ıllı YAŁĐA ıllı
#وقتی #که #در #ایوان #دلتنگی_هایت #می_نشینی ،
وقتی #که #پشت #یک #پنجره #بارانی #بی_هوا #شاعر #می_شوی ،
#کسی #هست #که #میتوان
#به #او #پناه #برد ،
#کسی_که #در #شب #میتوان #دلتنگی_ها #را #با #او #قسمت #کرد .
#نگاهت #را #از #سنگ #فرش_های #خیس #و #سرد #کوچه_های #باران_زده #جدا #کن !
#تا #کی #می_خواهی #در #کویری #که #برای #خودت #آفریدی #قدم #برداری ؟!
#میتوان #از #تاریکی_ها #گذشت ، #میتوان #خود_را #در #کوچه_های #سبز #باور #دوباره #یافت .
#یک #نفر #هست ....
#دلتنگی_هایت #را #با #او #قسمت #کن ،
#تنها #با #او .....!
#شاعر: #محیا #شکیبا
وقتی #که #پشت #یک #پنجره #بارانی #بی_هوا #شاعر #می_شوی ،
#کسی #هست #که #میتوان
#به #او #پناه #برد ،
#کسی_که #در #شب #میتوان #دلتنگی_ها #را #با #او #قسمت #کرد .
#نگاهت #را #از #سنگ #فرش_های #خیس #و #سرد #کوچه_های #باران_زده #جدا #کن !
#تا #کی #می_خواهی #در #کویری #که #برای #خودت #آفریدی #قدم #برداری ؟!
#میتوان #از #تاریکی_ها #گذشت ، #میتوان #خود_را #در #کوچه_های #سبز #باور #دوباره #یافت .
#یک #نفر #هست ....
#دلتنگی_هایت #را #با #او #قسمت #کن ،
#تنها #با #او .....!
#شاعر: #محیا #شکیبا
ممنون عزيزم
1392/07/5 - 06:54