یافتن پست: #آمده

Mostafa
Mostafa

قجری

گاهی بهانه ی هوسی باشم
یا پشت میله ی قفسی باشم
من راضی ام به هرچه تو میخواهی
ترجیح میدهی چه کسی باشم
من خام بودمو تو پُرم کردی
با اینکه از تو خاطره ام خالیست
مردی که رو به روی تو می خواند
جز یک نوار پُر شده چیزی نیست..
دیوار دور خانه ی من چینیست
دارو ندارم آنچه که می بینیست
غیر از خودت که واقعیت داری
هر آنچه دیدم همه تزئینیست
من یوسفم که برای تماشایت
با حبس با توطئه میسازم
هر روز پیش چشم برادر ها
خود را درون چاه می اندازم

من سال های سال از این خانه
بیرون نرفته ام که تو برگردی
یک بار هم که آمده ای مارا
مهمان به قهوه ی قجری کردی..
دیوار دور خانه ی ما چینیست
دارو ندارم آنچه که می بینیست
من عاشق تویی شده بودم که
تنها ، تنها ، تنها ، تنها ..
دیوار دور خانه ی من چینیست
دار و ندارم آنچه که می بینیست
غیر از خودت که واقعیت داری
هر آنچه دیدم همه تزئینیست
از هرشب ِ بدون تو بیزارم
از وهم ها و اینهمه انکارم
این حرف ها نشانه ی سودا نیست
من حدس میزنم که جنون دارم..
من حدس میزنم که جنون . .

منبع : 7text.ir
... ادامه
√√★nima★√√
mainthb-1.jpg √√★nima★√√
اﯾﻦ ﺗﺼﺎوﯾﺮ ﭘﯿﭽﯿﺪﻩ و رﻧﮕﺎرﻧﮓ از ﺳﯿﻢ ﻫﺎ و ﮐﺎﺑﻞ ﻫﺎی رﻧﮕﯽ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ اﻧﺪ.ﻫﻨﺮﻣﻨﺪ ﯾﻮﻧﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻧﺎم ﮐﺮﯾﺲ ﺗﺴﯿﻮﯾﺲ اﯾﻦ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻫﺎی ﺣﯿﺮت اﻧﮕﯿﺰ را ﺧﻠﻖ ﻧﻤﻮدﻩ اﺳﺖ. او ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﺑﺎ وﺟﻮد اﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژی و آﻣﺪن ... ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎی ﺑﯿﺴﯿﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ وای ﻓﺎی ، واﯾﺮﻟﺲ ، ﺑﻠﻮﺗﻮث و ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ اﻃﺮاﻓﻤﺎن ﻣﺘﻮﺟﻪ وﺟﻮد ﺳﯿﻢ ﻫﺎ و ﮐﺎﺑﻞ ﻫﺎی ﺑﯿﺸﻤﺎری ﺧﻮاﻫﯿﻢ ﺷﺪ. اﯾﺪﻩ ﺧﻠﻖ اﯾﻦ آﺛﺎر ﻫﻢ از ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ آﻣﺪﻩ اﺳﺖ. اﯾﺪﻩ ﻫﺎی اﯾﻦ ﻫﻨﺮﻣﻨﺪ ﺑﺎر ﻫﺎ ﺑﺮای اﺳﺘﻔﺎدﻩ در .ﺗﺒﻠﯿﻐﺎت ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﻮرداﺳﺘﻔﺎدﻩ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/13 - 15:48 ·
3
√√★nima★√√
images-87.jpeg √√★nima★√√
ﭘﺎرﻩ ﺗﻨﻢ، ﺑﻪ ﺗﻦ دﯾﮕﺮی رﻓﺘﯽ!؟ ﻋﺎدﺗﻢ راﮐﻪ ﻣﯿﺪاﻧﯽ!؟ !! ﭼﻨﺪﺷﻢ ﻣﯿﺸﻮد ﻟﺒﺎﺳﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﻦ دﯾﮕﺮی رﻓﺘﻪ ﺑﭙﻮﺷﻢ !!! ﺗﮏ ﭘﺮم ﻧﻤﺎﻧﺪی ﺧﯿﺎﻟﯽ ﻧﯿﺴﺖ !! دﯾﮕﺮی ﭘﺮﭘﺮت ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺷﮏ ﻧﮑﻦ ...ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﻢ ...دﻟﺨﻮری ﻫﺎﯾﻢ ...دﻟﺘﻨﮕﯽ ﻫﺎﯾﻢ ...وﺗﻤﺎم اﺷﮑﻬﺎی ﻣﻦ ... ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺑﺮای ﺑﻌﺪ ...ﺗﻨﻬﺎﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ! ﺑﺎاوﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯿﮕﺬرد ﮐﻪ ﺑﺎﻣﻦ ﻧﻤﯿﮕﺬﺷﺖ؟؟؟... دوﺑﺎرﻩ آﻣﺪﻩ ای ... اﯾﻨﺒﺎر ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺗﺮ از ﻗﺒﻞ دروغ ﻣﯿﺒﺎﻓﯽ ... زﯾﺮﮐﺎﻧﻪ ﺗﺮ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﯿﺰﻧﯽ !!! و دﻟﺒﺮاﻧﻪ ﺗﺮ ﻧﺎزﻣﯿﮑﻨﯽ ... اﻣــــــــــــــــــــــــــــــــﺎ .... ﺑﻌﺪ از رﻓﺘﻨﺖ ... دﻟﻢ ﻣﺮد ﻣﺪﺗﻬﺎﺳﺖ ﮐﻪ دﯾﮕﺮ ﻣﻐﺰم ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﯽ ﮔﯿﺮدﻧﻪ دﻟﻢ ...ﭘﺲ ﻟﻮﻧﺪ و دﻟﺒﺮاﻧﻪ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ و ﺻﺎدﻗﺎﻧﻪ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﯿﺎﯾﯽ ..... ﻦ دﯾﮕﺮ ﻧﯿﺴﺘﻢ ...
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/6 - 12:45 ·
3
bamdad
1175.jpg bamdad
روزی حضرت سلیمان مورچه ای را در پای کوهی دید که مشغول جابجا کردن خاک های پایین کوه بود. از او پرسید: چرا این همه سختی را متحمل می شوی؟ مورچه گفت: معشوقم به من گفته اگر این کوه را جابجا کنی به وصال من خواهی رسید و من به عشق وصال او می خواهم این کوه را جابجا کنم. حضرت سلیمان فرمود: تو اگر عمر نوح هم داشته باشی نمی توانی این کار را انجام بدهی. مورچه گفت: تمام سعی ام را می کنم... حضرت سلیمان که بسیار از همت و پشت کار مورچه خوشش آمده بود برای او کوه را جابجا کرد. مورچه رو به آسمان کرد و گفت: خدایی را شکر می گویم که در راه عشق، پیامبری را به خدمت موری در می آ ورد...


تمام سعی مان را بکنیم، پیامبری همیشه در همین نزدیکی ست...
... ادامه
bamdad
bamdad
خدایا!

تو اگر نباشی ، به که می توان گفت حرفهایی را که به هیچ کس

نمی توان گفت ؟

مدعیان رفاقت ، هر کدام تا نقطه ای همراهند .

عده ای تا مرز مال ، عده ای تا مرز آبرو ، عده ای تا مرز جان

و همگان تا مرز این جهان !

تنها تویی که هماره می مانی . بمان !

خدایا!

سبک آمده ام با دست تهی .

سنگین ، بازم گردان !

سنگین آمده ام ، با کوله باری از گناه .

سبک ، بازم گردان !


خدای من ! بازم مگردان از درگاهت !

{-47-}

{-109-}
رضا
e7937c8eea5c60e6f40c85addb8be3c2a95127ee رضا
Mohammad
image269-2.jpg Mohammad
دخلشان را آوردند ؛

برای عده ای دخلی پر از خوبی ... و برای عده ای دیگر دخلی پر از بدی ...

دیر یا زود دخل ما را هم خواهند آورد ؛

مراقب باشیم دخلمان را از چه پر میکنیم ،

وگرنه واقعا دخلمان آمده...
... ادامه
bamdad
bamdad
در آینه مردی دارد بغض می کند
بیایید بغلش کنید
پشتش را بمالید

به او بگویید همه چیز درست می شود
دلش می خواهد کمی دروغ بشنود
آینه را پایین تر نصب کنید
گمانم دیگر به زانو در آمده...

:(
دیدگاه · 1393/06/8 - 22:04 ·
2
bamdad
bamdad
برای دوست داشتن خود باید ابتدا خویش را ببخشیم و باور کنیم که ما به دنیا آمده ایم تا اشتباه کنیم و به خود اجازه بدهیم تا گاهی ساده دل و ناشی باشیم، اما زود به سمت خدا برگردیم
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/27 - 21:25 ·
6
رضا
d0c744a30cd2de4890a6d726bfc053adfd07791f رضا
Majid
n.jpg Majid
نانوایی شلوغ بود و چوپان،مدام این‌پا و آن‌پا می‌کرد،

نانوا به او گفت:چرا اینقدر نگرانی؟

گفت:گوسفندانم را رها کرده‌ام و آمده‌ام نان بخرم، می‌ترسم گرگ‌ها شکمشان را پاره کنند!

نانوا گفت:چرا گوسفندانت را به خدا نسپرده‌ای؟

گفت:سپرده‌ام،

اما او خدای«گرگها»هم هست !
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/13 - 00:20 ·
5
bamdad
bamdad
فکر کردم همه‌مان در داستانی عجیب زندگی می‌کنیم. با وجود این اکثر آدمها معتقدند که این دنیا کاملا طبیعی است و یکسره دنبال چیزهایی هستند که غیرطبیعی باشد، مثل فرشته و آدم فضایی؛ تنها به این دلیل که نمی توانند ببینند دنیا خودش یک معمای بزرگ است. احساس می‌کردم با بقیه فرق دارم. فکر می‌کردم دنیا خودش یک رویای عجیب است. ...به نظر من این موضوع هم خودش معمای بزرگی است که آدمها صبح تا شب این طرف و آن طرف می‌دوند و فعالیت می‌کنند. بدون اینکه فکر کنند از کجا آمده‌اند. چگونه می‌شود چشم بر زندگی روی این کره خاکی بست و آن را کاملا طبیعی دانست؟
... یاستین گوردر ...
... ادامه
مائده
مائده
حالا که آمده‌ای
از گذشته نپرس
در روز آفتابی
از برف سنگین شب قبل
چه می‌ماند؟

"مژگان عباسلو"
رضا
b48c5caa270b97eebb29a18949290e5d_500.jpg رضا
اگر حوصله داشته باشن کنیم .

فقط چند تا نکته رو رعایت کنید :
1. فقط یک بیت از شعر رو تو نظرات بنویسید و حتما اسم شاعر هم همراهش باشه در صورت امکان بزنید مثلا و...

2. شعری که می نویسید حرف اولش باید مشابه آخرین حرف شعری باشه که نفر قبلی نوشته .

3. طوری شعرها رو اضافه کنید تا بقیه هم مشارکت کنن یعنی بعد از نوشتن یک بیت شعر صبر کنید نفر بعدی جواب بده .

4. نظرات اضافی حذف میشن .

من یک بیت از حافظ رو میگذارم تا بقیه ادامه بدن .
دل خرابی می‌کند دلدار را آگه کنید/زینهار ای دوستان جان من و جان شما
حامد@ پسر تنها
حامد@ پسر تنها
هنوز به#دیدار خدا روند ...
هنوز به دیدار خدا می روند ...
خدایی که در یک مکعب سنگی خود را حبس کرده !! خدا همین جاست ، نیازی به سفر نیست ! خدا همان گنجشکی است که صبح برای تو می خواند ،خدا در دستان مردی است که نابینایی رااز خیابان رد می کتد ،خدا در اتومبیل پسری است که مادر پیرش را هر هفته برای درمان به بیمارستان می برد ،خدا در جمله ی " عجب شانسی آوردم"است !! خدا خیلی وقت است که اسباب کشی کرده و آمده نزدیک من و تو!! خدا کنار کودکی است که می خواهداز فروشگاه شکلات بدزد !! خدا کنارساعت کوک شده ی توست، که می گذارد 5 دقیقه بیشتر بخوابی!! از انسانهای این دنیا فقط خاطراتشان باقی می ماند و یک عکس با روبان مشکی ، از تولدت تا آن روبان مشکی ، چقدر خدا را دیدی ؟! خدا را 7 بار دور زدی یا زیر باران کنارش قدم زدی ؟خدا همین جاست ، نه در عربستان! خدا زبان مادری تو را می فهمد ، نه عربی !
{-35-}خدایا دوستت دارم{-35-}
مائده
مائده
... ادامه
مائده
1421178529.jpg مائده
باز آمده ام دست به دامان تو باشم
کافر شوم از غیر و مسلمان تو باشم
سی روز جدا باشم از آشفتگی خلق
تا معتکف موی پریشان تو باشم
تا شام ابد حلقه به گوش تو بمانم
از صبح ازل گوش به فرمان تو باشم
سی روز قبولم کن و مهمان دلم باش
تا سی شب پر خاطره مهمان تو باشم
قرآن به سرم بود، که امشب شب قدر است
جانم به کفم بود که قربان تو باشم
آیات تو را بر طبق سینه گذارم
رحلی شوم و حافظ قرآن تو باشم

"علیرضا بدیع"
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/26 - 18:29 ·
8
رضا
رضا
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
دخلشان را آوردند ؛

برای عده ای دخلی پر از خوبی ... و برای عده ای دیگر دخلی پر از بدی ...

دیر یا زود دخل ما را هم خواهند آورد ؛

مراقب باشیم دخلمان را از چه پر میکنیم ،

وگرنه واقعا دخلمان آمده...
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/12 - 14:23 ·
6
zoolal
zoolal
خودتان را سفت بچسبید !
قدر خودتان را بدانید ....
ارزان نفروشید خودتان را ؛
به لبخندی ، به حرفی ، به نقلی ، به هدیه ای ، به اندک توجهی ...
بگذارید تلاش کند.
بگذارید برای به دست آوردنتان هزار راه را امتحان کند.
بگذارید قدرتان را بداند. بگذارید بهایتان را بپردازد.
آدمها چیزهای مفت به دست آمده را مفت هم از دست می دهند !
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/6 - 19:56 ·
3
...
...
اگرطاووس برای نازکردن،روباه برای فریب دادن،تمساح برای اشک ریختن وکلاغ برای غارغارکردن داشته باشی؛
دیگرنیازی به زن گرفتن نداری!{-11-}
bamdad
bamdad
قـبـــل تــر ها..!!




وقتـــے هنـــوز تـــو نیــآمده بــــودے..






عاشقـــآنــہ هاے هرکــس را کـہ مے خـــواندم..






بـــہ ســادگے اش مے خنــــدیدم!!






حالآ خودم گریـــــہ مے کنم






و برآیـتـــــ عــاشــقــــآنــہ مے نویســـــم.!!!

{-118-}
دیدگاه · 1393/04/6 - 19:17 ·
2
شهرزاد
شهرزاد
پزشک زایشگاه خم شد ودر گوش نوزادی که مرده به دنیا آمده بود گفت:
آسوده بخواب که چیزی را از دست نداده ای...
دیدگاه · 1393/04/2 - 06:19 ·
6
soheil
e95a21a0-f2fe-11e3-b061-cb4b5d808b8d_10326438_1452720671633788_1560210773_n[1].jpg soheil
باد آورده را باد میبرد، اما ....

تو که با پای خودت آمده بودی...!
دیدگاه · 1393/04/1 - 21:45 ·
4
zoolal
zoolal
با همه‌ی بی سر و سامانی‌ام
باز به دنبال پریشانی‌ام
طاقت فرسودگی‌ام هیچ نیست
در پی ویران شدنی آنی‌ام
آمده‌ام بلکه نگاهم کنی
عاشق آن لحظه‌ی طوفانی‌ام
دلخوش گرمای کسی نیستم
آمده‌ام تا تو بسوزانی‌ام
آمده‌ام با عطش سال‌ها
تا تو کمی عشق بنوشانی‌ام
ماهی برگشته ز دریا شدم
تا تو بگیری و بمیرانی‌ام
خوب‌ترین حادثه می‌دانمت
خوب‌ترین حادثه می‌دانی‌ام؟
حرف بزن ابر مرا باز کن
دیر زمانی است که بارانی‌ام
حرف بزن، حرف بزن، سال‌هاست
تشنه‌ی یک صحبت طولانی‌ام
ها به کجا میکشی‌ام خوب من؟
ها نکشانی به پشیمانی‌ام!
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/28 - 18:27 ·
6
صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ