یافتن پست: #مبادا

Mohammad
506141_7wLKZ7KS.jpg Mohammad
خدایا ؛

مبادا روزی فرا رسد که ما ...

بارمان را بسته باشیم به این قیمت که بالمان را بسته باشیم ...

و از یاد برده باشیم که برای اوج و پرواز؛

بال می خواهیم نه بار ...

" بال " و " وبال " در عین تشابه؛ عین تضادند ...
... ادامه
دیدگاه · 1394/11/5 - 09:31 در حسینیه ·
2
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
جناب دکتر ظریف، وزیر مقتدر کشورم سلام شنیدم در سالن فرعی اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل، هنگام خروج با رییس جمهور امریکا روبرو شده ای و بی هیچ ترس و لرزی با وی دست داده ای. دستی که حامل صدها پیام بوده، کاری ندارم به اظهار نظر برخی دلسوز نماهای دلواپس اما از زاویه ای دیگر و به عنوان یک شهروند خواستم بگویم: جناب ظریف عزیز دست دادنت با اوباما نشان داد که ما همیشه به دنبال صلح هستیم و برای رسیدن به این مهم حتی حاضریم دست دشمن را هم بفشاریم. جناب ظریف عزیز دست دادی تا بگویی ملت ایران به دسته ای از اصول انسانی معتقد است که مهمترین آن می گوید: تمام گیتی تفسیر این دو حرف است/با دوستان مروتبا دشمنان مدارا. جناب ظریف عزیز دست دادی تا سرت را پایین نیندازی و حقیرانه عبور نکنی، تا مبادا دشمن با خود بیندیشد وقتی اینان از حضور یک گروه سیاسی اینقدر می رمند در برابر مقابل قوای نظامی مان حتما خواهند رمید. جناب ظریف عزیز دست دادی تا بگویی نماینده 7000سال تمدن و فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی هستی و اصول حرفه ای حاکم بر محافل دیپلماسی جهانی را خوب می شناسی. جناب ظریف عزیز دست دادی تا بگویی مردم بزرگ ایران بزرگتر از آنند که بخواهند دست رد بر سینه ای بزنند حتی اگر ان سینه مملو از کینه علیه خودش باشد. جناب ظریف عزیز دست دادی تا بگویی دست های بسته امروز مردم ایران در مناسبات سیاسی، اقتصادی جهان نتیجه 8سال دست ندادن دولتمردان بی تدبیرمان به نفع منافع ملت بوده است. جناب ظریف عزیز دست دوستی ات همیشه دراز باد و هرگز فکر نکن که جمعی کاسبان سیاسی و کینه توزان تو را تخریب یا رد می کنند به این بیندیش که با هر دست دادنت گره از کار فرو بسته ملت بگشایی. جناب ظریف عزیز درخت دوستی بنشان که کام دل برآرد/ درخت دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد
... ادامه
دیدگاه · 1394/07/9 - 21:00 توسط Mobile ·
4
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
پلک بستی که تماشا به تمنا برسد
پلک بگشا که تمنا به تماشا برسد

چشم کنعان نگران است خدایا مگذار
بوی پیراهن یوسف به زلیخا برسد

ترسم این نیست که او با لب خندان برود
ترسم این است که او روز مبادا برسد

عقل می‌گفت که سهم من و تو دلتنگی است
عشق فرمود‌: نباید به مساوا برسد‌ !

گفته بودم که تو را دوست ندارم دیگر ..
درد آنجا که عمیق است به حاشا برسد

احسان افشاری
... ادامه
دیدگاه · 1394/05/31 - 13:29 ·
6
bamdad
n.jpg bamdad
ساعت شنی به من یاد داد

باید خالی شوی تا پُر کنی...

تا پُر کنی کسی را،دلی را،چشمی را،گوشی را....

خالی کنی خودت را از نفرت تا پُر کنی کسی را از عشق

خالی کنی دلت را از غم تا پُر کنی دلی را از شادی

خالی کنی چشمت را از کینه تا پر شود چشمی از آرامش

خالی کنی گوش هایت را از دروغ تا پر کنی گوش هایی را از زمزمه های عاشقانه

و مبادا اشتباه کنی

مبادا خالی شوی به قیمت لبریزی دیگران...

یادت باشد ساعت شنی روزی می چرخد

و این بار این تو هستی که پُر میشوی از آنچه خودت پُر کرده ای دیگران را...

{-35-}
دیدگاه · 1394/05/9 - 14:28 ·
6
شهرزاد
شهرزاد
کوچکتر که بودیم
ایمانمان بزرگتر بود
بادبادک که میساختیم
تردید نداشتیم که مبادا باد نباشد...

گوربان
دیدگاه · 1394/05/6 - 15:21 ·
7
fatemeh
1433513543762517_large.jpg fatemeh
وقتی نردبان "عقل" را میگذاری تا

به خدا برسی،

خدا سر نردبان را می گیرد مبادا بیفتی!

اما وقتی که "دل" را نردبان می کنی

تا به او فقط کمی نزدیک شوی

پای نردبان را آنقدر تکان می دهد تا هراسان،

دلگیر و درهم و شکسته در آغوش او بیفتی….
... ادامه
دیدگاه · 1394/03/16 - 13:10 ·
1
bamdad
bamdad
وقتی نردبان "عقل" را میگذاری تا

به خدا برسی،

خدا سر نردبان را می گیرد مبادا بیفتی!

اما وقتی که "دل" را نردبان می کنی

تا به او فقط کمی نزدیک شوی

پای نردبان را آنقدر تکان می دهد تا هراسان،

دلگیر و درهم و شکسته در آغوش او بیفتی….

{-35-}
دیدگاه · 1394/02/12 - 18:09 ·
4
bamdad
bamdad
زندگی را ورق بزن
هر فصلش را خوب بخوان
با بهار برقص
با تابستان بچرخ
در پاییزش عاشقانه قدم بزن
با زمستانش بنشین و چایت را به سلامتی نفس کشیدنت بنوش
زندگی را باید زندگی کرد،
آن طور که دلت می گوید.
مبادا زندگی را دست نخورده برای مرگ بگذاری.

"سیمین بهبهانى"
{-35-}
دیدگاه · 1394/01/7 - 15:03 ·
5
bamdad
c3350ec6d66a1f9367e448048395c64a-425.jpeg bamdad
انسان ها تغییر کرده اند ...

چه کسی برای یک کودک گرسنه و یا تشنه محبت، دست به کاری می زند؟

هر روز از کنار این کودکان رد می شویم ...

بی هیچ دغدغه ای!

اما فکرمان مشغول بزرگ کردن ورسیدن به پو است!!

که مبادا گرسنه بماند!

که پو الان بازی می خواهد!!

که پوی من هفتاد و اندی سالش شده، پوی تو چند سالش است؟؟

کاش در گذشته می ماندیم

کاش دغدغه فکری ما کمک به انسان ها بود

مثل کودکی که می خواست با آب نباتش دریا را شیرین کند،

لااقل در حد توان اندکمان به اصلاح جامعه کمک می کردیم!

کاش وقتمان را به جای رسیدن به "پو" در پرورشگاه ها در حال نوازش پوهای واقعی سپری می کردیم!

حتما مادربزرگ هفتاد و چند ساله ی من از بودن با من بیشتر لذت خواهد برد، تا پوی بی احساس!

نمی دانم باید از پیشرفت تکنولوژی خوشحال باشم یا ...

تکنولوژی ای که به من می آموزد هر روز بی تفاوت تر باشم

هر روز بیشتر و بیشتر نفسم را در مرکز توجه قرار دهم ...

و هر روز احساسات و غرایز درونی قشنگ مرا با نوع مصنوعی و مجازیش ارضا می کند . . .

:(
دیدگاه · 1393/11/30 - 22:09 ·
4
bamdad
bamdad
عمری ست لبخندهای لاغرِ خود را

در دل ذخیره میکنم

باشد برای روزِ مبادا

اما در صفحه های تقویم

روزی به نامِ روزِ مبادا نیست

آن روز هر چه باشد

روزی شبیه دیروز

روزی شبیه فردا

روزی درست مثلِ همین روزهای ماست

اما کسی چه می داند

شاید امروز نیز

روزِ مبادا باشد..."

... قیصر امین پور ...
{-35-}
دیدگاه · 1393/11/27 - 21:09 ·
3
bamdad
bamdad
یادت باشد


کسی بهترین, زندگی ات میشود که خودش بخواهد...


مبادا......


عروسک خیمه شب بازی دیگران شوی

{-152-}
دیدگاه · 1393/11/27 - 21:03 ·
3
bamdad
00533-02-Ramsar.jpg bamdad
خدایا بیا پشت آن پنجره که وا میشود رو به سوی دلم !
بیا پرده ها را کناری بزن که نورت بتابد به روی دلم !
خدایا کمک کن که پروانه ی شعر من جان بگیرد
کمی هم به فکر دلم باش ، مبادا بمیرد
خدایا دلم را که هر شب نفس می کشد در هوایت
اگرچه شکسته ، شبی می فرستم برایت

{-47-}
bamdad
thumb_HM-20135928611201312521408912518.9535.jpg bamdad
در روزگاری که مردمانش همه گرگ اند،


جمله ی گرگ در لباس میش رد میشود

و تو باید


میش باشی در لباس گرگ ،

مبادا بدرند تو را گرگ های زمانه

{-100-}
دیدگاه · 1393/11/14 - 21:51 ·
4
bamdad
bamdad
وقتی تو نیستی

نه هست های ما

چونان که بایدند

نه بایدها...



هر روز بی تو

روز مباداست!

{-47-}
Majid
majid kharatha.jpg Majid
پس از تو، خط قرمز می گذارم

پس از هر بی تو، هرگز می گذارم

مبادا واژه ها دستت بگیرند!

(تو) را در یک پرانتز می گذارم!
دیدگاه · 1393/10/10 - 16:31 ·
3
bamdad
1400564407465.jpg bamdad
اگر باران ببارد باز می آیم درون کوچه ی امید و فانوس نگاهم را برایت می افروزانم و از ترکیب دستانم برایت چتر می سازم مبادا قطره ای باران بیازارد نگاه مهربانت را.
... ادامه
دیدگاه · 1393/09/16 - 22:21 ·
7
bamdad
bamdad
باید از خاطرات ترسید مبادا باور زندگی را فلج کنند...


که وقتی خاطرات بی حیا شوند


دلتنگی، بزرگ تر از رسالت گریه می شود


دیگر فرقی نمی کند به شک دیوار تکیه دهی


یا پشت آبروی خیابان پناه بگیری...


این خاطرات، تمام نمی شوند که دوباره شروع... نــ / ـشوند..


می دانی..


مادامی که هرکس درون خودش خیابانی برای قدم زدن داشته باشد


بی اختیار در آن زمین گیر می شود...

:(
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
گر کسی با تمام مشکلات و دیوانه بازی هایت ترا بیشتر از خودش دوست داشت
اگر با چرخش مردمکان چشمت
یا طرز صدایت از هزاران کیلومتر راه دور
متوجه شد که هوای دلت ابری است یا آفتابی
اگر از اشتباهات خودت برایش حرف زدی
و او با آرامش به تو گفت فدای سرت آدمیزاد است دیگر گاهی اشتباه میکند
اگر اشتباهات تو را با شتاب پنهان چشم خودش پاک کرد
و ورقت زد که مبادا از نمره بیستش کم شوی
اگر لج بازی ها و قهرهای بی دلیلت را مصلحت عشقش دانست
اگر بدون جبران محبتهایش به تو محبت کرد و عشق ورزید
اگر با دست بسته اش پُر غرور از یک دانه گندمش به تو گندمزار بخشید
اگر با بغض تو پنهان گریست و با تبسمت بلند خندید
اگر هزار بهانه بدستش دادی که با تو حداقل به ظاهر قهر کند و قهر نکرد
اگر خشم تو را از تو تفریق و خوبی ترا جمع و عشق ترا ضربدر هزار کرد
اگر با حوصله ترا نوشت و تو او را بی حوصله خواندی
و با تمام این اگرها
اگر هر روز دل نگران بخاطر خوبی هایش از تو عُذر خواهی کرد
او احمق نیست
او یک انسان ساده است که خدا برای امتحان لیاقتت برای تو فرستاده است!
... ادامه
دیدگاه · 1393/08/6 - 14:51 ·
4
bamdad
bamdad
یک روز می بوسـمـت !

پنهان کردن هم ندارد

مثل خنده های تو نیست که

مخفی شان می کنی

یا مثل خواب دیشب من که نباید تعبیر شود

مثل نجابت چشمهای تو است

وقتی که در سیاهی چشمهای من

عریان می شوند

عریانی اش پوشاندنی نیست

:(
مائده
مائده
دهانت را می بویند مبادا که گفته باشی دوستت می دارم
دلت را می پویند مبادا شعله ای در آن نهان باشد...
"احمدشاملو"
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺭﺍ ﻣﻨﻮﻁ ﺑﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻧﮑﻦ ...
ﺭﻭﯼ ﭘﺎﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﯾﺴﺖ ﺗﺎ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﺖ ﺭﺍ ﺑﯿﻬﻮﺩﻩ ﻧﯿﺎﺑﯽ ﻭ
ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺭﺍ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺧﻄﺎﺏ ﻧﮑﻦ ...
ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ
ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﮐﻪ ﺧﻄﺎﺏ ﺷﻮﻧﺪ ﺧﯿﺎﻻﺗﯽ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ, ﻫﻮﺍ ﺑﺮﺷﺎﻥ ﻭ ﺗﻮﺭﺍ
ﺑﻪ ﻫﺮ ﺟﻬﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻣﯿﺒﺮﻧﺪ ...
ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﺸﺮﻭﻁ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﮐﻨﯽ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﻒ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﻤﯿﮕﺬﺍﺭﯼ ...
ﺁﺩﻣﻬﺎ ﮐﻪ ﻣﻬﻢ ﺗﻠﻘﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺗﻐﯿﯿﺮﺕ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ ...
ﺁﻧﻮﻗﺖ ﺗﻮ ﻣﯿﻤﺎﻧﯽ ﻭ ﯾﮏ ﺩﻭﮔﺎﻧﮕﯽ ﺷﺨﺼﯿﺖ ...ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﺴﯽ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺕ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ,
ﻣﺒﺎﺩﺍ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﺧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺑﺎﺯي ﺂﻟﺖ ﺩﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺷﻮﯼ ...
ﻣﮕﺬﺍﺭ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺗﺎﯾﯿﺪ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﺯ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﺎﺷﺪ ..
ﺑﺎ ﺩﻫﻦ ﮐﺠﯽ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺩﺭﻭﻧﯿﺖ, ﺣﻔﻆ ﻇﺎﻫﺮ ﮐﻦ ...
ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺑﯽ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺷﻬﺎﯼ ﭘﯿﺶ ﭘﺎ ﺍﻓﺘﺎﺩﻫ ﭙﻨﺎﻩ ﻧﺒﺮ ...
ﻫﺮ ﺗﺎﺯﻩ ﻭﺍﺭﺩ ﺭﻧﺠﯽ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﺳﺖ.
ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﻪ ﺗﺎﺯﻩ ﻭﺍﺭﺩﻫﺎ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ
ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮ ﭘﻨﺎﻩ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ ...
ﺩﺳﺖ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺍﺕ ﺭﺍﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺩﺭﺍﺯ ﻧﮑﻦ ﺗﺎ ﻣﻨﺖ ﻫﯿﭻ
ﺧﺎﻃﺮﻩ ﯼ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺑﯽ ﮐﺴﯽ ﺍﺕ ﻧﺒﺎﺷﺪ ...
ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩ
ﻣﺎﺩﺍﻣﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﻬﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﯿﻔﺘﺎﺩﻩ ﺑﺎﺷﯽ
... ادامه
صوفياجون
صوفياجون
پس از مرگم در سوگ من منشین
آن هنگام که بانگ ناخوشایند ناقوس مرگ را می شنوی
که به دنیا اعلام می کند: من رها گشته ام ؛
ازاین دنیای پست , از این مأمن پست ترین کرم ها
وحتی وقتی این شعر را نیز می خوانی, به خاطر نیاور
دستی که آنرا نوشت, چرا که آنقدر تو را دوست دارم
که می خواهم در افکار زیبایت فراموش شوم
مبادا که فکر کردن به من تو را اندوهگین سازد
حتی اسم من مسکین را هم به خاطر نیاور
آن هنگام که با خاک گور یکی شده ام
هر چند از تو بخواهم این شعر را نگاه کنی
بلکه بگذار عشق تو به من , با زندگی من به زوال بنشیند
مبادا که روزگار کج اندیش متوجه عزاداری تو شود
و از اینکه من رفته ام (از جدایی دو عاشق) خوشحال شود.
{-35-}{-35-}
mehrab
mehrab
ای فرزندان آدم ، ما شما را لباسی که ساتر عورت و زیبنده شماست را برایتان فرستادیم ، ولی برشماباد لباس تقوا که نیکوترین لباس هاست/ ای فرزندان آدم ! مبادا شیطان شما را فریب دهد، همانگونه که پدر ومادرتان را از بهشت بیرون کرد و جامه شان را از تن آنان برکند وزشتی های آنها را درنظرشان پدیدار نمود ، همانا شیطان و بستگانش شما را از آنجا که شما آنها را نمی بینید می بینند، ما شیطان را دوستدار آنان که ایمان نمی آورند قرار دادیم / اعراف آیه های ۲۶ و۲۷
... ادامه
zoolal
zoolal
خوشگل ترين لباس تان را کنار نگذاريد،
براي روز مبادا و يا روزي خاص نگه شان نداريد،
امروز همان روز بخصوص است.
دیدگاه · 1393/04/13 - 19:56 ·
3
✔♥Дℓɨ♥✔
10511218_1507957772751207_194098483031287441_n.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
نامه هایشان را هنوز نبرده است...
آنان که رفتند و در زمانه ی ستم،
بلاکش غصه ها شدند..
تا تو،
مبادا که روزی از پنجه های هرزه ی عدو،
نخ کش بی ها بشود...

شادی روح صلوات

♥ ۩۞ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ۞۩ ♥
... ادامه
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ