یافتن پست: #آسمان

Mohammad
Mohammad
قدرت جمله ي "دوستت دارم"
بيش از آن است كه فكر ميكردم
اين را از گياهي شنيدم كه در كوير روييده بود
گويا اين جمله را از آسمان شنيده بود،
دوستتان دارم بي بهانه …
خطاب به تمام داداشا و ابجیهای
دیدگاه · 1393/02/16 - 15:14 ·
8
Majid
Majid
ﮐﺒﺮﯾﺖ ﺑﮑﺶ ﺗﺎ ﺳﺘﺎره اﯼ ﺑﻪ ﺷﺐ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﻮ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺸﻨﺪ !
دیدگاه · 1393/02/15 - 09:08 ·
Majid
Majid
دلم که میگیرد… به آسمان نگاه میکنم و می گویم ؛خدایا راضیم به رضایت !! چون به بزرگیش ایمان دارم….!!

.
دیدگاه · 1393/02/15 - 08:50 ·
Majid
Majid
جغدی روی كنگره‌های قدیمی دنیا نشسته بود. زندگی را تماشا می‌كرد. رفتن و رد پای آن را. و آدم‌هایی را می‌دید كه به سنگ و ستون، به در و دیوار دل می‌بندند. جغد اما می‌دانست كه سنگ‌ها ترك می‌خورند، ستون‌ها فرو می‌ریزند، درهامی‌شكنند و دیوارها خراب می‌شوند. او بارها و بارها تاج‌های شكسته، غرورهای تكه پاره شده را لابه‌لای خاكروبه‌های قصر دنیا دیده بود. او همیشه آوازهایی درباره دنیا وناپایداری‌اش می‌خواند؛ و فكر می‌كرد شاید پرده‌های ضخیم دل آدم‌ها، با ا ین آواز كمی بلرزد. روزی كبوتری از آن حوالی رد می‌شد، آواز جغد را كه شنید، گفت:« بهتر است سكوت كنی و آواز نخوانی. آدم‌ها آوازت را دوست ندارند.غمگینشان می‌كنی. دوستت ندارند. می‌گویند بدبینی و بدشگون و جز خبر بد، چیزی نداری.»
قلب جغد پیرشكست و دیگر آواز نخواند.
سكوت او آسمان را افسرده كرد. آن وقت خدا به جغد گفت: آواز‌‌خوان كنگره‌های خاكی من!
پس چرا دیگر آواز نمی‌خوانی؟ دل آسمانم گرفته است.
جغد گفت: خدایا! آدم‌هایت مرا و آوازهایم را دوست ندارند.
خدا گفت: آوازهای تو بوی دل كندن می‌دهد و آدم‌ها عاشق دل بستن‌اند. دل بستن به هر چیز كوچك و هر چیز بزرگ. تو مرغ تماشاو اندیشه‌ای! و آن كه می‌بیند و می‌اندیشد، به هیچ چیز دل نمی‌بندد؛
دل نبستن سخت‌ترین و قشنگ‌ترین كار دنیاست. اما تو بخوان و همیشه بخوان كه آواز تو حقیقت است و طعم حقیقت، تلخ.
جغد به خاطر خدا باز هم بر كنگره‌های دنیا می‌خواند.
و آن كس كه می‌فهمد، می‌داند
آواز او پیغام خداست كه می‌گوید:
آن چه نپاید، دلبستگی را نشاید
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:30 ·
1
Majid
Majid
هر کسی گمشده ای دارد.
و خدا گمشده ای داشت.
هر کسی دوتاست و خدا یکی بود
و یکی چگونه می توانست باشد؟!
هر کسی به اندازه ای که احساس می کند، هست.
و خدا کسی که احساسش کند...نداشت!
عظمت ها همواره در جست و جوی چشمی است که آن را ببیند
خوبی ها همواره نگران، که آن را بفهمند
و زیبایی همواره تشنه ی دلی است که بر او عشق بورزد...
و قدرت نیازمند کسی است که در برابرش رام گردد.
و غرور در جست و جوی غروری است که آن را بشکند!
و خدا عظیم بود و خوب و زیبا و پراقتدار و مغرور...
اما کسی نداشت. و خدا آفریدگار بود و چگونه می توانست نیافریند؟!
زمین را گسترد و آسمان ها را بر کشید
کوه ها برخاستند و رودها سرازیر شدند و دریاها آغوش گشودند
و طوفان ها برخاست و صاعقه ها در گرفت.
و باران ها و باران ها و باران ها...
در آغاز هیچ نبود. کلمه بود و آن کلمه...خدا بود
و خدا یکی بود و جز خدا...هیچ نبود.
و با نبودن چگونه توانستن بود؟!
و خدا بود و با او عدم بود
و عدم گوش نداشت!
حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود، نمی گوییم.
و حرف هایی هست برای نگفتن.
و سرمایه های هر دل ، حرف هایست که برای نگفتن دارد!
حرف های بی قرار و طاقت فرسا.
که هم چون زبانه های بی تاب آتشند.
تحمل شان هر یک انفجاری را در دل به بند کشیده اند.
اینان در جست و جوی مخاطب خویش اند
اگر یافتند آرام می گیرند
و اگر نیافتند...
روح را از درون به آتش می کشند.
و خدا برای نگفتن ، حرف های بسیار داشت!
درونش از آن ها سرشار بود
و عدم چگونه می توانست مخاطب خدا باشد؟!
و خدا بود و عدم
جز خدا هیچ نبود...
با نبودن نتوان بودن
و خدا تنها بود.
هر کس گمشده ای دارد.
و خدا گمشده ای داشت...
و " تو " آن گمشده ای...!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:29 ·
bamdad
bamdad
گناه اول ما افتتاح پنجره بود

گناه دیگر ما، انهدام دیوار است
خوشا اشاعه خورشید در بساط زمین

صدور نور به هر جا که آسمان تار است

:)
دیدگاه · 1393/02/11 - 21:37 ·
7
bamdad
bamdad
این شهر

شهر قصه های مادر بزرگ نیست

که زیبا و آرام باشد

آسمانش را

هرگز آبی ندیده ام

من از اینجا خواهم رفت

و فرقی هم نمی کند

که فانوسی داشته باشم یا نه

کسی که می گریزد

از گم شدن نمی ترسد.
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/11 - 21:36 ·
7
zoolal
zoolal
لیله الرغائب شب آرزوها شبی که آسمانش پر از برق ستارگان است.
در آن شب هر دعایی ستاره ای خواهد شد و در پهنه­ی آسمان خواهد نشست.
بیا ستاره های هم را نظاره کنیم و بر هر کدام آمین بگوئیم.
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/10 - 19:06 ·
3
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
گويا به تنهايي لايق ترم !

حق من همان تنهايي کهنه اي است که تو گرفتي


همان تنهايي کهنه که هيچ کس نفهميد ،


تو هم نفهميدي هرگز !!!


در آسمان من همه خوبند حتي بدها ،


و من ،


همان من تنها همان بي ديوار .

همان من بي سايه
... ادامه
Morteza
Morteza
@SamanjonjonI @tarane
بی خیال تمام هیاهوی اطراف

بر ساحل زندگی قدم می زنم

بی خیال فکر تو

دنیای خود را نقاشی می کنم

بی خیال تمام آنچه باید باشد

نگین عشق را بر انگشت خود می آویزم

بی خیال همه رفت ها

به داشته های خود دل می بندم

اما

بگذار قدم بزنم...

قدم هایی سرشار از احساس بر ساحل زندگی

این روزها...

غروب عشق برای من

حیات دوباره خورشید

در آنسوی آسمان بودن ها؛ بر ساحل زندگیست!

نسیم دریا بر لبانم می نشیند

با خود می اندیشم

گویا

عشق در همین حوالی ست...

و باز می گویم

شاید

تا غروب عشق

نیمروزی باقی ست...
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/6 - 17:55 ·
14
Morteza
1512345_270290529787973_1916356472_n.jpg Morteza
این شعر به دل نمینشیند .

در این شعر قرار بود

تو بیایی

قرار بود شمع ها را با دست های تو روشن کنم

در این شعر یکدیگر را قرار بود ببوسیم

قرار بود جوری خاص نگاهم کنی

فکر میکردم در این شعر قرار است

آسمان از چشمانت جاری شود

بنشیند روی بغض های باران نخورده ام اما ...

اما دوباره تکرار نبودنت شد

تکرار تنهاییم .
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/6 - 14:09 ·
10
محمدطاها
محمدطاها
اگر تنهاترین تنهاها شوم باز خدا هست.او جانشین همه نداشتن هاست.نفرین و آفرین ها
بی ثمر است.اگر تمامی خلق گرگ های هار شوند و از آسمان هول و کینه بر سرم بارد تو
تنهای مهربان و جاوید و آسیب ناپذیر من هستی.ای پناهگاه ابدی !
تو میتوانی جانشین همه بی پناهی ها شوی.
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/5 - 22:43 ·
7
ParNiyA
art-sunset-sky-clouds-city-girl-anime-694x417.jpg ParNiyA
رنگ آرزوهایم این روزها خیلی پریده
تو اگر دستت به آسمانش رسید
چند تکه ابر نقاشی کن
تا دل من به ابرها خوش باشد...
bamdad
bamdad
ماه من غصه چرا؟؟
آسمان را بنگر، که هنوز
بعد صدها شب و روز
مثل آن روز نخست
گرم و آبی و پر از مهر به ما می‌خندد…

یا زمینی را که،
دلش از سردی شب‌های خزان
نه شکست و نه گرفت!
بلکه از عاطفه لبریز شد و
نفسی از سر امید کشید!

و در آغاز بهار،
دشتی از یاس سپید،
زیر پاهایمان ریخت
تا بگوید که هنوز،
پر امنیت احساس خداست…

ماه من غصه چرا؟؟
تو مرا داری و من هر شب و روز،
آرزویم همه خوشبختی توست…
ماه من، دل به غم دادن و از یاس سخن‌ها گفتن
کار آنهایی نیست که خدا را دارند.

ماه من، غم و اندوه اگر هم روزی،
مثل باران بارید
یا دل شیشه‌ای‌ات
از لب پنجره عشق، زمین خورد و شکست
با نگاهت به خدا
چتر شادی وا کن
و بگو با دل خود
که خدا هست، خدا هست هنوز…


ماه من… غصه اگر هست بگو تا باشد
معنی خوشبختی
بودن اندوه است!
این‌همه غصه و غم
این‌همه شادی و شور
چه بخواهی و چه نه
میوه‌ی یک باغند…
همه را با هم و با عشق بچین!

ولی از یاد مبر
پشت هر کوه بلند سبزه زاری‌ست پر از یاد خدا
و در آن باز کسی می‌خواند
که خدا هست خدا هست خدا هست هنوز…

{-41-}
دیدگاه · 1393/02/5 - 19:00 ·
7
bamdad
bamdad
همین که نباشی
یعنی رفته ای
آسمان و ریسمان بافتن هم ندارد
تو اگر بافتن بلد بودی
بند دلم پاره نمی شد
" من و تو " نمی پوسید
" من و تو " ...
این همه گرهء کور نداشت ...
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/4 - 17:29 ·
6
zahra
zahra
من عشقت را فراموش كرده ام
اما هنوز
پشت هر پنجره ای
چون تصويری گذرا
می بينمت!
به خاطر تو
عطر سنگين تابستان
عذابم می دهد!
به خاطر تو
ديگر بار
به جستجوی آرزوهای خفته بر می آيم؛
شهاب ها
سنگ های آسمانی!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/4 - 11:04 ·
6
bamdad
bamdad
دیگر دل به خاک بستم

که آسمان بداند با همه ی بزرگی اش، او را نمی خواهم!

تا ابرهایش، های های بر سرم اشک بریزند و من

نگران خاک شسته شده ی زیر پایم باشم

بگذار آسمان ببارد... از فراقم نعره زند...

من سرم را بالا نمی کنم
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/2 - 18:50 ·
5
zahra
zahra
سکوت سر شار از ناگفته هاست!

دلتنگي هاي آدمي را باد ترانه مي خواند

روياهايش را آسمان پر ستاره ناديده مي گيرد

وهر دانه برفي

به اشكي نريخته مي ماند .

سكوت سرشار از سخنان ناگفته است .

از حركات ناكرده، اعتراف به عشق هاي نهان

وشگفتي هاي بر زبان نيامده

در اين سكوت حقيقت ما نهفته است

حقيقت تو و من .
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/2 - 08:41 ·
1
bamdad
bamdad
از این روزگار


از این آسمان مشکوک


دلم گرفته...


دلم ذره ای شوق


ذره ای زندگی


می خواهد...


دلتنگی عظیمی


مرا در خود دارد...


باید با سکوت


سوگواری کنم


چاره


برای من هیچ کجا نیست...
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/1 - 19:43 ·
5
bamdad
bamdad
هرگاه دلت هوایم را کرد،

به آسمان بنگر و ستارگان را ببین

که همچون دل من در هوایت می تپند...
دیدگاه · 1393/02/1 - 17:39 ·
8
zahra
zahra
در آسمان آبی دلم جایی برای ابرها نیست

مادرم!! دعایم کن که با دعایت دلم خانه دردها نیست

عزیزترین عزیزانم روزت مبارک
دیدگاه · 1393/02/1 - 10:47 ·
7
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
رویاهای خیس روزگارم را به آسمان نمی سپارم چون باران آن ها را می شوید و از صحنه زمینی دلم پاک می کند.

آنها را به پرواز پرستو ها نمی سپارم چون اوج می گیرد و از دیدگانم دور می شود شاید فراموشم شود.

آنها را به دریا نمی دهم زیرا خورشید سوزان آسمان آنها را بر ابرها می دهد و از آینه ی چشمانم می گذرد.

رویاهای آسمانی و دریایی و بلندم را به تو می سپارم چون تو می دانی و مرا می فهمی که قلب من جایگاه محبت های توست.

پس تو را به سخاوتت و محبتت سوگند می دهم تنهایم مگذار و مرا به خودم رها مکن یا اجود الاجودین...
... ادامه
bamdad
bamdad
کجای آسمان ببینمت؟

من از جستجوی زمین خسته ام..
دیدگاه · 1393/01/30 - 19:29 ·
7
صفحات: 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ