یافتن پست: #چشمانم

soheil
kkkk-6.jpg soheil
به دلم افتاده است که به یاد من نشسته ای امشب…

پلک هایت سنگین خوابند اما هنوز آنها را بر روی هم نگذاشته ای…

به دلم افتاده است که دلت هوای مرا کرده

و در میان خاطرهامان به دنبال من میگردد امشب …

امشب و هر شب یک دل سیر از بغضت خالی میشوم…

عکست را آغوش میگیرم، وای که چقدر جایت خالی است در کنارم…

دست خودم نیست اگر دستم از تو می نویسد…

اگر دلتنگم و چشمانم

هر شب از یاد تو خیسند…

“دوستت دارم”…
... ادامه
دیدگاه · 1397/11/15 - 00:03 ·
2
شهرزاد
625519_699499950079389_1220882229_n.jpg شهرزاد
با همه رنگهای خیال انگیزش

که بوی پختگی و کمال میدهد

پاییز از راه رسید با بوی ماه مهر

ماه مدرسه و درس و دوستی ها و خاطره ها

پاییز از راه رسید با کلیدی که دروازه ناگشوده قلب مرا گشود

و چشمانم را بروی بی نظیرترین تجربه روح در عالم خاک گشود

پاییز از را رسید با تمام تداعی های روح انگیزش

با همه رنگهایش که هر کدام طیفی از دوست داشتن و ماجرایی از مهر ورزیدن را به صحنه

خیال می آورد

از راه رسید با ترنم بارانهای دوست داشتنی اش

با قاب خیس پنجره هایش

با باد های ملایم و تندش که تن برگ را بر اندام درخت به لرزه می افکند

و فداکاری برگهای خشک و مسین به زیر گامهای عابرانی که عشق گمشده خویش را می جویند

برگ هایی که افتادن و تسلیم و فنا را به یاد تو می اورند . . . سرخ به رنگ خون

پاییز از راه رسید با الهه ی نارنجی پوش خویش

هم او که سالهاست دل کوچک من پرستشگاه او ست . . .
دیدگاه · 1394/06/31 - 23:28 ·
5
شهرزاد
5541102-f359626b17eadaadb1aab077e3b59e5a-l.jpg شهرزاد
به "او" بگویید نگران شبهایم نباشد!
سکوتم,قرصهایم,لرزش دستانم و
"اشک چشمانم" همه هستند...!!!
تنها نیستم...!!!
دیدگاه · 1394/01/22 - 23:30 ·
9
bamdad
bamdad
آنقدر فریادهایم را سکوت کرده ام...

که اگر به چشمانم بنگری...

کر میشوی...

:(
دیدگاه · 1393/11/13 - 22:43 ·
6
bamdad
bamdad
وقتی چشمانم را روی هم میگذارم ،

خواب مرا نمیبرد ،

تو را می آورد ، از میان فرسنگها فاصله . . . !

{-109-}
دیدگاه · 1393/10/22 - 22:29 ·
4
bamdad
bamdad
مي بخشم آدم ها را ...

مي گذارم حوالي احوال من تا آنجا كه بخواهند قضاوت كنند .

عبور ميكنم از بي تفاوتي هاشان .

مي ايستم كنار بازي هاشان ساده تماشا ميكنم .

مي بخشم آدم ها را ...

لبخند مي زنم به استهزاء قهقهه هاشان .

مي بندم چشمانم را به پرده دري هاشان .

گوش مي كنم به سياست "دوستت دارم" هاشان !!

صبوري مي كنم به پاي رفتن ها و آمدن هاشان .

صبوري مي كنم تا آنجا كه طاقتم طاق شود ،

آنگاه براي هميشه پشتم را ميكنم به كوچكي دنيايشان ....

{-15-}
دیدگاه · 1393/10/22 - 20:00 ·
4
bamdad
bamdad
سکوت که می کنم

غم دنیا قاب می شود در چشمانم

اشکهایم را

قندیل دل می کنم

دل که می گیرد

سر کوباندن بر ساحل دل چه سود؟!

واژه بافتن استعاره ای چند؟!

بگذر از دلم ای غم

که هوای واژه هایم بسی است دلگیر و بارانی...

:(
دیدگاه · 1393/10/21 - 21:07 ·
5
bamdad
bamdad
ندیدمت که بگویم چقدر زیبایی
نیامدی که ببینم شبیه دریایی
ببین دوباره غروب است و جاده آماده
بنا به گفته مردم غروب می آیی
شکوه آمدنت را ببخش به چشمانم
بیا الهه غربت سوار صحرایی


{-47-}
دیدگاه · 1393/10/12 - 18:03 ·
3
bamdad
bamdad
خدایا،

قلبم تشنه ی نور

و عشق توست!

هر روز در افکار و آرزوهایم

به سوی من بیا...

در رویاهایم،در خنده ی نشسته بر لبانم

و در اشک چشمانم به سوی من بیا...

در عبادت و کارم،در زندگی و مرگم،

به سوی من بیا...

تو با من باش با رحمت و عشقت...!

{-47-}
bamdad
bamdad
تصادفِ چشمانم

با نگاهِ تو

یک دنیا خسارت داشت

و من سالهاست

مشغول جبرانش هستم

در بعضی حادثه ها

مرگ بهتر از زندگیست

:(
دیدگاه · 1393/07/17 - 22:11 ·
8
√√★nima★√√
√√★nima★√√
ﺑﺎز ﻫﻢ ﻋﺼﺮ ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ای دﯾﮕﺮ و ﻣﻦ دﻟﺘﻨﮕﺘﺮ از ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ آﺳﻤﺎن ﺷﻬﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ اﺑﺮﻫﺎ را دﻧﺒﺎل ﻣﯿﮑﻨﻢ و ﻧﺎﮔﻬﺎن ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻗﻠﻪ ی ﮐﻮﻩ ﻣﯿﺮود ﮐﻮﻫﯽ ﮐﻪ ﻣﻪ آﻧﺮا ﻓﺮا ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ !!و ﻗﻠﻪ ای ﮐﻪ در اوج ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺧﻮد ﻧﻤﺎﯾﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ ..ﻣﻦ و ﻗﻠﻪ ﻫﺮدو ﯾﮏ درد ﻣﺸﺘﺮک دارﯾﻢ "ت ن ﻩ ا ئ ی" ...و دﯾﮕﺮ ﻫﯿﭻ{-35-}
دیدگاه · 1393/07/13 - 15:27 ·
3
bamdad
bamdad
روی حباب ایستاده ام...

نه راه برگشت دارم نه نای رفتن...

فریادهایم به گوش نمیرسد، گوش ها پرشده از هیاهوها...

چقدر غریب وبی کس شدم.

چشمانم گریه را بس کنید.

خستــــــه ام

به خواب ابـــــــــــــــــــــــــــــدی احتیاج دارم...

:(
دیدگاه · 1393/06/19 - 21:13 ·
6
bamdad
bamdad
هنوز نفسي نقش مي زند ياد تو را بر بوم خاطرها

هنوز نبضي مي زند در تلاتم بغض تنهايام

هنوز چشمك مي زند ستاره اي به آسمان سياه چشمانم

هنوز هنوز مي نشيند غروب در انتظار عبور تو در نقاشيام

هنوز بر جا مي ماند رد پاي پاييز بر روي آرزوهاي خاك

هنوز فرياد مي كشد برگي خشكيده زير پاي باد

و هنوز هم مي زند دست باران به ريشه هاي خشكيده در خاطره ها خاطره هاي خوابيده در حسرت چشم هاي خسته ي باغ

هنوز يادت قاب عكسي هست كنج اين ديوار

{-15-}
دیدگاه · 1393/06/17 - 21:19 ·
2
bamdad
bamdad
چشمانم در آسمان

به جستجوی آخرین ستاره ی شب است

و می روم به اوج ، کنار او

ستاره ای که در سپهر آرزو

یگانه تقدیر من است...

{-41-}
دیدگاه · 1393/06/13 - 19:56 ·
2
ıllı YAŁĐA ıllı
36314291_orig.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
امشب را در اختیار قلم موی من باش .....

تابلو که آماده شد......

بر دیوار راه روی چشمانم آویز می کنم....
حمید
1392273678.jpg حمید
گفتم مادر گفت: جانم,.. گفتم درد دارم,.. گفت: بجانم ,.. گفتم خسته ام ,..گفت: پریشانم,.. گفتم گرسنه ام ,.. گفت : بخور از سهمِ نانم,.. گفتم کجا بخوابم ,.. گفت: روی چشمانم,.. اما یک بار نگفتم: مادر من خوبم شادم, همیشه از درد گفتم و از رنج. مادر دوستت دارم
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/17 - 16:40 ·
9
soheil
soheil
چه خوش گفت مولانا ..
شرح حال امروز ما ..

ای قـوم بــه حج رفتـه کجایید کجایید
معشــوق همیــن جـاست بیایید بیایید

معشــوق تــو همسـایه و دیــوار به دیوار
در بادیه ســـرگشته شمـــا در چــه هوایید

گــر صـــورت بی‌صـــورت معشـــوق ببینیــد
هــم خـــواجه و هــم خانه و هم کعبه شمایید

ده بـــــار از آن راه بـــدان خـــانه بـــرفتیــــد
یــک بـــار از ایـــن خانــه بــر این بام برآیید

آن خانــــه لطیفست نشان‌هـــاش بگفتیــد
از خــواجــــه آن خــــانـــــه نشانـــی بنماییـــد

یک دستـــه گــل کــو اگـــر آن بـــــاغ بدیدیت
یک گـــوهر جــــان کـــو اگـــر از بحر خدایید

با ایــــن همـه آن رنج شما گنج شما باد
افسوس که بر گنج شما پرده شمایید
مولانا

چراغى كه به خانه رواست به مسجد حرام است ..
از زيادى مال خود به هموطنان خود انفاق كنيد نيكو تر است ..
قبله اى ما در كنار ما واطراف ما است نه در بت كده اى دشت هاى حجاز ..
چشم بصيرت ميخواهد كمى چشمانمان را باز تر كنيم ..
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/28 - 11:10 ·
4
bamdad
bamdad
دلم تنگ می‌شود... چشمانم باران می‌خواهد خدایااااااااااا فرو بردن این همه بغض روزه را باطل نمی‌كند!؟؟؟؟؟
دیدگاه · 1393/04/20 - 12:16 ·
4
soheil
soheil
هنوز هم..
چشمانم نگاهت را..
نگاهم لبــانت را..
و لبــانم لبانت را نشانه میرود در طلب یک بــوسه..
هنوز هم زیباست انتظار آغــوشت را کشیدن...
حتی زیباتر از گذشته..
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/17 - 15:09 ·
5
bamdad
bamdad
احساسم را به دار آویختم...
منطقم را به گلوله بستم...
لعنت به هر دو
که عمری بازی ام دادند...
دیگر بس است،
می خواهم کمی به چشمانم اعتماد کنم...
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/16 - 22:07 ·
4
...
...
Noosha
نداجان...
تازه داشتم دلخوش میشدم به بهترشدن حالت
که است اومدکه دنیاروروسرم خراب کرد...
نیماگفته بودی آرامشوبهم برمیگردونی..
حالابگوکی میخوادآرامشموبهم برگردونه
اول مادرم
بعدبرادرم
اینم داییم
تصادف کردوفوت کرد!!
نمیدونم چی بگم نداجان
فقط بدون که من شوکم
واشک ازچشمانم
برای این مصائب جاریست
و
خودم آرامشم روازدست رفته میبینم
چطوری میتونم تسلای خاطرت باشم
چطوری؟
.....
setareh 22
setareh 22
دلم از نبودنت پر است ، آنقدر که اضافه اش از چشمانم میچکد
دیدگاه · 1393/04/9 - 13:15 ·
5
setareh 22
setareh 22
آنها که از دور نگاه میکنند !

می گویند:تو چه کم داری؟ هیچ !!!

و من باران اشکهایم را در ابر چشمانم پنهان میکنم

و با لبخند پوچی به نشانه تایید سر تکان می دهم ...

اما خودم میدانم که هرگاه درون خود را میکاوم

به یک غم بزرگ میرسم ...

و آن غم نبودن توست !!!

من در کنار همه تو را کم دارم !
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/8 - 15:52 ·
3
Hooman
Hooman
وقتی خدا ازپشت، دستهایش را روی چشمانم گذاشت. از لای انگشتانش انقدر محو تماشای دنیا شدم که فراموش کردم منتظر است نامش راصداکنم…
دیدگاه · 1393/03/30 - 15:44 ·
2
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ