مسعود اسدالهی
مسعود اسدالهی: بیک چهره ای جدا از کلاه مخملی های فیلم فارسی آن روزگار بود
مجتبی نظری: مسعود اسدالهی گفت: بیک چهره ای جدا از کلاه مخملی های فیلم فارسی آن روزگار بود که با قیصر آمدند تا به مرز ابتذال رسیدند. بیک ایمانوردی قبل از اینکه در بیشتر نقش ها کلاهی هم سر او بگذارند با ساموئل خاچکیان (کارگردان معروف) به سینما آمد که آنوقت ها با سبک ویژه ای که داشت از نور و زاویه و شناخت تصویر در سینما، جای ویژه ای در سینمای ایران را به خودش اختصاص داده بود.
از طرفی دیگر بیک ایمانوردی در اوج فیلم های بروس لی توانست با تجربه ای که در کشتی کج داشت در فیلم ها یی از آن دست، خودش را نشان بدهد. در سال های بعد از آن با الهام از شکل و قیافه پیتر فالک (هنرپیشه آمریکایی ستوان کلمبو) با آن بارانی و کلاه و صدای او که منوچهر اسماعیلی دوبلور خوب سینما جای او حرف می زد، توانست تمشاگرانش را به سالن های سینما بکشاند. و اما من با او کار نکردم ولی لحظاتی با او زندگی کرده بودم. قرار بود بعد از فیلم «همسفر» فیلمی که جدا از همه این نقش های تکراری را با تهیه کنندگی خودش بسازیم که متأسفانه نشد. من به اروپا رفتم که سریالی در آنجا بسازم و بعد هم که انقلاب شد و همه چیز به هم ریخت و او هم مثل خیلی ها تن به مهاجرت یا خود تبعیدی داد و به این طرف دنیا آمد.
... ادامه
ههههه
1392/08/18 - 23:46من عاشق اون مارمولکه بودم
یادش بخیر...
شایدم آفتاب پرست بود!!!
1392/08/18 - 23:48نه؟
خانوم فریزیر
1392/08/18 - 23:48من از اتوبوسشون خوشم میومد کوچیک میشد بزرگ میشد میرفت زیر آب اصن یه وضی بود خیلی باحال بود
1392/08/18 - 23:50آره صوفی منم اتوبوسشونو خیلی دوست میداشتم
1392/08/19 - 01:26منم خیلی باهاش حال میکردم
1392/08/19 - 06:50منم گاهی نگاه میکردم...
1392/08/19 - 12:53