یافتن پست: #آنگاه

♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
كوك كن ساعتِ خویش !

اعتباری به خروسِ سحری ، نیست دگر

دیر خوابیده و برخاسـتنـش دشـوار است

كوك كن ساعتِ خویش !

كه مـؤذّن ، شبِ پیـش

دسته گل داده به آب

. . . و در آغوش سحر رفته به خواب

كوك كن ساعتِ خویش !

ماكیان ها همه مستِ خوابند

شهر هم . . .

خوابِ اینترنتیِ عصرِ اتم می بیند

كوك كن ساعتِ خویش !

كه در این شهر ، دگر مستی نیست

كه تو وقتِ سحر ، آنگاه كه از میكده برمی گردد

از صدای سخن و زمزمه ی زیرِ لبش برخیزی

كوك كن ساعتِ خویش !

اعتباری به خروسِ سحری نیست دگر ،

و در این شهر سحرخیزی نیست {-35-}
دیدگاه · 1392/01/21 - 18:28 ·
5
♥هـــُدا♥
30 mehr1.jpg ♥هـــُدا♥
بغض نیمه کاره

تکرار دروغ هایت

گلویم را می فشارد

چشم هایم را می بندم

از ساده لوحی بی شرم خاطراتم بیزارم

آنگاه که از خودم می پرسم:

«هنوز دوستم دارد؟!...حتی به دروغ
... ادامه
دیدگاه · 1392/01/4 - 22:50 ·
4
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
و شما :ای گوش هایی که تنها گفتن های کلمه دار
را می شنوید !پس از این جز سکوت سخنی نخواهم گفت.
و شما :ای چشمهایی که تنها صفحات سیاه را می خوانید!
پس از این جز سطور سپید نخواهم نوشت.
و شما :ای کسانی که هرگاه حضور دارم بیشترم
تا آنگاه که غایبم...
پس از این مرا کمتر خواهید دید !!
دکـــــــتر شریعتی{-35-}
دیدگاه · 1391/12/18 - 21:49 ·
1
Mohammad
Mohammad
آرام و شاد باشید
آنگاه خواهید دید که چه معجزه آسا راه حل ها برایتان روشن خواهد شد
از کسب آرامش و شادی غافل نشوید
دیدگاه · 1391/12/9 - 00:27 ·
1
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
145-7669.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
به دلتنگی هایمـــ دست نزن


می شکند بغضــمـــــ یک وقت !!


آنگاه غرقـــــ می شوی


در سیلابـــــ اشکهایی که


بهانه ی روانــــــ شدنش هستی !! . .
... ادامه
دیدگاه · 1391/12/4 - 00:48 ·
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
30738598806837238353.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
به دلتنگی هایم دست نزن
می شکند بغضم یک وقت !!
آنگاه غرق می شوی در سیلاب اشکهایی که بهانه ی روان شدنش هستی !!
دیدگاه · 1391/12/4 - 00:29 ·
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
کاش مردان حرمت مرد بودنشان را بدانندو زنان شوکت زن بودنشان را؛کاش مردان همیشه مرد باشندو زنان همیشه زن!آنگاه هر روز نه روز “زن”،نه روز “مرد” بلکه روز “انسان” است…...عمریستــ خـ‗__‗ــودم را به خریتـــــــ زده ام ….دلــم برای آن روی سگــ‗__‗ـــم تنگــــــــ شده…...چه اســــارت بی افتخــــاری است در بنــــد حــــرف این و آن بــــودن . . ....
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/24 - 00:03 ·
3
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
url.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
خداوندا دوستانی دارم که روزگار ، فرصت دیدارشان را کمتر نصیبم میگرداند ، اما تو خود میدانی که یادشان در دلم جاوید است ، دوستانی که رسمشان معرفت ، کردارشان جلای روی و یادشان صفای دل است ، پس آنگاه که دست نیاز سوی تو بر می آورند ، پر کن دستشان را از آنچه که در مرام خدایی توست((تقدیم به نمیدونمیا)){-49-}
Mohammad
C3Y875BI5S.jpg Mohammad
اگر کسي تو را با تمام مهربانيت دوست نداشت ...دلگير مباش که نه تو گناهکاري نه او !!!
آنگاه که مهر می ‌ورزی مهربانيت تو را زيباترين معصوم دنيا مي‌کند ...پس خود را گناهکار مبين !!!
من عيسي نامي را مي شناسم که ده بيمار را در يکروز شفا داد ...و تنها يکي سپاسش گفت !!!
من خدايي مي شناسم كه ابر رحمتش به زمين و زمان باريده ...يکي سپاسش مي گويد و هزاران نفر کفر
پس مپندار بهتر از آنچه عيسي و خدايش را سپاس گفتند ...از تو براي مهربانيت قدرداني مي کنند !!!

دیدگاه · 1391/11/13 - 23:33 ·
5
نگار
نگار
خداوندادوستاني دارم آینه تمام نمای عشق، رسمشان معرفت، کردارشان جلای روح ویادشان صفای دلارای من است پس آنگاه که دست نیازبه سوی تو مي آورند پرکن ازآنچه درمرام خدایی توست. . .
تقديم به همه دوستاي گلم{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}
شهرزاد
شهرزاد
آنگاه بانوی
پر غرور عشق خود را دیدم
در آستانه پر نیلوفر،
که به آسمان
بارانی می اندیشید
و آنگاه
بانوی پر غرور عشق خود را دیدم
در آستانه پر باران،
که پیرهنش
دستخوش بادی شوخ بود
و آنگاه
بانوی پر غرور باران را
در آستانه نیلوفرها،
که از سفر
دشوار آسمان باز می آمد

احمد شاملو
MONA
pc3174d50e88b3f0475a2bff4384536f49_136873.JPG MONA
بودا به دهی سفر کرد .
زنی که مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست تا مهمان وی باشد.
بودا پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ی زن شد .
کدخدای دهکده هراسان خود را به بودا رسانید و گفت :
«این زن، هرزه است به خانه‌ی او نروید»
بودا به کدخدا گفت :
«یکی از دستانت را به من بده»
کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت .
آنگاه بودا گفت :
«حالا کف بزن» کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت: « هیچ کس نمی‌تواند با یک دست کف بزند»
بودا لبخندی زد و پاسخ داد :
هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند .
بنابراین مردان و پول‌هایشان است که از این زن، زنی هرزه ساخته‌اند .
برو و به جای نگرانی برای من نگران خودت و دیگر مردان دهکده ات باش
... ادامه
...
...
ی به خدا گفت؟

لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگیم سر پناه بی کسیم بود، طوفان تو آن را از من گرفت! کجای دنیای تورا گرفته بودم؟...

خدا درجواب گفت:

ماری در راه لانه ات بود تو خواب بودی باد را گفتم لانه ات را واژگون کند آنگاه تواز کمین مار پر گشودی.

چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنیم برخواستی...
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/16 - 01:16 ·
3
شهرزاد
شهرزاد
یک برنامه‌نویس و یک مهندس در یک مسافرت طولانى هوائى کنار یکدیگر در هواپیما نشسته بودند. برنامه‌نویس رو به مهندس کرد و گفت: مایلى با همدیگر بازى کنیم؟ مهندس که می‌خواست استراحت کند محترمانه عذر خواست و رویش را به طرف پنجره برگرداند و پتو را روى خودش کشید. برنامه‌نویس دوباره گفت: بازى سرگرم‌کننده‌اى است. من از شما یک سوال می‌پرسم و اگر شما جوابش را نمی‌دانستید ۵ دلار به من بدهید. بعد شما از من یک سوال می‌کنید و اگر من جوابش را نمی‌دانستم من ۵ دلار به شما می‌دهم.
مهندس مجدداً معذرت خواست و چشمهایش را روى هم گذاشت تا خوابش ببرد. این بار، برنامه‌نویس پیشنهاد دیگرى داد. گفت: خوب، اگر شما سوال مرا جواب ندادید ۵ دلار بدهید ولى اگر من نتوانستم سوال شما را جواب دهم ۵٠ دلار به شما می‌دهم. این پیشنهاد چرت مهندس را پاره کرد و رضایت داد که با برنامه‌نویس بازى کند.

برنامه‌نویس نخستین سوال را مطرح کرد: «فاصله زمین تا ماه چقدر است؟» مهندس بدون اینکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جیبش کرد و ۵ دلار به برنامه‌نویس داد. حالا نوبت خودش بود. مهندس گفت: «آن چیست که وقتى از تپه بالا می‌رود ۳ پا دارد...
... ادامه
MAZYAR
MAZYAR
* اگر عشق نبود چگونه عبور روزهاى تلخ را تاب مى آورديم و به كدامين بهانه ميگريستيم و مى خنديديم...؟؟آرى پيش از اينها مرده بوديم اگر عشق نبود....!!!

* اگر عشق ارتفاع داشت من زمين را زير پاى خود مى گذاشتم وتو هيچ گاه عزم صعود نمى كردى ..آنگاه شايد پرچم كهرباىمرا در قله ها به تمسخر مى گرفتى..!!

* ميگن عشق مثل خورشيد مى مونه هنوز از طلوعش به حد كافى لذت نبردى كه از غروبش دلگير ميشى..!!

*بى گناهى كم گناهى نيست در دامان عشق/يوسف از دامان پاك خود به زندان رفته است..!!

*وقتى كه من عاشق شدم شيطان به نامم سجده كرد /آدم زمينى تر شدو عالم به آدم سجده كرد/من بودم و چشمان تو نه آتشي و نه گلى...چيزى نمى دانم از اين ديوانگى و عاشقى.
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/13 - 04:17 در Lawless ·
6
شهرزاد
شهرزاد
گاهی همه تکیه گاههایم فرو میریزد،آنگاه دیگر چیزی برایم باقی نمی ماند جز اینکه بنشینم و از درختانی که در برابر باد سر خم میکنند،انعطاف را یاد بگیرم.
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/12 - 19:53 ·
6
نگار
نگار
هیچ وقت شعار نداده ام؛

که به زور باید لبخند زد!

بعضی وقت ها باید تا نهایت آرامش گریست،

آنگاه است که تبسمی میهمان لبانت می شود

که زیبا تر از رنگین کمان بعد از باران است ...
... ادامه
نگار
نگار
پیش از آنکه درباره زندگی، گذشته و شخصیت من قضاوت کنی… خودت را جای من بگذار، از مسیری که من گذشته ام عبور کن، با غصه ها، تردیدها، ترسها، دردها و خنده هایم زندگی کن… یادت باشد هرکس سرگذشتی دارد. هرگاه به جای من زندگی کردی آنگاه میتوانی درباره من قضاوت کنی.
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/2 - 01:16 ·
5
MAZYAR
MAZYAR
در برابر تو کیستم ؟

.. من در برابر تو کیستم ؟ و آنگاه خود را کلمه ای می یابی که معنایت منم و مرا صدفی که مرواریدم توئی و خود را اندامی که روحت منم و مرا سینه ای که دلم توئی و خود را معبدی که راهبش منم و مرا قلبی که عشقش توئی و خود را شبی که مهتابش منم و مرا قندی که شیرینی اش توئی و خود را طفلی که پدرش منم و مرا شمعی که پروانه اش توئی و خود را انتظاری که موعودش منم و مرا التهابی که آغوشش توئی و خود را هراسی که پناهش منم و مرا تنهائی که انیسش توئی و ناگهان سرت را تکان می دهی و می گویی : نه ، هیچ کدام ! هیچ کدام ، این ها نیست ، چیز دیگری است ، یک حادثه دیگری و خلقت دیگری و داستان دیگری است و خدا آن را تازه آفریده است هرگز ، دو روح ، در دو اندام این چنین با هم آشنا نبوده اند ، این چنین مجذوب هم و خویشاوند نزدیک هم و نزدیک هم نبوده اند … نه ، هیچ کلمه ای میان ما جایی نمی یابد … سکوت این جاذبه مرموزی را که مرا به اینکه نمی دانم او را چه بنامم چنین جذب کرده است بهتر می فهمد و بهتر نشان می دهد .
... ادامه
نگار
نگار
شراب هم به مستی ام حسادت می کند
آنگاه که خمار یک لحظه
دیدن تو می شوم . . .
صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ