یافتن پست: #احساسم

...
...
احساسم رانمیفروشم
حتی به بالاترین بها!
ولی....
آنگونه که بخواهم
خرج میکنم
برای آنهایی که
لایق هستند
دیدگاه · 1392/07/20 - 15:56 ·
4
شهرزاد
شهرزاد
ز تنهایی گریزی نیست . .
بگذار آغوشم برای همیشه یخ بزند . . .
نمیخواهم کسی شال گردن اضافی اش را دور گردن آدم برفی احساسم بیاندازد…
Majid
Sirus-Big-03.jpg Majid
نمیگم چی؟ میگم کی تو سرت بود؟ یهو دستامو محکمتر گرفتی

تو بودی همه دارو ندارم، چی شد هستیمو آخر سر گرفتی

توی قانون احساسم شدیدا، همین راهی که تو میری خلافه

حالا تنها نشون از من همینه، دوسه تا آدرسو خطی که آفه

مطمئنم یه روزی میفهمی با من چه کردی

سر حرفت باش عزیزم برنگردی

اگه برگردی میبینی من به گریه هات میخندم

در این خونه که بازه، در قلبمو رو به تو میبندم

بعد این همه زندگی باز تو باهام سردی

خدا لعنتت کنه وابستم کردی (2)

حالا که حرفاتو اینجا کشیدی، چرا پس مهلت دفاع نمیدی؟

تو که رفتی ولی ای کاش بودی یه بارم عاشقی رو می چشیدی!

چقد گفتم نرو دورت بگردم، بمونو مرهمی شو روی دردم

حالا که غسل کامل کرده چشمام، منم از باتو بودن توبه کردم

یادت باشه که بعد چند وقت اگه تنها شی

حرف قلب من اینه نمیخوام باشی

درد من شدی بگو حالا با کی همدردی

خدا لعنتت کنه وابستم کردی

بعد این همه زندگی باز تو باهام سردی

خدا لعنتت کنه وابستم کردی (2)
... ادامه
iman
iman
خَستــــه ام….!
امــــا تَحمـُـــل مـی کُنــم…
خُــــدایـــا روزِگـــارت با من و احساسم بـَــد تـــا کـــرد…!
دیدگاه · 1392/07/9 - 23:49 ·
6
Mostafa
Mostafa
دست از سرش بردار تا برود!

قرار بود مسابقه هنرهای رزمی بزرگی بین رزمی‌کاران مدرسه‌های مختلف انجام شود و مدرسه شیوانا هم چند نفر را برای مسابقه معرفی کرده بود. دو نفر از شاگردان شیوانا به فینال رسیدند. یکی از آنها شب مسابقه به شدت بی‌تابی می‌کرد، اما رزمی‌کار دوم آرام و ساکت گوشه‌ای نشسته بود و دوستش را نگاه می‌کرد.

شیوانا دلیل بی‌قراری شاگرد مضطربش را پرسید. او گفت: "نمی‌دانم چرا ناگهان دلشوره‌ای وجودم را پر کرده است. احساس بی‌حوصلگی می‌کنم و دوست دارم همین الان مسابقه را رها کنم و به مدرسه برگردم. در مجموع می‌توانم بگویم احساس عذاب‌آوری است."

شیوانا از شاگرد دوم که آرام بود گفت: "تو چطور؟ آیا این احساس بی‌قراری به سراغ تو نیامد؟"

شاگرد آرام گفت: "چرا آمد! اتفاقا بسیار هم شدید و تکان‌دهنده بود، اما به این احساس بی‌موقع و مزاحم گفتم که فعلا وقت خودنمایی نیست. بعد از مسابقه روزها و هفته‌ها وقت دارم و او می‌تواند آن موقع به وجودم راه یابد و مرا در خود فرا گیرد. اما امشب و فردا که مسابقه دارم حق ندارد رخ بنماید و موجب افت کارآیی و توانمندی و درنتیجه شکستم شود. خیلی ساده به احساسم دیکته کردم که الان وقت جلوه‌گری نیست!"

شاگرد مضطرب با تعجب گفت: "مگر می‌شود آدم جلوی احساسش را بگیرد!؟ احساس دل‌شوره وقتی می‌آید هیچ جایی برای منطق و استدلال باز نمی‌کند. می‌آید و همه جا را پر می‌کند!؟"

شیوانا با تبسم گفت: "احساس به تنهایی از پس این همه کار برنمی‌آید. یک همدست می‌خواهد. همدستی که به تمام تاروپود وجود تو دسترسی داشته باشد و بتواند اجازه ورود به بعضی جاها را که فقط در اختیار توست، بدهد.آن همدست نفوذی کسی جز خود تو نیست. دست از همراهی با او بردار. خواهی دید مثل یک موج گذرا و مثل یک نسیم می‌آید و از تو عبور می‌کند و می‌رود. آن که وادارش می‌کند بماند و درونت را به آشوب بکشاند خود تو هستی. این دوست تو برعکس چنین اجازه‌ای را به هیچ احساس مزاحمی نمی‌دهد. برای همین هم آرام است و به احتمال زیاد فردا در مسابقه امتیاز بیشتری کسب می‌کند. بهتر است تو هم دست از نگهداری احساس مزاحم برداری و بگذاری پی کار خود برود. اگر خیلی دوستش داری به او بگو بعدها که فرصت بود و حضورش برایت مزاحمتی ایجاد نمی‌کرد بیاید و خودش را نشان بدهد. خواهی دید این احساس بد می‌رود و دیگر نمی‌آید.
... ادامه
Majid
Majid
من رو قانون احساسم...
شدیدم...

همین راهی که تو میری
خــــــــــلافـــــــــــــــــــه...
دیدگاه · 1392/07/1 - 15:21 ·
4
LeilA
LeilA
احساسم را به دار آویختم

منطقم را به گلوله بستم

لعنت به هر دو که عمری بازیم دادند

دیگر بس است

میخواهم کمی به چشمانم اعتماد کنم!
... ادامه
دیدگاه · 1392/06/31 - 22:40 ·
6
Majid
images.jpeg Majid
من رو قانون احساسم...
شدیدم...

همین راهی که تو میری
خــــــــــلافـــــــــــــــــــه...
LeilA
LeilA
کاش می شد
منم امشب می گریستم
تا در خلوت تنهایی خودم
بهانه ای برای رقص احساسم

داشته باشم..
MahnaZ
506141_zuNJca8S.jpg MahnaZ
مائده
همیشه است. شاید در تمام عمرش نتوانسته بیش از باشد.
امابعضی اوقات می تواند خیلی باشد:
یک دنیا ،
یک سرنوشت ،
یک خاطره ،
یک عشق پاک،
و یا " مثل "
iman
iman
از تو میگذرم بی آنکه دیگر تو را ببینم ،
از تو میگذرم بی آنکه خاطره ای را از تو بر دوش بکشم ،
نمیخواهم دیگر طعمی را از عشق بچشم .
از تو میگذرم ، تویی که گذشتی از همه چیز ،
این را هم فراموش میکنم ، جای من در اینجا نیست !
میروم تا آرام باشی ، تا از شر من و احساسم راحت باشی ،
میروم تا روزی پشیمان شوی ،حیف احساسات عاشقانه ام بود ،
میروم تا با کسی دیگر همنشین شوی
از تو میگذرم و شک نکن که فراموشت میکنم ،
هر چه شمع و شعله و آتش بود را در قلبم خاموش میکنم . . .
... ادامه
دیدگاه · 1392/06/22 - 01:55 ·
6
محسن
محسن
آنقدر تلخیهای زندگی را چشیده ام که زبان احساسم بی حس شده است
دیدگاه · 1392/06/14 - 01:17 ·
8
Majid
Majid
توی قانون احساسم شدیدا....
همین راهی که تو میری خلافه...
Noosha
images.jpg Noosha
در شعرهایم

قافیه ها جای خود را به "تو" داده اند

وزن احساسم هم، که تکان نمی خورد... بچرخ!

در شعرهای من

چقدر زیبا می شوی ،

بچرخ....!!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/06/8 - 08:58 ·
5
...
...
نقش یک درخت خشک را
درزندگی بازی میکنم
نمیدانم
که باید
چشم انتظاربهارباشم
یاهیزم شکن پیر{-6-}
ıllı YAŁĐA ıllı
1_butterfly.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
5xnm5gk6ukeaezd75pin.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/30 - 07:56 ·
4
ıllı YAŁĐA ıllı
2960.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
دیدگاه · 1392/05/30 - 07:39 ·
4
♥هـــُدا♥
Exis-عکس های تنهایی-66253.jpg ♥هـــُدا♥
انقــدر مرا سرد کرد

از خودش ...

از عشق ...

کــه حالا بــه جای دلبستن یخ بسته ام

آهای !!!

روی احساسم پا نگذاریــد ...لیز می‌‌خوریــد
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/29 - 21:55 ·
2
Mostafa
Mostafa
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
LovePic19.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
به گمانم یادت پنجره ی احساسم را، میکوبد . . . زیرا که در دلم هوای دلتنگی بر پاست
دیدگاه · 1392/05/22 - 11:22 ·
8
Morteza
Morteza
چقدر امروز از خودم بدم اومد، از اینکه چندین سال دوسِت داشتم
و من تازه امروز فهمیدم لایق دوست داشتن نبودی . . .
 چه شب هایی که با فکر تو خوابیدم و صبح با یاد تو بیدار شدم
 اما حالا پیش احساسم و دلــم چقدر خجالت زده ام !
ولی نمی دونم چرا نمی تونم ازت متنفر باشم ... نمی دونم ... !
 دلم خیلی گرفته . . . خیلـــــــــــــــــــــــی !
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/22 - 01:47 ·
7
☠α˩ï§н☠
☠α˩ï§н☠
عاشقت خواهم ماند بی آنکه بدانی دوستت خواهم داشت

بی آنکه بگویم درد دل خواهم گفت بی هیچ گمانی گوش خواهم داد

بی هیچ سخنی در آغوشت خواهم گریست بی آنکه حس کنی در تو ذوب خواهم شد

بی هیچ حراراتی اینگونه شاید احساسم نمیرد
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/22 - 00:13 در Lawless ·
4
☠α˩ï§н☠
☠α˩ï§н☠
بی آنکه حس کنی در تو ذوب خواهم شد

بی هیچ حراراتی اینگونه شاید احساسم نمیرد
دیدگاه · 1392/05/22 - 00:12 در Lawless ·
5
صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ