br>جوی‌ها بسته‌ام از دیده به دامان که مگر <br>در کنارم بنشانند سهی بالایی
... ادامه
دیدگاه · 1390/07/5 - 21:44 ·
abbasali
abbasali
سوار ماشین بودیم یه موتور با سرعت دویست تا از کنارمون عبور کرده، رفیقم داشت با موبایلش ور میرفت ندیدش، میگه:موتور بود؟ گفتم: پـَـ نـَـ پـَـ میگ میگ بود؟
... ادامه
تشنه لبان
تشنه لبان
خدایا هرکس به یادم هست به یادش باش اگر کنارم نیست ، کنارش باش اگر تنهاست پناهش باش اگر غم دارد ، غمخوارش باش و هر کجا هست نگهدارش باش آمین##
دیدگاه · 1390/06/6 - 15:30 ·
1
سوگند
سوگند
گاهی اوقات خیلی دلم تنگ می شه برای بچه گی هام برای از دیوار راست بالا رفتن هام برای عروسکی که اگه شبا کنارم نمی خوابید من هم نمی خوابیدم بازم دلم هوای دستای مامانم رو کرده به زور منو بنشونه کنار خودش وموهام و برام شونه کنه{-31-}{-60-}{-47-}{-38-}
ناخدا
ناخدا
من همون تک درخت خشکیده توی کویر داغ تنهایی ام که همه بردنم ازیاد گاهی گم کرده راهی از کنارم میگذشت تکیه بر ساقه خشکیده ام می دادو با خنجری در دستانش ساقه ام را نوازش میکرد ولی چه زود از من خسته میشدو می رمید اه گرمای کویر تنهایی ریشه ام را خشکانده شاید رهگذر دیگری در شب ساقه ام را به آتش زند ولی اگر سوزاندن ساقه ام خاطر تنهای او را پر کند پس به او می گویم بسوزانم چرا که زخم خنجر دیرینه بر ساقه دارم خشکیده ام تنها و بی پناهم بسوزان و جودم را خاکستر کن ....... بسوزان که بدادم رسیده ای سوختم سوختم ای قوم رهایم نکنید سر به صحرا زدم از ننگ سر عاقل خویش
... ادامه
mohsen0123
mohsen0123
هیچکس آب بر زمین نریخت هیچکس برای ما دعا نکرد در تمام راه یک پرنده از وسیع آسمانمان , رد نشد غنچه ای در مسیرمان نبود یا اگر که بود لب به خنده وا نکرد در کناره کویر زیر آسمان صاف و پر ستاره کویر هیچکس من و تو را صدا نکرد هیچکس دلش برایمان نسوخت در تمام راه یک مسافر از کنارمان گذر نکرد آه هیچکس اینچنین غریب مثل ما سفر نکرد
... ادامه
دیدگاه · 1390/05/4 - 00:55 ·
1
صفحات: 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ