یافتن پست: #قورت

شهرزاد
Screenshot_۲۰۱۶-۰۱-۰۵-۱۰-۴۷-۵۵-1.png شهرزاد
...
رضا
رضا
قورباغه ات رو قورت بده عمو ببینه .
دیدگاه · 1394/06/2 - 14:39 ·
5
bamdad
bamdad
این دخدرااااا..تو خونه سیب زمینی رو درسته قورت میدن ..

اما بیرون تو ملع عام ، یه دونه چیپسه نازوکو با 8 تا گاز و 2 تا ترمز دستی و 3


تا نیم کلاچ میخورن

والله
{-1-}
bamdad
bamdad
خدایا وقتی دلت میگره چیکارمیکنی...؟


میری یه گوشه میشینی...

هی با نگات بازی میکنی که...یادت بره میخواستی گریه کنی...؟!

یه لیوان آب میخوری که همه ی بغضاتو قورت بدی...؟!

اونوقت یادت میاد خدایی وباید تنها باشی؟

خداجون نمیدونی این روزا چقدر خدا بودم..

:(
bamdad
bamdad
معلم عصبی دفتر را روی میز کوبید و داد زد : سارا…دخترک خودش را جمع و جور

کرد ، سرش را پایین انداخت و خودش را تا جلوی میز معلم کشید و با صدای

لرزان گفت : بله خانم؟

معلم که از عصبانیت شقیقه هایش می زد ، به چشمهای سیاه و مظلوم

دخترک خیره شد و داد زد : ((چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو

سیاه و پاره نکن ؟ ها؟فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه ی

بی انظباطش باهاش صحبت کنم ))

دخترک چانه لرزانش را جمع کرد …بغضش را به زحمت قورت داد و آرام گفت :

خانوم …مادم مریضه … اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن … اونوقت

میشه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد …اونوقت میشه

برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تاصبح گریه نکنه … اونوقت …

اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم

رو پاک نکنم و توش بنویسم …

اونوقت قول می دم مشقامو بنویسم …

معلم صندلیش را به سمت تخته چرخاند و گفت : بشین سارا …

و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد …

{-109-}
setareh 22
setareh 22
تویی که الان دلت واسه یه بی معرفت تنگه ...
تویی که میخوای بهش زنگ بزنی ولی غرورت نمیذاره...
تویی که بغضتو قورت میدی که یه وقت گریه نکنی ...
تویی که هر آهنگی گوش میدی یاد یه نفر میفتی...
تویی که تا میای یه کاری کنی میگی : بیخیال...
تویی که واسه خودت آواز میخونی....
تویی که این روزا توی دنیای مجازی غرق شدی...
تویی که حتی توی دنیای مجازی هم خودتو گم کردی...
تویی که نمیدونی چه ریختی خودتو خالی کن...
به ســـــلامتی تـــــو...
... ادامه
دیدگاه · 1393/08/1 - 16:54 ·
3
Noosha
1065745-fa2db0ec3dcd0455a510dcd8d344e058-org.jpg Noosha
را قورت می داد تا مه گرفت چون مانند همیشه لُخت بود… چقدر بوی زحمت می گیرد وقتی نوازشم می کند!
... ادامه
bamdad
images.jpeg bamdad
با یک فنجان قهوه

قورت می دهم همه دلتنگیهایم را
و تلخ نوشته هایم را سر می كشم
لج كرده ام كه برایت بنویسم
گریه كنم
عاشقت بمانم
لج كرده ام دوستت داشته باشم
گویا این فنجان قهوه هم با من لج کرده است
طعم شیرین دوست داشتن می دهد...
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/3 - 22:14 ·
6
bamdad
images.jpeg bamdad
یک نخ آرامش دود می کنم !
به یاد نا آرامیهایی که از سر و کول دیروزم بالا رفته اند . . .
یک نخ تنهایی ، به یاد تمام دل مشغولیهایم . . .
یک نخ سکوت ، به یاد حرفهایی که همیشه قورت داده ام . . .
یک نخ بغض ، به یاد تمام اشکهای نریخته . . .
کمی زمان لطفا !! به اندازه یک نخ دیگر . . .
به اندازه قدمهای کوتاه عقربه . . .
یک نخ بیشتر تا مرگِ این پاکت نمانده . . .
نخ آخر برای وداع
به یاد تمام سلام هایی که بدون وداع بر باد رفت
یه نخ ، یه کام ، یه پاکت ، یه جوانی
یه عمر
این تمام زندگی من بود...

:(
دیدگاه · 1393/02/2 - 19:17 ·
12
zoolal
zoolal
دنیای واقعی اینجاس
دنیای مجازی اون بیرون!!
که همه با نقابن! همه تو قیافن!!!
دنیای واقعی اینجاس ...
همه بی ریا و خاکی ، کسی زخماشو نمی پوشونه...
کسی اشکاشو پاک نمیکنه ، کسی بغضشو قورت نمیده...
دیدی؟!
دنیای واقعی همینجاس!
... ادامه
zahra
zahra
bamdad
bamdad
بغض ها را گاهی باید قورت داد

عاشقانه ها را از پنجره ها تف کرد


و درها را به روی همه بست


باور کن


گاهی هیچ کس ارزش دچار شدن را ندارد...
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/14 - 11:36 ·
9
ოօհʂεղ
ოօհʂεղ
کی میگه اینجا دنیای مجازیه ؟؟!!
هان؟؟؟
دنیای مجازی اون بیرونه !
که همه با نقابن !
همه تو قیافن !
حتی من! حتی تو!
دنیای واقعی اینجاس !
همه بی ریا و خاکی !
کسی زخماشو نمیپوشونه ! {-38-}
کسی اشکاشو پاک نمیکنه !:(
کسی بغضاشو قورت نمیده ! {-273-}
کسی به خاطر چهرش تحقیر نمیشه !!! {-76-}
اینجا فرق نمیکنه با گرون ترین کامپیوتر و لپ تاب باشی! {-123-}
یا ارزون ترین و قدیمی ترین!
اینجا مملو از حرف های نگفتس !
حرفایی که اون بیرون نمیشه زد !
دیدی؟؟؟
دنیای واقعی اینجاس!
دیدگاه · 1393/01/12 - 13:37 ·
7
soheil
soheil
مجید
حيدربابا ، قارلى داغلار آشاندا
گئجه کروان يوْلون آزيب ، چاشاندا
من هارداسام ، تهراندا يا کاشاندا
اوزاقلاردان گؤزوم سئچر اوْنلارى
خيال گليب ، آشيب ، گئچر اوْنلارى



(٦٦)
گر کاروان گذر کند از برفِ پشت کوه
شب راه گم کند به سرازيرى ، ‌آن گروه
باشم به هر کجاى ، ز ايرانِ پُرشُکوه
چشمم بيابد اينکه کجا هست کاروان
آيد خيال و سبقت گيرد در آن ميان




(٦٨)
حيدربابا ، گوْل غنچه سى خنداندى
آمما حئيف ، اوْرک غذاسى قاندى
زندگانليق بير قارانليق زينداندى
بو زيندانين دربچه سين آچان يوْخ
بو دارليقدان بيرقورتولوب ، قاچان يوْخ

(٦٨)
خندان شده است غنچة گل از براى دل
ليکن چه سود زان همه ،‌ خون شد غذاى دل
زندانِ زندگى شده ماتم سراى دل
کس نيست تا دريچة اين قلعه وا کند
زين تنگنا گريزد و خود را رها کند
دیدگاه · 1393/01/5 - 19:59 ·
4
bamdad
bamdad
یادت هست مــــادر . . . ؟

اسم قاشق را گذاشتی قطار، هواپیما، كشتی ...

تا یك لقمه بیشتر بخورم !!!

یادت هست : ا

شدی خلبان، ملوان، لوكوموتیوران ...

می گفتی بخور تا بزرگ بشی

و من عادت كردم كه هر چیزی را بدون اینكه دوست داشته باشم قورت بدهم ...

حتی بغض های نتركیده ام را...!
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/6 - 21:15 ·
6
صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ