یافتن پست: #گشتم

Noosha
Noosha
سلاااااااااااااام و ظهر همگی بخیر.من اومدم م م {-35-}{-35-}{-35-}
Morteza
Morteza
امروز دوبله پارک کرده بودم

یهو دیدم تو بلندگو داره می گه : راننده پژو راننده پژو !

ینی خوشگل خودمو قهوه ای کردم ، آب دهنمو قورت دادم برگشتم دیدم

یه وانتیِ می گه خربزه مشهد دارم بیا خربزه بخر
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/20 - 13:51 ·
5
Noosha
imagesalbum.blogsky.com (4).jpg Noosha
سلاااااااااااااام به همه دوستای گلم.ظهرتون بخیر.امیدوارم حال همگی خوب باشه....من اومدم م م م
این گلای زیبا تقدیم وجود نازنینتون{-41-}
مائده
مائده
چرا کسی نمیاد{-60-}حووصلم سر رفته
Reza Babaei
Reza Babaei
همین نیم ساعت پیش خسته و هلاک و تشنه و گشنه و روزه داشتم از سرکار برمیگشتم.
یهو یه موتوری دوترک نزدیکم نگه داشت و گفت بیا اینجا.
فهمیدم خفتگیریه ولی نه توان درگیر شدن داشتم نه حال فرار کردن.
فقط خیلی ببیحال گفتم نمیام.
یارو برگشت به رفیقش گفت بیا بریم سراغ یکی دیگه این الان میمیره قتل هم به پروندمون اضافه میشه.
هیچی دیگه گازشو گرفتن رفتن
(کلید اسرار: پاداش روزه داری)
{-7-}
Mohammad
1375801033674780_large.jpg Mohammad
به میرسی...
نقل خاطره از: جناب آقای محمدرضا موکل
مدتها بود که آرزوی زیارت بارگاه ملکوتی حضرت زینب (سلام الله علیها ) را در دل داشتم . ماه مبارک رمضان سال ۱۳۸۷ شبی بعد از نماز مغرب حال معنوی خوبی پیدا کردم و در حال خواندن زیارت ناحیه مقدسه بودم ، به این فراز از زیارت شریف رسیده بودم که می فرماید: (( وبفضلک افضل آمال…. )) یعنی ( به فضل خودت ما را به آرزوهایمان برسان ) درآن لحظه از خدا خواستم که آرزویم برآورده شود. همان شب شهید بزرگوار عباس بابایی بخوابم آمد، با همان لباس ساده و سر تراشیده و به من لبخند زد و گفت: ( بالامجان به آرزویت میرسی ). بعد ازچند روز زیارت حضرت زینب(سلام الله علیها) نصیبم شد و راهی سفر گشتم.

من هر شب به نیابت شهدا زیارت عاشورا میخوانم و ثواب آن را به شهدا هدیه کرده و بارها شهیدان عباس بابایی و اردستانی و ستاری رادر خواب دیده ام. امیدوارم مورد شفاعت شهدای عزیز قرار گیریم.
... ادامه
...
...
دیگرنمیگویم..گشتم نبود..نگردنیست..بگذارصادقانه بگویم..گشتم واتفاقابود..فقط مال من نبود...بگذاردیگری بگردد٫شایدمال اوباشد...
دیدگاه · 1392/05/15 - 20:46 توسط Mobile ·
5
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
گفت:دوستت دارم

هرچی گشتم مثل توپیدانشد

گفتم:خوب گشتی؟

گفت:اره

گفتم:اگه دوسم داشتی هیچ وقت نمیگشتی!!!!
دیدگاه · 1392/05/15 - 13:55 ·
3
MahnaZ
MahnaZ
از بیرون برگشتم خونه
به بابام می گم بابا من برگشتم
برگشته می گه کی رفتی که حالا برگشتی؟ فکر کردم خونه ای!
بود و نبودم واسشون فرقی نمی کنه
یعنی دارم کم کم یقین پیدا می کنم بچه سر راهیم!
... ادامه
شهرزاد
شهرزاد
نامه ای از سوی پروردگار به همه انسان ها
MahnaZ
MahnaZ
یکی از فانتزیام اینه که برای چند سال برم خارج و روی وسایل خونه م پارچه سفید بکشم
و وقتی برگشتم بتکونمشون و خاک بلند بشه و منم سریع از موقعیت استفاده کنم و توی گرد و غبار محو بشم{-7-}
๓เรร-รєթเ๔єђ
๓เรร-รєթเ๔єђ
بی تربیتا سلام کردما...
{-9-}{-9-}{-9-}{-9-}{-9-}{-9-}{-9-}{-9-}{-9-}{-9-}
مهدی کاراته
مهدی کاراته
دلم آشفته آن مایه ناز است هنوز

مرغ پر سوخته در پنجه باز است هنوز

جان به لب آمد و لب بر لب جانان نرسید

دل به جان آمد و او بر سر ناز است هنوز

گر چه بیگانه ز خود گشتم و دیوانه زعشق

یار عاشق کش و بیگانه نواز است هنوز

گر چه هر لحظه مدد می دهدم چشم پر آب

دل سودا زده در سوز و گداز است هنوز

همه خفتند به غیر از من و پروانه و شمع

قصه ما دو سه دیوانه دراز است هنوز{-33-}{-33-}{-33-}@MaeDeh
Mostafa
Mostafa
پیغام گیر تلفن برخی از شاعران ایرانی!
zizi
zizi
نیمه گمشده ی من الان باید خیلی خسته شده باشه ...
از بس دنبال من گشته نتونسته منو پیدا کنه ...
حقم داره بنده خدا ...!
جا داره از همین تریبون یه خسته نباشی بهش بگم ...
و بگم که امیدتو از دست نده "خواستن توانستن است ...!
یه حرف اینایی هم که میگن " گشتم نبود نگرد نیست!" هم گوش نده ...
اینا حسودن نمیخوان منو تو بهم برسیم ...!!!
تنبلی نکن تلاشتو بیشتر کن که خداوند با صابرین است ...! :|
و من الله توفیق... اجرکم عند الله ♥
LeilA
LeilA
ﺍﻭﻟﻴﻦ ﻛﺎﺭﻯ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺑﭽﮕﻰ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺧﻮﺩﻡ ﻳﺎﺩ ﺑﮕﻴﺮﻡ
ﻧﺎﺧﻦ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺑﻮﺩ، ﭼﻮﻥ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﻨﺪ ﺍﻭﻝ ﺍﻧﮕﺸﺘﻢ ﺟﺰﺀ
ﻧﺎﺧﻦ ﺣﺴﺎﺏ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ:|
MONA
1076984_181996318642515_625102665_o.jpg MONA
پرنده به پنجره میکوبید
من خواب می دیدم در جنگلی پراز فریاد درختان_شیر تورا دوست داریم که گیاه خواران را میخوری و گیاهی نمیخوری_می دویدم؛
بیدار شدم؛ پنجره را باز کردم؛
پرنده داخل شد؛ از میان عطسه ام گذشت وچون تاجی برسرمجسمه ی نیمه ساخته ی روی میز کارم نشست و اسرافیل آن روز من شد؛
اگر آن پرنده نبود خواب می ماندم؛ هوا ابری می شد
باعجله خانه راترک کردم.
کولی ام؛ صبح ها خورشید را از بچه های آن طرف زمین می گیرم؛ غروب به بچه های این طرف می دهم
آن غروب؛ هنگامی که به خانه برگشتم؛
پیش از آن که کلید رادر قفل بچرخانم؛ دربازشد؛ باچشمان بسته پرسیدم شما؟
گفت:بانو...ناپدیدشد
بعد از آن همه چیز زیباشد؛ امامن...
راستی؛ اگر جایی بانو را دیدی نشانش را به من بگو و مرا ببخش که تا پایان عمر به توحسادت خواهم کرد؛
که این بار تو اول بانو را دیده ای...

MahnaZ
MahnaZ
داستان بیمارستان و عشق
رضا
رضا
بیش از 200 تا دی وی دی رو گشتم تا یکی رو پیدا کنم آخر هم پیداش نکردم .
دیدگاه · 1392/04/25 - 22:12 ·
8
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
امروز خسته از سر کار برگشتم خونه خودمو پرت کردم رو مبل،
داداشم پا شد رفت یه لیوان آب برام آورد
با تعجب گفتم چه شده مهربون شدی ؟!
گفت امروز تو کلاس دینی گفتن :
یه نفر به یه سگ خسته آب داده رفته بهشت !
... ادامه
Mostafa
Favorit_Music.jpg Mostafa
آهنگ مورد علاقه شما ؟
♥هـــُدا♥
جــدایی (780).jpg ♥هـــُدا♥
دیشب را تا صبح بدنبالت گشتم

لابه لای تمام خاطرات گذشتمام خوبهایم را ورق زدم...

لحظه به لحظه اش را...

رد پایت همه جا جاریست...

اما...

دوباره تکرار داستان همیشگی

نبود تو و انتظار من...!!!

امروز را هم دوباره دنبالت می گردم......مثل همه روزهای نبودت!!!

امروز هم سراغت را از تمام برگ ها می گیرم...!

شاید برگی را از قلم انداخته باشم!
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/20 - 14:26 ·
6
صوفياجون
صوفياجون



آهاي دختر چوپون آهاي دختر چوپون
دل ديوونه رو كشوندي تو دشت و بيابون
از اين سو به اون سو
چه پاك و آشناست ساده نگاهت
چه بي رياست نجابت سلامت
من حتي توي خوابم نمي ديدم
كه چشمام وا بشه به روي ماهت
از تو پس كوچه تنهاي دل
عشق تو منو صدا كرد
خودمو بي خبر از من گرفت
با تب عشق آشنا كرد
آهاي دختر چوپون آهاي دختر چوپون
دل ديوونمو كشوندي تو دشت و بيابون
از اين سو به اون سو
همه عالمو من گشتمو ديدم
تا به دشت و ديار تو رسيدم
زير چارقد گلدار روي موهات
منم به عشق آخرم رسيدم
آهاي دختر چوپون آهاي دختر چوپون
دل ديوونمو كشوندي تو دشت و بيابون
از اين سو به اون سو
از اون راه رفتنت برقصه موهات
گل بوسه خورشيد روي لبهات
منو تا اوج بودن مي كشوني
اگه جا بدي دستامو تو دستات
هوس بوسه ز لبهاي تو
انگاري خوابه و رويا
شبو تا صبح به سحر رسوندم
با تو انگار كه يه دنيام
آهاي دختر چوپون آهاي دختر چوپون
منه ديوونه رو كشوندي تو دشت و بيابون
از اين سو به اون سو
آهاي دختر چوپون آهاي دختر چوپون
گل عشقو تو صحراي دلم كاشتي چه آسون
تو كاشتي چه آسون
آهاي دختر چوپون آهاي دختر چوپون
{-205-} {-225-}{-220-}
♥هـــُدا♥
جــدایی (72).png ♥هـــُدا♥
تمام شد...!

من به عقد غمها در آمدم

نگاه کن...!

این حلقه اشک من است به انگشتم

که خشک نمی شود
دیدگاه · 1392/04/19 - 17:22 ·
5
صفحات: 8 9 10 11 12

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ