شبکه اجتماعی نمیدونم - جستجو در پست ها

Noosha

سلاااااااااااااااااااام به همه دوستای گلم.من اومدم م م م {-165-}

خوبین؟خوشین؟سلامتین؟مارو نمیبینید خوشید؟چه خبرااااااااااااااااااا؟ {-41-}

7 دیدگاه · 1393/01/16 - 19:41 ·

10

دیدگاه

soheil

سلام ابجي خبرا كه پيش شماست

1393/01/16 - 19:42

Noosha

سلام سهیل جان.خبری نیست اینورا.... {-28-}

1393/01/16 - 19:44

soheil

مگه شدني خبري نباشه؟؟؟

1393/01/16 - 19:46

صوفياجون

سلوووو آجی جونم خوبی؟ مرسی عزیزم خوبم ولی کمی خسته ام هنو نرسیدم خونه آرایشگاه پیش جولیا جونم یه سر برم بیرون دور بزنم تا ۹برم خونه و نمیدونم یه سر میام ، اگه اونموقع میای میبینمت عزیزم بوووووس تعطیلات خوووش گذشت بهت

1393/01/16 - 20:01 توسط Mobile

Noosha

سلام ترنه جونم.قربونت برم خانومی.جای شما خالی خیلی خوب بود.دل منم برات یه ذره شده بود عزیز دلم {-41-}

1393/01/16 - 20:32

Noosha

سلام صوفی جونم عزیز دلم خسته نباشی خانومی.خوبم خدارو شکر بهترم.تعطیلات خوب بود فقط یکی از بستگان فوت شد حالمون یه ذره گرفته شد.
سعی میکنم بیام.البته بعد شام مهمون داریم اگه زود رفتن میام صوفی جونم {-41-}

1393/01/16 - 20:35

bamdad

سلام
{-6-}

1393/01/16 - 22:44

Noosha

سلاااااااااااااااااااااام به همه.
من اومدم م م م {-23-}

خوبین همگی؟
دلم براتون یه ذره شده بود... {-60-}

دل شمام برای من تنگ شده بود عایا؟
امیدوارم تعطیلات خوش گذشته باشه... {-41-}

تعطیلات امسال برای من کمی متفاوت تر از سالهای گذشته بود خدارو شکر...
بلاخره بعد 17 روز برگشتیم تهران....الان خیلی خوشحالم که اینجام...تو نمیدونم....پیش شمااااااااااااا {-6-}

9 دیدگاه · 1393/01/15 - 17:05 ·

9

bamdad

امشب یهو دلم کودتا کرد

تورو میخواست

سرم رو کردم زیر بالشت

آروم ب دلم گفتم

خفه شو…

دوره دموکراسی گذشته

میزنم لهت میکنم…

... ادامه

2 دیدگاه · 1393/01/15 - 16:56 ·

5

عسل

دختری با ظاهری ساده از خیابان گذشت که پسری در پیاده رو به او گفت:

چطوری سیبیلو؟

دختر خونسرد ، تبسمی کرد و جواب داد:

وقتی تو ابرو بر میداری و مو رنگ میکنی و گوشواره میندازی

من سیبیل میزارم تا جامعه احساس کمبود مرد نداشته باشه !

... ادامه

دیدگاه · 1393/01/15 - 16:46 ·

5

zoolal

شکـــ نکـــــن !
آیــــنده اے خوـاهــم ساختــــ کــه
گذشتـــه ام جلویش زآنــو بـــزند !
قـــرآر نیستــــ مـــن هـــم دلِ کَسِ دیگـــری را بسوزانـَــم !
برعکـــس کســے را کــه وارد زندگـــیم میشود
آنقـــــدر خــــوشـــبـ ♥ــتـــــ میکنــم کـــه
بـــه هر روزے کـــه جاے " او " نیستــــے
بـــه خودتـــــ لعنتـــــ بفرستــــے! لعنتیـــ !!!
{-35-}

دیدگاه · 1393/01/14 - 12:57 ·

5

♥هـــُدا♥

زنم

مصلوب به صليب تحقير هزاران ساله

همچنان به نرمي آواز مي دهد:

مرا ببين

...مرا خوب ببين

اين منم، زن

نيمه ي سركوب شده ي نسل بشري

زخمي ز شلاق تبعيض و اجحاف

زنجير خود خواهي مرد با زيور غيرت آويخته بر گردنم

رويم بپوشان

در چهار ديوار مطبخ حبسم كن

با نغمه ي اوازم چه مي كني؟

كه آوازه اش از مرزها گذشته است

.آري من زنم

..مرا خوب ببين
دلم مرگ میخواهد

... ادامه

2 دیدگاه · 1393/01/14 - 12:09 ·

13

zoolal

گــاه دلم می‌گیرد ، ... گــاه زندگی سخت می‌شود .... گــاه تنها ، "تنهایی" آرامش می آورد ... گــاه گذشته اذیتم می كند .... گــاه هوایت دیوانه‌ام می‌کند .... این " گــاه " ها ، گــهگاه تمامِ روز و شب من می‌شوند ... آن وقت بغض راه گــلویم را می‌گیرد ... ! درست مثل همین روزهــا ...!!

... ادامه

دیدگاه · 1393/01/13 - 17:39 ·

4

رضا

با سلام خدمت کاربران گرامی شبکه اجتماعی نمیدونم

بعد از گذشته 3 سال و نزدیک شدن به چهارمین سال تاسیس نمیدونم بخاطر عدم پیشرفت سایت و وجود مشکلات مالی عدیده تصمیم گرفتم که از تاریخ 15 فروردین 93 سایت رو از دسترس خارج کنم .

از این تاریخ به بعد سایت فعالیتی نخواهد داشت . چون هزینه ارتقاء سایت چند میلیون میشه و فعلا توان مالی این کار رو ندارم . به همین خاطر از همه بخاطر فعالیتشون تو سایت متشکرم .

موفق باشین .

مدیریت شبکه اجتماعی نمیدونم .

... ادامه

22 دیدگاه · 1393/01/13 - 00:29 در اخبار نمیدونم ·

17

آخرین 10 دیدگاه · نمایش همه »

صوفياجون

{-139-} {-139-} {-139-} {-184-}
دوووووووووووووووووووووووولوووووووووووووووووووووووووووووغ نگوووووووووووووووووووووووووووووو {-184-}
راس میگی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ {-203-} {-203-} {-130-}
{-203-} {-203-} {-155-} {-90-} آخ جون {-90-}

1393/01/13 - 15:17

متین (میراثدار مجنون)

من شب ساعت 2 از خواب بیدار شدم باشه یکی به نفع تو

1393/01/13 - 17:26

♥هـــُدا♥

خداروشکـر تلفنی بهم خبر دادن ک دروغ 13 بــوده

1393/01/14 - 12:01

رضا

شهرزاد / بامداد {-7-} / آره صوفیا / امید دلم سوخت وگرنه زود بهتون نمی گفتم /

متین {-7-} / سامان باز باید بهت تذکر بدم ؟

هدا فکر کن چند دهزار کاربر اگر داشتیم {-7-} / طلا واقعا {-7-}

1393/01/15 - 14:40

Noosha

رضا خداییش با این خبری که صوفیا بهم داد چند روز آخر مسافرتم زهر مار شد برام.خیلی بدی ی ی ی {-60-}

1393/01/15 - 17:35

Noosha

ولی بعد که دوباره صوفی اس دادو گفت که دروغ سیزده بوده خوشحال شدم...امیدوارم هیچوقت مجبور نشی سایتو ببندی {-165-}

1393/01/15 - 17:58

ıllı YAŁĐA ıllı

عـــــجــــــب آدمــــــــایـــــی هــســتــیــن {-112-} {-118-}

ســـکــتــــه کـــــردم بـــــــااااااااااااااوو {-201-} {-193-} نـــه بــاحـــال بـــود {-91-}

فــکــــر قــلـــب مــنـــه جـــــوون رو نــمــیــکــنـــن {-190-} {-85-}

{-157-} آدمــــــــــــــــای خــبــیـــــث ..... بـــــــووووووووق {-194-}

1393/01/16 - 15:49

رضا

ندا #روایت_داریم دروغ خوب دروغی هست که همه باورشون بشه {-7-} انشالله سالهای آینده در کنار هم تو نمیدونم باشیم .

یلدا والا بهشون بگو مرض دارین {-7-}

1393/01/16 - 19:13

متین (میراثدار مجنون)

بله بردار

1393/01/16 - 21:32

حامد@ پسر تنها

Warning: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_postcomment.php on line 102

1393/01/18 - 14:56

bamdad

مردی در هنگام رانندگی،درست جلوی حياط يک تيمارستان پنچر شد و مجبورشد همانجا به تعويض لاستيک بپردازد. هنگامی که سرگرم اين کار بود، ماشين ديگری به سرعت ازروی مهره های چرخ که در کنار ماشين بودند گذشت و آنها را به درون جوی آب انداخت و آب مهره ها را برد. مرد حيران مانده بود که چکار کند. تصميم گرفت که ماشينش را همانجا رها کند و برای خريد مهره چرخ برود. در اين حين، يکی از ديوانه ها که از پشت نرده های حياط تيمارستان نظاره گر اين ماجرا بود، او را صدا زد و گفت: از ٣ چرخ ديگر ماشين، از هر کدام يک مهره بازکن و اين لاستيک را با ٣ مهره ببند و برو تا به تعميرگاه برسی. آن مرد اول توجهی به اين حرف نکرد ولی بعد که با خودش فکر کرد ديد راست می گويد و بهتر است همين کار را بکند. پس به راهنمايی او عمل کرد و لاستيک زاپاس را بست. هنگامی که خواست حرکت کند رو به آن ديوانه کرد و گفت: خيلی فکر جالب و هوشمندانه ای داشتی! پس چرا توی تيمارستان انداختنت؟ ديوانه لبخندی زد و گفت: من اينجام چون ديوانه ام. ولی احمق که نيستم!!

... ادامه

1 دیدگاه · 1393/01/12 - 20:49 ·

11

Morteza

اطلایه مهم میخوام خودمو پروفایلمو تعطیل کنم

7 دیدگاه · 1393/01/11 - 16:50 ·

9

عسل

اقا دیگه کار از ابرو برداشتنو؛ شلوار قرمز پوشیدنو؛ گوشواره انداختن پسرا گذشته؛ امروز یه پسر رو
دیدم وسط دعوا {-93-}

داشت جیغ میزد!!!! {-116-}

دیدگاه · 1393/01/11 - 15:19 ·

7

ıllı YAŁĐA ıllı

#کدومش #برات #محبوب_تره ؟ {-30-}

12 دیدگاه · 1393/01/11 - 12:12 در نظرشماچیه... ·

13

bamdad

امروز باورم شد
که تو خسته تر از آن بودی که بفهمی دوست داشتنم را!
از من که گذشت…
اما…
هرجا که هستی
“خسته نباشی”!

دیدگاه · 1393/01/9 - 19:14 ·

6

zahra

اینم برای شما بروبچ نمیدونم
همین امروز کنار دریا بودم جاتون خالی بود {-35-}

41 دیدگاه · 1393/01/8 - 16:10 ·

25

ParNiyA

عشق به شکل پرواز پرندست
عشق خواب یک آهوی روندست
من زائری تشنه زیر باران
عشق چشمه آبی اما کشندست
من میمرم از این آب مسموم
اما اونکه از مرده عشق تا قیامت هر لحظه زندست
من میمیرم از این آب مسموم
مرگ عاشق عین بودن اوج پرواز پرندست
تو که معنای عشقی به من معنا بده ای یار
دروغ این صدا را به گور قصه ها بسپار
صدا کن اسممو از عمق شب از لب به دیوار
برای زنده بودن دلیل آخرینم باش
منم من بذر فریاد خاک خوب سرزمینم باش
طلوع صادق عصیان من بیداریم باش
عشق گذشتن از مرز وجوده
مرگ آغاز راه قصه بوده
من راهی شدم نگو که زوده
اون کسی که سرسپرده مثل ما عاشق نبوده
من راهی شدم نگو که زوده
اما اونکه عاشقونه جون سپرده هرگز نمرده...

... ادامه

دیدگاه · 1393/01/7 - 02:10 ·

8

bamdad

ﭼﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺩﻟﻤﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻢ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﯾﺎ
ﻧﻪ !
ﻭﻗﺘﯽ ﻧﻪ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﻢ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ؛

ﻧﻪ ﺗﻮ ﺫﺭﻩ ﺍﯼ ﮔﺬﺷﺖ!!!

دیدگاه · 1393/01/7 - 00:46 ·

9

یافتن پست: #گذشت

تفکیک