سیاست انگلیسی! اندر حکایت وام خودرو!!!!
یکروز سرمیز نهار دیپلمات انگلیسی به سیاستمدار روس گفت:
اگربتوانی قدری خردل به خورد گربه بدهی نهارمهمون منی,
سیاستمدار روس بدون تامل پس گردن گربه رو گرفت,
وقتی قاشق پر خردل رابه طرف دهان گربه برد,
گربه با استشمام بوی تند خردل چنگی به دست او زد
ودرحالیکه دست مرد روسی را خونین ساخته بود, باسرعت به پایین پرید.
دیپلمات انگلیسی درحالیکه نگاه معناداری به دوست روسی اش میکرد,
به طرف گربه رفت ویک تکه گوشت را جلوی گربه گذاشت.
گربه وقتی مشغول خوردن شد آهسته دم اورا بلند کرد
و مقداری خردل به مخرج گربه مالید!
گربه با احساس سوزش از جا پرید, جستی زده فرارکرد
ورفت زیرمیز رستوران وپایش را بلند کرد وبه سرعت مشغول لیسیدن ما تحتش شد.
دیپلمات انگلیسی درحالیکه گربه رابه همکار روسی اش نشان می داد
گفت: یادگرفتی که چیزی را به بعضی ها چطوری باید خوراند؟
مدیونید اگه به یاد وام خودرو و .... بیفتید ( اندر حکايت خريد خودرو در ايران )
... ادامه
واسه منه یعنی؟
1394/09/7 - 16:54په نه په واسه منه؟
1394/09/7 - 22:06زشته؟
1394/09/7 - 22:14نه ، چرا زشت باشه
1394/09/7 - 22:17خیلی هم خوبه
دستت درد نکنه
احساس میکنم کوچیکش خوب نشده البته تیکه دوم رو هنوز تموم نکردم ولی با همین کوچیکه امروز ظهر مهرمو گذاشتم روش نماز خوندم دیدش خوب بود از دور که نگاه میکنی حالا زوم شی روش کمی مشکل داره از روی سجاده خودم دارم طرح یا الهام میگیرم البته واسه من طرح ترمش حرم امام رضاست مثلا واسه توهم حرم امام رضاست
1394/09/7 - 22:24
1394/09/7 - 22:31خوبه ، همین خوبه
امیدوارم روی همین سجاده خدا یکم صدای منو بشنوه
امیدوارم یکم نظر لطفشو به من بکنه ، منتظر یه معجزه هستم...
انشاالله
1394/09/7 - 22:34