#روزای #سخت
#مرتضی_پاشایی
بارون صدای احساســه
نم نم بارون چشاتو میشناسه
تورو از دست دادم
تو یه لحظه آدم دنیاشو می بازه..
تلخه سکوته این خونه
آخه غیر از خدا کی می دونه
تو دلم آتیشه
با تو بهتر میشه حال ِ این دیوونه..
این روزا سختن از اونی که باور کنی
مگه میشه با یه خاطـره سر کنی
تو میدونی من چیزی نگم بهتره
تو دنیا کی از ما عاشق تره..
یه جوری هق هق.. زدم صدام زخمیه
این اون دردی که نمیفهمیه
یه دفعه پرپر شد پر پروازمون
گرفتست چقدر دل ِ آسمون..
من دلخورم تو ام هستی
ولی باز این غرورو نشکستی
چی شده بی خوابی
تو که راحت رو من چشماتو می بستی
درگیره درد مجنونم
مردم میگن که دیوونم
مگه تنها تنها
میری زیره بارون که من پریشونم..
این روزا سختن از اونی که باور کنی
مگه میشه با یه خاطـره سر کنی
تو میدونی من چیزی نگم بهتره
تو دنیا کی از ما عاشق تره..
یه جوری هق هق زدم.. صدام زخمیه
این اون دردی که نمیفهمیه
یه دفعه پرپر شد همه پروازمون
گرفتست چقدر دل آسمون..
من بر عکس تو دچار سندرم خستگی کار ناشی از نداشتن تعطیلات شدم
1397/03/16 - 20:39دقیقأ یک سال هستش که حتی یک روز استراحت ندارم ، حتی روزای تعطیل و جمعه ها سر کار هستم ، کل 13 روز عید رو هم سر کار بودم...
بیا یک ماه جاهامون رو عوض کنیم
خسته نباشی واقعا میدونم شرایط کاری سختی داری .
1397/03/16 - 20:54تخصص تو رو ندارم وگرنه قبول می کردم
سلامت باشی
1397/03/16 - 21:03خیلی وقتا فکر میکنم چرا من همچین کاری دارم آخه؟!
چرا نمیتونم مثل بقیه ی آدما کار کنم؟! ولی بعدش میگم خداروشکر که همین کار رودارم و میتونم قسط و بدهی هام رو بدم ، همیشه اینجوری نمیمونه ، خیلی زود همه چیز بهتر میشه ، شک ندارم...
انشالله کار بهتر پیدا میکنی شرایط عوض میشه حتما .
1397/03/16 - 22:07ایشالله
1397/03/16 - 22:34