یافتن پست: #آنگاه

mostafa AZ
mostafa AZ
تنهایی یعنی ؛ نه همجنس ات ؛ میل سخن گفتن با تو را داشته باشد ، نه جنس مخالف ، آنگاه می‌شوی ؛ محض !
دیدگاه · 1392/10/3 - 15:19 ·
6
MahnaZ
MahnaZ
از ها به بیشتر نیست
به سوی که باشی ها در پس تواند حتی آنگاه که ایی . . .
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/2 - 20:07 ·
11
ساراملوس
ساراملوس
عشق چیز با شکوهی است، گل سرخی است که فقط در هوای بهاری می روید، عشق موهبتی است و دلیل زنده بودن، تاج زرینی است که مرد را به پادشاهی می رساند، زمانی بر فراز تپه ای بلند و بادگیر در مه صبحگاهی دو دلداده یکدیگر را بوسیدند و دنیا به آرامی ایستاد آنگاه انگشتان خاموش تو دل سردم را نوازش کرد و به آن آموخت که چگونه نغمه سرایی کند.

آری به ساعتی عشق چیز با شکوهی است البته عشق من و تو....
... ادامه
bamdad
bamdad
کافیست جای زخمت را بلد باشند ، آنگاه از اعلاترین نمک برایت مرحم می سازند همان هایی که از جان برایشان مایه می گذاشتی !
دیدگاه · 1392/10/1 - 19:56 ·
6
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
و کدامینتان استقامتی چون ... تا بشنود آنگاه که سنگه صبور عاجز ماند نشانم دهید آن کس که سیل اشک مرا دیدن باشد جایی که گونه هایم رفیق نیمه راه سفرم من نخواستم سروی باشم بلند و آزاد یا که تاکی پر حاصل من به برگی زرد در پاییز قانع ام اگر در زیر پای عابری له شوم -
... ادامه
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
هج البلاغه: آرام باش، توکل کن، تفکر کن، سپس آستینها را بالا بزن، آنگاه

دستان خداوند را می بینی که زودتر از تو دست به کار شده است . . .
bamdad
bamdad
به دلتنگی هایم دست نزن



می شکند بغضم یک وقت!!



آنگاه غرق می شوی



در سیلاب اشکهایی که



بهانه ی روان شدنش هستی!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/21 - 22:19 ·
7
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
آنگاه که نمادی از امید در فنجان قهوه ات نمی بینی

و در طالعت نیز خبری از معجزه نیست

بدان که خـــداوند

همه چیز را به خودت سپرده تا ..



بهترین ها را بسازی
... ادامه
shahin(غیرت_السلطان)
shahin(غیرت_السلطان)
چقدر دلم تمام شدن می خواهد
از آن تمام شدن هایی که بشود نقطه سرِ خط...
و آنگاه دیکته تمام شود
و من دیگر آغاز نشوم
دیدگاه · 1392/09/11 - 13:36 ·
8
samyar
samyar
باران آمد

و نغمه های سرد زمستان را
بر گونه های تب كرده ام سرود
باران آمد
و طرح لبخندم را
جان دوباره ای بخشيد
دوباره باران
بر جای جای بودنم بارید

و سايه های مردد را
از پيشانی ام زدود
و چه باران زيباست
آنگاه كه می بارد
بر لای لای گرم دلتنگی
... ادامه
دیدگاه · 1392/08/30 - 10:53 ·
2
siavash
siavash
آنگاه که آوار تنهايي روحت را در هم شکست ،
گوشه ي قلبت را بنگر ، من آنجا به انتظارت هستم
دیدگاه · 1392/08/28 - 00:45 ·
6
웃❤유      ♛♔....t ᗩ ℛ ᗩ ....♛♔      웃❤유
웃❤유 ♛♔....t ᗩ ℛ ᗩ ....♛♔ 웃❤유
به نام خدا

اولین پست:|{-26-}



سبقت از سایه ها به بیشتر دویدن نیست !
به سوی نور که باشی سایه ها در پس تواند حتی آنگاه که ایستاده ایی …
.
صوفياجون
575227_583462808392570_1080750213_n.jpg صوفياجون
مواد لازم 1_ زیتون سفت و تازه _ یک کیلو 2_ مغزگردو _ 200 گرم 3_ سیر _ یک ونیم بته 4_ آب انار ترش _ یک لیوان( رب انار یا رب آلوچه یا مخلوطی از رب انار و آلوچه ) 5_ سبزى تازه: نعناع, خنش(خلواش), چوچاق _ 250 گرم یا سبزى خشک _ 2 قاشق بزرگ 6_ گلپر و فلفل _ به اندازه کافى طرز تهیه زیتون را مىشوریم و در صافى مىگذاریم تا آب آن برود, بعد آن را ازهسته جدا مىکنیم و مغزگردو را هم مىسائیم یا چرخ مىکنیم. سبزى را تمیز مىکنیم و در ظرفى مىسائیم یا با گردو چرخ مىکنیم. سیر را مىکوبیم له مىکنیم. آنگاه زیتون و مغزگردو و سیر و سبزى را در یک ظرف گود مىریزیم با هم مخلوط مىنمائیم و آب انار ترش را به زیتون پرورده اضافه مىکنیم و فلفل و گلپر را به مقدار کافى مىریزیم. زیتون پرورده مثل ترشى با انواع ماهى ها و انواع خورش ها مثل باقلا قاتق و میرزا قاسمى و غیره مصرف مىشود. اگر سبزیهاى مخصوص شمال مثل چوچاق و خنش در دسترس نباشد فقط از نعناع استفاده مىکنیم {-197-}{-197-}{-197-}{-185-}{-185-} من خیلی خیلی خیلی دوسش دارم در کل من عاشق زیتون هستم اگه کنسروی هم باشه که دیگه نگو به قول بابام کار من آسون میشه نیاز نیست احتیاط کنم واسه هسته اش. هه هه هه{-18-}{-185-}
Mostafa
Mostafa
آنگاه که غرور کسی را له می کنی،
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی،
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی،
آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،
آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ،
می خواهم بدانم،
دستانت رابسوی کدام آسمان دراز می کنی تابرای
خوشبختی خودت دعا کنی؟
سهراب سپهري
... ادامه
Noosha
taghizadeh (12 of 14).jpg Noosha


آئین تاریخی طشت گذاری در آستانه ماه محرم شنبه شب یازدهم آبان ماه در محل مسجد جامع اردبیل برگزار شد.
به گزارش وبلاگ اخبار اردبیل" آرتاویل نیوز"، رسم «طشت گذاری» یا «طشت گردانی» از جمله مراسمی است که منسوب به شهر اردبیل؛ به طور خاص و مردم آذربایجان، به طور عام است؛ در این آیین، «طشت» نماد مشک سقای کربلا و آب، نماد رود فرات است که به روی امام حسین(ع) و یارانش بسته شد.
مراسم طشت گذاری در اردبیل از ۲۷ ذیحجه شروع می‌شود و در ۳۰ ذیحجه به پایان می‌رسد.
براساس یک رسم قدیمی، شهر اردبیل به شش محله بزرگ تقسیم می‌شود و هر یک از محلات کوچک نیز با توجه به موقعیت جغرافیایی، تابع یکی از این محلات شش گانه می‌شود.
شروع طشت گذاری در سه روز مانده به محرم طوری برنامه ریزی شده‌است که هر روز در دو محله بزرگ این مراسم برگزار شود.
طشت هایی که در این مراسم مورد استفاده قرار می‌گیرند، گرد و از جنس برنز یا مس است، بعد از عزاداری، ریش سفیدان در هر محله، طشت ها را بر دوش حمل کرده و وارد مساجد می‌شوند.
حاضران در مسجد به احترام به پا خواسته و در جلو آنها دسته سینه زنی با شعار «الدخیل یا ابوالفضل» سینه می‌زنند.
پس از آن، ریش سفیدان با دور زدن مسجد، طشت ها را در جای مخصوص خود قرار می‌دهند، آنگاه طشت ها را از آبی که در کوزه‌ها بر دوششان حمل کرده‌اند، پر می‌کنند.
برخی از مورخان بر این باورند که احداث جایگاه طشت در مساجد اردبیل بعد از روی کار آمدن حکومت صفویه انجام شده است، یکی از ویژگی های معماری مساجد اردبیل این است در مساجد شهر جایگاه و سکوهایی خاص وجود دارد که برای این منظور مورد استفاده قرار می‌گیرد.

البته این مراسم در اکثر مساجد آذری زبانها برگزار میشود.{-35-}
دیدگاه · 1392/08/19 - 16:04 ·
9
NILOOFAR
NILOOFAR
امام علی (ع):

علم خویش را به جهل و یقین خود را به شک مبدل نکنید

آنگاه که به علم رسیدید عمل کنید و آنگاه که به یقین دست یافتید اقدام نمایید
... ادامه
๓เรร-รєթเ๔єђ
๓เรร-รєթเ๔єђ
آنگاه که غرور کسے را لہِ می کنے ،
آنگاه ڪہِ ڪاخ آرزوہِاے ڪسے را ویـــــــران میڪنے ،
آنگاه ڪہِ شمع امید ڪسے را خاموش میکنے ،
آنگاه ڪہِ بنده اے را نادیده می انگارے ،
آنگاه ڪہِ حتے گوشت را مے بندے تا صداے خُرد شدن غرورش را نشنوے ،
آنگاه ڪہِ خدا را میبینے و بنده خدا را نادیده مے انگارے !
مے خواهم بدانم ،
دستانت را به سوے ڪدام آسمان دراز مے کنے تا
براے خوشبختے خودت دعا ڪنے ؟
... ادامه
Noosha
178640.jpg Noosha
درمانی فوری برای مقابله با جوش های قبل از میهمانی{-27-}

اگر از مدت ها پیش به یک مهمانی دعوت شده اید و مشغول آماده شدن هستید اما ناگهان متوجه یک جوش بزرگ و متورم در صورت خود می شوید آنگاه چه خواهید کرد؟
سشوار نه تنها به موها آسیب وارد می کند بلکه برخورد صورت با باد داغ آن موجب بسته شدن منافذ پوست خواهد شد. بررسی ها نشان می دهند،
هنگام خشک کردن موها از باد نیمه گرم آن استفاده کنید که نه موهایتان بسوزد و نه جوش بزنید.
گفتنی است،برای درمان فوری جوش ها می توانید یک قطره استریل چشمی را روی یک بند انگشت بریزید و این ترکیب را روی جوش بگذارید
. قبل از مهمانی موهایتان را کم سشوار کنید تا باد گرم ان موجب پیر نشاندادن پوست شما نشود.{-36-}{-30-}
ıllı YAŁĐA ıllı
غ.jpeg ıllı YAŁĐA ıllı
♥هـــُدا♥
zc2goofe7sm44bj7bsuf.jpg ♥هـــُدا♥
بهـ دنبال جایـﮯ مـﮯ گردمـــ که ،،

آرامـــ بآران هاﮮ نیآمده را بهانهـ دلتنگـــﮯ ام کنمـــ..

آرامـــ دلتنگـﮯ ام را ســـکوتــ کنم..

آرامـــ دردهآیمـــ را گریهـ کنم..

و آنگاه کهـ هیچ کــَس حواسش نیستــ ،،

آرامـــ بمیرمـــ ..!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/07/11 - 13:41 ·
8
صوفياجون
thumb_HM-2013445016680023161380045047.8752.jpg صوفياجون
{-41-}{-41-}{-41-}{-41-}{-41-}{-35-}{-35-}{-35-}{-23-}{-23-}{-23-} . او با خط بچگانه نوشته بود: صورتحساب: کوتاه کردن چمن باغچه ۵ دلار مرتب کردن اتاق خوابم ۱ دلار مراقبت از برادر کوچکم ۳ دلار بیرون بردن سطل زباله ۲ دلار نمره ریاضی خوبی که امروز گرفتم ۶ دلار جمع بدهی شما به من: ۱۷ دلار مادر که به چشمان منتظر پسر نگاهی کرد، چند لحظه خاطراتش را مرور کرد سپس قلم را برداشت و پشت برگه صورتحساب او این عبارات را نوشت: بابت سختی ۹ ماه بارداری که در وجودم رشد کردی، هیچ بابت شب هایی که بر بالینت نشستم و برایت دعا کردم، هیچ بابت تمام زحماتی که در این چند سال کشیدم تا تو بزرگ شوی، هیچ بابت غذا، نظافت تو و اسباب بازیهایت، هیچ و اگر تمام اینها را جمع بزنی خواهی دید که هزینه عشق واقعی من به تو هم هیچ است. وقتی پسر آنچه را که مادرش نوشته بود خواند، چشمانش پر از اشک شد و در حالی که به چشمان مادرش نگاه می کرد، گفت: . آنگاه قلم را برداشت و زیر صورتحساب نوشت: قبلا به طور کامل پرداخت شده!‬ ♥
MahnaZ
MahnaZ
به !! (طنز)

به ، گفت، بنشین که دارم،

ام ، ، شده ام،
چون که امروز شده ام،
که در کوچه ای همین اطراف،
با و ،
سخت گفت و گو بودی ،
چه از او ؟ چه ؟
رفته بالا ای گاگول،
کرده ام مطابق معمول،
ای ، بدم الان ،
را درآورد ،
میروی " " میشوی حالا؟
فکر کردی که من ، ها؟
بزنم توی تو همچین،
که بیاید به کُل پایین؟
است،
ای تو ، هنوز است،
آن چه می نالید؟
بر داشت می مالید؟
بست لابد برای تو ،
وای از این !
آنگاه بعد از این ،
گفت خیالتان ،
من فقط بار او کردم ،
نثار او کردم،
پیش اهل محل به او گفتم :
به تو هم می شود که گفت ؟
، پس کجاهایی؟
چرا نمی آیی؟
تا که این سخن بشنید،
به ،
اش روی اش شد،
اش مثل این که شد
... ادامه
MahnaZ
MahnaZ

ی بغداد در میان جمعی مدعی شد که تاکنون هیچکس نتوانسته اورا بزند.
هم که در آنجا حضور داشت به گفت:
زدن تو بسیار آسان است ولی به زحمتش نمی ارزد...!
گفت: چون از عهده برنم آید چنین می گویی.
گفت: افسوس که اینک مهمی دارم وگرنه به تو می کردم.
لبخندی زد و گفت: برو و پس از آنکه را انجام دادی برگرد و ادعای خود را کن.
گفت: پس همینجا بمان تا ، و .
یکی دو ساعتی ماند اما از نشد
و آنگاه دریافت که چه آسان از یک خورده است.
... ادامه
MahnaZ
MahnaZ
اگر یک داشته باشید و هم یک ..
و ها را با هم کنیم،
هر همچنان یک داریم....
اما اگر یک داشته باشید
و هم یک ...

اگر هایمان را با هم کنیم،
آنگاه هر کدام از دارد....

صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ