دیروز هرچه داشتم
پای چنار پیر دفن کردم
تا دربهاری دیگر
از اعجاز گرم تو
ناگزیر شوم به روئیدن
و هاشور بزنم بر کمرکش کوه
تا بنفشه بروید از غوغای بهاریات؛
دیروز نام تو را
نبض میزد تنم
و من جز تو به هیچ اعتیادی نمیاندیشیدم.
و امروز نام تو را
در گوش شهر فریاد میزنم
و میپرسم
لحن شیرین عاشقانههای من کو؟
... ادامه