اینجا سرزمین واژه های وارونه است :
جایی که " گنج " جنگ می شود !
" درمان " نامرد می شود ، " قهقهه " هق هق می شود !
اما " دزد " همان دزد است ، " درد " همان درد است !
" گرگ " همان گرگ است !
اری
سرزمین واژه های وارونه
سرزمینی که " من " نم زده است
" یار " رای عوض کرده است
" راه " گویی هار شده
" روز " به زور می گذرد
" اشنا " را جز در انشا نمی بینی ، و چه سرد است این درس
زندگی اینجاست
که " مرگ " برایم گرم می شود
چرا که " درد " همان درد است !
بسی زیبا..
1392/12/25 - 22:03بامدادجان..
چه متون زیبایی...
دنبال چندتامتن آسم که جبران کنم...
خخخخخخخخخ....
دراسرع وقت منتظربمباران متون ادبی زیبایم باش...
خواهش رفیق
1392/12/25 - 22:06دوستی و دوست داشتن قابل جبران نیست
عزیزی...