یافتن پست: #بقعه

bamdad
Ashoora Tree Blood1_[www_sarzamindownload_com].jpg bamdad
در منطقه الموت شرقی استان قزوین در روستای زرآباد درخت چنار قدیمی و تنومندی وجود دارد که با اتفاقی نادر موجب شده تا همه ساله در ماه محرم کانون توجه خیل عزادران حسینی باشد.
درخت زرآباد که به درخت خونبار زرآباد شهرت یافته سالهاست که در کنار امامزاده ای قرار دارد و سحرگاه روز عاشورا از تنه آن صمغی به مانند خون جاری می شود که حیرت همگان را برانگیخته است.

نکته جالب این که ماه های قمری که سالانه 10 روز جلو حرکت کرده و تغییر می کند هیچ تغییری در این رخداد نداشته و جاری شدن خون هماهنگ با تقویم ماههای قمری تغییر می کند.

این درخت با 10 متر قطر و 30 متر ارتفاع دارای قداست خاصی در بین اهالی روستای زرآباد است و هر ساله به محل تجمع زوار و عاشقان اهل بیت تبدیل می شود.

بقعه مطهر حضرت علی اصغر فرزند بلا فصل امام موسی کاظم(ع) و درخت چنار مقدس روستای (زرآباد) در استان قزوین همه ساله میزبان خیل عظیمی از زائران و مشتاقانی است که برای زیارت و عزاداری گرد هم می آیند.

طبق یک سنت دیرین هر ساله مردم روستای زرآباد و هزاران زائر در قالب دسته های عزاداری، شب عاشورا گرداگرد درخت چنار خونباری که در صحن این امامزاده روییده حلقه زده و ضمن عزاداری و سینه زنی در اولین دقایق صبحگاه عاشورا شاهد چکیدن مایعی سرخ فام از شاخسار این درخت می شوند.
به اعتقاد اهالی این روستا و طبق روایات سماعی و نقل شده از گذشتگان، درخت کهنسال و مقدس زرآباد در روز عاشورای 61 هجری که شهادت امام حسین (ع) به وقوع پیوست و خون مقدس حضرتش دشت کربلا را گلگون کرد، میزبان یکی از مرغانی بود که از سوی خداوند مامور شده بودند تا با آغشته کردن خود به خون سیدالشهدا پیام سرخ شهدای کربلا را به سراسر جهان برسانند و یکی از آن مرغان به این دیار آمده و با پرهای خونین خود بر روی شاخسارهای درخت چنار(روستای زرآباد) نشسته و از آن پس در روز عاشورا این خون در سوگ آن حضرت جاری می شود.
{-35-}
[لینک]
دیدگاه · 1393/08/12 - 14:42 ·
3
رضا
رضا
bamdad تبریک نزدیک شما بستنی نعمت شعبه زده :)
Noosha
317989-edb39434ee206114ec29dad7e5bf59d2-org.jpg Noosha
... ادامه
صوفياجون
1560665_10151916210541482_619197723_n.jpg صوفياجون
؟
حدود دو قرن پیش در محله(عینک)و به روایتی (سیاه اسطلخ) رشت مردی می زیست که اصالتا زنجانی بود او از کودکی در رشت زندگی می کرده و شغل او زراعت بود و نیز از طریق فروش علف به صاحبان دام امرار معاش می کرده است.
این عبد
صالح خدا همچون کربلائی احمد (حافظ کل قران) و شیخ رجبعلی خیاط عارف و زاهد و ... به علت ایمان و تقوا
و صداقت در گفتار و رفتار و سلامت نفس به مناعت طبع و دستگیری و یاری نیازمندان و رعایت حرام و حلال وروحیه شجاعت،علیرغم اینکه نه امام زاده بودند و نه سید ، هم در حیات خود رافع مشکلات مردم بودند و هم
در ممات خود واسطه خیرات وبرکات برای زوار و متوسلین به قبر خود میباشند. این عارف زاهد به علت داشتنطی الا رض،مریدانی داشت و از هر پیرمرد رشتی اگر درباره دانای علی سوال شود با شور و شعف داستان نجات یک حاجی رشتی که در مکه گرفتار راهزنان و سارقان شده بود و تمام پول و مال خود را از دست دادهبود و سرانجام توسط دانای علی با طرفه العینی با سلامت به زادگاهش برگشته بود و از نماز خواندن او در مکه معظمه و رشت در یک روز برایت تعریف می کند از چگونگی مرگش ، روایت است که ماموران ظالم زمان ،او را به اتهامی (عدم پرداخت مالیات) دستگیر و شکنجه می کردند که یکی از مریدانش که متنفذین بوده اگاه میشود و از کرامات و مقاماتش برای ماموران می گوید که گرچه موجبات آزادی او فراهم می کند ولی افشایاین راز مرگ او را به دنبال داشته است .جنازه اش را در جوار قبرستان عمومی شهر (آن زمان) به خاک می سپارند که فعلا به علت گسترش شهر و توصعه شهر سازی از آن قبرستان اثری به جا نمانده است در سال 1321/1320 هجری شمسی قبر دانای علی نیز قرار بود به بهانه ی تعویض خیابان تخریب شود، مهندسین شهر داری به
مسئولیت مهندس سیمرغ (که چند سال بعد به مقام شهرداری رشت رسید) هرچه تلاش کردند در دوربین های نقشه برداری غیر از امواج آب چیزی ندیده اند و خداوند رعبی در دلشان ایجاد کرد که جرئت تخریب را پیدانکردند . و لذا قبری که تا کنون در کنار خیابان بود با تعریض خیابان بیستون (طالقانی) در وسط خیابان اصلی شهر قرار گرفت ، اگرچه بعضی از مردم سقوط شهردار از بالکن شهرداری و یا مرگ فرزندش را دلیلترسیدن مسئولین و عدم جسارت به قبر می دانند ولی نبودن دلیل و مدرک معتبر این روایت را منتفی می کنند
... ادامه
صوفياجون
1512428_1411665759073622_1613195709_n.jpg صوفياجون
داخل بقعه دانای علی
@bamy
{-35-}{-35-}{-35-}{-41-}
صوفياجون
danay_ali.jpg صوفياجون

از نام و شخصیت دانای علی هیچگونه شجره‌نامه یا نوشته‌ای مكتوب وجود ندارد اهالی شهر رشت معتقدند كه وی فردی پرهیزكار و متقی بوده است كه بواسطه جایگاهش در نزد پروردگار، قدرت طی‌الارض به او عنایت شده بود به طوری كه هر روز نماز صبح را در مكه می‌خواند و سپس به زادگاهش برمی‌گشت تا اینكه سرانجام دعوت حق را لبیك گفت و بعدها بر سر مزارش بقعه و بارگاهی ساخته شد كه این بقعه و بارگاه چند بار مورد بازسازی و مرمت كلی قرار گرفت.
این بقعه در حال حاضر همچون فلكه‌ای در خیابان بیستون (طالقانی) منطقه چهارسرا قرار گرفته است بطوری كه خودروها برای دورزدن خیابان آیت‌الله طالقانی رشت آن بقعه را دور می‌زنند. مردم شهر رشت عقیده خالصانه‌ای نسبت به این مكان مذهبی دارند به طوری كه در بسیاری مواقع با واسطه قراردادن دانای علی و نیز اهدای نذورات خود حاجاتشان را طلب می‌كنند و به هنگام ازدواج با خودرو به دور این بقعه می‌چرخند.
... ادامه
صوفياجون
صوفياجون
سلووووووووووو من اووووومدم یووووهووووو {-35-}{-35-}{-35-}{-41-}{-41-}{-41-}{-23-}{-23-}{-23-}{-7-}{-26-}
صوفياجون
1358425245.jpg صوفياجون

ساغريسازان بخشي از محله‌ي بزرگ زاهدان است و از جمله محلات قديمي شهر رشت محسوب مي‌شود. در منابع معتبر از جمله قديمي‌ترين نقشه‌ي شهر رشت منسوب به ذوالفقارخان مهندس كه به سال 1249 خورشيدي تهيه شده نام اين محله وجود دارد. در اين نقشه به حمام ساغريسازان، مسجد ساغريسازان، بازار ساغريسازان، گذر ساغريسازان، بقعه‌ي آقا سيدعباس و مسجد و مدرسه‌ي حاج سميع اشاره شده است. همچنين رابينو در كتاب «ولايات دارالمرز ايران» كه در سال 1917 ميلادي منتشر كرده به مناره‌ي مسجد ساغريسازان يا همان گلدسته و بقعه‌ي ساغريسازان اشاره كرده است و اين‌ها بدان معناست كه اين محله و بناهاي ياد شده‌ي آن بيش از يك و نيم قرن قدمت دارد.
اين محله از يك راسته بازار تشكيل مي‌‌شود و در حقيقت دومين راسته بازار رشت است كه در امتداد خيابان بحرالعلوم (شهناز سابق) قرار دارد ولي با احداث خيابان مطهري در سال‌هاي 58-1356، از بخش اصلي بازار رشت جدا شده است. ساغريسازان در انتهاي شرقي بافت قديم رشت قرار داشته و از شمال به محله‌ي خواهر امام، از جنوب به محله‌ي ويشگاهي (گذر فرخ)، غرب به خيابان مطهري و شرق به محله‌ي سرچشمه (كوي رسالت) محدود است.
ساغري در لغت به معني نوعي چرم دباغي شده و نيز نوعي كفش مخصوص علما و طلاب است. بنابراين نام اين محله برگرفته از فعاليت‌هاي صنعتگران و كسبه‌ي آن در قديم بوده (و نزديكي آن با محله‌ي دباغيان نيز بدين دليل قابل توجيه است) ولي امروزه اين راسته به مشاغل ديگري اختصاص يافته است.
هرچند ساخت‌وسازهايي جديد در جاي‌جاي اين محله به چشم مي‌خورد، ولي همچنان اصالت خود را حفظ كرده است و هر كسي در گذر از اين محله فضاهاي قديمي رشت را احساس مي‌كند. هنوز هم بازار ساغريسازان با ابنيه‌ي قديمي و تاريخي يادآور دوره‌ي قديم شهر رشت است. بر اساس تحقيقات انجام شده در سال 1381 محله‌ي ساغريسازان داراي 665/79 هكتار مساحت و تراكم جمعيت آن 198 نفر در هكتار است. اين محله همچنين 3960 دستگاه واحد مسكوني، 1400 باب واحد تجاري فعال، 349 باب واحد تجاري غيرفعال دارد كه از واحدهاي تجاري فعال 8 باب قصابي، 70 باب خواربارفروشي، 23 باب ميوه‌فروشي و 10 باب نانوايي است.
... ادامه
صوفياجون
main191.jpg صوفياجون
{-41-}{-41-}
انتهای خیابان بیستون
صوفياجون
main190.jpg صوفياجون
Mohammad
آسیدحسین.jpg Mohammad
... ادامه
Noosha
بقعه یعقوب لیث 1.jpg Noosha
... ادامه
Noosha
21.jpg Noosha
... ادامه
Noosha
Dezful_yaghobleis_Azarkish_1.jpg Noosha

بقعه یعقوب لیث صفاری در 15 کیلومتری جاده دزفول به شوشتر و در شهرک اسلام آباد دزفول قرار دارد.
... ادامه
Noosha
بقعه-سید-رکن-الدین.jpg Noosha
سید رکن الدین
... ادامه
Noosha
بقعه-دوازده-امام.jpg Noosha
# بقعه دوازده امام
♥هـــُدا♥
mondrian_red_tree-300x211.jpg ♥هـــُدا♥
چوپانی گله را به صحرا برد به درخت گردوی تنومندی رسید.از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد که ناگهان گردباد سختی در گرفت، خواست فرود آید، ترسید. باد شاخه ای که چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می برد.دید نزدیک است که بیفتد و دست و پایش بشکند.در حال مستاصل شد…از دور بقعه امامزاده ای را دید و گفت:ای امام زاده گله ام نذر تو، از درخت سالم پایین بیایم.قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه قوی تری دست زد و جای پایی پیدا کرده و خود را محکم گرفت.گفت:ای امام زاده خدا راضی نمی شود که زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی.نصف گله را به تو می دهم و نصفی هم برای خودم…قدری پایین تر آمد.وقتی که نزدیک تنه درخت رسید گفت:ای امام زاده نصف گله را چطور نگهداری می کنی؟آنهار ا خودم نگهداری می کنم در عوض کشک و پشم نصف گله را به تو می دهم.وقتی کمی پایین تر آمد گفت:بالاخره چوپان هم که بی مزد نمی شود کشکش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به گنبد امامزاده انداخت و گفت:چه کشکی چه پشمی؟
ما از هول خودمان یک غلطی کردیم..
... ادامه
Noosha
IJC02386.jpg Noosha
بقعهٔ شاهزاده ابراهیم فین ، کاشان
Noosha
ir2005-9.jpg Noosha
بقعه شیخ زاهد گیلانی _این بنای تاریخی در بیرون شهر لاهیجان و در روستای شیخانه ور، بر سر راه لاهیجان به لنگرود و بر دامنه کوه واقع شده است.

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ