شبکه اجتماعی نمیدونم - جستجو در پست ها

Mostafa

گل ارکیده مرغابی در حال پرواز(Caleana Major)

دیدگاه · 1393/04/16 - 16:16 ·

Mostafa

اینم از کلیپش

#sabaya
#سابیا

1 دیدگاه · 1393/04/15 - 14:45 در ویدئو ·

9

Mostafa

... ادامه

1 دیدگاه · 1393/04/15 - 13:44 در خنده بازار ·

Mostafa

... ادامه

دیدگاه · 1393/04/15 - 13:44 در خنده بازار ·

Mostafa

... ادامه

دیدگاه · 1393/04/15 - 13:43 در خنده بازار ·

Mostafa

... ادامه

1 دیدگاه · 1393/04/15 - 13:43 در خنده بازار ·

Mostafa

... ادامه

دیدگاه · 1393/04/15 - 13:43 در خنده بازار ·

Mostafa

... ادامه

دیدگاه · 1393/04/15 - 13:43 در خنده بازار ·

Mostafa

... ادامه

دیدگاه · 1393/04/15 - 13:42 در خنده بازار ·

Mostafa

... ادامه

1 دیدگاه · 1393/04/15 - 13:42 در خنده بازار ·

Mostafa

... ادامه

دیدگاه · 1393/04/15 - 13:42 در خنده بازار ·

Mostafa

... ادامه

1 دیدگاه · 1393/04/15 - 13:42 در خنده بازار ·

Mostafa

... ادامه

دیدگاه · 1393/04/15 - 13:41 در خنده بازار ·

Mostafa

... ادامه

دیدگاه · 1393/04/15 - 13:41 در خنده بازار ·

Mostafa

... ادامه

3 دیدگاه · 1393/04/15 - 13:41 در خنده بازار ·

Mostafa

... ادامه

1 دیدگاه · 1393/04/15 - 13:41 در خنده بازار ·

mehrab

وآنان را که ایمان آورده وبه قدر وسع در کار نیک وشایسته تلاش نمودند، آنان اهل بهشتندو در آن جاودانند ، هیچ کس رابیشتر از وسعش تکلیف نکنیم / اعراف آیه ۴۲

... ادامه

دیدگاه · 1393/04/14 - 18:58 ·

1

bamdad

برگشتنت همان قدر محال است که خیال می کردم رفتنت !

2 دیدگاه · 1393/04/13 - 21:25 ·

zoolal

ده مرد و یک زن به طنابی آویزان بودند.
طناب تحمل وزن یازده نفر را نداشت.
باید یکنفر طناب را رها می کرد
وگرنه همه سقوط می کردند.
زن گفت من در تمام عمر همیشه عادت داشتم
که داوطلبانه خودم را وقف فرزندان و همسرم کنم
و در مقابل چیزی مطالبه نکنم.
من طناب را رها می کنم
چون به فداکاری عادت دارم.
در این لحظه مردان سخت به هیجان آمدند
و شروع به کف زدن کردند

... ادامه

دیدگاه · 1393/04/13 - 19:51 ·

3

رضا

Warning: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 677

دیدگاه · 1393/04/13 - 18:58 در وبگردی ·

bamdad

اصلا تو می دانی دوست داشتن یعنی چه؟
تا به حال ساعتِ چهارِ صبح گریه کرده ای؟
آخرین باری که گفتی دوستت دارم؛
عصرِ کدام پادشاه بود؟

تا به حال همه چیزت را باخته ای
طوری که غرورِ بی جانت، آخرین دارایی ات شود؟
یا فقط برای این بخوابی که فراموش کنی؟
بیدار شوی که شاید فراموش کرده باشی؟
بهتر است بیشتر از این
درموردِ بدیهیات بحث نکنیم.

در هر حال، هر کس برای خود اصولی دارد
گاهی غرور، تنها داراییِ یک نفر است، حتی اگر بمیرد.

... بهنود فرازمند ...

{-28-}

دیدگاه · 1393/04/13 - 18:23 ·

رضا

بعد از چند روز #باران امروز دوباره آسمون آفتابی شد .

دیدگاه · 1393/04/13 - 14:09 ·

7

صوفياجون

Warning: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 677

دیدگاه · 1393/04/13 - 01:45 در شعر و داستان ·

soheil

من ندانم که کیم
من فقط می دانم

که تویی

شاه بیت غزل زندگیم.

10 دیدگاه · 1393/04/12 - 18:06 ·