یافتن پست: #شرط

bamdad
bamdad
ما انسان ها مثل مدادرنگی هستیم. شاید رنگ موردعلاقه یکدیگرنباشیم. اماروزی برای کامل کردن نقاشیمان دنبال هم خواهیم گشت. به شرطی که اینقدر نتراشیم همدیگر را تا حد نابودی...
... ادامه
دیدگاه · 1396/11/13 - 14:25 ·
4
تدریس خصوصی زبان
Learn-Russian-0123-e1462796547904.png تدریس خصوصی زبان
یادگیری زبان روسی

با توجه به آنکه زبان روسی در گروه زبان‌های تصریفی قرار می‌گیرد، یادگیری این زبان صرفاً با شنیدن یا آموزش غیر آکادمیک بسیار سخت می‌شود اما مدرس زبان چنانچه به منطق آموزش این زبان تسلط داشته باشد، یادگیری روسی از هر زبان دیگری ساده‌تر می‌شود به شرط آنکه مدرس این زبان، دانش‌ آموخته رشته زبان روسی در سطح عالی باشد و بتواند نکات دستوری بسیار مهم را به خوبی برای زبان‌ آموز توضیح دهد.
زبان روسی یکی از زبان های اسلاوی و زبان رسمی کشورهای روسیه، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و برخی از کشوهای کوچکتر بلوک شرق است. این زبان همچنین زبانی غیر رسمی ولی مورد استفاده در کشورهای اکراین، لتونی، استونی است. زبان روسی از نظر تاریخی به خانواده زبان های هندی اروپایی متعلق است و یکی از سه زبان باقی مانده از زبان های شرق اسلاوی است.

زبان روسی با 145 میلیون متکلم در اروپا بزرگترین زبان مادری اروپا از نظر جمعیت متکلمان به حساب می آید. زبان روسی همچنین از نظر تعداد افرادی که آن را به عنوان زبان مادری استفاده می کنند هشتمین زبان بزرگ دنیا به شمار می رود. این زبان همچنین یکی از 6 زبان رسمی سازمان ملل است. با توجه به اهمیت و نفوذ روسیه در جهان زبان روسی همیشه از اهمیت بالایی برخوردار بوده است.

تجارت و بازرگانی

در طول قرن‌های اخیر، کشور روسیه همواره یکی از قدرت‌های بزرگ سیاسی و اقتصادی جهان به شمار می‌ آمده است. شرکت‌های بزرگ روس، امروزه در بیش‌تر نقاط جهان حضور فعال دارند و محصولات و خدمات خود را به علاقه‌مندان عرضه می‌کنند. این امر همچنین، موجب به وجود آمدن روابط تجاری بسیاری میان این شرکت‌ها و شرکت‌های محلی شده‌ است. از سطح جهان که بگذریم، کشور خودمان، ایران، نیز روابط گسترده‌ای با کشور روسیه دارد. در نتیجه، اگر به تجارت با کشور روسیه و شرکت‌های روسی فکر می‌کنید، فرا گرفتن این زبان بسیار مفید خواهد بود. ضمنا، فرا گرفتن این زبان، فرصت‌های شغلی جدید را نیز پیش رویتان قرار خواهد داد.

تحصیلات

به دلیل نزدیکی کشور روسیه به ایران و قیمت‌های نسبتا ارزان مراکز آموزشی آن‌ها، سالانه بسیاری از علاقه‌مندان به ادامه تحصیل، این کشور را انتخاب می‌کنند. علاوه بر قیمت‌های ارزان مراکز آموزشی، سطح آموزشی بالا و نیز هزینه زندگی کمتر در مقایسه با سایر کشور‌های اروپایی
... ادامه
[لینک]
دیدگاه · 1396/04/3 - 18:29 ·
1
تحصیل در آلمان
تحصیل در ایتالیا.jpg تحصیل در آلمان
تحصیل در ایتالیا

متقاض محترم در زیر به شرح مقطع دکترا – ارشد و کارشناسی پرداخته می شود

هرچند که شایسته تر است جهت دریافت اطلاعات تکمیلی با شمارهای زیر تماس بگیرید


تحصیل در ایتالیا-مقطع دکترا

——————————————————————–
طول دوره تحصیل در ایتالیا در مقطع دکترا ۳ تا ۵ سال می باشد که زبان
تحصیل در ایتالیا هم به ایتالیایی است و هم به زبان انگلیسی است .
هزینه تحصیل در ایتالیا در مقطع دکترا عمومأ رایگان است.
در طول تحصیل در ایتالیا دانشجو از بیمه تحصیلی برخوردار بوده
به طور میانگین هزینه یکسال زندگی در کشور ایتالیا ۷۰۰۰ یورو می باشد که
امکان گرفتن خوابگاه در کشور ایتالیا وجود دارد که ودیعه این
خوابگاه ها یک تا دو برابر اجاره ماهیانه و اجاره ماهیانه از ۲۰۰تا ۴۵۰ یورو می باشد.
لازم به ذکر است جهت دریافت ویزا جهت تحصیل در ایتالیا بهتر است
متقاضی در زمان مراجعه به سفارت برگه رزرو پرواز را ارائه نماید.
امکان کار قانونی دانشجویی ۲۰ ساعت در هفته وجود دارد هر چند که
در مقطع دکترا دانشجویان می توانند با ارائه توانایی های تحصیلی علمی
خود از طرف اساتید کمک هزینه تحصیل در ایتالیا را نیز دریافت نمایند
شرط معدل در کشور ایتالیا جهت اخذ پذیرش وجود ندارد و حداقل معدل ۱۵ می تواند تاثیر گذار باشد
————————————————————
تحصیل در ایتالیا – مقطع کارشناسی ارشد

تحصیل در ایتالیا

————————————————————–

طول دوره تحصیل در ایتالیا در مقطع کارشناسی ارشد در کشور
ایتالیا ۲ سال می باشد که زبان تحصیل هم به زبان ایتالیایی است
و هم به زبان انگلیسی بنا بر رشته تحصیلی دانشجو متفاوت است.
هزینه تحصیل در ایتالیا به طور میانگین سالانه ۳۰۰۰ یورو می باشد.
در کشور ایتالیا امکان گرفتن بورسیه تحصیل برای متقاضیان کشورهای جهان سوم وجود دارد که این امکان را فراهم می کند که هزینه تحصیل در ایتالیا صفر می شود و به متقاضی ۵۰۰۰ یورو سالیانه به عنوان کمک هزینه زندگی داده می شود.
زمان شروع تحصیل در ایتالیا از مهر ماه هر سال می باشد در طول تحصیل در ایتالیا
دانشجو از بیمه تحصیلی برخوردار بوده است.
به طور میانگین هزینه یکسال زندگی در کشور ایتالیا ۷۰۰۰ یورو می باشد
امکان گرفتن خوابگاه در کشور ایتالیا وجود دارد که ودیعه این
خوابگاه ها یک تا دو برابر اجاره ماهیانه و اجاره ماهیانه از ۲۰۰تا ۴۵۰ یورو می باشد.
... ادامه
[لینک]
دیدگاه · 1395/11/20 - 20:58 ·
1
صوفياجون
11188153_10152976584227515_990861566019637831_n.jpg صوفياجون
سریال ساعت 9 خیلی جالبه {-41-}{-41-}
یقه سفید (به انگلیسی: White Collar) عنوان یک سریال تلویزیونی در آمریکا است که از شبکه یو اس ای نتورک پخش شده است. خالق این مجموعه جف استین می‌باشد و در آن مت بامر در نقش نیل کفری به هنر نمایی می‌پردازد
موضوعش:نیل کفری، دزد، قاچاقچی و جاعل آثار هنری و فردی بسیار باهوش است که پس از سه سال بازی موش و گربه با پلیس دستگیر می‌شود. نیل دوباره از زندان فرار می‌کند و بازرس ویژه‌ای که او را دستگیر کرده بود از انگیزهٔ فرار او مطلع شده و او را دوباره دستگیر می‌کند. انگیزهٔ نیل از فرار دوست دخترش می‌باشد که از او جدا می‌شود و نیل برای این که آزاد باشد و بتواند دوست دخترش را که نشانی از او نیست پیدا کند، به مامور بازداشت کنندهٔ خود پیشنهاد می‌دهد که با پلیس همکاری کند تا معماهای خود را حل کند به شرط اینکه آزادی مشروط داشته باشد.{-41-}{-41-}
دیدگاه · 1394/09/13 - 21:53 ·
2
مرجان بانو :)
236x419_1446399319564642.jpg مرجان بانو :)
همینجوری یهویی ....
16 دیدگاه · 1394/08/17 - 20:19 توسط Mobile ·
3
bamdad
bamdad
همسر يکي از فرمانده‌هانِ پاسگاه،
که به تازگي ازدواج کرده،
و چندين ماه از زندگي‌شان،
دور از شهر و بستگان،
در منطقه‌ی خدمتِ همسرش مي‌گذشت،
بدجوري دلتنگِ خانواده‌ی پدري‌اش شده بود..

او چندين بار از شوهرش درخواست مي‌کند
که براي ديدنِ پدر و مادرش،
به شهرشان، به اتفاقِ هم،
يا به تنهايي مسافرت کند،
ولي شوهرش،
هربار، به بهانه‌اي از زير بارِ موضوع شانه خالي مي‌کرد..

زن که در اين مدت،
با چگونه‌گيِ برخوردِ مامورانِ زير دستِ شوهرش،
و مکاتبه‌ی آن‌ها برايِ گرفتنِ مرخصي و سایر امورِ اداری،
کم و بيش آشنا شده بود،
به فکر مي‌افتد که
حالا که همسرش به خواسته‌ی وي اهميت نمي‌دهد،
او هم به‌صورتِ مکتوب،
و همانندِ سایرِماموران،
براي رفتن و ديدار با خانواده‌اش،
درخواست مرخصي بکند.

پس
دست به کار شده و
در کاغذي،
درخواستِ کتبي‌ای، به اين شرح،
خطاب به همسرش مي‌نويسد:

از :سمیرا
به :جناب آقای حسن . . . فرمانده‌ی محترم پاسگاه . . .

موضوع : درخواستِ مرخصی

احتراما به استحضار می رساند که
اين‌جانب سمیرا
همسرِ حضرت‌عالي،
که مدت چندين ماه است،
پس از ازدواج با شما،
دور از خانواده و بستگانِ خود هستم،
حال که شما به‌دليلِ مشغله‌ی بيش از حد،
فرصتِ سفر و ديدار با بستگان را نداريد،
بدين‌وسيله از شما تقاضا دارم که با مرخصيِ اين‌جانب،
به مدتِ 15 روز،
براي مسافرت و ديدنِ پدر و مادر واقوام، موافقت فرمایيد....

با احترام
همسر دلبند شما سمیرا

و نامه را در پوشه‌ی مکاتباتِ همسرش مي‌گذارد...
چند وقت بعد،
جوابِ نامه، به اين مضمون،
به دست‌اش رسید:

سرکار خانم سمیرا همسر عزیز من

عطف به درخواستِ مرخصيِ سرکارِ عالي،
جهت سفر، برايِ ديدار با اقوام،
بدین‌وسیله اعلام می‌دارد،
با درخواستِ شما،

به‌ شرطِ تعیينِ جانشين،
موافقت مي‌شود....

فرمانده‌ی پاسگاه

{-7-}
مرجان بانو :)
images مرجان بانو :)
Mohammad {-233-}{-233-} تولدت مبارک{-21-}{-21-} البته من زودتر تبریک گفته بودمااااااا نمیدونم یهویی بسته شد {-220-}{-220-} ایشالا سالهای سال در کنار خونواده محترمت زندگی کنی و شاد و سلامت باشی.... {-241-}تولد تولد تولدت مبارک مبارک مبارک تولدت مبارک {-221-}{-221-} اشک شادی شمع و نگاه کن که واست میچیکه چیکه چیکه... کام همه رو بیا شیرین کن بیا کیک و ببر تیکه تیکه... (توضیح :کیک اورجیناله و پلاستیکی نیست{-217-}
bamdad
bamdad
اينقد پول دارم که ميتونم تا آخر عمرم راحت زندگي کنم

البته به شرطي که همين پنج شنبه بميرم!!!!!

{-7-}
zoolal
846.jpg zoolal
آ مدی طبعم شکوفا شد، بهارانی مگر؟
صورتم شد خیس خیس ازشوق، بارانی مگر؟

آمدی با دیدنت برخاست در من مرده ای
روح رستاخیزی من! در تنم جانی مگر؟

آمدی و هر خیال دیگری غیر از تو را
پیش پایت سر بریدم عید قربانی مگر؟

تا ابد دیوانه ی زنجیری موی تواَم
نیست امّید رهایی از تو، زندانی مگر؟

خواستی عشق زلالم را بسنجی با قسم
ای تو تنها بر لبم سوگند، قرآنی مگر؟

خواستی گرد فراموشی نگیرد قلب من
لحظه ای از چشم این آئینه پنهانی مگر؟

شرط کردی خالی از یادت نباشد خاطرم
خود که صاحب‌خانه ای ،ای خوب! مهمانی مگر؟

شرط کردی جز تو درمن گام نگذارد کسی
قلعه ای متروک و گمنامم، نمیدانی مگر؟

آنقدَر رفتی و برگشتی که ویران شد دلم
حسّ صحرا گردِ شهرآشوب! توفانی مگر؟

گردباد دامن موّاجت آتش زد مرا
رقص مشعلهای روشن در زمستانی مگر؟
... ادامه
دیدگاه · 1394/01/31 - 14:11 ·
7
bamdad
bamdad
آرامش نه عاشق بودن است و…

نه گرفتن دستی که محرمت نیست ….

نه حرف های عاشقانه و قربان صدقه رفتن های چند ثانیه ای ……

آرامش حضور خدااااست ….

وقتی در اوج نبودن ها نابودت نمیکند …..

وقتی نا گفته هایت را بی انکه بگویی میفهمد …

وقتی نیاز نیست برای بودنش التماس کنی و

غرورت را تا مرز نابودی پیش ببری

وقتی مطمئن باشی با او هرگز تنها نمی مانی …

آرامش یعنی همین که تو………

بی هیچ قید و شرطی خداااااا رو داری …

{-41-}
دیدگاه · 1393/12/27 - 19:34 ·
4
bamdad
bamdad
سلامتی اون گرگ تیر خورده ای که هیچ موقع از زخم ناله نمیکنه...

چون میدونه اگه بناله کفتارها احساس غرور میکنن!

زخمم خوب میشه.....بی ناله....

اما...

میدرم...

تمام کفتارهایی را که سر شکستن غرورم شرط بستند

{-101-}
دیدگاه · 1393/11/13 - 17:19 ·
3
ساراملوس
ساراملوس
در دوستی ماست
از من می‌خواهی
جامه‌ی کریستین دیور بر تن کنم
و خود را به عطر شاه زاده‌ی موناکو
عطرآگین سازم
و فرهنگ لغات بریتانیکا را
حفظ کنم
و به موسیقی یوهان برامز
گوش دهم
به شرط این‌که
همانند مادر بزرگم بیندیشم!!...
از من می‌خواهی که دانشمندی چون
مادام کوری باشم
و رقاصه‌ای دیوانه در شب سال نو چون مادونا
به این شرط که
حجابم را هم چون عمه‌ام حفظ کنم
و زنی عارف باشم چون رابعه‌ی عدویه
اما فراموش کردی به من بگویی چگونه...؟؟؟
... ادامه
دیدگاه · 1393/10/23 - 16:56 ·
1
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
اعتراف میکنم شدم مصداق بارز این بیت:
اگر با من نبودش هیچ میلی...
چرا ظرف مرا بشکت لیلی...
{-253-}{-253-}{-253-}
bamdad
bamdad
در امتداد قصه ام، در اضطراب یک سفر
و از غروب جمعه ای رسیده ام به این گذر

به فکر با تو بودنم به شرط جاودانگی
بگو به رسم کودکی که تا همیشه غصه پر

دوباره بی مقدمه مرا به خلسه برده ای
به صرف نور و روشنی، به لحظه های تازه تر

به استناد چشم تو غزل گل از گلش شکفت
دِرام رنگ عشق شد و آفریده شد هنر

من اعتراف می کنم به حس دلسپردگی
به اینکه با تو زندگی دمی نمی شود هدر

نشان به آن نشان که شب دلیل یک دسیسه است
قصیده نذر می دهم به یمن رستن از خطر

کسی دسیسه می کند که ردپایش آشناست
به قصد انقراض گل؛ به حکم وحشت از تبر

به فکر با تو بودنم فقط به قدرعافیت
در این شب کلیشه ای، دقیقه های دربدر

“پوریا بیگی”

{-35-}
Mohammad
58.jpg Mohammad
آیا میدانید بزرگترین شهر بدون خودرو کجاست؟! شهر زیبا و تاریخی ونیز در شمال ایتالیا، بزرگترین شهر بدون خودرو و کامیون در اروپاست.تمامی وسایل نقلیه عمومی و خصوصی در این شهر که بر روی آب ساخته شده است قایق هستند و تنها گزینه دیگری که برای جابجایی مردم وجود دارد، پیاده روی است. حتی نیروهای آتش نشانی و پلیس هم برای انجام وظایف خود از انواع قایق های موتوری استفاده می کنند. به گزارش واحد مرکزی خبر از ایتالیا، این شهر تاریخی سال هاست که با آرامی در حال فرو رفتن به زیر آب دریاست و تا امروز طرح هایی که برای جلوگیری از غرق شدن این شهر ارائه شده، کار ساز نیست. یک شهروند ونیزی گفت : بسیاری از اهالی ونیز به دلایل مختلف این شهر زیبا را ترک می کنند ، از مهمترین این علل رطوبت زیاد هوا و بالا آمدن آب است که موجب می شود در طبقات هم کف منازل و همچنین مغازه ها همواره آب جمع شود. یکی دیگر از اهالی ونیز گفت: ما اهالی ونیز به شدت از مشکل بالا آمدن آب رنج می بریم. زمانیکه سطح حداکثر یک متر بالا می آید،قابل تحمل است اما بیش از این میزان، مشکل آفرین می شود و تمام اجناس مغازه داران به زیر آب می رود. وی می افزاید : مشکل آب گرفتگی سطح شهر ونیز فقط منحصر به زمستان نیست و ما در تمام فصول سال چکمه های بلند خود را برای رفت و آمد در خیابان ها در دسترس قرار می دهیم که وقتی آژیر بالا آمدن آب به صدا در می آید آنها را به پا می کنیم.
... ادامه
رضا
رضا
bamdad این ذوب آهن امسال قهرمان جام حذفی میشه .
bamdad
bamdad
آدمها می توانند آدمها را دوست داشته باشند



به شرطی که آدمها بعد از دوست داشته شدن



آدم بمانند...!!!!

{-128-}
دیدگاه · 1393/08/14 - 21:16 ·
3
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
تو بخوان قصه مردان حساب و عدد و سود و زیان و قلم و ثبت و سیاق، کز همان روزهای نوروز در انبار بمانند و بگیرند و ببندند و شمارند و نویسند دو صد مشق در آن دفتر پیچیده به قیطان، که اگر خط بخورد یا که شود دیر، بهراسند از آن هیبت آن هیات سه مرد قلندر، همان هیات تشخیص علی الراس و اگر مانده حسابی نشود جمع، بر سر و صورت خود جمله بکوبند و دو صد لعن فرستند بر آن مرد ونیزی، همان لوکه پاچولی، که همه تی اکانت و دو طرف ثبت حساب از کرامات و افاضات هموست.
آن دگر خرده بگیرند از آن دسته اول که چرا آن ننوشتی و دگر چیز نوشتی که اگر این بشود شرط و شروط است و عدم، رد نظر.
هرگه این مرد سیه روز شود دیر به خانه، بخرامد به اتاقی و چپد زیر لحافی که بماند ز امان از خم ابروی زن و طعنه فرزند، که چه شد سهم تو از آن همه اعداد که بنوشتی و زدی جمع و چه شد وعده دریا و لب آب و نه حتی دو قدم پارک. این چه حرفه ست که نه چون کله پزان صنفی و جایی و نه چون آن مرد قدم رنجه به بازار مالی و منالی و نه یک باغ و حیاطی، که اگر یار برفت و تو در سوگ نشینی، آن جنازه تو به غسال سپاری که گزارش سر موقع توبه مجمع برسانی.
پس بگفتا گنهم چیست که جز این حرفه ندانم. این حرفه همان حرفه محبوب جهان است که در این دیر خریدار ندارد. من نه آن میرزا نویس در دکان و دم حجره ی آن بی هنرم، من دگر ممبر آن آیفک بین المللم.
آخر قصه: آخر قصه همه غصه و بس ناله نی که خراج دولت از آن سود به توافق به سر آید و در آن مجمع غدار بخورند و بگفتند و شنودند و دو صد سود و دو پاداش به تقسیم سپردند و ندیدند از پس پرده ی اعداد و رقم، آن همه خون جگر، دربدری، سوته دلی.
ıllı YAŁĐA ıllı
Screenshot_2014-10-08-05-46-14-1-1.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
Mohammad
07133650969769081697.jpeg Mohammad
کدوم قشنگتره ؟؟؟؟
hastii
hastii
هر چیز به دلیلی رخ می‌دهد. برای هر علتی معلولی است و برای هر معلولی، علت یا علت‌های به خصوصی وجود دارد، چه از آنها اطلاع داشته باشید، چه نداشته باشید. چیزی به اسم اتفاق وجود ندارد. در زندگی هر کاری را که بخواهید، می‌توانید انجام دهید؛ به شرط آن‌که تصمیم بگیرید که دقیقا چه می‌خواهید و سپس عمل کنید.
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/25 - 22:04 ·
7
bamdad
bamdad
روزهای بدی در زندگی آدم می رسد

که هیچ کسی حتی نمی پرسد:

" خوبی ؟ "

برای چنین روزهای بدی

نیاز به یگانه مهربانِ دلسوزی داری

به شرطی که در روزهای خوب فراموشش نکرده باشی

و نامش چه زیباست ...

خدا ...

{-35-}
رضا
رضا
امیدوارم هر چند وقت یکبار در مورد موضوعی بحث کنیم حرف بزنیم خیلی خوبه .
setareh 22
setareh 22
پشت ﭼﺮﺍﻍ ﻗﺮﻣﺰ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﻔﺘﻢ :
ﺧﺎﻧﻮﻣﯽ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﺑﺪﯾﻢ؟؟؟
ﮔﻔﺖ : ﺷﺮﻁ ﭼﯽ؟؟؟
ﮔﻔﺘﻢ : ﭼﺎﯼ ﻭ ﻗﻠﯿﻮﻥ ﻫﺮﮐﯽ ﺑﺎﺧﺖ ...
ﮔﻔﺖ : ﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﻁ ﺍﮔﻪ ﻣﻦ ﺑﺎﺧﺘﻢ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﺍﻣﺎ ﺍﮔﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﺧﺘﯽ ...
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﯿﺎﯼ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯾﻢ !!!
ﺧﯿﻠﯽ ﺩﺍﻏﻮﻥ ﺷﺪﻡ ...
ﻓﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﻡ |: |: 170ﺗﺎ ﻣﯽ ﺭﻓﺘﻢ،
سپر به سپر ﺩﻧﺒﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩ
ﺍﻵﻧﻢ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﻭﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺳﺮ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﯽ ﮔﺎﺯ ميده!!!{-31-}
دیدگاه · 1393/07/6 - 17:17 ·
5
bamdad
bamdad
من هجرِ یار دیده ام و باز زنده ام

این شرطِ عاشقی نبود ، خاک بر سرم !

{-15-}
دیدگاه · 1393/06/15 - 21:41 ·
5
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ