یافتن پست: #بغض

bamdad
bamdad
دلتنگ که میشوی دیگر انتظار معنا ندارد...
یک نگاه کمی نامهربان...
یک واژه ی کمی دور از انتظار...
یک لحظه فاصله...
میشکند بغضت را..
دیدگاه · 1393/01/22 - 00:09 ·
8
bamdad
bamdad
این روزا حسرت هایم را می شمارم

به این روزای عمرم که بیهوده در حسرت میگذرد

با بغض میشکند

با درد نابود میکند این روزا عجیب تنها شده ام

این روزا دلم تنگ است

تنگ کمی ارامش

این روزا خسته ام

این روزا مرز جنون هم نزدیک است

این روزا مرگ چه خوب است

این روزا تنها چیزی که میخواهم مرگ است

همین مرگ............
... ادامه
bamdad
bamdad
زانوی غم بغل گرفته ای که چه ؟
بلند شو
بایست رو به روی آینه
و تکرار کن ;
دوستم ندارد ؟
خوب نداشته باشد !
دلتنگی هایم را نمی فهمد ؟
خوب نفهمد !
بغض هایم را شانه نیست ؟
خودم که هستم !
همه را می بیند الا من ؟
من که خودم را می بینم !
من که هستم

بیخیال

ولی نمیدانم چرانمیتوانم بیخیال خیال هایم شوم

ای من رها کن

او را .....
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/20 - 19:57 ·
8
sam
sam
خواهشا بخوانید:پسر:ضعیفه دلمون برات تنگ شده بود...اومدیم زیارتت کنیم
دختر:تو باز گفتی ضعیفه؟؟؟؟؟؟
پسر:خب...منزل بگم چطوره؟؟؟؟؟
دختر:واااااااای .... از دست تو...
پسر:باشه...باشه...ویکتوریا خوبه؟؟؟؟
دختر:اه اصن باهات قهرم...
پسر:باشه بابا...تو عزیز منی....خوب شد؟؟؟...آشتی؟؟؟؟؟
دختر:آشتی...راستی گفتی دلت چی شده؟؟؟
پسر:دلَم؟!...آها از دیشب تا حالا یکم پیچ میده...
دختر:واقعا که...
پسر:خب چیه...نمیگم...مریضم اصن...خوبه؟؟؟؟؟؟؟
دختر:لوووووووووووس...
پسر:ای بابا...ضعیفه...اگه اینبار قهر کنی ناز کش نداری ها؟!
دختر:بازم گفت این کلمه رو...
پسر:خب تقصیر خودته...میدونی اونایی که دوست دارم اذیت میکنم...
هی نقطه ضعف دستم میدی...
دختر:من از دست تو چیکار کنم؟؟؟؟؟
پسر:شکر خدا........!دلم پیچ میخورد چون تو تب و تاپ ملاقات تو بودم...
لیلی قرن 21 من...
دختر:چه دل قشنگی داری...چه قدر به سادگی دلت حسودیم میشه...
پسر:صفای وجودت خانوم...
دختر:میدونی...دلم تنگه...برای اون همه پیاده روی هامون...برای سَرک
کشیدن تو مغازه کتاب فروشی و ورق زدن کتابها...برای بوی کاغذ...برای
شونه به شونه باهات راه رفتن و دیدن نگاه حسرت بار بقیه...
آخه هیچ زنی...
مردی مثل من نداره...!!!
پسر:میدونم...میدونم...منم دلم تنگه...برای دیدن اسمون تو چشمای تو...
برای بستنیهای شاتوتی که با هم میخوردیم...برای خونه ای که تو خیال
ساخته بودیم و من مَردش بودم...؟؟؟؟!!!!
دختر:یادته همش بهم میگفتی خاتون؟؟؟
پسر:آره یادمه...آخه تو منو باد دخترای ابرو کمون قجری مینداختی...
دختر:ولی من که بور بودم...
پسر:باشه فرقی نمیکنه...
دختر:آخ چه روزایی بود...دلم برای دستای مردونت که تو دستام گره میخورد
تنگ شده...مجنون من...
پسر:....
دختر:چت شده؟چرا چیزی نمیگی؟
پسر:...
دختر:نگاه کن ببینم...!منو نگاه کن...
پسر:...
دختر:الهی من بمیرم...چرا چشات نمناک شده؟الهی من فدات شم...
پسر:خدا ن...(هق هق گریه)
دختر:چرا گریه میکنی؟
پسر:چرا نکنم؟هان؟
دختر:من دوست ندارم مرد من گریه کنه...جلوی این همه آدم..
بخند دیگه...
بخند زودباش...
پسر:وقتی دستاتو کم دارم چطور بخندم؟...کی اشکامو کنار بزنه که
گریه نکنم؟؟؟
دختر:اگه گریه کنی منم گریه میکنما...
پسر:باشه...باشه...تسلیم...ولی نمیتونم بخندما...
دختر:آفرین حالا بگو کادو ولنتاین برام چی خریدی؟؟؟
پسر:تو که میدونی...من از این
... ادامه
zoolal
zoolal
دلتنگی ها
گاه از جنس اشکند....
و گاه از جنس بغض،،،
گاه سکوت میشوند و خاموش میمانند،،
گاه هق هق می شوند و می بارند،،
دلتنگی من برای تو اما
جنس غریبی دارد
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/19 - 21:21 ·
6
bamdad
bamdad
نشانی تو فقط بغض همه سنگها

و یک دل سیر گریه کردن ابرهاست

و سرخی نشکفته یک خاک

پریدن اولین سهره بیدار

و دست خطی ساده و پریده رنگ

از نامه ای که هیچگاه به مقصد نرسید

...نشانی تو

راستی نشانی تو کجاست؟
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/19 - 20:50 ·
6
bamdad
bamdad
مانند یک بهار…. مانند یک عبور….از راه میرسی و مرا تازه میکنی.

همراه تو هزار عشق از راه میرسدهمراه تو بهار…


بردشت خشک سینه من سبز میشود.

وقتی تو میرسی….

در کوچه های خلوت و تاریک قلب من … مهتاب میدمد…

وقتی تو میرسی…

ای آرزوی گم شده بغض های من…

من نیز با تو به عشق میرسم
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/19 - 20:48 ·
5
bamdad
bamdad
ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻧﮕﺎه ﺗﻮ!



ﻣﯿﺨﻨﺪﯼ ﺑﻪ ﻭﺟﺪ ﻣﯽ ﺁﯾﻢ ...



ﻏﻤﮕﯿﻦ ﮐﻪ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﺩﻧﯿﺎﯾﻢ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺑﻐﺾ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﺩﺭ ﮔﻠﻮﯾﻢ ...



ﺍﻣﺎ ﺩﻟﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ ﺗﻮ ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺳﻤﺘﻢ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﯽ ...



ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯽ لعنتی؟؟؟ ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ !
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/19 - 19:44 ·
4
مائده
مائده
وقتی که اینجا نمی شود
حتی تا عروج ساده کبوتر بالا رفت
از من سراغ آسمان را نگیر،
وقتی اینجا
انسان یعنی فقط سی و هفت درجه وجود
از من مپرس جبرئیل یا ابلیس کدامیک فرشته اند
دیگر به من نگاه نکن
حالا راحت تر شبیه کودکی هایم می شوم
شبیه وقتی که
آسمان یعنی صعود مسخره بادبادک
انسان یعنی مهره دار خونگرم
و عشق یعنی فقط سه حرف و یک بخش
حالا راحتم بگذار
دیگر حریم آرزو هایم بغض کرده است
"شاداب عالی پور"
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/19 - 13:45 ·
9
bamdad
bamdad
شمایی که تا دورت شلوغ میشه جو میگیرتت…
حواست باشه تنها که شدی بغض نگیرتت !
دیدگاه · 1393/01/18 - 22:18 ·
5
NEGAR
ba769c3abe076c10c462dd0a701cd23d-425.jpg NEGAR
ناامید شدن بدترین درد روی زمینه

اما بدتر ازاون اینه که درد داشته باشی نتونی به کسی بگی...

اونوقته که کم کم بغضات رسوب میکنه...

بعد خیلی اروم بدون اینکه بفهمی میزنه به قلبت..

اونوقته که قلبت از سنگ میشه... خوبه اونجوری دیگه ادم غصه نمیخوره.
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/18 - 19:49 ·
5
FATI
FATI
عشق من . . .

کاش بودی . . .

وقتـی بغض مـی کردم . . .

فقطـ بغلم مـیکردی و مـیگفتـی . .

ببینم چشمـــــاتو . . . منـــــو نگاه کـن . . .

اگه گریــه کنـی قهـــــر مـیکنم میرمـــــا . . .!

کاش بودی لعنتی . . .
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/18 - 19:44 ·
4
zahra
zahra
ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺧﻔﮕﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ

ﻓﮏ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻐﺾ ﺩﺍﺭم ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﮔﻔﺖ :

ﻟﺒﺎﺳﺘﻮ ﭼﺮﺍ ﺑﺮ ﻋﮑﺲ پوﺷﯿﺪﯼ ؟
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/17 - 11:22 ·
2
Noosha
12345767 Noosha
هیچ کدام نه اذیتم کرد

و نه برایم سوال شد

بغض خفه ام میکند

که چگونه نگاهت کرد که مرا

این گونه تنها گذاشتی
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
پای برهنه نیایید...

این اطراف چیزهای شكسته فراوان است!!!

بغض

صدا

دل...
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
وقتی بغض میکنم دلم میخواد

خدا از آسمون بیاد زمین اشکامو پاک کنه

دستمو بگیره و بگه :

بیا بریم اینجا اذیتت میکنن...!
bamdad
bamdad
می سپارمت به لبخندها...

گرچه خودم مهمان بغض های بی دلیلم
دیدگاه · 1393/01/15 - 20:02 ·
4
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
باز یک بغضی گلومو گرفته
بازهمون حس دردجدایی
من امروز کجامو تو امروز کجایی؟
حال تو بدتر از حال من نیست
پشت این گریه خالی شدن نیست
همه درد دنیا یه شب درد من نیست
تو از قبله من گرفتی خدارو
کجایی ببینی یه شب حال مارو
فقط حال من نیست که غرق عذابه
ببین حال مردم مثل من خرابه
کجایی؟
باز یک بغضی گلومو گرفته
باز همون حس درد جدایی
من امروز کجامو تو امروز کجایی؟
... ادامه
عسل
عسل
هر از گاهی واسه آروم شدن باید بغض کرد ، یه گوشه نشست و بلند بلند سیگار کشید !!!
عسل
عسل
ازم پرسیدمنوبیشتردوست داری یازندگیتو؟گفتم زندگیمو!نپرسیدچرا؟بغض کرد،گریه کرد .....رفت!اماهیچ وقت نفهمیدکه همه زندگیم خودش بود.!
دیدگاه · 1393/01/15 - 11:56 ·
8
عسل
عسل
آنکه می رود فقط می رود ولی آنکه می ماند درد می کشد ، غصه می خورد ، بغض می کند ، اشک می ریزد و تمام اینها روحش را به آتش می کشد و در انتظار بازگشت کسی که هرگز باز نخواهد گشت آرام آرام خاکستر می شود …
آری ، این است خاصیت عشق یک طرفه …
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/15 - 11:51 ·
8
صفحات: 7 8 9 10 11

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ