یافتن پست: #نقش

Mostafa
Mostafa
ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﺑﺨﺶ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ بوﺩﯾﻢ. ﺍﺳﺘﺎﺩﻩ (ﺯﻥ) ﺻﺪﺍﻡ ﮐﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﮐﻪ ﺧﺠﺎﻟﺘﯽ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﺑﯿﺎ ﭘﺎﯼ ﺗﺨﺘﻪ ﻧﻘﺶ ﭘﺴﺮﯼ ﺭﻭ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻦ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﺎﺩ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻋﻼﻗﻪ ﮐﻨﻪ ,
ﭼﯽ ﻣﯿﮕﯽ ﺑﻬﺶ؟ ﮔﻔﺖ ﻣﻨﻢ ﻣﺜﻼ ﺍﻭﻥ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻡ!!! ﮔﻔﺘﻢ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺭﻭﻡ ﻧﻤﯽ ﺷﻪ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺑﮕﻢ ﮐﻪ , ﺿﺎﯾﺲ !
ﺍﺳﺘﺎﺩ: ﻧﻪ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺵ ﻓﻘﻂ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯾﻢ ﻧﻘﺎﻁ ﺿﻌﻒ ﻭ ﻗﻮﺕ ﻭ ﻧﺤﻮﻩ ﺑﯿﺎﻧﺖ ﺭﻭ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ
ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﮐﻨﯿﻢ. ﺣﺎﻻ ﮐﻞ ﮐﻼﺱ ﺳﺎﮐﺖ ﻣﻨﺘﻈﺮﻥ ﯾﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﮕﻢ
ﺑﺘﺮﮐﻦ , ﻣﻨﻢ ﻓﺮﺻﺖ ﻃﻠﺐ ﺯﻝ ﺯﺩﻡ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﯼ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﺎﺻﺪﺍﯼ ﻧﺎﺯﮎ ﮔﻔﺘﻢ : ﺷﻼﻡ، ﻣﻦ ﯾﻪ
ﺟﻮﺟﻮﯼ ﮐﻮﺷﻮﻟﻮﺍﻡ، ﻫﻮﺍ ﺷﺮﺩﻩ، ﺑﻒ ﻣﯿﺎﺩ، ﻣﯿﺰﺍﻟﯽ ﺗﻮ ﻗﻠﺒﺖ ﺑﻤﻮﻧﻢ؟؟ (":
ﯾﻌﻨﯽ ﮐﻼﺱ ﺗﺮﮐﯿﺪﺍ , ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺗﺼﻮﺭ ﮐﻨﯿﺪ ﺻﺤﻨﺮﻭ
، ۵۰ ﺳﺎﻟﺸﻪ ﻃﺮﻑ!!!
ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺍﺷﮏ ﺍﺯ ﭼﺸﺎﺷﻮﻥ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﯾﺪ ,
ﺍﺳﺘﺎﺩﻣﻮﻥ ﻫﻢ ﺧﺪﺍﯾﯿﺶ ﺑﺎﺟﻨﺒﻪ ﺑﻮﺩ ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ ﺑﺮﻭ ﺑﺸﯿﻦ ﺗﻮ ﺁﺩﻡ ﺑﺸﻮ ﻧﯿﺴﺘﯽ
... ادامه
iman
iman
از بقیه دوستانم ممنون ک حداقل لایک هم نمیکنن
کلا نقش چغندرو دارن؟
دیدگاه · 1392/07/5 - 00:59 ·
5
iman
iman
بهشت که زیر پای مادران است،
نظر هم که زیر پست دختران است…
.
.
.
.
.
..
.
.
.
به سلامتی همه ی پسرا که کلآ نقش هویج رو دارن!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/07/4 - 13:39 ·
6
maryam
maryam
آخرین بار که من از تهِ دل، خندیدم
علتش پول نبود...
انعــکاسِ جُـــوک هر روز نبــود.
علتش، چهره‌یِ ژولیده‌یِ یک دلقک، یا زمین خوردن یک کُور، نبود...
من بهِ «من» خنــدیدم!
که چو یک دلقـــکِ گیج
نقش یک خنده به صورت دارم،
و دلم میـــــگرید...!
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
1354515699836356_large.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
دیدگاه · 1392/07/2 - 10:51 ·
8
✔♥Дℓɨ♥✔
✔♥Дℓɨ♥✔
۴ ساله دارم نقشه میكشم همسایمون رو جلوي آسانسور تنها ببینم و بزنم،
ولی اصن نمیشه!:هعی
خب البته اینكه خونمون هم نداره، {-28-}
روي این مساله خیلی گذاشته!{-15-}
صوفياجون
5.jpg صوفياجون

5, Meryem Uzerli
بر اساسِ نظر سنجی سایت hollywood buzz که هرساله سی زنِ زیبای جهان رو انتخاب میکنه امسال مریم اوزرلی بازیگر نقش خرم سلطان پنجمین زن زیبای جهان شد. مریم اوزرلی توانست بالاتر از بیانسه ریحانا جنیفر لوپز تیلور سویفت اَدل و … قرار بگیرد. ملاک این نظرسنجی زیبایی طبیعی و همچنین محبوبیت است… هرساله میلیونها نفر در این نظرسنجی شرکت میکنند و به کاندیدای مورد علاقشان رای میدهند.
مریم اوزرلی با بازی در نقش خرم سلطان در سریال حریم سلطان بسیار معروف شد.
{-35-}{-35-}{-41-}{-41-}
Noosha
Shaghayegh-Samen-Tafrih4all-6.jpg Noosha
شقایق ثامن(کلودیا)این اواخر با یک فیلم بالیوودی قرار داد بسته و در حال بازی کردن در این فیلم که به زودی به بازار می آید و بعضی ها معتقدند که میتونه حتی جای آشواریا رای را در سینمای هند بگیره و خود آشواریا طی یکی از مصاحبه هایش گفت وقتی شقایق رو دیدم اول فکر کردم که هنرپیشه هندی و خیلی نگران شدم ولی وقتی فهمیدم که ایرانی خیالم راحت شد و الآن اگه قرار باشه با هم فیلمی بازی کنیم در نقش خواهرش بازی میکنم چون ما از نظر ظاهری خیلی شبیه هم هستیم.
... ادامه
Noosha
35574495_1227249368_CLAUDIA17.jpg Noosha
شقایق ثامن(کلودیا) بعد از مانکن شدن و بازیگری در سن بیست سالگی اولین آلبومشو به اسم **شقایق** وارد بازار کرد و بلافاصله به یک ایرانی محبوب تبدیل شد شقایق در یک فیلم هالیوودی به نام legion of the dead در نقش ملکه مصر بازی کرد و همچنین در قسمتی از سریال The West Wing در نقش میس ورد هنر نمائی کرد.
... ادامه
Mohammad
Mohammad
ســـــــــــــــلام به همه :)
amir hossein
amir hossein
بعضی از شماره ها تو گوشیم نقش شبکه چهار تو تلویزیون رو دارن
دیدگاه · 1392/06/27 - 22:54 ·
7
Noosha
79996_298.jpg Noosha
خواننده زن ایرانی درگذشت
خواننده زن ایرانی و مدرس آواز کر درگذشت. فلورانس لیپت چند روز پیش بر اثر بیماری از دنیا رفت.
79996_298.jpgجام نیوز: خواننده زن ایرانی و مدرس آواز کر درگذشت. فلورانس لیپت چند روز پیش بر اثر بیماری از دنیا رفت.

مراسم تشیع پیکر «فلورانس لیپت» ساعت 9 صبح امروز با حضور اهالی موسیقی از مقابل تالار وحدت آغاز شده است.

«فلورانس لیپت» از خوانندگان کر و مدرس آواز کر محسوب می‌شد که در بسیاری از آثار سمفونیک به اجرا پرداخته بود. همچنین بسیاری از اعضای گروه کر ارکستر سمفونیک تهران از شاگردان فلورانس لیپت محسوب می‌شوند.

وی پس از تشرف به دین اسلام در بسیاری از آثار دینی همسرش، سعید شریفیان به ویژه در سمفونی‌های «خورشید» و «خسوف» به عنوان خواننده کر همکاری کرده بود و نقش جدی داشت.

مراسم یادبود فلورانس لیپت روز جمعه - 11 مرداد - از ساعت 16:45 تا 18:30 در مسجدالرضا (ع) واقع در میدان نیلوفر برگزار خواهد شد.

درگذشت این هنرمند ایرانی را به خانواده محترم ایشان و اهالی فرهنگ و هنر تسلیت عرض می‌نماید. {-60-}
iman
iman
خانومی برای درمان مشکل بچه دار نشدن خود به پزشک مراجعه کرد. پس از معاینات و آزمایش های مربوطه، پزشک نظر داد که متاسفانه مشکل از مرد میباشد و تنها راه حل
ممکن، بهره برداری از خدمات «پدر جایگزین» است.

زن: منظورتان از پدر جایگزین چیست؟

پزشک: مردی که با دقت انتخاب می شود تا نقش شوهر را اجرا و به بارداری خانم کمک کند..

زن تردید نشان داد لکن شوهرش بچه می خواست و او را راضی کرد تا راه حل را بعنوان تجویز پزشک بپذیرد.

چند روز بعد جوانی را یافتند تا زمانیکه شوهر در خانه نباشد برای انجام وظیفه مراجعه کند.

روز موعود فرا رسید، لکن همسایه طبقه بالا نیز همان روز عکاسی را برای گرفتن عکس از نوزاد خود دعوت کرده بود تا در منزل از کودکشان چند عکس بگیرد.

از بد حادثه عکاس آدرس را اشتباهی رفته و به خانه زوج جوان رسید و در زد. زن در را باز کرد.

- سلام، برای موضوع بچه آمدم.

- سلام، بفرمائید.

- میخوام هرچه زودتر شروع کنم.

- باشه! بریم اتاق خواب؟

- حرفی نیست، هرچند که سالن مناسب تر است؛ دو تا روی فرش، دوتا رو مبل و یکی هم تو حیاط.

- چند تا؟

- حداقل پنج تا. البته اگر بیشتر خواستید حرفی نیست.

عکاس در حالیکه آلبومی را از کیف خود بیرون می آورد، ادامه داد:

- مایلم نمونه کارم را نشونتون بدم. روشی را بکار می برم که مشتریام خیلی دوست دارن.. مثلاً ببینید این بچه چقدر زیباست. اینکار رو تو یک پارک کردم.. وسط روز بود و مردم جمع شدن تماشا کنن. اون خانم خیلی پر توقع بود و مرتباً بهانه می گرفت. در نهایت مجبور شدم از دو تا از دوستام کمک بگیرم. علاوه بر اون یه بچه گربه هم اونجا بود و دم و دستگاه رو گاز می گرفت.

زن بیچاره حیرت زده به سخنان گوش می کرد.

- حالا این دوقلوها را نگاه کنین.. اینبار خودی نشان دادم. مامانه همکاری تاپی کرد وظرف پنچ دقیقه کارمون رو تموم کردیم. رسیدم و با دو تا تق تق همه چیز روبراه شد و این دوقلوهائی که می بینید..

حیرت زن به نوعی سرگیجه تبدیل شده بود و عکاس اینگونه ادامه می داد:

- در مورد این بچه کار سخت تر بود. مامانش عصبی شده بود. بهش گفتم شما آروم باشید تا من کار خودمو بکنم. روشو برگردوند و همه چی بخوبی و خوشی پایان یافت.

چیزی نمونده بود که زن بیچاره از حال برود. طرف آلبوم را جمع کرده و گفت:

- شروع کنیم؟

- هر وقت شما بگین!

- عالیه! میرم سه پایه رو بیارم...
... ادامه
NEGAR
NEGAR
خاطره یه پسر در کلاس روان شناسی:

ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﺑﺨﺶ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﻮﺩﯾﻢ. ﺍﺳﺘﺎﺩﻩ (ﺯﻥ)


ﺻﺪﺍﻡ ﮐﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﮐﻪ ﺧﺠﺎﻟﺘﯽ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﺑﯿﺎ ﭘﺎﯼ ﺗﺨﺘﻪ ﻧﻘﺶ ﭘﺴﺮﯼ


ﺭﻭ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻦ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﺎﺩ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻋﻼﻗﻪ ﮐﻨﻪ , ﭼﯽ ﻣﯿﮕﯽ


ﺑﻬﺶ؟ ﮔﻔﺖ ﻣﻨﻢ ﻣﺜﻼ ﺍﻭﻥ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻡ!!!ﮔﻔﺘﻢ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺭﻭﻡ ﻧﻤﯽ ﺷﻪ


ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺑﮕﻢﮐﻪ , ﺿﺎﯾﺲ !


ﺍﺳﺘﺎﺩ: ﻧﻪ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺵ ﻓﻘﻂ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯾﻢ ﻧﻘﺎﻁﺿﻌﻒ ﻭ ﻗﻮﺕ ﻭ ﻧﺤﻮﻩ


ﺑﯿﺎﻧﺖ ﺭﻭ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﮐﻨﯿﻢ.


ﺣﺎﻻ ﮐﻞ ﮐﻼﺱ ﺳﺎﮐﺖ ﻣﻨﺘﻈﺮﻥ ﯾﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﮕﻢﺑﺘﺮﮐﻦ , ﻣﻨﻢ ﻓﺮﺻﺖ


ﻃﻠﺐ ﺯﻝ ﺯﺩﻡ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﯼﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﺎﺻﺪﺍﯼ ﻧﺎﺯﮎ ﮔﻔﺘﻢ :


ﺷﻼﻡ، ﻣﻦ ﯾﻪﺟﻮﺟﻮﯼ ﮐﻮﺷﻮﻟﻮﺍﻡ، ﻫﻮﺍ ﺷﺮﺩﻩ، ﺑﻒ ﻣﯿﺎﺩ،ﻣﯿﺰﺍﻟﯽ


ﺗﻮ ﻗﻠﺒﺖ ﺑﻤﻮﻧﻢ؟؟ (":


ﯾﻌﻨﯽ ﮐﻼﺱ ﺗﺮﮐﯿﺪﺍ , ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺗﺼﻮﺭ ﮐﻨﯿﺪﺻﺤﻨﺮﻭ، ۵۰ ﺳﺎﻟﺸﻪ ﻃﺮﻑ!!!


ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺍﺷﮏ ﺍﺯ ﭼﺸﺎﺷﻮﻥ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﯾﺪ , ﺍﺳﺘﺎﺩﻣﻮﻥ ﻫﻢ ﺧﺪﺍﯾﯿﺶ


ﺑﺎﺟﻨﺒﻪ ﺑﻮﺩ ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ ﺑﺮﻭ ﺑﺸﯿﻦ ﺗﻮ ﺁﺩﻡ ﺑﺸﻮ ﻧﯿﺴﺘﯽ.
... ادامه
شهرزاد
Avazak_ir-Autumn14.jpg شهرزاد
حرفی زیباتر از سكوت برای گفتن ندارم...
چشمانم به مانند برگ ریزان است....
قلبم.....قلبم هم هوای دلتنگی دارد.... با این همه ....
اما بر لبانم لبخندی نقش بسته است... تا مجبور نباشم سكوتم را بشكنم.....
صوفياجون
صوفياجون
به تو که می کنم
بی اختیار
به حماقت خود لبخند می زنم
سیاه لشکری بودم
در عشق تو
و فکر می کردم بازیگر نقش اولم ...
افسوس...
دیدگاه · 1392/06/23 - 01:17 ·
8
Mohammad
masoud-asadolahi.jpg Mohammad
مسعود اسدالهی

مسعود اسدالهی: بیک چهره ای جدا از کلاه مخملی های فیلم فارسی آن روزگار بود
مجتبی نظری: مسعود اسدالهی گفت: بیک چهره ای جدا از کلاه مخملی های فیلم فارسی آن روزگار بود که با قیصر آمدند تا به مرز ابتذال رسیدند. بیک ایمانوردی قبل از اینکه در بیشتر نقش ها کلاهی هم سر او بگذارند با ساموئل خاچکیان (کارگردان معروف) به سینما آمد که آنوقت ها با سبک ویژه ای که داشت از نور و زاویه و شناخت تصویر در سینما، جای ویژه ای در سینمای ایران را به خودش اختصاص داده بود.
از طرفی دیگر بیک ایمانوردی در اوج فیلم های بروس لی توانست با تجربه ای که در کشتی کج داشت در فیلم ها یی از آن دست، خودش را نشان بدهد. در سال های بعد از آن با الهام از شکل و قیافه پیتر فالک (هنرپیشه آمریکایی ستوان کلمبو) با آن بارانی و کلاه و صدای او که منوچهر اسماعیلی دوبلور خوب سینما جای او حرف می زد، توانست تمشاگرانش را به سالن های سینما بکشاند. و اما من با او کار نکردم ولی لحظاتی با او زندگی کرده بودم. قرار بود بعد از فیلم «همسفر» فیلمی که جدا از همه این نقش های تکراری را با تهیه کنندگی خودش بسازیم که متأسفانه نشد. من به اروپا رفتم که سریالی در آنجا بسازم و بعد هم که انقلاب شد و همه چیز به هم ریخت و او هم مثل خیلی ها تن به مهاجرت یا خود تبعیدی داد و به این طرف دنیا آمد.
... ادامه
Mohammad
faranak-mirghahari.jpg Mohammad
رضا بیک ایمانوردی و فرانک میرقهاری

فرانک میرقهاری: روزنامه های ایتالیا لقب مرد هزار چهره را به بیک دادند
علی رجبی: فرانک میرقهاری گفت: اولین فیلمی که در کنار زنده یاد رضا بیک ایمانوردی کار کردم، «نخاله قهرمان» به نویسندگی حسین مدنی بود. از نظر فعالیتش نیاز به تعریف ندارد. در فیلم «صندلی الکتریکی» قرار بود من با او همبازی شوم ولی منحل شد. در تمامی روزنامه های ایتالیا لقب هنرمند معروف و مرد هزار چهره ی سینما را به ایشان دادند.
حدود 14 فیلم با او همکاری داشتم، کار با بیک بسیار راحت و خوب بود و در فیلم هایش بدلکاری هم می کرد و نیازی به بدلکار نداشت. بعد از مهاجرت به امریکا حاضر به بازی کردن در نقش های دوم و سوم نشد و روزی که خبر بیماری اش پخش شد، با او صحبت کردم. بسیار ناراحتم که سینمای ایران یکی از بزرگترین هنرمندان خود را از دست داد.
... ادامه
Mohammad
Mohammad
سیمین غفاری: سر فیلم برداری و صحنه بسیار خوب و مهربان بود
مجتبی نظری: سیمین غفاری گفت: زنده یاد بیک ایمانوردی از نظر من معرکه و آدم بسیار خوبی بود. سر فیلم برداری و صحنه بسیار خوب و مهربان بود و با همه کارگرها به زمین می نشست.
مثلا سفارش غذا برای ما چلو و کباب و برای کارگرها چلو خورشت می دادند، مخالفت می کرد و می گفت: همه باید یک غذا بخوریم. خاطره ای که در فیلم حریص با بیک ایمانوردی دارم، او نقش دو برادر دوقلو را در این فیلم بازی می کند. نقش یکی از این برادر ها بدجنس و دیگری برادر خوب بود و من برادر بدجنس را در دره پرتاب می کنم و می میرد. وقتی من به سقوطش در دره نگاه می کنم یک باره به پشت سرم نگاه کرده و آن برادر خوب را می بینم که از ترس غش می کنم و با خود می گویم: من که این را کشتم پس چرا زنده است... (اتفاق در فیلم) ولی بعد این صحنه هر جا که ما همدیگر را می دیدیم خنده مان می گرفت. روحش شاد و خدا غرق در رحمتش کند.
Mohammad
behrooz-behnejad.jpg Mohammad
بهروز به نژاد

بهروز به نژاد: رضا 120
مجتبی نظری: بهروز به نژاد گفت: دلیل اینکه عنوان این مطلب را «رضا 120» گذاشتم این است که بیک ایمانوردی، یادش بخیر، با شیرینی خاصی که داشت، می گفت: «به من بگین رضا 120» (منظور دستمزد 120 هزار تومانی او بود برای هر فیلم). یک بار گفتم خُب اگر تهیه کننده ای رقم بیشتری برات پیشنهاد کنه چی؟! گفت: «بازم بگین رضا 120». طنز خاص خودش را داشت و آدم جالبی بود.
دوستی ما همزمان با همکاری فیلم «واسطه ها» به کارگردانی حسن محمدزاده پایه گرفت و خاطراتی زیبا برایم مانده در رابطه دوستی با بیک. زمانی که با ما کارش را شروع کرد، از هفت روز هفته، دو تا سه روزش را در سه فیلم مختلف کار می کرد!! و یک روزِ آزادش را هر تهیه کننده ای زرنگتر بود از آن خود می کرد. گاهی تهیه کننده ها یک راست (برای صرفه جویی در وقت!) به صحنه فیلمبرداری دیگری می رفتند که بیک مشغول کار بود، لباس نقش خودشان را تنش می کردند و او را با خود می بردند.
با این توضیح می خواهم بگویم، همکاری اش در فیلمی که کارگردانش به تازگی از آمریکا آمده بود و دو رل مقابلش تئاتری بودند (فرزانه تائیدی و من) کار آسانی نبود. کارگردان برای تغییر ظاهر بیک سبیلی برایش گذاشت که بیشتر شبیه چارلز برانسون می شد و بین خودمان کارگردان هم بدش نمی آمد. فیلمبرداری بسیار طول کشید (بیش از یک سال و چند ماه)، به خاطر مشکلات مالی تهیه کننده، بیک ایمانوردی سمت تهیه کنندگی را هم به عهده گرفت. چند باری شب ها با هم بیرون رفتیم، خالی از تنوع نبود، مستی و شادی!
قسمتی از منزلش شبیه باشگاه های ورزشی بود و بسیاری از وسائل مدرن برای خودش و فرزندانش تهیه کرده بود. و البته یکی دو تا موتور سیکلت گردن کلفت! نحوه زندگی او در خارج از ایران نشان از شخصیت محکم او داشت. یادش را گرامی می دارم. از این فرصت استفاده می کنم و یادی از دو دوست و همکارم ایرج قادری و ایرن می کنم و همینطور بوتیمار. روحشان شاد. خاطرشان همیشه زنده است.
... ادامه
Mohammad
farzaneh-taeidi.jpg Mohammad
فرزانه تاییدی و رضا بیک ایمانوردی

فرزانه تاییدی: بیک هنرپیشه سینمای تجاری و مردم پسند ایران بود
مجتبی نظری: فرزانه تاییدی گفت: نوشتن درباره همکاران هنری، و بخصوص آنان که در میان ما نیستند لازم است، با تفکری سالم باشد و منصفانه، که معتقدم بسیار به محتوای صادقانه ی نوشته کمک می کند.
و اما درباره ی زنده یاد بیک ایمانوردی: او هنرپیشه سینمای تجاری و مردم پسند ایران بود و طرفداران بسیاری داشت. بازیگر خوبی بود. اغلب رل هایی که به او می دادند، شخصیت ساده لوح و مهربان بود که بخصوص برای جوانان و حتی بچه ها جذاب بود و همین موضوع فروش فیلم هایش را تضمین می کرد. نقش های جدی در کارنامه او زیاد نیست، ولی در فیلم «واسطه ها»، تنها همکاری من با او بود، کاراکتری جدی را بازی می کرد. در این فیلم سعی می کرد بر خلاف بقیه ی کارهایش دیالوگ ها را حفظ کند، برایش کار بسیار سختی بود! با این حال در این همکاری بسیار صادقانه پا به پای من و بهروز به نژاد - که به هرحال در اصل بازیگر تئاتر بودیم - کار کرد، و به نظر من نتیجه ی کارش هم خوب بود.
در اینجا از آقای حسن محمدزاده کارگردان فیلم هم یاد می کنم که قدر هنرمندان جدی را می دانست و با صبوری کار را به اتمام رساند و اینکه چقدر فیلم موفق بود بحثی جداگانه است. در اینجا دلم می خواهد از عبدالله بوتیمار که در این فیلم با ما بود یاد کنم. روح او و رضا بیک ایمانوردی شاد.
... ادامه
Mohammad
manoochehr-vosoogh.jpg Mohammad
منوچهر وثوق و رضا بیک ایمانوردی

منوچهر وثوق: بیک به تنهایی کارهای خطرناک را در فیلم ها انجام می داد
علی رجبی: منوچهر وثوق گفت: من در حدود پنج فیلم در اوج جوانی ام با زنده یاد رضا بیک ایمانوردی کار کردم. فیلم ها به نام های «پابرهنه ها»، «تکخال»، «الکی خوش»، «زیبای پرور» و «آخرین لحظه» نام داشت. او یکی از دوستان صمیمی من بود. بیک به تنهایی کارهای خطرناک و سخت را در فیلم ها انجام می داد. سعی بسیاری در کمک و راهنمایی به من می کرد.
آن زمان در فیلم ها مد بود که هنرپیشه جوان فیلم باید آواز بخواند یا برقصد که برای من بسیار سخت و مشکل بود، یادم هست در فیلم «تکخال» او من را در این سکانس ها کمک می کرد و با اینکه سنش بیشتر از من بود، به من میدان می داد و کمک می کرد.
اوایل انقلاب هنگامی که سینما ها تعطیل شد، در تئاترهای لاله زار کار می کردم، ایشان با زنده یاد عبدالله بوتیمار جمعه ها به دیدن من می آمدند و با هم ناهار می خوردیم. یک روز جمعه وقتی با من خداحافظی می کرد، دیدم خیلی محکم و جوری دیگر من را بوسید و خداحافظی کرد که بعد از چند روز فهمیدم از ایران خارج و به ترکیه رفت، و بعد به آلمان و در نهایت بعد از چند سال به آمریکا سفر کرد. با بیک تماس تلفنی داشتم و قرار شد هم دیگر را در لندن ببینیم که متاسفانه اجل مهلت نداد.
زنده یاد بیک تمامی نقش ها را از قبیل کمدی و جدی بازی کرد و در هر دو از نظر من عالی بود. در فیلم هایی که منوچهر اسماعیلی جای او صحبت می کرد، بسیار شیرین و دیدنی ظاهر می شد که موفق هم بود. در نهایت حدود 140 فیلم بازی کرد. روزی که بیک فوت کردند بسیار متاثر شدم، آن روز قسمت هایی از فیلم هایش که در مورد زندگی شخصی او بود را دیدم که با آن سن هنوز ورزش می کرد و متاسفانه خیلی زود از بین ما رفت روحش شاد...
... ادامه
Mohammad
akbar-rostamzadeh2.jpg Mohammad
خاطرات مرد آپاراتچی از روزهای دور سینما: فروش تخمه رکورد « » را زد

Mohammad
bahman-mofid2.jpg Mohammad
گفت و گوی خواندنی با : شغلم بازیگری است تا دم مرگ

صوفياجون
Carolina-3.jpg صوفياجون
... ادامه
صفحات: 15 16 17 18 19

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ