بدبختي تنها در باغچه اي که خودت کاشته اي ميرويد

کاربران گروه

نمایش همه

مدیران گروه

برچسب‌های کاربری

دست نوشته های فراق

گروه عمومی · 32 کاربر · 398 پست
melodi
melodi
بهترین قصه دنیا ..... قصه دو تا پرندست / هرکی که عاشقتره ..... قلبش برندست / تُو قفس اسیرن اما ..... با دو بال ِ عشق و رویا / میرسن به هم هزار بار ..... چشم به راه صبح فردا/ میکشن عکس دو تا قلب..... رو تن ِ سرد ِ یه میله/ آرزو دارن که تا صبح ..... دلاشون از غم نمیره/ کاش میشد که آرزوشون ..... جون ِ واقعی بگیره/ ولی افسوس که دلاشون ..... توی این قفس میمیره/ من به عشقت امشب اما ..... دل ِ یک قفس شکستم/ با دو خط شعر و ترانه ..... دل و از قفس گسستم/ میدونم که واقعیت ..... از یه رویا جون میگیره/ میدونم که آرزومون ..... رنگ ِ واقعی میگیره
... ادامه
melodi
melodi
گفت از عشق بگو پنجره لرزید و شکست/ ناگهان اینه هم پنجره را دید و شکست/ نام عشق امد و هر واژه شعرم از درد/ مثل گلدان لب طاقچه لرزید و شکست/ گفت از درد بگو!سینه نشانش دادم/ مثل یک ساحره از اینه ترسید و شکست/ قامت شعر من از درد بخود می پیچید/ جای شلاق به هر قافیه ام دیدو شکست/ ما چرا دیر از این حادثه اگاه شدیم؟/ عشق دیریست که در طاقچه پوسید و شکست/ اری مردم!همه عاشقیم درد شماست/ دلم از درد شما چشم نپوشید و شکست
... ادامه
melodi
melodi
در کوچه باغهای دلم پا گرفته ای/ مثل شمیم دور و برم را گرفته ای/ اصلا به فکر هیچکسی قد نمی دهد/ این قدرها که در دل من جا گرفته ای/ تو لهجه سلیس نباتات زنده را/ از شیره حروف الفبا گرفته ای
... ادامه
melodi
melodi
مرا در بیستون بر خاک بسپارید که تا شبها... غم بی همزبانی را برای کوهکن گویم./ بگویم عاشقم، بی همدمم، دیوانه ام، مستم... نمی دانم کدامین حال و درد خویشتن گویم./ از آن گمگشته من هم نشانی آور ای قاصد... که چون یعقوب نابینا سخن با پیرهن گویم/ تو می آیی به بالینم ولی آندم که در خاکم ... خوشامد گویمت اما در آغوش کفن گویم
... ادامه
melodi
melodi
گفتی: بسنده کن به خیالی ز وصل ما/ ما را بغیر ازین سخنی در خیال نیست/ گر ماه صورت تو ببیند، به صدق دل/ خود معترف شود که: درو این کمال نیست/ در پرده‌ای و بر همه کس پرده می‌دری/ با هر کسی و با تو کسی را وصال نیست/ مشکل در آن که: وصل تو ممکن نمیشود/ ورنه به ممکنات رسیدن محال نیست
... ادامه
melodi
melodi
خود را به صخره می زنم فردا که شاید/ ساحل شوم آغوش دریا را که شاید/ یک موج از چشم سیاهت در نگاهم/ پیدا کند آغاز رویا را که شاید/ من باشم و تو باشی و یک آسمان عشق/ تو باشی و من باشم و دنیا که شاید
... ادامه
melodi
melodi
عاقبت خاک شود حسن جمال من و تو/ خوب وبد می گذرد وای به حال من و تو / قرعه امروز به نام من و فردا دگری/ می خورد تیر اجل بر پر و بال من و تو/ مال دنیا نشود سد ره مرگ کسی/ گیرم این کل جهان باشد از آن من و تو
... ادامه
melodi
melodi
بخت آیینه ندارم که در او می نگری/ خاک بازار نیرزم که بر او می گذری/ من چنان عاشق رویت که ز خود بی خبرم/ تو چنان فتنه ی خویشی که ز ما بی خبری/ گر تو از پرده برون آیی و رخ بنمایی/ پرده بر کار همه پرده نشینان بدری/ عذر سعدی ننهد هر که تو را نشناسد/ حال دیوانه نداند که ندیده است پری
... ادامه
melodi
melodi
روزگاریست همه عرض بدن می خواهند/ همه از دوست فقط چشم و دهن می خواهند/ دیو هستند ولی مثل پری می پوشند/ گرگ هایی که لباس پدری می پوشند/ آنچه دیدند به مقیاس نظر می سنجند/ عشق ها را همه با دور کمر می سنجند/ خوب طبیعیست که یکروزه به پایان برسد/ عشق هایی که سر پیچ خیابان برسد
... ادامه
melodi
melodi
ای که از هجران و غم دم میزنی/ نعره بر آفاق عالم میزنی/ گرد خویشی از سر سردرگمی/ خسته ای از این همه نامردمی/ ناله از سردی یاران میکنی/ شکوه ار سوز بیابان میکنی/ کی دلت را نذر یاران کرده ای ؟/ یا دعایی بهر باران کرده ای ؟
... ادامه
melodi
melodi
شانه ات را دیر آوردی سرم را باد برد/ خشت خشت و آجر آجر پیکرم را باد برد/ من بلوطی پیر بودم پای یک کوه بلند/ نیمم آتش سوخت ، نیم دیگرم را باد برد/ از غزل هایم فقط خاکستری مانده به جا/ بیت های روشن و شعله ورم را باد برد/ با همین نیمه ، همین معمولی ساده بساز/ دیر کردی نیمهء عاشقترم را باد برد/ بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت/ وا نشد بدتر از آن بال و پرم را باد برد
... ادامه
melodi
melodi
من که رفتم بنویسید دمش گرم نبود / بنویسید صدا بود ولی نرم نبود / خانه در خاک و خدا داشت ، تماشایی بود/ بنویسید دو خط مانده به تنهایی بود / بنویسید که با ماه ،کبوتر می چید / از لب زاغچه ها بوسهء باور می چید / بنویسید که با چلچله ها الفت داشت / اهل دل بود وَ با فاصله ها نسبت داشت / دلش از زمزمهء نور عطش می بارید / ریشه در ماه ، ولی روی زمین می جوشید / بنویسید زبان داشت ولی لال نشد/ بنویسید که پوسید ولی کال نشد / پُرِ طوفان غزل بود ولی سیل نداشت/ بنویسید که دل داشت ولی میل نداشت / پنجه بر پنجرهء روشن فردا می زد/ وسعت حوصله اش طعنه به دریا می زد/ بنویسید به قانونِ عطش ، آب نداد/ و کسی کودک احساسش را تاب نداد /
... ادامه
melodi
melodi
از باغ می برند چراغانیت کنند/ تا کاج جشنهای زمستانیت کنند/ پوشانده اند صبح تورا ابرهای تار/ با این بهانه که بارانیت کنند/ یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند/ این بار میبرند که زندانیت کنند/ ای گل گمان مکن به شب جشن میروی/ شاید به خاک مرده ای ارزانیت کنند/ یک نقطه بیش فرق بین رحیم و رجیم نیست/ از نقطه ای بترس که شیطانیت کنند/ آب طلب نکرده همیشه مراد نیست/ گاهی بهانه ایست که قربانیت کنند
... ادامه
melodi
melodi
من به غیر از تو نخواهم، چه بدانی، چه ندانی/ دل من میل تو دارد، چه بجوئی، چه نجوئی/ دیده ام جـای تو باشد، چه بـمانی، چه نـمانی/ مـن کـه بیمار تو هستم، چه بپرسی، چه نپرسی/ جان به راه تو سپارم، چه بدانی، چه ندانی/ می توانی به همه عـمر، دلم را بفریبی/ ور بکوشی ز دل من بگریزی، نتوانی/ دل من سوی تو آید، بپذیری، نبپذیری/ جانی از بهر تو دارم، چه بخواهی، چه نخواهی/ شعرم آهنگ تو دارد، چه بخوانی، چه نخوانی
... ادامه
melodi
melodi
. طبال! بزن، بزن که نابود شدم بر ” تار ” غروب زندگی، ” پود ” شدم عمرم همه رفت، خفته در کوره ی مرگ آتش زده ، استخوان بی دود شدم . . .
melodi
melodi
«او» چو در من مرد، ناگه هر چه بود/ در نگاهم حالتی دیگر گرفت/ گوئیا شب با دو دست سرد خویش/ روح بی‌تاب مرا در بر گرفت . . .
melodi
melodi
اگر روزی بین رفتن و ماندن شک کردی حتما برو، بی معطلی چون نمی بایست کار به شک می کشید که بیاندیشی یا نیاندیشی . . .
melodi
melodi
شبی غم با دلم گفتگو کرد / مرا با چشمانت روبرو کرد / دل می گفت که هرگز عاشقت نیست / ولی دست دلم را گریه رو کرد .
melodi
melodi
ناز کمتر کن که من اهل تمنا نیستم / زنده با عشقم ، اسر سود و سودا نیستم / عاشق دیوانه ای بودم که بر دریا زدم / رهرو گمگشته ای هستم که بینا نیستم .
... ادامه
melodi
melodi
عشق یعنی با تو گشتن هم کلام / عشق یعنی انتظار یک سلام / عشق یعنی دستهای رو به دوست / عشق یعنی مرگ در راهت نکوست / عشق یعنی شاخه ای گل در سبد / عشق یعنی دل سپردن تا ابد .
... ادامه
melodi
melodi
عاشقی چیزی برای هدیه نیست / طرح دریا و غروب و گریه نیست / عاشقی یک کلبه ی ویرانه نیست / صحبت از شمع و گل و پروانه نیست / عاشقی تنهای تنها یک تب است / بی تو مردن در سکوت یک شب است .
... ادامه
melodi
melodi
برای عاشقی از نسل آدم / دو چشمت بهترین پیغام عالم / تمام آرزوهایم همین است / نبینم در نگاهت ذره ای غم .
melodi
melodi
با تو بودن همیشه پر معناست / بی تو روحم گرفته و تنهاست / با تو یک کاسه آب ، یک دریاست / بی تو دردم به وسعت صحراست .
melodi
melodi
اگر عشقت مرا باور نمی کرد / دلم عمری به پایت سر نمی کرد / چه می شد عاقبت پروانه ها را / غرور شمع خاکستر نمی کرد .
melodi
melodi
ای گل عمر من بیا ، تنگ دلم برای تو /گر به سرم گذر کنی ، سر فکنم به پای تو/ نام تو ذکر هر شبم ، عطر تو مانده بر تنم /بس که زدم ز عاشقی بوسه به نامه های تو/ موی سپید نام من مژده ی مرگ می دهد/ از تو چرا نهان کنم ، زنده ام از برای تو...
... ادامه
صفحات: 2 3 4 5 6