یافتن پست: #دویدی

bamdad
bamdad
اولین روز بارانی را به خاطر داری؟


غافلگیر شدیم


چتر نداشتیم!


خندیدیم…


دویدیم!


و به شالاپ شلوپهای گل آلود عشق ورزیدیم.

دومین روز بارانی چطور؟


پیشبینیاش را کرده بودی


چتر آورده بودی


من غافلگیر شدم


سعی میکردی من خیس نشوم


و شانه سمت چپ تو کاملاً خیس بود


سومین روز چطور؟


گفتی سرت درد میکند


حوصله نداشتی سرما بخوری


چتر را کاملاً بالای سر خودت گرفتی


و شانه راست من کاملا خیس شد


و چند روز پیش را چطور؟


به خاطر داری؟


که با یک چتر اضافه آمدی


و مجبور بودیم برای اینکه پینهای چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر برویم


فردا دیگر برای قدم زدن نمیآیم.


تنها برو!

{-109-}
دیدگاه · 1393/10/23 - 21:12 ·
2
sam
sam
تشکر ﺁﻗﺎﯼ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪﯼ ﺑﺎﺯﻡ
ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﯿﻢ
ﻋﻘﺎﺏ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺗﻮ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ !!
ﻣﻤﻨﻮﻥ ﺁﻗﺎﯼ ﭘﻮﻻﺩﯼ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﯾﻪ ﭘﺎ ﺩﻭ ﭘﺎ
ﺯﺩﯼ ﻗﻨﺪ ﺗﻮ
ﺩﻟﻤﻮﻥ ﺁﺏ ﺷﺪ !!
ﻣﺮﺳﯽ ﺳﯿﺪ ﺟﻼﻝ ﮐﻪ ﻣﺜﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺟﻠﻮ ﭼﻬﺎﺭ
ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﯿﺰ
ﻭﺍﯾﺴﺎﺩﯼ !!
ﻣﺮﺳﯽ ﺁﻗﺎﯼ ﺷﺠﺎﻋﯽ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭﯾﺒﻞ
ﻣﯿﺰﺩﯼ ﺍﺳﺎﺳﯽ ﺣﺎﻝ
ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ !!
ﻣﻤﻨﻮﻥ ﺁﻧﺪﻭ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﮑﻼﯼ ﻗﺸﻨﮕﺖ ﻣﺜﻪ ﺷﯿﺮ
ﺗﻮ ﺩﻝ
ﺣﺮﯾﻒ ﻣﯿﺮﻓﺘﯽ !!
ﻣﻤﻨﻮﻥ ﺁﻗﺎﯼ ﻗﻮﭼﺎﻥ ﻧﮋﺍﺩ ﮐﻪ ﻣﺜﻪ ﯾﻪ
ﯾﻮﺯﭘﻠﻨﮓ ﺗﻮ ﺯﻣﯿﻦ
ﺩﻭﯾﺪﯼ !!
ﻣﺮﺳﯽ ﺁﻗﺎ ﺍﺷﮑﺎﻥ ﮐﻪ ﺗﻌﺼﺒﻮ ﺍﺯ ﺭﮒ ﮔﺮﺩﻧﺖ
ﮐﻪ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ
ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺣﺴﺶ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ !!!
ﻣﺮﺳﯽ ﮐﯿﺮﻭﺵ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩﯼ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ
ﺗﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ
ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺯﯼ ﯾﺎﺩ ﮐﻨﯿﻢ !!
ﺑﻪ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭﺗﻮﻥ ﻣﯽ ﺍﯾﺴﺘﯿﻢ ﻭ ﮐﻒ ﻣﯿﺰﻧﯿﻢ .....
ﺯﻧﺪﻩ ﺑﺎﺩ
ﺍﯾﺮﺍﻥ
... ادامه
Majid
Majid
ﻣﻌﻠﻢ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﻣﯿﮕﻪ :ﻣﻦ ﺩﻭﯾﺪﻡ ﺗﻮ ﺩﻭﯾﺪﯼ ﺍﻭ ﺩﻭﯾﺪ ﻣﺎﻝ ﭼﻪ ﺯﻣﺎﻧﯿﻪ؟؟؟؟
ﺷﺎﮔﺮﺩ :ﻣﺎﻝ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﯾﺎﺭﺍﻧﻪ ﻫﺎﺭﻭ ﻣﯿﺮﯾﺰﻥ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ!!!!

ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺁﺑﮕﻮﺷﺖ ﻣﯿﺨﻮﺭﯾﻢ, ﮔﻮﺵ ﮐﻮﺏُ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺩﺳﺘﻢ، ﺗﯿﺮﯾﭗ
ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﺩﮐﯽ…. ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﻣﯿﮕﻢ :ﺩﺍﯾﯽ ﺟﻮﻥ ﺍﯾﻦ
ﮔﻮﺵ ﮐﻮﺏ ﺳﻨﺶ ﺍﺯ ﻣﻨﻢ ﺑﯿﺸﺘﺮﻩ…. ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻭﺭ
ﻣﯿﮕﻪ :ﻓﺎﯾﺪﺷﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﻃﻮﺭ!!

یعنی درکی که استامینوفن نسبت به دردای آدم داره هیشکی نداره!!!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:52 ·
bamdad
bamdad
معلم به شاگرد میگه :من دویدم تو دویدی او دوید
مال چه زمانیه؟؟؟؟
شاگرد :مال زمانی که سبد کالا رو توزیع میکنن....

{-1-}
NEGAR
NEGAR
ﻣﻌﻠﻢ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﻣﯿﮕﻪ :ﻣﻦ ﺩﻭﯾﺪﻡ ﺗﻮ ﺩﻭﯾﺪﯼ ﺍﻭ ﺩﻭﯾﺪ ﻣﺎﻝ ﭼﻪ ﺯﻣﺎﻧﯿﻪ؟؟؟؟ 

ﺷﺎﮔﺮﺩ :ﻣﺎﻝ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﯾﺎﺭﺍﻧﻪ ﻫﺎﺭﻭ ﻣﯿﺮﯾﺰﻥ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ!!!
... ادامه
MahnaZ
MahnaZ
خورده ی و
کرده ی و به
یک دویدیم و رسیدیم
و به یک نرسیدیم

... ادامه
دیدگاه · 1392/06/18 - 13:43 ·
8
ıllı YAŁĐA ıllı
3031.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/30 - 08:01 ·
4
Majid
Majid
اولین روز بارانی را به خاطر داری؟
غافلگیر شدیم
چتر نداشتیم
خندیدیم
دویدیم
و به شالاپ و شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم…

دومین روز بارانی چطور؟
پیش بینیش را کرده بودی
چتر آورده بودی
من غافلگیر شدم
سعی می کردی من خیس نشوم
و شانه سمت چپ تو
کاملا خیس بود…

سومین روز چطور؟
گفتی سرت درد میکند
حوصله نداشتی سرما بخوری
چتر را کاملا بالای سر خودت گرفتی
و شانه راست من کاملا خیس شد…

چند روز پیش را چطور؟
به خاطر داری؟
که با یک چتر اضافه آمده بودی؟
و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر
توی چشم و چالمان نرود
دو قدم از هم دورتر برویم…

فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم
تنها برو…

دکتر شریعتی
... ادامه
ღ sepide ღ
ღ sepide ღ
بچگی یعنی: وقتیکه فاصله ی دستشویی تا اتاقمونو می دویدیم
و از اینکه لولو ما رو نمی خورد فریاد می زدیم، ھـــــوراااا
دیدگاه · 1391/11/7 - 18:27 ·
6
محمد
محمد
فریاد حسین را شنیدیم همه / از کوفه به سوی او دویدیم همه
رفتیم به کربلا ولی برگشتیم / از شمر امان نامه خریدیم همه
دیدگاه · 1390/09/12 - 00:02 ·
2
محمد
محمد
فریاد حسین را شنیدیم همه / از کوفه به سوی او دویدیم همه
رفتیم به کربلا ولی برگشتیم / از شمر امان نامه خریدیم همه . . .
.
دیدگاه · 1390/09/9 - 01:03 ·
3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ