یافتن پست: #ارزش

ReyHaNE (دختر همسایه)
ReyHaNE (دختر همسایه)
دختر یعنی چی؟!؟!؟!؟

میگن دختر یعنی ظرافت

یعنی زیبایی در عین سادگی

یعنی درست حرف بزن صاف وایسا درست راه برو

دختر یعنی نجابت یعنی سرت پایین باشه

یعنی تو خیابون به هرکسی نگاه نکنی

یعنی انقدر برا خودت ارزش قائل باشی که نزاری طرف مقابلت که

حتما عشقته یه بار گوشی رو روت قطع کنه

دختر یعنی بابا بابا گفتناش

شبا تنها تو اتاق بودنو ترسیدناش

دختر یعنی خانوم بودن یه دختر مثه خواهرزاده یلدا

دختر یعنی بزرگ بودن تو بچه گیاش

دختر یعنی تجربه تو بازیای بچه گونه

دختر یعنی یه فرشته یه دنیا مهربونی و صداقت

یه دنیا اشکایی که شبا رو بالشتش میریخت

یه دنیای خنده های ملیح و زیبا ولی روی گریه های سختو دردناک

دختر یعنی بغضی که ترکید ولی اشک نشد

یعنی وقتای اضافه سرکلاس هر معلم ،ته کلاس نشستنو سر رو

شونه ی دوستت گزاشتنو گفتنو گریه کردن

یعنی فکر پری ی قصه ها و شاهزاده ی رویاها رو کردن

یعنی بعضی از دقدقه های بچه گونه ی ما مثه لباس خریدن برا عروسیه دختر خاله

یا ارزوی پوشیدن کفش های به قول خودمون تق تقی

یعنی تو بچه گی هاش یک ساعت جلوی ایینه بشینه و ارایش کنه

اخرش پشیمون شه و همشونو پاک کنه

دختر یعنی بعضی مواقع پرواز با وجود سقوط

دختر یعنی اینا...

دخترا یادتون نره دختر یعنی چی فکر کردن به این موضوع

و نوشتن دربارش پنج دقیقه طول کشید ولی اینجوری شدنو

خانوم موندن کار یه عمره مواظب خوبی های خودتون باشین دخترای گل

یا بهتر بگم فرشته خانوم ها
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/3 - 19:43 ·
14
...
...
ارزش بودنت راهمیشه ازاندیشه یک لحظه نبودنت میتوان فهمید..
{-35-}
دیدگاه · 1393/03/3 - 12:08 ·
4
iman
iman
ﺩﺭﺩ ﯾﻌﻨـﯽ :
ﺍﻣﺸﺒﻢ ﻣﺜﻞ ﺷﺒﺎﯼ ﺩﯾﮕـﻪ
ﺭﻭ ﺗﺨﺘﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﺑﮑﺸـﯽ
ﺁﻫنگ ﺑﺰﺍﺭﯼ ﻭ ﺑﺎﺯﻡ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯽ
ﺑـﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐــﻪ ﺑﺎﻫــﻢ ﻣﯿﺰﺩﯾــم . . .
به ﺍﯾﻨﮑـﻪ خیلی همراهم بودی . . .
به ﺍﯾﻨﮑﻪ حتی یه نگاهش برات یه دنیا ارزش داره . . .
به ﺍﯾﻨﮑﻪ چقدر باهم دعوا کردیم و آشتی کردیم . . .
به ﺍﯾﻨﮑﻪ کلی حرف توی دلت میمونه و نمیتونی بهش بگی . . .
ﺑﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ . . .
لعنت به ﺍﯾﻨﮑﻪ ها . . .
ﻭ ﻣﺜﻞ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﭼﺸﻤــﺎﺕ بایــد ﺗﻘﺎص ﭘﺲ ﺑـﺪن . . .
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/1 - 16:59 ·
7
Mohammad
mohammadali-keshavarz.jpg Mohammad
محمدعلی کشاورز: فردین هنرمند بسیار نجیب و والایی بود

sam
sam
دل می تپد از لحظه دیدار پرستار

در سینه مرا هست دلی یارپرستار

هر لحظه شب باز کنم دیده خود را

بینم به برم دیده بیدار پرستار

چون بعد خدا اوست نگه دار مریضان

یارب تو خودت باش نگهدار پرستار

خود سوختن و نور نمودن به بر جمع

چون شمع شب افروز بود کار پرستار

آزرده کند خلق و رسولان خدا را

هر کس که بود در پی آزار پرستار

معیار پرستار چو پرسند بگویم

زینب بود اینجا همه معیار پرستار

مائیم دعا گوی پرستار و خدا نیز

باشد همه جا یار و ممد کار پرستار

«سیمرغ»چنین گفت که بهبودی بیمار
باشد همه از ارزش وآثار پرستار
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/30 - 21:51 ·
6
zahra
zahra
با حذف جمله “خب دیگه چه خبر” از زبان پارسی

ارزش سهام مخابرات با کاهش ۸۰ درصدی مواجه میشود !
دیدگاه · 1393/02/30 - 10:22 ·
5
bamdad
bamdad
دوستان من یه کاری برام پیش اومده باید برم بیرون...
شب همگی خوش...
فقط یه چیزی: رضا یادنه چند بار درمورد این پسره بهت گفتم؟!
توجه نکردی و گفتی شما هم توجه نکنین ، بذارین کار خودشو بکنه!
حالا تحویل بگیر!
حالا واسه همه ی ما متاسفه!
مخصوصأ تو!!!!!!
واقعأ که!!!!!!!!!!!!!!!
{-19-}
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
عشق هایت را مثل
کانال تلویزیون عوض می کنی
و افتخار می کنی،
که عشق برایت این چنین است!
و من می خندم …
به برنامه هایی که هیچکدام ،
ارزش دیدن ندارند
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/27 - 17:54 ·
5
Morteza
Morteza
هیچ چیز روی کره زمین قابل قیاس با عشق یک زن نیست.
زن ، مهربان ، با محبت ، صبور و دلپذیر است و بی قید و شرط عشق می¬ورزد، خالصه خالص
اگر مرد او باشید، همراه شما در کو هها خواهد بود،
روی آب حرکت میکند، مهم نیست که چه عملکردی دارید و زمان و تقاضا برایش اهمیتی ندارد.
اگر مرد او باشید آنقدر برایتان صحبت میکند که هیچ حرف نا گفته ای باقی نماند.
وقتی بییدار میشوید شما را در آغوش میگیرد و وقتی خوشحال هستید همراه شما میخنندد،
اگر شما مرد او هستید و دوستتان دارد، منظورم اینست که واقعا دوستتان دارد،
وقتی غبار روی شما را بگیرد او میدرخشد، وقتی ضعیف میشوید، شما را تشویق میکند ، حتی وقتی مطمئن نیست که حق با شماست، از شما حمایت میکند. و زمانی که کلام شما کمترین ارزشی را برای گوش دادن دارد به تک تک آن کلمات گوش میدهد. او همیشه بهترین عملکرد را دارد و تلاش میکند تا قلب شما را تصاحب کند.
این عشق یک زن است که در مقابل زمان، منطق و همه اتفاقات ایستادگی میکند.
... ادامه
zoolal
zoolal
از صدای گذر آب چنان می فهمم ؛
تندتر از آب روان ؛
عمر گران می گذر ...
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست !
آنقدر سیر بخند ...
... که ندانی غم چیست !!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/20 - 20:41 ·
6
zoolal
zoolal
لازم است گاهی عیسی باشی
ایوب باشی
و بالاخره لازم است گاهی از خود بیرون آیی و
از فاصله ای دورتر به خودت بنگری و با خود بگویی:
سالها سپری شد تا آن شوم که اکنون هستم ...
آیا ارزشش را داشت؟
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/20 - 20:40 ·
5
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
سلاممم به همگی
bamdad
bamdad
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﺷﺪﻡ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ :
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﻳﺪ؟
ﺟﻮﺍﺏ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻗﻢ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻡ،
ﺳﻘﻒ ﮔﻔﺖ : ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺑﻠﻨﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ!
ﭘﻨﺠﺮﻩ ﮔﻔﺖ : ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﺑﻨﮕﺮ!
… … ﺳﺎﻋﺖ ﮔﻔﺖ : ﻫﺮ ﺛﺎﻧﻴﻪ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﺍﺳﺖ!
ﺁﻳﻴﻨﻪ ﮔﻔﺖ : ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻛﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺗﺎﺏ ﺁﻥ ﺑﻴﻨﺪﻳﺶ!
ﺗﻘﻮﻳﻢ ﮔﻔﺖ : ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﺎﺵ!
ﺩﺭ ﮔﻔﺖ : ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻫﺪﻑ ﻫﺎﻳﺖ ﺳﺨﺘﯽ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻫُﻞ ﺑﺪﻩ ﻭ ﻛﻨﺎﺭ ﺑﺰﻥ!
ﺯﻣﻴﻦ ﮔﻔﺖ : ﺑﺎ ﻓﺮﻭﺗﻨﯽ ﻧﻴﺎﻳﺶ ﻛﻦ!
ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ، ﺗﺨﺖ ﺧﻮﺍﺏ ﮔﻔﺖ : ﻭﻟﺶ ﮐﻦ ﺑﺎﺑﺎ ﺑﮕﯿﺮ ﺑﺨﻮﺍﺏ !!

{-176-}
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
سلامممممممممممممم
مخلص همه خوبین؟
ıllı YAŁĐA ıllı
یس.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
دلواپس های بی همه کس . . . :|
zoolal
zoolal
ارزشمندترین مکان هایی که میتوان در دنیا حضور داشت :
در فکر کسی
در قلب کسی
و در دعای کسی …
دیدگاه · 1393/02/15 - 22:31 ·
2
Mohammad
11126-39891.jpg Mohammad
Majid
Majid
بعضی آدما جنبه‌ی آرامش ندارن ، این آدما باید همیشه نگران از دست دادنِ شما باشن
اونجاییکه با رفتارتون خیال اونا رو از بودنتون از همیشه موندنتون راحت کنید، دقیقا همونجا بی‌ارزش شُدید . . .

::
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 09:00 ·
Majid
Majid
هر موقع اومدیم برای یکی ارزش قائل شیم
قبلا توسط یه نفر دیگه قیمت گذاری شده بود !
دیدگاه · 1393/02/15 - 08:56 ·
Majid
Majid
دوست دیرینه اش در وسط میدان جنگ افتاده ، می توانست بیزاری و نفرتی که از جنگ تمام وجودش را فرا گرفته ، حس کند.سنگر آنها توسط نیروهای دشمن محاصره شده بود.

سرباز به ستوان گفت که آیا امکان دارد بتواند برود و خودش را به منطقه مابین سنگرهای خود دشمن برساند و دوستش را که آنجا افتاده بود بیاورد؟ ستوان جواب داد: می توانی بروی اما من فکر نمی کنم که ارزشش را داشته باشد، دوست تو احتمالا مرده و تو فقط زندگی خودت را به خطر می اندازی.

حرف های ستوان را شنید ، اما سرباز تصمیم گرفت برود به طرز معجزه آسایی خودش را به دوستش رساند، او را روی شانه های خود گذاشت و به سنگر خودشان برگرداند ترکش هایی هم به چند جای بدنش اصابت کرد.


وقتی که دو مرد با هم بر روی زمین سنگر افتادند، فرمانده سرباز زخمی را نگاه کرد و گفت: من گفته بودم ارزشش را ندارد، دوست تو مرده و روح و جسم تو مجروح و زخمی است.

سرباز گفت: ولی ارزشش را داشت ، ستوان پرسید منظورت چیست؟ او که مرده، سرباز پاسخ داد: بله قربان! اما این کار ارزشش را داشت ، زیرا وقتی من به او رسیدم او هنوز زنده بود و به من گفت: می دانستم که می آیی....

می دانی ؟! همیشه نتیجه مهم نیست . کاری که تو از سر عشق وظیفه انجام می دهی مهم است. مهم آن کسی است یا آن چیزی است که تو باید به خاطرش کاری انجام دهی. پیروزی یعنی همین.
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:53 ·
Majid
akserver.ir_13905160171.jpeg Majid
جنگ جهانی اول مثل بیماری وحشتناکی ، تمام دنیا رو گرفته بود .


یکی از سربازان به محض این که دید دوست تمام دوران زندگی اش در باتلاق افتاده و در

حال دست و پنجه نرم کردن با مرگ است ، از مافوقش اجازه خواست تا برای نجات

دوستش برود و او را از باتلاق خارج کند .


مافوق به سرباز گفت :


اگر بخواهی می توانی بروی ،

اما هیچ فکر کردی این کار ارزشش را دارد یا نه ؟


دوستت احتمالا دیگه مرده و ممکن است تو حتی زندگی خودت را هم به خطر بیندازی !


حرف های مافوق ، اثری نداشت ،

سرباز اینطور تشخیص داد که باید به نجات دوستش برود .


اون سرباز به شکل معجزه آسایی توانست به دوستش برسد ، او را روی شانه هایش

کشید و به پادگان رساند .


افسر مافوق به سراغ آن ها رفت ، سربازی را که در باتلاق افتاده بود معاینه کرد و با

مهربانی و دلسوزی به دوستش نگاه کرد و گفت :


من به تو گفتم ممکنه که ارزشش را نداشته باشه ، خوب ببین این دوستت مرده !


خود تو هم زخم های عمیق و مرگباری برداشتی !


سرباز در جواب گفت : قربان البته که ارزشش را داشت .


افسر گفت : منظورت چیه که ارزشش را داشت !؟ می شه بگی ؟


سرباز جواب داد : بله قربان ، ارزشش را داشت ، چون زمانی که به او رسیدم ، هنوز

زنده بود ، نفس می کشید ، اون حتی با من حرف زد !


من از شنیدن چیزی که او بهم گفت الان احساس رضایت قلبی می کنم .


اون گفت : جیم ... من می دونستم که تو هر طور شده به کمک من می آیی !!!


ازت متشکرم دوست همیشگی من !!!

دوست خوبم ! فرصت سلام تنگ است ! که ناگزیر و خیلی زودتر از آنچه در خیالت است

باید خداحافظی را نجوا کنی . فرصت برای با هم بودن ، ممکن است بقدر پلک بر هم

زدنی دیر شده باشد . اما همین لحظه را اگر غنیمت نشماری ، افسوس و دریغ ابدی را

باید به دوش بکشی ! تنها راه رسیدن به دهکده شادی ها ،

گذر از پل دوستی هاست . اگر پای ورقه دوستی ها

، مهر صداقت نخورده باشد ، مشروط و رفوزه شدن در امتحانات زندگی حتمی است .

صداقت ، ضامن بقای دوستی های پاک و معصومانه است . برای ماندن در یاد و خاطر و

دل دیگران ، باید یکدلی و دوست داشتن رو با عشق پیوند زد که راز جاودانگی عشق در

همین است و بس !قلب
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:21 ·
Majid
Majid
گویند مردی بود منافق اما زنی داشت مومن و متدین.


این زن تمام کارهایش را با

"بسم الله"

آغاز می کرد. شوهرش از توسل جستن او به این نام مبارک بسیار غضبناک می شد و

سعی می کرد که او را از این عادت منصرف کند.


روزی کیسه ای پر از طلا به زن داد تا آن را به عنوان امانت نکه دارد زن آن را گرفت و با

گفتن " بسم الله الرحمن الرحیم"

در پارچه ای پیچید و با " بسم الله " آن را در گوشه ای از خانه پنهان کرد،

شوهرش مخفیانه آن طلا را دزدید و به دریا انداخت تا همسرش را محکوم و خجالت زده

کند و "بسم الله" را بی ارزش جلوه دهد.


وی بعد از این کار به مغازه خود رفت.

در بین روز صیادی دو ماهی را برای فروش آورد آن مرد ماهی ها را خرید و به منزل

فرستاد تا زنش آن را برای نهار آماده سازد.


زن وقتی شکم یکی از آن دو ماهی را پاره کرد دید همان کیسه طلا که پنهان کرده بود

درون شکم یکی از ماهی هاست آن را برداشت

و با گفتن "بسم الله" در مکان اول خود گذاشت.

شوهر به خانه برگشت و کیسه زر را طلب کرد.

زن مومنه فورا با گفتن "بسم الله" از جای برخاست و کیسه زر را آورد شوهرش خیلی

تعجب کرد و سجده شکر الهی را به جا آورد و از جمله مومنین و متقین گردید.
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:03 ·
zoolal
zoolal
به کسی که دوستش داری بگو که چقدر بهش علاقه داری
و چقدر در زندگی براش ارزش قائل هستی
چون زمانی که از دستش بدی
مهم نیست که چقدر بلند فریاد بزنی
او دیگر صدایت را نخواهد شنید
....
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/13 - 08:04 ·
5
zahra
zahra
لطفا واسه خالی کردن خودتون یکی دیگه رو پر نکنید …
.
.
یاد گرفتم دستانم اینبار که یخ کرد دیگر دستانت را نگیرم
آستین هایم از تو با ارزشتر و ماندنی ترند …
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/10 - 15:02 ·
7
صفحات: 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ