یافتن پست: #گلی

zoolal
zoolal
ﭼﻪ ﮐﻴﻔﯽ ﻣﻴﺪﻩ ﺗﻮ ﺑﺎﺭﻭﻥ ﺗﻮﯼ ﻳﻪ ﮐﻠﺒﻪ ﺟﻨﮕﻠﯽ ﺑﺎ ﻋﺸﻘﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺷﻮﻣﻴﻨﻪ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ

و ﺻﺪﺍﯼ ﺳﻮﺧﺘﻦ ﭼﻮﺏ ﺳﮑﻮﺕ ﺭﻭ ﺑﺸﮑﻨﻪ ولی بعد ﻳﻬﻮ ﻳﻪ ﺧﺮﺱ ﮔﻨﺪﻩ ﺑﻴﺎﺩ ﺗﻴﮑﻪ ﭘﺎﺭﺗﻮﻥ ﮐﻨﻪ

ﺗﺎ ﻫﻴﭽﻮﻗﺖ ﺩﻳﮕﻪ ﻫﻮﺱ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﻳﺎﻫﺎ رو نکنین …
... ادامه
متین (میراثدار مجنون)
8.jpg متین (میراثدار مجنون)
خدایا

آمده ام آشتی

با پایی که در چاله گناه آسیب دیده

و با دسته گلی به نام توبه و پشیمانی

و عصایی در زیر بغل به نام دعا و مناجات

و مویی که در آسیاب زندگی سفیده شده

آری بنده فراری ات بازگشته
... ادامه
mostafa AZ
228e46e8f53ac82987c27003b1293cbd.jpg mostafa AZ
@tarane واین هم دختر خاله ندا در زمان کودکی
zoolal
tarahaan_aban_afsaneh (3).gif zoolal
عجب گلی
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
@oneill
چی شد گروه ؟؟؟ {-28-}
bamdad
bamdad
کجایی سهراب؟

کجایی که ببینی دیگر هیچکس مثل تو فکر نمیکند

همه راه خانه دوست را گم کرده اند

شبنم فروش ها به جای شبنم اشک به مردم میفروشند

درسبد های پر خواب این انسان نماها،جایی برای سیب سرخ خورشید نیست

شاخه گل های معرفت راهم از بیخ و بن کنده اند

راستی...

یادم رفت بگویم:

تو حق داشتی...

پشت دریا ها یک شهر بود

شهر عشق....

آدمهای این دوره و زمانه به دیوار های کاه گلی و باران خورده آن هم رحم نکردند...

من هم مدتی است نقاشی آخرتو را به پنجره اتاقم زده ام...

میدانی چرا؟

تا هنوز تصور کنم:

دست هر کودک ده ساله ی شهر،شاخه معرفتی است....

پشت دریا ها شهری است...

{-60-}
دیدگاه · 1393/01/9 - 19:07 ·
5
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
سلامی دوباره آکنده ازمهر برای شماها
soheil
soheil
طوطی غمین نشسته که قنّاد می رود

شیرین دلش گرفته که فرهاد می رود



چرخد زمان که یاد عزیزان مکن ولی

عمــر عزیز هم مگر از یــاد می رود



سرو و سمن گــرفتــه سرِ ره ز باغبــان

کان سایه بین که از سر شمشاد می رود



ایــن انس و الفتی که بود حاصل حیــات

خود خرمن گلی است که بر باد می رود



روزی بهم رسیدن و روزی جدا شدن

دادی نــرفتــه نــوبــت بیداد مــی رود



بر هر شکنج طرّه اش آویز چشم و دل

این سرو نـاز بین که چه آزاد می رود



نوشادی است و آمد و با عاشقان خود

نوشی چشاند و باز به نوشاد می رود



فریاد عاشقان همه گو در گلو شکن

هرچند کار عشق ز فریاد مـی رود



گرد غمش به اشک فرو شوی، شهریار

وانگــاه شاد بــاش کــه دلشــاد می رود
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/5 - 19:48 ·
3
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
دلتنگ که باشی آدم دیگری می‌شوی

خشن‌تر،عصبی ‌تر،کلافه ‌تر و تلخ‌ تر

و جالب ‌تر این‌ که با اطراف هم کاری نداری

همه اش را نگه می داری

و دقیقا سر همان کسی خالی می‌کنی که دلتنگ اش هستی...!!!
... ادامه
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
عـــــآشِـق رآ کــﮧ بَـــرعَــکــس کـــنـے ...

مـے شَـود قـشــــآع ...

دهـــخـــدآ را مـے شِــنــآسـے ؟!

لُــغَـتــــ نـآمِـــﮧ اَش را کـﮧ بــآز کــردم

نِــوشـتـــﮧ بـــود :

قـشـــآع : دردے کــ ـﮧ آدم را از درمــــآن مـایــوس مـے کـنـــــ ـد !
... ادامه
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
از قوی بودن خسته ام !

دلم یک شانه میخواهد

تکیه دهم به آن

بی خیال همه دنیا

و دلتنگی هایم را ببارم...
hastii
97a3bf69e4f73cacbce72260f773d269_1024.jpg hastii
اسمش را میگذاریم دوست مجازی

اما آنسو یک آدم حقیقی نشسته است

وقت میگذارد برایم ، وقت میگذارم برایش

وقتی در صحبت هایم به عنوان دوست یاد میشود

مطمئن میشوم حقیقتی است

هرچند کنار هم نباشیم

هرچند صدای هم را نشنیده باشیم

من برایش شادی و سلامتی آرزو دارم

هر کجــــــــــــــــا که باشد

این گلها تقدیم به وجودتون....
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/3 - 22:03 ·
6
soheil
soheil
من دلم می خواهد
خانه ای داشته باشم پر دوست
کنج هر دیوارش
دوستهایم بنشینند آرام
گل بگو گل بشنو
هرکسی می خواهد
وارد خانه پر عشق و صفایم گردد
یک سبد بوی گل سرخ
به من هدیه کند
شرط وارد گشتن
شست و شوی دلهاست
شرط آن داشتن
یک دل بی رنگ و ریاست
بر درش برگ گلی می کوبم
روی آن با قلم سبز بهار
می نویسم ای یار
خانه ی ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دگر
خانه دوست کجاست؟

فریدون مشیری
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/3 - 21:38 ·
4
bamdad
bamdad
راستی خدا

دلم هوای دیروز را کرده

هوای روزهای کودکی را

دلم میخواهد مثل دیروز قاصدکی بردارم

آرزوهایم را به دستش بسپارم تا برای تو بیاورد

دلم میخواهد دفتر مشقم را باز کنم و دوباره تمرین کنم

الفبای زندگی را

میخواهم خط خطی کنم تمام آن روزهایی که دل شکستم و دلم را شکستند

دلم میخواهد این بار اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان

هر چه میخواهید بکشید

این بار تنها و تنها نردبانی بکشم به سوی تو

دلم میخواهد این بار اگر گلی را دیدم

آن را نچینم

دلم میخواهد …

می شود باز هم کودک شد؟؟

راستی خدا!
دلم فردا هوای امروز را می کند؟؟؟؟؟؟؟
... ادامه
mostafa AZ
mostafa AZ
بابام با چکش به جای میخ زده به دستم از درد دو متر رفتم آسمون اومدم پایین ... تازه میپرسه خورد به دستت؟ پـــ ن پـــ یاد گل خداداد عزیزی به استرالیا افتادم، دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم، عجب گلی بود عجب گلی...!
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/26 - 02:03 ·
6
bamdad
bamdad
@zahra- 131

یه روز یه رشتیه در مخالفت با نفوذ بیگانگان در کشورمون قیام مسلحانه می کنه ولی هرگز حاضرنمیشه با سرباز ایرانی بجنگه
اون رشتی وطن دوست و با غیرت رو با نام میرزا کوچک خان جنگلی میشناسیم

یه روز یه رشتیه با گویش کاملا رشتی که زمانی رییس دانشگاه ملی ایران ( بهشتی ) بود ، پایه گذار دانشگاه صنعتی آریامهر ( شریف ) میشه ولی عشقی عجیب به تربیت فرزندان ایران دلیل همیشگی اون برای حضورش در دبیرستان البرز بود


اون رشتیه نخستین دکترای ریاضی ایران یعنی دکتر محمدعلی مجتهدی بوده

زنده باد شهر عشق
رشــــــــــــــــــــــــــــــــت
{-41-}{-41-}
Morteza
images (44).jpg Morteza
صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ