یافتن پست: #بغض

♥هـــُدا♥
92550522098278713277.jpg ♥هـــُدا♥
ما همان هستیم که به را ترک میکنیم
اما وقتی میکند
که انگار به رسیده باشد
را می کند ..
دیدگاه · 1392/12/28 - 14:15 ·
4
حمید
110ح.jpg حمید
از همان روزی که دست حضرت قابیل
گشت آلوده به خون حضرت هابیل
از همان روزی که فرزندان آدم
صدر پیغام آوران حضرت باری تعالی
زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید
آدمیت مرد
گرچه آدم زنده بود

از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند
از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند
آدمیت مرده بود

بعد دنیا هی پر از آدم شد و این آسیاب
گشت و گشت
قرنها از مرگ آدم هم گذشت
ای دریغ
آدمیت برنگشت

قرن ما روزگار مرگ انسانیت است
سینه دنیا ز خوبیها تهی است
صحبت از آزادگی، پاکی، مروت، ابلهی است

من که از پژمردن یک شاخه گل
از نگاه ساکت یک کودک بیمار
از فغان یک قناری در قفس
از غم یک مرد در زنجیر
حتی قاتلی بر دار،
اشک در چشمان و بغضم در گلوست
وندرین ایام زهرم در پیاله، زهر مارم در سبوست
مرگ او را از کجا باور کنم؟

صحبت از پژمردن یک برگ نیست
وای، جنگل را بیابان میکنند
دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان میکنند
هیچ حیوانی به حیوانی نمیدارد روا
آنچه این نامردمان با جان انسان میکنند

صحبت از پژمردن یک برگ نیست
فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست
فرض کن یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست
فرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست
در کویری سوت و کور
در میان مردمی با این مصیبتها صبور
صحبت از مرگ محبت مرگ عشق
گفتگو از مرگ انسانیت است

فریدون مشیریاز مرگ نترسید!

از این بترسید که وقتی زنده اید

چیزی در درون شما بمیرد

بنام انسانیت!
... ادامه
bamdad
bamdad
@Taraneh-376
از آدمــا نپرسید " چـــرا " ناراحتن ...!

برای اشکـــ ـهــآ و

بغض ـهــآیشان ...

" دلیــل " نخواهید !

بغض ـهــآی ناخواستهـ ...

گریهـ ــهآی بی اراده

دلیل نمیخواهد !!

بهــآنه نمیشناسد ...!

یک" دل پـــُر"میخواهد ...

و

یکــــ "حس عجیبــــــ"!

که نه " او" میتواند توضیح دهد

و نه " تو " میتوانی درک کنی ...

پس "بدون" سوال کنارش بــاش!

هـمین!
... ادامه
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
با تو از دریاچه ی نور از دل جنگل گذشتم

گفتی هر عشقی میمیره اما از تو برنگشتم

میخواستم تا دنیا دنیاست ما به عشق هم بنازیم

توی مرز ماه و دریا قصری از صدف بسازیم

طوفان گرفت و چه ساده شکستی

اما چشاتو رو بغضم نبستی

عمرم گذشت و هوز که هنوزه

سلطان قلبم تو هستی تو هستی
... ادامه
صوفياجون
صوفياجون

{-41-}{-41-}{-41-}{-23-}
من اونیم که سایه ام نداشت

دلش رو توی کوچه جا گذاشت

همون که تو دلش غمارو کاشت

غیر از این سکوت چیزی برنداشت


من اونیم که گریه می کنه

همون که بغض و ول نمی کنه

همون که هیچکی باورش نکرد

اشک و عاشق گونه می کنه

صدام که سر به آسمون کشید، دلای عاشق و به این جنون کشید

خدا ببخشه اونو که نموند

که قلب سادمو اون به خون کشید

عشق ادعا سرش نشد، آخرش نشد

که یاد من بره

آسمونو باورش نشد ، کبوترش نشد

دوباره بپره

من اونیم که خیره رو دره، خوشیشو میده غصه می خره

که حالش از همیشه بدتره

دل نمیده و دل نمی بره

کسی که با کسی قدم نزد

تو خونه عکسی غیر غم نزد

سری به قلب عاشقم نزد

اونکه رو دلم زخم کم نزد

{-60-}{-6-}{-109-}{-35-}{-35-}{-35-}
حمید
ممادر.jpg حمید
بغض یعنی:

صدای اذان

خونه سوت و کور

خاطره های پر هیاهو و سفره های خالی از حضور پدر و مادر...

بعضی چیزها فقط یکبار تکرار میشن،قدرشو بدونیم!
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/25 - 11:49 ·
6
bamdad
bamdad
...
وقتی تو نیستی
نه هست های ما
چونان که بایدند
نه باید ها…

...مثل همیشه آخر حرفم
و حرف آخرم را
با بغض می خورم
عمری است
لبخند های لاغر خود را
در دل ذخیره می کنم:
باشد برای روز مبادا!
اما
در صفحه‌های تقویم
روزی به نام روز مبادا نیست
آن روز هر چه باشد
روزی شبیه دیروز
روزی شبیه فردا
روزی درست مثل همین روزهای ماست
اما کسی چه می‌داند؟
شاید
امروز نیز روز مبادا باشد!

وقتی تو نیستی
نه هست های ما
چونانکه بایدند
نه باید ها…

هر روز بی تو
روز مبادا است!
bamdad
bamdad
با چشم هایت حرف دارم
می خواهم ناگفته های بسیاری را برایت بگویم
از بهاری که دیر یا زود می رسد،
از بغض های نبودنت،
از دلنوشته هایم
که همیشه بی جواب ماند
باور نمی کنی؟!
تمام این سالهایم
با حضورت آفتابی بود
اما این روزها
دلتنگی ات
آسمانم را سخت تیره کرده،
راستی...
با دستی که روی شانه ات جا گذاشته ام
چه می کنی؟؟
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/23 - 20:17 ·
6
bamdad
bamdad
به دلتنگی هایم دست نزن



می شکند بغضم یک وقت!!



آنگاه غرق می شوی



در سیلاب اشکهایی که



بهانه ی روان شدنش هستی!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/23 - 17:15 ·
3
bamdad
bamdad
ﯾﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﻣﯿﺮﺳﺪ !
ﯾﮏ ﻣﻼﻓﻪ ﯼ ﺳﻔﯿﺪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻣﯿﺪﻫﺪ … ﺑﻪ ﻣﻦ …ﺑﻪ ﺷﯿﻄﻨﺖ ﻫﺎﯾﻢ …
ﺑﻪ ﺑﺎﺯﯾﮕﻮﺷﯽ ﻫﺎﯾﻢ …
ﺑﻪ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﺗﻠﺨﻢ
ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﻗﻄﻌﻪ ﻋﮑﺴﻢ ﺑﻐﺾ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ :
ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺩﻟﻤﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ دیوانه ﺑﺎﺯﯼ ﻫﺎﯾﺖ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ!
... ادامه
bamdad
bamdad
دلم هوس یک دوست قدیمی کرده

بک رفبقِ شش دانگ

یک آرامِ دل

کسی که امتحانش را در رفاقت پس داده

و دیگر محک زدن و زیر و رو کردنی در کار نباشد

رفیقی که من نگویم و او بشنود

بخندم و حجــم بغضم را در خنده ام ببیند

رفیقی که بگویم برو ، اما بماند . . .
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/22 - 13:03 ·
5
bamdad
bamdad
من مانده ام و یک برگه سفید!!!

یک دنیا حرف نا گفتنی!!!

و یک بغل

تنهایی و دلتنگی...

درد دل من در این کاغذ کوچک

جا نمی شود!!!

در این سکوت بغض آلود

قطره کوچکی هوس سرسره بازی میکند!!!

و برگ سفیدم

عاشقانه قطره را به آغوش می کشد!

عشق تو نوشتنی نیست...

در برگه ام،کنار آن قطره

یک قلب کوچک می کشم!

و وقت تمام است!!!

برگه ها بالا....
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/22 - 12:58 ·
4
صفحات: 9 10 11 12 13

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ